چهارشنبهسوری نام جشنی است که تغییر یافته مراسم باستانی پنج روز آخر سال به نام پنجه دزدیده یا اندرگاه است. این جشن برگرفته از آیین زرتشتی است که ایرانیان از ۱۷۰۰ سال پیش از میلاد تاکنون در پنج روز آخر هر سال، آن را با برافروختن آتش و جشن و شادی در کنار آن برگزار میکنند.
در گاهشماری زرتشتی یک سال شامل ۳۶۵ روز یا ۱۲ ماه است که هر کدام دقیقاً ۳۰ روز بوده و ۵ روز انتهایی سال جدا از ماهها بهحساب میآمده و «پنجه» نامیدهمیشود که البته در هر ۴ سال یک بار ۶ روز میشود. در این گاهشمار روزی به عنوان چهارشنبه و به طورکلی ۷ روز هفته وجود ندارد بلکه ۳۰ روز ماه و ۵ روز انتهای سال هرکدام با نام خاصی نامگذاری میشود.
ایرانیان قبل حمله تازیان این ۵ روز آخر سال را با روشن کردن آتش جشن میگرفتند و بر این اعتقاد بودند که در این ۵ روز ارواح درگذشتگان به زمین سفر میکنند و با همراه خانوادههایشان و برای آنها برکت، دوستی و پاکی در سال آینده طلب خواهندکرد ولی بعد از حمله تازیان به دلیل مخالفتهای آن روزگار در برپایی این مراسم ایرانیان روز چهارشنبه را که نزد اعراب نحس بوده را انتخاب کردند و آتش افروزی در این روز را با نحسی آن روز توجیه کردند.
در شاهنامه فردوسی اشارههایی درباره بزم چهارشنبهای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان دهنده کهن بودن این جشن است. مراسم سنتی مربوط به این جشن ملی، از دیرباز در فرهنگ سنتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شدهاست.
واژه «چهارشنبهسوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفتهاست و سوری که به معنی سرخ است ساخته شدهاست. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته میشود که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن میکنند و از آن میپرند آغاز میشود و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» در واقع این جمله نشانگر یک تطهیر و پاکسازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد. به بیان دیگر شما خواهان آن هستید که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلات شما را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به شما بدهد. چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین افراد باشد و در میان پارسیان یهودی و مسلمان، ارمنیها، ترکها، کردها و زرتشتیها رواج دارد. در حقیقت این جشن و نقش بارز آتش در آن به علت احترام گذاشتن به دین زرتشتی است.
رقص با آتش
امروزه در شهرهای سراسر جهان که جمعیت ایرانیان در آنها زیاد است، آتشبازی و انفجار ترقهها و فشفشهها نیز متداول است.
در سالهای اخیر، رسانههای ایران توجه بیشتری به خطرات احتمالی ناشی از این مواد نشان میدهند.
البته مراسمی که امروزه برپا میشود به طوری کلی متفاوت با آن روزگار است چون از نظر زرتشتیان آتش نماد مقدسی است و پریدن از روی آن به نوعی بیاحترامی به آن نماد تلقی میشود.
جشن آتش در واقع پیش درآمد جشن نوروز است که نوید دهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است.
پیشینه
تصویری از یکی از دیوار نگارههای چهلستون، متعلق به دوران صفویه که جشن و پایکوبی ایرانیان را در شب چهارشنبهسوری به تصویر کشیدهاست.
جشن «سور» از گذشته بسیار دور در ایران مرسوم بودهاست که جشنی ملی و مردمی است و «چهارشنبه سوری» نام گرفتهاست که طلایهدار نوروز است.
جشن سوری در ایران قدیم در یکی از ۵ روز آخر اسفندماه بر پا میگشت، چرا که ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند و ماه را به هفتهها تقسیم نمیکردند؛ بلکه قبل از ورود اسلام به ایران هر سال ۱۲ ماه، و هر ماه ۳۰ روز بود که هر کدام از این ۳۰ روز نام مشخصی داشتهاست که بهنام یکی از فرشتگان خوانده میشد. چون هرمزد روز، بهمن روز، اردی بهشت روز و غیره که پس از ورود اسلام به ایران تقسیمات هفته نیز به آن افزوده شد.
در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و پایکوبی با نام سور مرسوم بودهاست و از سوی دیگر چهارشنبه نزد اعراب «یوم الارباع» خوانده میشد و از روزهای شوم و نحس بشمار میرفت و بر این باور بودند که روزهای نحس و شوم را باید با عیش و شادمانی گذراند تا شیاطین و اجنه فرصت رخنه در وجود آدمیان را نیابند. بدین ترتیب ایرانیان آخرین جشن آتش خود را به آخرین چهارشنبه سال انداختند و در آن به شادمانی و پایکوبی پرداختند تا هم چشن ملی خود را حفظ کنند و هم بهانه بدست دیگران ندهند و بدین ترتیب چشن سوری از حادثه روزگار مصون ماند و برای ایرانیان تا به امروز باقی ماند.
مختار ثقفی برای خونخواهی از عاملین واقعه کربلا، در شهر کوفه که بیشتر آنان ایرانی بودهاند از این فرصت سود برد و در زمان همین جشن که مصادف با چهارشنبه بود بسیاری از آنان را قصاص کرد.
آیین چهارشنبه سوری که یادگار ایران باستان و ایران قبل از اسلام است متأثر از دین زرتشت است که آتش را مقدس می داند. در این آیین با پریدن از روی آتش و گفتن «زردی من از تو، سرخی تو از من» از آتش به عنوان یک امر مقدس مدد خواسته می شود که این امر از نظر اسلام شرک تلقی می شود زیرا یک مسلمان علاوه بر توحید ذاتی، قائل به توحید افعالی نیز هست.
توحید افعالی یعنی اینکه هیچ کاری در عالم صورت نمی گیرد و هیچ حادثه ای رخ نمی دهد مگر آنکه سلسله علل آن به خداوند منتهی می شود. به تعبیر حکما هیچ مؤثری در عالم غیر از خدا نیست و به عبارت دیگر هیچ چیزی غیر از خدا در عالم مؤثر نیست. بنابراین مدد خواستن از آتش برای سلامتی نوعی شرک است.
برخی می گویند این یک سنت ملی است و سنن ملی را باید محترم شمرد. پاسخ این است که آن دسته از سنن ملی را باید محترم شمرد که مبنای عقلی داشته باشند نه همه آنها را. مثلاً آیین نوروز در ایران یک مبنای عقلی دارد و آن این است که نیاکان ما بهترین روزهای سال را که طبیعت در نقطه تعادل قرار دارد برای سیاحت و تفریح و دید و بازدید و صله رحم انتخاب کرده اند و این نوعی توجه به خالق هستی است و اگر به دور از لهو و لعب برگزار شود مورد تأیید اسلام است.
قرآن کریم یکی از مشکلات همه پیامبران را تقلید امت های آنها از آباء و اجداد خود می داند که وقتی به آنها می گفتند چرا این کار را انجام می دهید می گفتند ما پدران خود را بر این راه یافته ایم و ما راه آنها را ادامه می دهیم. امروز نیز وقتی از عده ای سئوال می شود که چرا مثلاً آیین چهارشنبه سوری را برگزار می کنید، می گویند چون پدران ما این کار انجام می دادند. به قول شهید آیت الله مطهری (نقل به مضمون) «شاید پدران ما شعور نداشتند، آیا ما باید کار آنها را تکرار کنیم؟! این گونه آیین ها سند نادانی یک ملت است و ما باید روی آن را بپوشانیم نه اینکه هر سال تجدید کنیم. وقتی ما این کار را انجام می دهیم زبان حال ما این است که ماییم که چنین پدران نادانی داشته ایم.»
برخی دیگر می گویند این گونه آیین ها بهانه ای است برای شادی مردم خصوصاً جوان ها. جوان ها باید انرژی متراکم خود را به گونه ای تخلیه کنند و این یکی از راه های آن است، خصوصاً که این آیین از حالت شرک آمیز خود تا حد زیادی خارج شده و به صورت ترقه بازی و آتش بازی در آمده است.
پاسخ این است که شادی نیز باید مانند سایر کارهای انسان مبنای عقلی داشته و معقول باشد. این چه شادی ای است که موجب کشته و مجروح شدن عده ای از هموطنان ما می شود؟ وقتی ما می شنویم برخی ملت های دیگر نیز چنین آیین هایی دارند چه نگاهی به آنها داریم؟ مثلاً در اسپانیا مردم در روز خاصی از سال همه با پرتاب گوجه فرنگی به یکدیگر شادی می کنند و ده ها تن گوجه فرنگی را اسراف می نمایند، کاری خلاف عقل و شرع. آیا جایگاه آنها نزد ما ارتقاء پیدا می کند یا تنزل می یابد؟
بهتر است به شادی های واقعی و طبیعی روی آوریم نه مصنوعی. البته قبول دارم که حجم شادی در کشور ما در مقایسه با عزاداری ها کم است، اما راه جبران آن ترویج خرافاتی مانند چهارشنبه سوری نیست.
دقت كنند كه علت اينكه اين مراسم به صورت خطرناكي درآمده است اين است كه در طي سالهاي گذشته همواره مراسمي ممنوع بوده است و در فقدان اطلاع رساني و حمايت هاي دولتي بيشتر شبيه يك جنگ خياباني است تا چهارشنبه سوري. وگرنه در قبل از انقلاب هيچ گاه از ترقه بازي استفاده نمي شد و همين الان هم خانواده هايي كه در محل ها و باغ هاي شخصي مي توانند اين مراسم را در جو خانوادگي خود برگزار كنند بدون هيچ گونه خطر و مشكلي يك مراسم خانوادگي شاد دارند كه به هيچ جاي دين و دنيايشان هم برنمي خورد و اتفاقا يك برنامه شاد و سالم براي آنان است. متاسفانه شما هيچ راه حل عملي و مقبولي براي ايجاد لحظات شاد و خوش براي مردم نداريد و هيچ جوابي هم براي آمار وحشتناك افسردگي و اعتياد در كشور نداريد. خانواده هايي كه توان مالي بالايي ندارند (يعني اكثر مردم اين كشور) از هرگونه برنامه شاد و مفرحي تقريبا محرومند.
اين مراسم ها اصلاً اين جوري نبوده كه الان اجرا مي شه مثلاً در همدان جارو هايي كه با اون خانه رو در طول سالتميز كرده بودن رو و وسايلي كه كهنه و قديمي شده بود رو آتش مي زدن و به دور اون آتيش جشن مي گرفتن و شادي مي كردن
بلاخره یا باید حکومت هزینه کنه و برای همه افراد یک سطح حداقلی نشاط و زمینه بروز شادمانی در افراد را ایجاد کند یا باید مردم از جیب و جان خود برای آن هزینه کنند. درسته که در کشور ما به مقوله شادی زیاد اهمیت داده نمی شه ولی این از ضرورت وجود آن در جامعه کم نمی کنه و چنانچه از راههای دست تامین نشه ممکنه راههای دیگه ای رو برای ابراز امتحان کنه
خیلی ها قبول دارند که مراسم 4شنبه سوری با این روش این سال ها ، خطر ناک است اما اینکه بگوئیم خرافه است و با این توجیه بخواهیم مراسم 4شنبه سوری را از تاریخ مردم ایران حذف کنیم باعث وحشت ایران پرستان می شود. می توانیم این مراسم را داشته باشیم ولی به شکل کاملا سنتی یعنی فقط روشن کردن آتش و پریدن از روی آن ( که مطمئنا کسی به پرستش آتش یا شرک فکر نمی کند) ولی اینکه نیروی دولتی نمی تواند مانع از وارد شدن و فروش مواد محترقه را بگیرد که گناه مردم نیست . نیروی انتظامی باید از خود عذضه نشان دهد تا این مراسم سنتی به بهترین نحو اجرا شود نه اینکه کلا حذف شود
چند تا کشور برید ببینید چه جوری همه مردم شهرشون رو جمع می کنن و به صورت خیلی قشنگ و بی خطر مراسم شادی و آتش بازی درست می کنن هیچ اتفاقی هم نمی افته! کریسمس و می گم
خلاف شرع ؟ سنت قدیمی ؟ اعتراض سیاسی ؟
نمی دانم پاسخ شما به این سوال های سه گانه ی بی بی سی فارسی از بینندگانش چیست ؟ شاید بعضی شما در هر صورت موافق چهار شنبه سوری باشید و بعضی دیگر در هر شرایطی مخالف باشید. گروه دیگری هم می تواند باشد، کسانی که با پاسخ دادن به سه گانه ی فوق نظرشان را در مورد چهارشنبه سوری بیان می کنند .بدون شک برای برخی شرع از همه مهمتر است برای بعضی سنت های قدیمی و ژست های ایرانی و ملی گری و برای بعضی دلمشغولی های سیاسی،حزبی و گروهی و ته مانده ی کینه های انتخاباتی .
طرفداران شرع ،سنت و سیاست باید در یک نقطه باید با هم تلاقی داشته باشند تا برای حل این مشکل فرهنگی ، اجتماعی و حالا تا حدی سیاسی با هم بر سر میز مذاکره بنشینند و به نظر من این نقطه ی مهم باید فکر و عقل گرایی باشد.
با حکمیت عقل در این منازعه بی شک نظر شرع بر دیگر نظرات غالب خواهد شد چون بعید می دانم دیگران حداقل در این مورد (یعنی چهارشنبه سوری با این کیفیتی که در این چند سال و با این همه خطر برگزار می شود) دلایل و نظرات قانع کننده ای داشته باشند.
تلاش بی بی سی فارسی هم برای شدت بخشیدن به این موضوع و گزینش سخنان بعضی بزرگان گذشته و حال ایران و اسلام در این مورد برای رودررو قرار دادن دین و مردان دین در برابر مردم ره به جایی نخواهد برد.و مردم ایران این سخن را در ایام مختلف یه اثبات رسانده اند و نیازی به شمردنشان نیست.
کمی به نگاه خودمان در مورد بعضی رسوم کشورهای دیگر مانند گاو بازی یا دیگر کارهایی که حتی بعضی از آنها را دیوانه بازی می نامیم بیندیشیم تا بهتر به چهار شنبه سوری نگاه کنیم .راستی تا به حال از نزدیکان شما کسی در آتش چهارشنبه سوری سوخته است ؟
یک سری سئوال در ذهن جوانان
گویا قصد دارند که این چهاشنبه سوری رو هم از ما بگیرند. بابا ما ایرانی هستیم. یک شب شاد بودن و شادی کردن چه عیبی داره که شما میخواید به بهانه دین از بین ببریدش. بگید که چه برنامه ای دارید که جایگزین این برنامه بکنید. تو کل سال یک شب چهارشنبه سوری هست که جوانان به شادی می پردازند. این باید حذف شه؟ خوب پس چه کار دیگه ای برای ما در نظر گرفتید که انجام بدیم؟ دو نفر میان چهرشنبه سوری رو تبدیل به جنگ میکنند همه باید بسوزند؟
شيطان به دنبال هر فرصتي مي گرده تا ما رو گمراه کنه و به گناه بندازه.
آيا بعضي از ما و مخصوصا جوونها به خاطر اينکه چهارشنبه سوري سنت ماست اين کار را انجام مي دهند يا به خاطر بزن برقصش؟
آيا بعضي ها براي نگاه حرام به خيابون ها نمي رند؟
من میگم دولت میخواد آتیش چهارشنبه سوری رو بخوابونه چون اسلامی نیست. وگرنه مشکل دیگه ای توش نمیبینم. ترقه های دست ساز اونقدر هم خطر ناک نیستن. فوقش پلیس میفرستن سازندگانش رو جمع کنه.
انتهای پیام/ح
دیدگاه شما