به گزارش نافع به نقل از دانا، عابرانی که در روزهای اخیر از تقاطع خیابان مطهری و میرزای شیرازی (و شاید برخی دیگر از خیابانهای) شهر عبور کردهاند، احتمالاً با بیلبورد نسبتاً کمنظیر دانشگاه آزاد مواجه شدهاند. کمنظیر نه از جنبه ایرادات گرافیکی یا نگارشی که بعضاً در تبلیغات از این دست مشاهده میشود، که به لحاظ مضمون: «فرصت انتخاب رشته در بزرگترین دانشگاه حضوری جهان».
دانشگاه آزاد اسلامی که سالها با انبوه متقاضیانی مواجه بود که بعضاً برای ورود به آن باید یک سال هم پشت کنکور میماندند، اکنون با چنان بازار کسادی مواجه شده که نه تنها برای ثبتنام متقاضیان بالقوه دست به تبلیغات بیلبوردی میزند، بلکه برای جذابیت بیشتر به عباراتی از قبیل «11 میلیون متر مربع فضای مسقف آموزشی» و «پرافتخارترین تیمهای ورزشی دانشگاههای کشور» متوسل میشود. در ماههای اخیر نیز نقلقولهایی از مقامات دانشگاه آزاد درباره وجود صندلی خالی و زیانده بودن برخی واحدهای آن منتشر شده بود و اکنون تبلیغات برای جذب دانشجو را میتواند تاییدی ضمنی بر آن نقلقولها دانست.
در سالهای اخیر، ورود به مقطع کاردانی و سپس کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی بدون کنکور فراهم شده است. البته این وضعیت به دانشگاه آزاد اسلامی منحصر نیست و امسال داوطلبانی که در آزمون سراسری دانشگاههای کشور ثبتنام کرده و در جلسه امتحان حضور نیافته بودند، نیز اجازه انتخاب رشته پیدا کردند. به گزارش اقتصادنیوز، با وجود این به نظر میرسد تبلیغات از این دست برای حضور در دانشگاهها در نوع خود کمنظیر باشد و حتی در سالهای آتی بتواند به رقابت میان دانشگاههای سراسری، غیرانتفاعی، آزاد، پیام نور و ... بیانجامد یا حتی واحدهای دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی را درگیر رقابت کند.
وضعیت فعلی درست در نقطه مقابل آنچیزی قرار دارد که متولدان دهه 60 و اوایل دهه 70 به یاد میآورند؛ روزگار که تلاش برای قبولی در کنکور بعضاً به سال اول دبیرستان نیز میرسید و قبولی در آن در حکم عبور از یک سد بزرگ بود. دلیل تغییر در وضعیت فعلی به دو عامل نسبت داده میشود: تحولات جمعیتی و گسترش نامتناسب ظرفیت دانشگاهها.
اگرچه در زمینه تاثیر تحولات جمعیتی یک اتفاق نظر نسبی وجود دارد، برخی معتقدند ظرفیت آموزش عالی کشور هنوز تا استانداردهای کمی فاصله دارد؛ اگرچه این دیدگاه نیز وجود دارد که در نهایت خروجی دانشگاهها باید متناسب با تقاضای بازار کار باشد و بازار کار فعلی کشور، امکان جذب این تعداد فارغالتحصیل واجد تحصیلات عالی و تکمیلی را ندارد. چنانکه مسعود نیلی مدتی قبل در یک سخنرانی با اشاره به توسعه آموزش عالی به عنوان «ضربهگیر»، گفته بود: «یک عده مأیوسشدگان بودند که اصلا وارد بازار کار نشده و افسرده شدند و نابسامانی اجتماعی مثل اعتیاد به دنبالشان آمد و یک تعداد کثیری با توسعه آموزش عالی دانشجو شدند به طوریکه تعداد دانشجو به نسبت 100 هزار نفر جمعیت کشور حتی از کشورهایی نظیر انگلستان و فرانسه البته به غیر از آمریکا بیشتر است... چقدر تعداد آموزش عالی افزایش یافت؟ چطور میتوان فارغالتحصیلان و خروجی دانشگاهها را تامین مالی کرد؟ این از دغدغههای ماست که جوانی که میتوانست تعمیرکار برق شود در رشتههایی نظیر جغرافیا، ادبیات، تاریخ و ... تحصیل کرده و به دنبال کار در بدنه دولت است.»
انتهای پیام/م
دیدگاه شما