به گزارش نافع، اینکه واژه "اختلاس" از چه زمانی وارد ادبیات پارسی شد؛ به طور دقیق مشخص نیست، اما نگاهی گذرا به تاریخچه کلاهبرداریهای اینچنینی در ایران نشان میدهد که این واژه، عمر زیادی نداشته و تقریبا نوظهور است؛ هرچند در این مدت کوتاه توانسته جزء خبرسازترین موضوعات خبری ایران باشد.
نخستین مجرم اقتصادی اعدامی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، "فاضل خداداد" بازرگان ایرانی بود که به اتهام تبانی با کارمندان بانک صادرات ایران و ۱۲۳ میلیارد تومان اختلاس از این بانک یکم آذر ۱۳۷۴ اعدام شد.
وی تا شهریور ۱۳۹۰ رکورددار اختلاس در ایران بوده و پساز او "مهآفرید امیرخسروی" بود که با اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی خود، متهم بزرگترین اختلاس مالی در ایران شد.
بابک زنجانی نیز در سال 92 خبرسازترین فرد در این زمینه بود. وی یک متخلف اقتصادی است که توانسته با استفاده از رانتهای دولتی 13 هزار میلیارد تومان از درآمدهای حاصله از فروش نفت را به غارت برده و از این مبلغ کلان در کشورهای خارجی و خاورمیانه سرمایهگذاری کند.
کلاهبردارانی که گوی سبقت را از زنجانی ربودند
شاید زمانی که خبر اختلاس چند هزار میلیاردی "بابک زنجانی" و "مهآفرید امیرخسروی" را میخوانید با خود فکر میکردید که بزررگترین کلاهبرداران و مفسدان اقتصادی نظام هستند، زیرا با استفاده از روشهای غیرقانونی و جعل اسناد و مدارک، میلیاردها پول را از سیستم بانکی کشور خارج کرده بودند، اما در روزهای گذشته خبری در رسانه ها منتشر شد که نه تنها همگان را به حیرت واداشت بلکه موجبات تألم و رنجش مردم را فراهم آورده و قلبمان را به درد آورد.
دو سه روز پیش بود که مدیرکل کمیته امداد امام خمینی(ره) استان همدان -که البته با سئوال یکی از خبرنگاران غافلگیر شد- خبر از اختلاس میلیاردی در یکی از ادارات کوچک این نهاد خبر داد و گفت که یکی از کارمندان کمیته امداد در تویسرکان با سوءاستفاده از شغل خود توانسته 12 میلیارد ریال پول متعلق به مددجویان را به حساب شخصی خود واریز کند.
این شخص، ساز و کاری را ترتیب داده بود که رقم واقعی تسهیلاتی که برای خودکفایی مددجویان درنظر گرفته شده بود به دست آنها نرسیده و در واقع مبلغی از این تسهیلات برای خودش باقی میماند.
ار قضا 3 نفر دیگر از کارکنان این نهاد نیز با وی همدست بوده و به مدت 6 سال یعنی از سال 87 تا 93، حقوق قشری مستضعف و رنجکشیده که پناهی جز خدا ندارند را به یغما میبرد.
گرچه رقم این اختلاس و کلاهبرداری در برابر سودجوییهای "زنجانی" و "مهآفرید" بسیار ناچیز است، اما فراموش نباید کرد که آنها از شبکه بانکی برداشت کرده و اینها سرمایه اندک کودکان یتیم و زنان بیسرپرست و پیران و سالخوردگان را به تاراج برده و این درست، عمق فاجعه را نشان میدهد.
به راستی چگونه میتوان باور کرد؛ افرادی که قرار است به عنوان مددکار و یاریدهنده مستضعفان و دردمندان قدم بردارند؛ دست به چنین اقدامات شرمآوری زده و آن را حق مسلم خود بدانند؟!
سالها پیش و در روزگاران بسیار دور، گروهی به نام "عیاران" وجود داشتند که شعارشان این بود: "از ثروتمندان بگیرید و به فقرا ببخشید"، اما حالا و در روزگار نهچندان مهربان ما که زرق و برق دنیا چشم بسیاریها را کور کرده، آدمهایی پیدا میشوند که از فقرا میدزدند تا خود غنی شوند!
این افراد، چشم وجدان خود را به روی دستهای پینهبسته و قامتهای شکسته و سفرههای خالی بسته و با سبقت گرفتن از امثال "بابک" و "مهآفرید"، روی شاهدزدها را سفید کردند!
این کلاهبرداران دست در جیب فقرا کرده و حاصل ماهها دوندگی و تلاش صدها خانواده نیازمند که نیت خودکفا شدن را داشتند؛ ظالمانه غارت کرده و آسوده سر بر بالین گذاشتند!
مدیرکل کمیته امداد همدان البته از دستگیری و زندانی شدن این فرد کلاهبردار و اخراج 3 همدست وی در چند ماه گذشته نیز خبر داد و گفت: "این فرد ترتیبی داده بود که پرونده دریافت تسهیلات خودکفایی مددجویان از شبکه نظارت و بازرسی پنهان بماند"!
نقاط مبهم پرونده اختلاس میلیاردی در کمیته امداد تویسرکان
اینکه این کلاهبرداری چطور و با همکاری چه کسانی صورت گرفته و چرا پس از این همه سال فاش شده بماند؛ اما در این خبر چند نقطه مبهم باقی مانده که امیدواریم مسئولان استان، پاسخ روشن و قانعکنندهای برای آن داشته باشند:
1.این 12 میلیارد ریال مربوط به چند پرونده بوده و چند خانواده نیازمند از این ماجرا متضرر شدهاند؟
2. چگونه امکان دارد صدها پرونده به مدت 6 سال از نگاه بازرسان که نگاهبانان حقوق مردمند؛ پنهان بماند و کسی متوجه نشود؟ آیا این موضوع، اهمال و کوتاهی افرادی که در این چند سال به عنوان بازرس در این نهاد خدمت میکردهاند را نمیرساند؟ آیا اداره کل بازرسی استان و مدیران وقت این اداره پاسخی برای ما دارند؟
3. مدیران وقت کمیته امداد تویسرکان در این 6 سال، معاونان وقت خودکفایی و اشتغال کمیته امداد استان و مدیران کل وقت این اداره چطور متوجه اختلاسی بزرگ در ادارهای کوچک نشده و تا این اندازه از زیرمجموعه خود غفلت کردهاند؟
4. از طرف دیگر متقاضیان دریافت تسهیلات خودکفایی از طرف کمیته امداد به بانک ملی معرفی میشدهاند که مسلما بانک نیز بازرسان و کارشناسان ویژه خود را دارد؛ حال سئوال این است که چرا این کلاهبرداری از نگاه آنها نیز دور مانده است؟
5. نکته دیگر اینکه طبیعتا پس از تشکیل پرونده، رقم وام خودکفایی باید به حساب شخصی مددجو واریز شود که در این صورت، امکان دستبرد برای افراد سودجو وجود ندارد؛ پس چگونه این کارمند کلاهبردار کمیته امداد توانسته مبلغی از پولها را برای خود برداشت کند؟
6. از همه مهمتر، حال که دست دزدها رو شده و کلاهبرداران دستگیر باید این موضوع روشن شود که آیا مددجویان دردمند به عنوان "قربانیان" این فساد اقتصادی باید اقساط وامی را به صورت کامل بپردازند که بخشی از آن را دریافت نکردهاند؟ آیا مبالغ اختلاس شده به دست تکتک آنها خواهد رسید یا پولها به حساب کمیته واریز خواهد شد؟
اینها و دهها سئوال دیگر از نقاط مبهمی است که صبورانه انتظار میکشیم تا مسئولان کمیته امداد و سایر دستاندرکاران امر به آن پاسخ دهند.
نکته دیگر اینکه متأسفانه کمیته امداد، دستگاه قضایی و استاندار به عنوان نماینده ارشد دولت در استان، این موضوع را پنهان کرده و صادقانه با مردم سخن نگفتهاند.
افراد سودجو همه جا وجود دارند و اینکه یک کارمند در نهادی چون کمیته امداد، دست به کار خطایی بزند از تقدس و جایگاه والای این نهاد به عنوان یادگار ارزشمند بنیانگذار کبیر انقلاب در بین مردم نمیکاهد زیرا که همیشه "مشت نمونه خروار نیست"، اما اعلام این خبر دستکم میتوانست خانوادههای نیازمندی که در این ماجرا متضرر شده بودند یا آنها که در نوبت وام بودند را هشیار سازد.
جای تأسف است که مسئولان ما به جای شفاف سخن گفتن با ملت و بیان واقعیتها با دلایل غیرمنطقی چون ضربه دیدن نهاد، کاهش کمکهای مردمی و ... به توجیه رفتار محافظهکارانه خود پرداخته و مشکلی بر مشکلات موجود میافزایند!
بی شک اگر این کلاهبرداریها در اسرع وقت به مردم اطلاع داده شود؛ موجب آگاهی مردم و دور ماندن از دام "گرگهایی در لباس میش" میشود!
از طرف دیگر امیدواریم دستگاه قضا، مجازات متناسب با این جرم و خیانت به اعتماد ملت و حقوق فقرا و بیچارگان را برای کلاهبرداران مقرر کرده و تنها به زندان و اخراج بسنده نکند! شاید اگر چون برخی کشورهای همسایه مجازاتهای سنگینتری چون اعدام و قطع دست برای این افراد در نظر گرفته میشد؛ امروز شاهد این همه فساد اقتصادی و اختلاس و دزدی در شبکه اداری نظام جمهوری اسلامی ایران نبودیم.
فرمایشات امام درباره فقرا را بازخوانی کنید
در پایان، توجه شما را به سخنانی گرانقدر از بنیانگذار کبیر انقلاب خطاب به مسئولان کشور در حمایت از حقوق مستضعفان و دردمندان جلب میکنیم؛ باشد که تلنگری باشد برای آنهایی که ساده و بیتفاوت از کنار این موضوع گذشته و قشرهای مظلوم و بدون پشتوانه را تنها میگذارند.
حضرت امام خمینی در اینباره گفتهاند: "مستمندان و فقرا و دورافتادهها در صف مقدم جامعه هستند و همينها و همين زاغه نشينان و همين حاشيهنشينان و همين محرومان بودند كه اين انقلاب را به ثمر رساندند. اينها بودند كه از همه چيز خودشان در راه اسلام عزيز در رژيم سابق گذشتند و الان همه مشغولند.
همينها هستند كه در جبههها مشغول به فداكاري هستند و جوانهاي همينهاست كه در سرتاسر كشور، داخل و در خارج كشور مشغولند براي تأييد اسلام و ملت شريف ايران، قدر يك همچو جوانان و قدر يك همچو خانوادههايي كه اين جوانان را تحويل جامعه دادهاند؛ ميدانند و عمده اين است كه در پيشگاه خداي تبارك و تعالي يك درخشندگي خاص اين افراد دارند. اگر نبود اين همت اين محرومان و همت اين روستاييان و همت اين جنوب شهريها، نه رژيم سابق ظلمش از بين رفته بود و نه ما در مقابل مشكلات ميتوانستيم مقاومت كنيم.
آنها لايق اين هستند كه ما با تواضع به خدمت آنها برويم و براي آنها خدمت كنيم. همه ما خدمتگزار آنها بايد باشيم. آنها بر كشور ما منت دارند كه اسلام عزيز را در اين كشور حاكم كردند. ما و شما براي آنها كاري نميكنيم، آنها ما را رساندند به آنجايي كه بتوانيم در مقابل همه قدرتها بايستيم و سرفراز باشيم".
سمیه مظاهری
دیدگاه شما