سلام بر اهالی شریف گلخندان و بازران. سلام بر پیرمردان و پیرزنان این دو روستای با فرهنگ، عالم پرور، زادگاه علما، فضلا، شعرا، دانشمندان و اهل ادب و عرفان. سلام بر جوانان و رادمردان برخاسته از روستاهای بازران و کوسهلو(گلخندان) که رد پاهای آنهارا در نقطه نقطه جهان میتوان پیدا کرد.
چراکوسهلو به این نام خوانده شده ؟
کوسهلر طایفه ای از شاهسونها میباشد که تعداد زیادی از آنها هم اکنون نیز در روستاهای اطراف قم و ساوه و نیز خود قم و شاید در جاهای دیگر نیز ساکن باشند اوّلین شخصی که روستا یا قلعه کوسهلوی قدیمرا که در محل داشلوبولاغ کنونی قرار داشته است بنا نهاد شخصی به نام علی از طایفه کوسهلر بوده که کوسهعلی در طول تاریخ به کوسهلو تبدیل شده است.
کوسهعلی لقب دیگری نیز داشته که گفته میشود به او کوساگون گُرمَز نیز میگفتند که نقل قول در مورد این لقب چند جور میباشد بعضی ها میگویند او بعد از کشته شدن فرزندانش به سبب ناراحتی، پا از قلعه بیرون نمیگذاشته و این لقب ناشی از این موضوع است. بعضی دیگر میگویند او بعد از کشتن یکی از اهالی شاه قلی کندی، از ترس انتقام آنها، از قلعه بیرون نمی آمده و این لقب از آنجا نشأت گرفته.
به نظر میرسد تاریخ یاد شده و بنای قلعه کوسهلوی قدیم مربوط به دورهی صفویه میباشد و این اادعا به این دلیل است که نادرشاه روستاهای اهل تسنن ازجمله اهالی شاه قلی کندی را از آنجا انتقال داده و در منطقه دیگری از غرب کشور اسکان داد
روستا یا قلعه دیگری کمی پایین تر از کوسه لوی قدیم(پایین تر از باغهای قاراگونه)بوده که شُرشُرگَزَوَن نامیده میشده . اهالی این دو روستا در ارتباطی بسیار نزدیک طی سالیان دراز، در کنار هم زندگی میکردند اما بعد از وقوع چندین سال خشکسالی پی درپی همگی و یکجا ازآنجا مهاجرت کرده و به مکان دیگری که شاید کَهلَه (کُهلو) گَزَوَن کنونی باشد میروند و آنجا ساکن میشوند .
اما پس از چند سال زندگی در آنجا چهارنفر ازآن ها تصمیم میگیرند به دِه قبلی شان برگردند که این چهارنفر عبارتند از: رستم-مدد-داوود-محمد که شاید چهارنفرشان با هم برادر باشند (البته چندین طایفه نیز در طول تاریخ به این چهارنفر اضافه شده ند)این چهارنفر پس از برگشتن به کوسه لو و شُرشُرگَزَوَن چون این دو روستا را کاملا ویران شده میبینند تصمیم به بنای روستای دیگری که بازران کنونی میباشد مینهند و قلعه بازران را بنا نهاده و نامش را به تقلید از شرشرگزون قدیم به این نام مینهند.
بعد از طی چندین سال و هنگام حمله قشون کولی ها(این موضوع مربوط به اول حکومت قاجارکه تهران تازه پایتخت شده بوده میباشد) به این قلعه یکی از اهالی روستا(رستم) از درب قلعه بااسب تیزپای خود خارج شده و خود را طی ۴۸ساعت به تهران رسانیده و قوشون دولتی را به روستا آورده و روستا را از محاصره قشون کولی ها نجات میدهد به سبب کار او به این روست لقب باز ایران(عقاب ایران)(احیاگران مجدد ایران)یا بازوران (قدرتمندها)مینهند که در طی تاریخ به بازران تبدیل شده است.
گفته میشود سه نفر از این چهار نفر متاهل بوده و فقط محمّد در بین آنها مجرّد بوده که هنگام عبور طایفه قاسملوی شاهسونها از قزل داق شترهایشان در باتلاق گرفتار می شود اهالی روستای بازران به کمک آنها رفته و شترهایشان را از باتلاق در می آورند و رئیس قبیله آنها میگوید ما برادری داشتیم که فوت کرده وچون ما رسم نداریم با زن برادر مرده خویش ازدواج کنیم از یکی از شما میخواهیم که با او ازدواج کند و محمد با او ازدواج میکند .
کوسهلوی کنونی چگونه ساخته شد؟ روستا و املاک بازران در تملک اربابان و خانها بوده وهرسال مواجب از رعیت میگرفتند ولی املاک کوسه لو تعلقی به خانها نداشته است مالکین املاک کوسه لو بهدلیل اینکه از ااملاک آنجا مواجب به خانها نپردازند از بازران خارج شده و روستای کوسهلوی کنونی را بنا نهادند.
مرحوم قندعلی اکرمی فرزند مرحوم علی النّقی (تنها مردی که در کوسهلو ماند تا اینروستارا تحویل نسل کنونی بدهد. متأسّفانه ایشان با ورود نخستین اشخاص بازگشته دار فانیرا وداع گفت.
روحش شاد و یادش گرامی باد)
کتاب قیزیل داغلار، ثبت کتابخانه ی ملّی و کتابخانه ی مجلس شورای اسلامی گردید.
قیزیل داغلار منضومهای است با مضمون خاطرات دوران کودکی و نوجوانی سراینده، عظیم سرودلیر و در برگیرنده آداب و رسوم، بازیها، مراسم، همبازیهای، و تمام ویژگیهای زندگی آن دوره زادگاه سراینده. منظومه با زبان ترکی بومی با مقدّمهی وپانویس فارسی د ر۸۰ صفحه سروده شده. این کتاب را نشر نینگار مشهد در زمستان ۱۳۸۹چاپ نموده است. لازم به یادآوری است کتاب “ترکی حکمتلی مثللر” شامل مثلهای برگزیدهی ترکی با ترجمه و شرح فارسی مثلها در۵۲۰ صفحه توسط همین نویسنده محترم تالیف و تکمیل و مجوز چاپ دریافت نموده است. امیدواریم به زودی زود تقدیم اهل فرهنگ و ادب ترک و فارس زبانانها گردد. برای نویسنده آرزوی موفقیت بیش از پیش از درگاه حضرت دوست مسئلت داریم .
نمونه اشعار:
قیزیل داغلار سوزه گلین
یاددانچیخین گوزه گلین
دِیون گیچَندَن گَلَندَن
قیزیل اینَن دولان داغلار
چوخلار گلدی گیچدی سیزدن
شیرین سولار ایچدی سیزدن
بیلینمهدی هارا گِئتدی
سِرّلری ساخلادان داغلار.
اعضای تیم جدید فوتبال قزل داق در تجرک د رکنار بخشدار محترم جناب آقای محققی
از چپ به راست بخشدار محترم پیشخور آقای محققی، نفرات:الیاس محمدی-رحیم محمدی-حسن صادقی فخر-ابوالفضل داودی-مهدی اغال-مجید یوسفی-پرویز محمد پور-حسین حسنی-محمد رضا آقاخانی-سعید حسنی-حیدر محمدی- بازیکن حریف:(دونفرنشسته باپیراهن سبزویک نفرایستاده باپیراهن آبی)هواداران: حسین صادقی-معین و احمد بهادری و دیگر بازیکن ها در نیمکت: علی اکبری-علی سعادتی-ابوالفضل اقاخانی-حبیب سلیمانی-اباصلت عبداللهی-عباس زمانی-جعفر هوشنگی
قیزیل داغ لار جوشا گلدی فوتبال تیمی باشا گلدی
ایگیت لری قیزیل کوینک دوش ویردی لَر توپا داغ لار
الیاس، رحیم، مهدی پرویز حسن ،حسین حسنی
مجید، ابوالفضل و حیدر چیخدی لار میدانا داغ لار
ممّد رضا، سعید، احمد حسین صادقی، حبیب
اباصلت، عبّاس و جعفر سس سالدو دورانا داغ لار
ابولفضل آقاخانی رفیقی، علی اکبری
علی سعادتی طوفان سالدو بیابانا داغ لار
تقدیم به تیم فوتبال قیزیل داغ
عظیم سرودلیر
……………………..
این هم عکسی از بچّه های مدرسه انقلاب (روشن سابق) کوسه لو و بازران
این عکس در تاریخ ۱۳۵۱/۱۲/۱۵ گرفته شده.
شخصیت ها از راست به چپ عبارتند از :
ایستاده: علی رحمانی-اصغر بابایی-علی ابراهیمی-محسن آقاخانی-فرزندعلی یوسفی-عین الله خداوردویی
نشسته: بهرام خداوردویی- هدایت قیاسی- محمد سرودلیر-عین الله آقاخانی-ابراهیم اکبری نوید-محمد جعفر نادری
…………………………………
گلهای بازرانی دنیایی از خدا همواره برلب اند غزل هایی از خدا
گلهای ساده در دل فرهنگ سادگی از بازماندگان اهورایی از خدا
در دشتشان هنوز به میراث مانده است
یک شاهکار ناب تماشایی از خدا
از بازماندگان دل آسوده از زمین در آرزوی یک دل دریایی از خدا
رنج هزار حادثه در خود نهفته و در انتظار قصه و لالایی از خدا
پاییز دردخیز به پایان رسیده است حالا رسیده وقت تقاضایی از خدا
تاریخ زنده ایست که برخاک می رود
مشروطه خواه خواهش فردایی ازخدا
شعر از :محمد حسین داودی
……
دیدگاهها