به گزارش نافع، گویی دیگر برای گوش هایمان عادی شده است که بشنود ناهی از منکر مورد حمله اراذل و اوباش قرار گرفت و مجروح شد! خرداد سال 90 بود که حجت الاسلام فروزش امام جماعت دانشگاه علوم پزشکی تهران در جریان نهی از منکر از سوی اوباش مورد حمله قرار گرفت و در جریان این اتفاق بینایی چشم راستش را از دست داد؛ اما این بی حرمتی ها به همین جا ختم نشد. در تیر ماه همان سال حجت الاسلام علی خلیلی هنگام بازگشت از هیأت به همراه چند نفر از دانش آموزان خود، به واسطه امر به معروف و نهی از منکر مورد ضرب و شتم شدید اراذل و اوباش قرار گرفت و بعد از تحمل بیش از دو سال درد و رنج، سوم فروردین سال 93 به فیض شهادت نائل گشت. 23 و 24 تیرماه سال 92 را نیز حتما به یاد داریم که در محله پونک و همچنین محله خانی آباد نو تهران در ماه مبارک رمضان به بانوان ناهی از منکر تعرض و اهانت شد و کار به جایی رسید که خانم بدحجاب، تلاش بر کشیدن چادر و روسری از سر آمر به معروف کرد اما موفق نشد.
بازخوانی این وقایع هم تلخ است و هم هشدار دهنده؛ تلخ بودن این اتفاق ها نیازی به توضیح ندارد و هر فطرت پاک و آگاهی از آن مطلع است اما هشدار به تمام افراد مسلمان و آزاده است که مقوله امر به معروف و نهی از منکر نباید ترک شود و سستی ها و بی تفاوتی ها در قبال این واجب الهی است که خلیلی ها و امثال او را به بستر درد و رنج می کشاند و بعضا تا جدا شدن از این دنیای خاکی به پیش می برد.
متفکر شهید استاد مرتضی مطهری در سخنرانی ای که در دوم دی ماه سال 1339 با موضوع امر به معروف و نهی از منکر دارد اینگونه بیان می کند که "راستی هیچ تا کنون در اطراف این مسئله فکر کرده اید که چرا ما در تاریخ اسلام از هر طبقه ای شخصیت های مبرز داشته ایم: ادبای بزرگ، حکمای بزرگ، فقهای بزرگ، شعرای بزرگ، وعاظ و خطبای بزرگ، سیاستمدار و ریاضی دان و فیلسوف بزرگ ولی مصلح نداشته ایم و از این جهت ما فقیریم. البته کم و بیش مصلح در میان ما ظهور کرده است اما نه آن اندازه که انتظار می رود، با اینکه ما اصلی در اسلام داریم به نام اصل امر به معروف و نهی از منکر. این اصل بایدمصلحین زیادی را به وجود آورده باشد."
جلوی مثله شدن مصلحان را بگیریم
باید جلوی مثله شدن مصلحان را بگیریم و در این مسیر هر کس با توجه به جایگاه خود مسئولیت مشخصی دارد؛ مردم وظیفه ای دارند ومسئولین نیز وظیفه ای دیگر.
با توجه به نیاز به بازخوانی بیانات رهبر معظم انقلاب در ارتباط با امر به معروف و نهی از منکر که به بیان احادیث و روایات از مهم ترین فرایض الهی است، گزیده ای از کتاب "واجب فراموش شده" که توسط آقایان حسین خادمی و حمید محمودخانی به گردآوری راهبردهای مقام معظم رهبری در زمینه امر به معروف و نهی از منکر پرداخته شده است از نظر مخاطبان می گذرد.
** واجب فراموش شده
"قرآن کریم مىفرماید: «الّذین ان مکّناهم فى الارض اقاموا الصّلوة و اتوا الزّکوة و امروا بالمعروف و نهوا عنالمنکر». من مىخواهم این واجب فراموش شدهى اسلام را به یاد شما و ملت ایران بیاورم: امر به معروف و نهى از منکر. همهى آحاد مردم باید وظیفهى امر کردن به کار خوب و نهى کردن از کار بد را براى خود قایل باشند. این، تضمینکنندهى حیات طیبه در نظام اسلامى خواهد بود. عمل کنیم تا آثارش را ببینیم." (دیدار با مردم قم- 68/10/19)
** گفتن با زبان، بر همه واجب است
"امر به معروف، یک مرحلهى گفتن و یک مرحلهى عمل دارد. مرحلهى عمل، یعنى اقدام با دست و با زور. این مرحله، امروز به عهدهى حکومت است و باید با اجازهى حکومت انجام بگیرد ولاغیر. اما گفتن با زبان، بر همه واجب است و همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.
روزى بود که اگر کسى کار خلافى مرتکب مىشد و دیگرى به او اعتراض مىکرد، نظام حاکم آن اعتراض را مىکوبید. ما دیده بودیم که اگر گناهى انجام مىگرفت، گناهکار تشویق مىگردید؛ اما معترضِ به گناه کوبیده مىشد! امروز، به عکس است. امروز، نه اینکه گناه در جامعه نیست؛ هست. زمان حکومت امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) هم در جامعه گناه بود؛ اما مهم این است که نظام و تشکیلات حاکم بر جامعه - آن کسانى که اداره و مدیریت کشور را بر عهده دارند - میل به طرف صلاح دارند و با گناه و تخلف مخالفند." (دیدار با مردم قم- 68/10/19)
** نهی از منکر و انزوای گناه
"گفتن گناه به گناهکار با زبان خوش و با لحن مناسب و در جایى هم با زبان تند - در مواردى که مفسدهیى به وجود نیاید - گناه را در جامعه کم خواهد کرد و به ضعف و انزوا خواهد انداخت. چرا ما از این موضوع غافلیم؟ همهى آحاد مردم، در محیط کسب و خانه و جمع دوستان و در محیط درس و دانشگاه و کلاً در هر جایى که هستند، اگر خلافى را دیدند، به خلافکار بگویند: این، از نظر اسلام خلاف است؛ چرا انجام مىدهى؟ گفتن همین یک کلمه مؤثر است. اگر زبانهاى گوناگون و نفَسهاى مختلف گناه را تذکر بدهند، گناهکار به طور غالب از گناه و تخلف دست خواهد کشید؛ چه این تخلف، تخلف شرعى و چه تخلف از قوانین باشد." (دیدار با مردم قم- 68/10/19)
** مدینه مرکز معروف ترین رقاصان شد!
"این که ما روى مسأله فساد و فحشا و مبارزه و نهى از منکر و این چیزها تکیه مىکنیم، یک علّت عمدهاش این است که جامعه را تخدیر مىکند. همان مدینهاى که اوّلین پایگاه تشکیل حکومت اسلامى بود، بعد از اندک مدّتى به مرکز بهترین موسیقیدانان و آواز خوانان و معروفترین رقاصّان تبدیل شد؛ تا جایى که وقتى در دربار شام مىخواستند بهترین مغنّیان را خبر کنند، از مدینه آوازه خوان و نوازنده مىآوردند!
این جسارت، پس از صد یا دویست سال بعد انجام نگرفت؛ بلکه در همان حول و حوشِ شهادت جگر گوشه فاطمهزهرا سلام اللَّه علیها و نور چشم پیامبر و حتى قبل از آن، در زمان معاویه اتّفاق افتاد! بنابراین، مدینه مرکز فساد و فحشا شد و آقا زادهها و بزرگ زادهها و حتى بعضى از جوانان وابسته به بیت بنى هاشم نیز، دچار فساد و فحشا شدند!بزرگان حکومت فاسد هم مىدانستند چه کار بکنند و انگشت روى چه چیزى بگذارند و چه چیزى را ترویج کنند. این بلیّه، مخصوص مدینه هم نبود؛ جاهاى دیگر هم به این گونه فسادها مبتلا شدند." (بیانات در دیدار با جمعی از پاسداران- 74/10/05)
** احتمال تاثیر همه جا قطعی است
"بعضى گفتهاند که باید احتمال تأثیر وجود داشته باشد. من مىگویم احتمال تأثیر همه جا قطعى است؛ مگر در نزد حکومتهاى قلدر، قدرتمندان و سلاطین. آنهایند که البته حرف حساب به گوششان فرو نمىرود و اثر نمىکند؛ اما براى مردم چرا. براى مردم، حرف اثر دارد. بنابراین، پاسخ من این شد که بهترین روش براى شما که از من سؤال کردید، «زبان» است." (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران- 77/02/22)
** امر به معروف و نهی از منکر معجزه می کند
من همین امر به معروف و نهى از منکر زبانى را - ولو به شکل خیلى راحت و آرام و بدون هیچ خشونت و دعوایى - واقعاً یکى از معجزات اسلام مىدانم. مثلاً یک نفر کار خلافى مىکند، مىگویند آقا شما این کار را نباید مىکردى. این مطلب را بگو و برو. مىگوید او برمىگردد دو تا فحش به من مىدهد. خیلى خوب؛ حالا دو تا فحش هم به شما بدهد؛ براى خاطر امر خدا تحمّل کنید. اگر نفر دوم هم بگوید آقا شما باید این کار را نمىکردى؛ بدانید اگر دعوا هم بکند، دعوایش کمتر از آنى است که با نفر اوّل کرده است. نفر سوم و نفر دهم و نفر بیستم هم همینطور. بنابراین، اگر نهى از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال مىکنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ نهى از منکر واقعاً معجزه مىکند. فقط هم زبانى؛ یدیش در اختیار حکومت است؛ یعنى اگر جایى باید با گناهکار به صورت یدى و مجازاتى برخورد کنند، فقط دستگاههایى از حکومت هستند که مسؤول این کارند؛ مردم نباید بکنند. اما زبانى چرا؛ خیلى هم اثر دارد. (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی- 77/12/04)
** گناهکار فقط بدحجاب نیست
"گناهکار هم فقط بدحجاب نیست که بعضى فقط به مسألهى بدحجابى چسبیدهاند. این، یکى از گناهان است و از خیلى از گناهان کوچکتر است. خلافهاى فراوانى از طرف آدم هاى لاابالى در جامعه وجود دارد: خلاف هاى سیاسى، خلاف هاى اقتصادى، خلاف در کسب و کار، خلاف در کار ادارى، خلاف هاى فرهنگى. اینها همه خلاف است. کسى غیبت مىکند، کسى دروغ مىگوید، کسى توطئه مىکند، کسى مسخره مىکند، کسى کمکارى مىکند، کسى ناراضى تراشى مىکند، کسى مال مردم را مىدزدد، کسى آبروى مردم را بر باد مىدهد. این ها همه منکر است. در مقابل این منکرات، عامل باز دارنده، نهى است؛ نهى از منکر. بگویید: «آقا، نکن.» این تکرار «نکن»، براى طرف مقابل، شکننده است. این نکتهى اول؛ که نهى از منکر، اراده و تصمیم و قدرت و شجاعت لازم دارد، که بحمداللَّه، در قشرهاى مردم ما و در زن و مرد ما وجود دارد. باید آن را به کار بگیرید. منتظر نباشید که دستگاهها بیایند و کارى بکنند." (بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم- 71/07/29)
** بالاترین تخلف
"تخلّف ها یک اندازه و یک نوع نیست. بالاترین تخلّف ها، آن تخلّف ها و جرایمى است که پایههاى نظام را سست مىکند. نومید کردن مردم، نومید کردن دل هاى امیدوار، کجنشان دادنِ راه راست، گمراه کردن انسان هاى مؤمن و بااخلاص، سوء استفاده کردن از اوضاع و احوال گوناگون در جامعه اسلامى، کمک کردن به دشمن، مخالفت کردن با احکام اسلامى و تلاش براى به فساد کشاندن نسل مؤمن." (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون- 71/05/07)
** امر به معروف و نهی از منکر در همه زمینه ها
"در مسأله امر به معروف و نهى از منکر، فقط نهى از منکر نیست؛ امر به معروف و کارهاى نیک هم هست. براى جوان، درس خواندن، عبادت کردن، اخلاق نیک، همکارى اجتماعى، ورزش صحیح و معقول و رعایت آداب و عادات پسندیده در زندگى، همه جزو اعمال خوب است. براى یک مرد، براى یک زن و براى یک خانواده، وظایف خوب و کارهاى بزرگى وجود دارد. هر کسى را که شما به یکى از این کارهاى خوب امر بکنید - به او بگویید و از او بخواهید - امر به معروف است. نهى از منکر هم فقط نهى از گناهان شخصى نیست. تا مىگوییم نهى از منکر، فوراً در ذهن مجسّم مىشود که اگر یک نفر در خیابان رفتار و لباسش خوب نبود، یکى باید بیاید و او را نهى از منکر کند. فقط این نیست؛ این جزء دهم است.
نهى از منکر در همه زمینههاى مهم وجود دارد؛ مثلاً کارهایى که افراد توانا دستشان مىرسد و انجام مىدهند؛ همین سوء استفاده از منابع عمومى؛ همین رفیقبازى در مسائل عمومى کشور، در باب واردات، در باب شرکتها و در باب استفاده از منابع تولیدى و غیره؛ همین رعایت رفاقتها از سوى مسؤولان." (بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران- 79/09/25)
** فراخواندن به راه خدا با حکمت
"قرآن مىفرماید: «ادع الى سبیل ربّک بالحکمة.» حکمت، حکمت، حکمت. اندیشه مستحکم را تعبیر به حکمت مىکنند. حکمت، که انبیا به آن ممتازند و از آنِ بندگان برگزیده و صالح است، همان فکر مستحکمى است که هیچ ابزار عقلانى نمىتواند آن را نفى کند و از بین ببرد. هیچ استدلال و تجربهاى هم نمىتواند آن را خنثى کند. شما در قرآن به آیاتى که حکمت را معیّن مىکند، بنگرید، و ببینید چه چیزهایى است: «ذلک ممّا اوحى الیک ربّک من الحکمة.» چیزهایى است که اگر بشریت تا ابد هم تلاش کند، نمىتواند آنها را رد کند. هیچ منکرى، هیچ مغرضى، هیچ معاندى نمىتواند در ردِّ آنها بکوشد. حکمت یعنى مستحکمترین افکار و اندیشهها. اینکه حکما، حکمت را «صیرورة الانسان عالما مضاهیا للعالم الحسّى» مىگویند، همان است. یعنى چنان افکار برجسته و مستحکم و غیر قابل خدشهاى در روح او - بنده برگزیده و صالح - گسترش پیدا کرده است، که خود تبدیل به یک عالَم شده است و شما مىتوانید کوْن را وجود را، و همه گیتى را در سخن او، در اشاره او و در اقدام او مشاهده کنید.
این، حکمت است. آن وقت «ادع الى سبیل ربّک بالحکمة.» این گونه مردم را به سوى خدا دعوت کنید. «والموعظة الحسنه.» «و جادلهم بالتى هى احسن.» این هم هست. یعنى اینها عوامل بقاست. اینها هست که تفکر اسلامى تا امروز توانست بماند." (بیانات در دیدار روحانیون و مبلّغان- 75/02/26)
** نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت
"خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى - هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زنندهاى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همینهائى که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهماننواز، هم بقیهى آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمىبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت." (بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی- 91/07/19)
** زبان، سلاحی که از مشت کارگرتر است
"بینش سیاسى لازم است؛ اما همه چیز نیست؛ اصل قضیه، آن ایمان الهى معنوى است که باید در دلهاى شما باشد؛ خودتان را دینى بسازید. جوانان در محیط خودشان، امر به معروف و نهى از منکر کنند. چرا این واجب - امر به معروف، امر به کارهاى خوب - در جامعهى اسلامى هنوز اقامه نشده است؟ نگویید به من چه؛ او هم نمىتواند بگوید به تو چه؛ اگر هم گفت، شما اعتنا نکنید. بعضى خیال مىکنند تا منکرى دیده شد، باید با مشت به سراغش بروند! نه، ما سلاحى داریم که از مشت کارگرتر است. آن چیست؟ سلاح زبان. زبان از مشت خیلى کارگرتر و نافذتر و مؤثرتر است؛ مشت کارى نمىکند." (بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان- 70/08/15)
** لازم نیست سخنرانی کنید
"بعضى جوانان به ما نامه مىنویسند که اجازه بدهید ما با این تظاهرات منکراتى، مقابله و مبارزه کنیم. خیلى خوب، مقابله بکنید؛ اما چهطور؟ بریزید، طرف مقابل را تکه پاره کنید؟! نه، این نیست. حرف بزنید، بگویید؛ یک کلمه بیشتر هم نمىخواهد؛ لازم نیست یک سخنرانى بکنید. کسى که مىبینید خلافى را مرتکب مىشود - دروغ، غیبت، تهمت، کینورزى نسبت به برادر مؤمن، بىاعتنایى به محرّمات دین، بىاعتنایى به مقدسات، اهانت به پذیرفتههاى ایمانى مردم، پوشش نامناسب، حرکت زشت - یک کلمهى آسان بیشتر نمىخواهد؛ بگویید این کار شما خلاف است، نکنید؛ لازم هم نیست که با خشم همراه باشد. شما بگویید، دیگران هم بگویند، گناه در جامعه خواهد خشکید." (بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان- 70/08/15)
** نهی از منکر زبانی، عامل اصلاح جامعه
"البته من عرض مىکنم - قبلاً هم گفتهام- در جامعهاسلامى، تکلیف عامه مردم، امر به معروف و نهىاز منکر با لسان است؛ با زبان. اگر کار به برخورد بکشد، آن دیگر تکلیف مسؤولین است. آنها باید وارد شوند. اما امر به معروف و نهى از منکر زبانى، مهمتر است. عاملى که جامعه را اصلاح مىکند، همین نهى از منکر زبانى است. به آن آدم بدکار، به آن آدم خلافکار، به آن آدمى که اشاعه فحشا مىکند، به آن آدمى که مىخواهد قبح گناه را از جامعه ببرد، مردم باید بگویند. دهنفر، صدنفر، هزارنفر! افکارعمومى روى وجود و ذهن او باید سنگینى کند. این، شکنندهترین چیزهاست. همین نیروهاى مؤمن و بسیجى و حزبالّلهى؛ یعنى همین عامه مردم مؤمن؛ یعنى همین اکثریّت عظیم کشور عزیز ما؛ همین هایى که جنگ را اداره کردند؛ همین هایى که از اوّل انقلاب تا به حال با همه حوادث مقابله کردند، در این مورد مهمترین نقش را مىتوانند داشته باشند." (بیانات در دیدار فرماندهان گردان های عاشورا- 71/04/22)
** نهی از منکر رودربایستی برنمی دارد
"امر به معروف و نهى از منکر یک واجب است که رودربایستى و خجالت بر نمىدارد. ما گفتیم: اگر دیدید کسى مرتکب خلافى مىشود، امر کنید به معروف و نهى کنید از منکر. یعنى به زبان بگویید. نگفتیم مشت و سلاح و قوت به کار ببرید. اینها لازم نیست. خداى متعال که این واجب را بر ما مسلمانان نازل فرموده است، خودش مىداند مصلحت چگونه است. ما هم تا حدودى حکم و مصالح الهى را درک مىکنیم. بزرگترین حربه در مقابل گناهکار، گفتن و تکرار کردن است. اینکه یک نفر بگوید اما ده نفر ساکت بنشینند و تماشا کنند، نمىشود. اگر یکى دچار ضعف نفس بشود، یکى خجالت بکشد و یکى بترسد، اینکه نهى از منکر نخواهد شد." (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم- 71/07/29)
** تکرار شکننده است
"در مقابل این منکرات، عامل باز دارنده، نهى است؛ نهى از منکر. بگویید: «آقا، نکن.» این تکرار «نکن»، براى طرف مقابل، شکننده است. این نکتهى اول؛ که نهى از منکر، اراده و تصمیم و قدرت و شجاعت لازم دارد، که بحمداللَّه، در قشرهاى مردم ما و در زن و مرد ما وجود دارد. باید آن را به کار بگیرید. منتظر نباشید که دستگاهها بیایند و کارى بکنند." (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم- 71/07/29)
** بهترین شیوه برخورد با منکرات چیست؟
بستگى به این دارد که چه کسى بخواهد برخورد کند. اگر شما بخواهید برخورد کنید، «زبان» است. شما به غیر از زبان، هیچ تکلیف دیگرى ندارید. نهى از منکر براى مردم، فقط زبانى است. البته براى حکومت، اینطور نیست. اگر منکر بزرگى باشد، برخورد حکومت احیاناً ممکن است برخورد قانونى و خشن هم باشد؛ لیکن نهى از منکر و امر به معروفى که در شرع مقدّس اسلام هست، زبان است؛ «انّما هى اللسان». من به شما عرض مىکنم که تأثیر امر و نهى زبانى - اگر انجام گیرد - از تأثیر مشت پولادین حکومتها بیشتر است. من چند سال است که گفتهام امر به معروف و نهى از منکر. البته عدّهاى این کار را مىکنند؛ اما همه نمىکنند. همه تجربه نمىکنند، مىگویند آقا چرا اثر نمىکند؛ تجربه کنید." (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران- 77/02/22)
** خواهش کردن ممنوع، امر و نهی کنید
"طرف امر به معروف و نهى از منکر فقط طبقه عامه مردم نیستند؛ حتى اگر در سطوح بالا هم هستند، شما باید به او امر کنید؛ نه اینکه از او خواهش کنید. باید بگویید: آقا! نکن؛ این کار یا این حرف درست نیست. امر و نهى باید با حالت استعلاء باشد. البته این استعلاء معنایش این نیست که آمران حتماً باید بالاتر از مأموران، و ناهیان بالاتر از منهیان باشند؛ نه، روح و مدل امر به معروف، مدل امر و نهى است؛ مدل خواهش و تقاضا و تضرّع نیست. نمىشود گفت که خواهش مىکنم شما این اشتباه را نکنید؛ نه، باید گفت آقا! این اشتباه را نکن؛ چرا اشتباه مىکنى؟ طرف، هر کسى هست - بنده که طلبه حقیرى هستم - از بنده مهمتر هم باشد، او هم مخاطب امر به معروف و نهى از منکر قرار مىگیرد." (بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران- 79/04/19)
** نهی از منکر زبانی واجب و وظیفه همه مردم در همه شرایط
"البته این هیچ مجوّز آن نیست که کسانى به بهانه اینکه اطمینانشان سلب شده، قانونشکنى کنند. قانونشکنى جرم است. تخلّف از قانون و خروج از مدار قانونى براى مقابله با هر چیزى که به نظر انسان منکر مىآید - بدون اجازه حکومت - خودش یک جرم است؛ مگر نهى از منکر زبانى، که بارها گفتیم نهى از منکر زبانى جایز و واجب و وظیفه همه است و در هیچ شرایطى هم ساقط نمىشود؛ اما آنجایى که نوبت اجرا و عمل برسد، همه باید طبق قوانین عمل کنند. هیچ چیزى مجوّز این نیست که بگویند چون نیروى انتظامى و قوّه قضایّیه عمل نکردند، خودمان وارد میدان شدیم؛ نخیر، آن روزى که لازم باشد مردم براى حادثهاى خودشان وارد عمل شوند، رهبرى صریحاً به آنها خواهد گفت." (بیانات در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری سال 80- 80/05/11)
** همهجا، جاى نهى از منکر است
"همهجا، جاى نهى از منکر است. یک دانشجو هم، در محیط درس مىتواند نهى از منکر کند. یک کارمند شریف هم، در محیط کار خود مىتواند نهى از منکر کند. یک کاسب مؤمن هم، در محیط کار خود مىتواند نهى از منکر کند. یک هنرمند هم، با وسایل هنرى خود، مىتواند نهى از منکر کند. روحانیون در محیط هاى مختلف، یکى از مهمترین عوامل نهى از منکر و امر به معروفند. نمىشود این واجبِ بزرگ الهى را در دایرههاى کوچک، محدود کرد. کار هم کار همه است. اینطور نیست که مخصوص عدّه خاصى باشد. البته هرکس وظیفهاى دارد. من در پیام تشکّرى که منتشر شد، عرض کردم: قشرهاى مختلف، باید جایگاه خود را در امربه معروف و نهى از منکر، پیدا کنند. هر کس جایگاهى دارد. کجا باید نهى از منکر کنید؟ شما در مقابل کدام منکر مىتوانید مقاومت کنید و بایستید؟ کدام رامىشناسید؟ کار، کار مردمى است. البته، علماى دین باید مردم را هدایت و راهنمایى کنند؛ کیفیّت نهىازمنکر را بیان کنند و منکر را براى آنها شرح دهند." (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون- 71/05/07)
** خود مردم باید وارد شوند، خود مردم باید نهی کنند
"بعضى از مردم به اینجا تلفن زدند، نامه نوشتند و سفارش کردند که «آقا! شما گفتید نهى از منکر. سیل پشتیبانی ها هم انجام گرفت. اما عملاً کارى نشد!» عملاً چه کار مىخواستید بشود؟ مگر لازم است که اینجا هم دولت وارد شود یا دستگاه قضایى مستقیماً وارد شود؟ خود مردم باید وارد شوند. خود مردم باید نهى کنند. البته دولت، مجلس شوراى اسلامى، دستگاه قضایى و نیروى انتظامى، موظفند که ناهى از منکر را پشتیبانى کنند. این، وظیفهى آنهاست. مباشر کار، خود مردم مىتوانند باشند و باید باشند. بخش عمدهى قضیه، اینجاست. جوان رزمنده، خانوادهى شهید داده، خانوادهى ایثارگر، خانوادهى اهل انفاق، مؤمنین نمازخوان و روزه بگیر و مسجد برو، دلسوزان انقلاب، روشنفکران علاقهمند به مفاهیم اسلامى و انقلابى؛ همهى اینها باید در صحنه باشند." (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم- 71/07/29)
** پس مسئولین کجایند که بیایند و فساد را از بین ببرند؟!
"عوامل بقا را در اسلام مشاهده کنید! یکى از عوامل بقا، همین عاشوراست. یکى از عوامل بقا، امر به معروف و نهى از منکر است. بدیهى است که در جامعه، فساد به وجود مىآید. هیچ اجتماع بشرى نیست که در آن، فساد به وجود نیاید. این فساد، چگونه باید برطرف شود؟ بعضى کسان تا چشمشان به مظاهر فساد مىافتد، مىگویند «پس مسؤولین کجایند که بیایند فساد را از بین ببرند؟!» غالباً فسادى را که به چشم مىبینند فریاد بر مىآورند و سراغ از مسؤولین مىگیرند. اما آن فسادى که به چشم دیده مىشود، خیلى کوچکتر از فسادهایى است که با چشم ظاهرى در کوچه و بازار و خیابان نمىشود دید. کسانى که واردند، مىدانند و مىفهمند که فسادهاى کلان، اغلب از دیدهها پنهان است. لذا محیط جامعه باید به گونهاى باشد که اگر در آن فسادى پدیدار شد، فرصت رشد پیدا نکند و زود از بین برود. مثل جریانهاى عظیم آب. رودخانههاى عظیم دنیا را مشاهده مىکنید؟ هر چه در این رودخانهها آلودگى و کثافت بریزند، کمى آن طرفتر، تلاطم آب، سر به سنگ کوبیدن آب و حرکت آب، مواد مضر را از بین مىبرد و در عوض، مواد حیاتى تولید مىکند. محیط جامعه، باید این گونه باشد. باید چنان زلال باشد که اگر کسى قطره فسادى هم در آن چکاند، خودِ جامعه، آن را هضم کند و از بین ببرد. چگونه امکانپذیر است؟ با امر به معروف، با نهى از منکر و با دعوت به خیر." (بیانات در دیدار با روحانیون و مبلغان- 75/02/26)
** چه وقت آحاد یک ملت آمر به معروف و ناهى از منکر می شوند؟
امربهمعروف فقط این نیست که ما، براى اسقاط تکلیف، دو کلمه بگوییم. آن هم در مقابل منکراتى که معلوم نیست از مهمترین منکرات باشند. وقتى یک جامعه را موظّف مىکنند که آحادش باید دیگران را به معروف امر و از منکر نهى کنند، این به چه معناست؟ چه وقت ممکن است آحاد یک ملت آمر به معروف و ناهى از منکر باشند؟ وقتى که همه، به معناى واقعى در متن مسائل کشور حضور داشته باشند؛ همه کار داشته باشند به کارهاى جامعه؛ همه اهتمام داشته باشند؛ همه آگاه باشند؛ همه معروف شناس و منکر شناس باشند. این، به معناى یک نظارت عمومى است؛ یک حضور عمومى است؛ یک همکارى عمومى است؛ یک معرفت بالا در همه است.
امربهمعروف، اینهاست. والّا اگر ما امربهمعروف را در یک دایره محدود، آن هم به وسیله افراد معلومى، زندانى کنیم، دشمن هم در تبلیغات خودش بنا مىکند سمپاشى کردن؛ که در ایران بناست از این به بعد، نسبت به زنهاى بدحجاب، اینطور عمل شود! این واجبِ به این عظمت را، که قوام همه چیز به آن است، بیاورند در دایرهاى محدود، در خیابانهاى تهران؛ آن هم نسبت به چند نفر زنى که وضع حجابشان مثلاً درست نیست. این است معناى امر به معروف؟! این است معناى حضور نیروهاى مؤمن در صحنههاى گوناگون جامعه؟! قضیه، بالاتر از این حرفهاست." (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون- 71/05/07)
** با عواملى که محیط را از شکل اسلامى خارج مىکند، مقابله کنید
"با عواملى که محیط را از شکل اسلامى خارج مىکنند، مقابله کنید. با گفتار، با سخنرانى، با پخش جزوات مناسب، با تذکرات بجا، با امر به معروف و نهى از منکر؛ که وظیفه شما در داخل محیط کارهایتان و در همه جاهاست. با این روش ها، کارى کنید که فضا، فضاى اسلامى شود. یعنى هر کس وارد این اداره شد، وارد این شرکت دولتى شد، وارد این کارخانه شد، احساس کند اینجاجاى مسلمانان است، و محیط، اسلامى است. این وظیفه عمده شماست و همه موظّفند در این وظیفه به شما کمک کنند. همه تشکیلات؛ بخصوص مدیریّتى که شما با او کار مىکنید، موظّفند در این راه به شما کمک کنند و کارهاى شما را تسهیل نمایند. امروز، ملتهاى مسلمان، از جهت تحقّق و پیاده کردن اسلام، چشمشان به ملت ماست. امیدشان به اینجاست. مىبینید در دنیا مسلمانان چطور امیدوارانه مبارزه مىکنند؟! مىبینید در همین کشور اروپایى بوسنى، با اینکه آن همه علیه مسلمانان از همه طرف خباثت و سنگدلى مىشود، مبارزه مىکنند؟!" (بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمنهای اسلامی- 71/06/04)
** دو تا فحش هم به خاطر خدا بخورید
"من همین امر به معروف و نهى از منکر زبانى را - ولو به شکل خیلى راحت و آرام و بدون هیچ خشونت و دعوایى - واقعاً یکى از معجزات اسلام مىدانم. مثلاً یک نفر کار خلافى مىکند، مىگویند آقا شما این کار را نباید مىکردى. این مطلب را بگو و برو. مىگوید او برمىگردد دو تا فحش به من مىدهد. خیلى خوب؛ حالا دو تا فحش هم به شما بدهد؛ براى خاطر امر خدا تحمّل کنید. اگر نفر دوم هم بگوید آقا شما باید این کار را نمىکردى؛ بدانید اگر دعوا هم بکند، دعوایش کمتر از آنى است که با نفر اوّل کرده است. نفر سوم و نفر دهم و نفر بیستم هم همینطور. بنابراین، اگر نهى از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال مىکنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ نهى از منکر واقعاً معجزه مىکند. فقط هم زبانى؛ یدیش در اختیار حکومت است؛ یعنى اگر جایى باید با گناهکار به صورت یدى و مجازاتى برخورد کنند، فقط دستگاههایى از حکومت هستند که مسؤول این کارند؛ مردم نباید بکنند. اما زبانى چرا؛ خیلى هم اثر دارد." (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی- 77/12/04)
**مامورین رسمی باید از آمر و ناهی شرعی دفاع کنند
"به من نامه مىنویسند؛ بعضى هم تلفن مىکنند و مىگویند: «مانهى از منکر مىکنیم. اما مأمورین رسمى، طرف ما را نمىگیرند. طرف مقابل را مىگیرند!» من عرض مىکنم که مأمورین رسمى - چه مأمورین انتظامى و چه مأمورین قضایى - حق ندارند از مجرم دفاع کنند. باید از آمر و ناهى شرعى دفاع کنند. همه دستگاه حکومت ماباید ازآمربه معروف وناهى از منکر دفاع کند.این، وظیفه است.اگر کسى نماز بخواند و کس دیگرى به نمازگزار حمله کند، دستگاههاى ما از کدامیک باید دفاع کنند؟ از نمازگزار یااز آن کسى که سجّاده رااز زیر پاى نمازگزار مىکشد؟ امر به معروف و نهى از منکر نیز همینطور است. امر به معروف هم مثل نماز، واجب است. در نهجالبلاغه مىفرماید: «و ما اعمال البّر کلها و الجهاد فى سبیلاللَّه عند الامر بالمعروف و النّهى عن المنکر الا کنفثة فى بحر لجّى.» یعنى امر به معروف ونهى از منکر، در مقیاس وسیع و عمومى خود، حتى از جهاد بالاتراست؛ چون پایه دین رامحکم مىکند. اساس جهاد راامربه معروف ونهىازمنکراستوار مىکند. مگر مأمورین و مسؤولین ما مىتوانند آمربه معروف وناهى از منکر را بادیگران مساوى قرار دهند؛ چه رسد به اینکه نقطه مقابلاو را تأیید کنند!؟ البته جوان حزباللّهى هم باید باهوش باشد. باید چشمهایش رابازکند و نگذارد کسى در صفوف او رخنه کند و بهنام امربه معروف ونهىازمنکر، فسادى ایجاد نماید که چهره حزباللَّه را خراب کند. باید مواظب باشید. این، به عهده خودتان است." (بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا- 71/04/22)
** مبادا کسانى باشند که راه را جلو آمر به معروف و ناهى از منکر سد کنند!
"مبادا در گوشه و کنار، یا در دستگاه انتظامى یا قضایى، کسانى باشند که راه را جلو آمر به معروف و ناهى از منکر سد کنند! مبادا کسانى باشند که اگر کسى امر به معروف و نهى از منکر کرد، از او حمایت نکنند، بلکه از مجرم حمایت کنند! البته خبرهایى از گوشه و کنار کشور، در بعضى از موارد به گوش من مىرسد. هر جا که بدانم و احساس کنم و خبر اطمینانبخشى پیدا کنم که آمر به معروف و ناهى از منکر، خداى نکرده مورد جفاى مأمور و مسؤولى قرار گرفته، خودم وارد قضیه خواهم شد." (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم- 71/07/29)
انتهای پیام/ع
دیدگاهها