وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : سه شنبه 19 شهريور 1398 ساعت 18:45   |   کد مطلب: 10716
عاشورا بار دیگر آمد اما من و تو در سکوت مانده‌ایم
نسیم محرم بار دیگر پیکر مرده شهر را جان بخشید و شکوفه‌های شور و دلدادگی در عاشورا به ثمر نشست.

به گزارش نافع، عاشورا بار دیگر آمد تا بهانه‌ای باشد برای گرفتن گرد و غبار از آینه‌های زنگار گرفته دلمان، بهانه‌ای برای ترکیدن بغض‌های فروخورده و ناله‌های در گلو مانده.

عاشورا آمد تا در زلال معصومانه‌اش، غبار گناه از تن بشوییم و از نو متولد شویم. عاشورا آمد تا تلنگری باشد به سوی بیداری و گشودن چشمان به دریچه‌های نور و روشنایی.

عاشورا با همه شور و شکوه و غربتش، یک‌بار دیگر آمد و دوباره همه شهر رخت عزا پوشید و در سوگ سید و سالار شهیدان زانوی غم بغل کرد.

عاشورا که شد همه در کنار هم، سیاه پوشیده و بر سر و سینه زدیم؛ نه برای حسین(ع) که برای غربت خود گریستیم. برای تنهایی خودمان و دور ماندن از روح عاشورا.

گریستیم و گفتیم: "یا لیتنا کنا معک"؛ کاش بودیم در کربلا با تو تا به مصاف تزویر و ریا می‌رفتیم، اما فراموش کردیم که اکنون نیز گرفتار گرداب دروغ و تزویر و ریا هستیم. فراموش کردیم که چشمانمان را به روی مظاهر دورنگی و گناه بستیم تا نبینیم و آسوده‌تر باشیم.

"لبیک یا حسین" گفتیم، اما امام زمان خود را تنها گذاشته و سرگرم کارهای روزمره شدیم؛ کارهایی همه از جنس دنیا...!

گفتیم آقا باید خودش بیاید تا همه چیز درست شود؛ ما فقط باید دعا کنیم!" اللهم عجل لولیک الفرج"! و فراموش کردیم که تا گام برنداریم؛ ظهور میسر نخواهد شد.

عاشورا آمد تا به ما گوید که باید برخیزی وخلیل‌وار، طاغوت درونت را بشکنی تا زر و زور ایمانت را به یغما نبرد و به هیچ قیمتی، امامت را تنها نگذاری و نگویی : "مصلحت نیست...، می‌آیم اما...، بدهکارم... زن و فرزند دارم..."؛ همچون آن‌ها که امروز لعنشان کرده و می‌گوییم:" لعن‌ا... امه سمعت بذلک فرضیت به".

عاشورا بار دیگر آمد و گذشت... اما من و تو در سکوت مانده‌ایم و هنوز در کوچه پس‌کوچه‌های دلمان گرفتاریم. باید صبر کرد تا عاشورای دیگر... اگر باشیم!

 

انتهای پیام/

دیدگاه شما