وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : جمعه 4 مهر 1393 ساعت 00:02   |   کد مطلب: 9738
نافع به مناسبت هفته دفاع مقدس بررسی می کند:
مروری کوتاه به دفاع مقدس از منظر امام خمینی(ره)
مروری کوتاه به دفاع مقدس از منظر امام خمینی(ره)
کاوش پیرامون اندیشه دفاعی امام خیمنی(ره)در جنگ تحمیلی ونحوه راهبری ایشان در جنگ هشت ساله نیازبه قلمی کاوشگر و شناختی عمیق دارد امید است بتوانیم گوشه ای از دیدگاه های بنیادین و اصیل آن پیر آسمانی را در منظر دیدگاه مخاطب قرار دهیم.

*توطئه صهیونیزم و آمریکا عامل اصلی جنگ تحمیلی برای حذف اسلام انقلابی*

با سیر در آراء و اندیشه های امام خمینی(ره) پیرامون جنگ هشت ساله و چگونگی آغاز آن و اساسا اینکه علل چنین جنگ خانمان سوزی مابین دو کشور مسلمان چه می تواند باشد به وضح می توان در یافت که ایشان با نگاهی عمیق و استراتژیک فلسفه آغاز جنگ ایران و عراق را نه فقط در خوی درنده صدام حسین بلکه آن را توطئه ای عمیق و ریشه دار از سوی سران کفر و استکبار جهانی به سرکردگی صهیونیسم بین الملل می دانند و در این راه صدام را تنها یک آلت دست بی مقدار در دستان امپریالیسم جهانی دانسته که نقش پیاده نظام آنان را بازی کرده و نخ اصلی این عروسک خیمه شب بازی را در دستان پلید آمریکا و اسرائیل و حکام مرتجع عرب می دانند که هدفی جز ضربه به اسلام ناب و تضعیف ملل مسلمان ندارند.

آن چنان که حضرتشان بیان می داشتند: این ابر قدرت ها نه شخص صدام را می خواهند نگه دارند و نه ما را می خواهند بکوبند از این جهت با ما مخالفند و از او طرفداری می کنند.

ایشان در تببین این نگاه جنگ ما با عراق را نه جنگ بین دو کشور مسلمان بلکه از آن جهت که تمامی جبهه شیطان به مصاف با جبهه حق در پوشش و لباس کشوری مسلمانان در آمده آن را جنگ تمام کفر علیه تمام اسلام می خوانند و می فرمایند: ((جنگ ما جنگی است بین اسلام و کفر، نه جنگی است ما بین یک کشور با  یک کشور دیگرامروز اگر ما عقبنشینی کنیم اسلام درمقابل تمامی کفر است و با کوچکترین درنگ در این امر حیاتی، چنان ضربهای خواهیم خورد که جبرانش به این زودیها میسر نمی شوداین جنگ جنگ اعتقاد استجنگ ما جنگ قداست، عزت، شرف و استقامت علیه نامردمیهاستجنگ بین استکبار و اسلام استجنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمیشناسد.جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیستجنگ ما جنگ فقر و غنا بودجنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد...))1  ایشان جنگ هشت ساله را در اصل جنگی نیابتی از سوی دشمنان اسلام می دانندکه در پی حذف شعار ها و ارزش های اسلامی انقلاب ایرانند و آن را تزی صهیونیستی میدانند تا بدان وسیله مانعی در مقابل صدور انقلاب ایجاد کرده ودر حالت خوش بینانه اسلامی اریکائی چون کشور های عربی را در ایران حاکم نمایند.

حضرت روح الله در افشای این توطئه صهیونیستی فرمودند: ((جنگ تحمیلی را درست کردند، نقشهای که صهیونیستها دارند عملی شود از یک طرف نگذارند، اسلام در ایران تحقق پیدا کند،... و نگذارند اسلام از چارچوب ایران بیرون برود و اگر بتوانند در خود ایران هم منحرف کنند اذهان را... مقصد اولشان این است که ایران ساقط شود و یک جمهوری اسلامی امریکایی پیش بیاید ... و مقصد دومشان این است که اسلام را در همین ایران محبوس کنند.))2  (( آمریکایی که از اسلام راستین می ترسید و از قیام منتهی به حکومت عدل واهمه داشت...  همان تیغی که به دست محمدرضا سپرده بود، در کف صدام، این زنگی مست نهادنقشههای حساب شده در کار است برای شکستن اسلام، امروز آمریکا و شوروی و فرانسه و سایر قدرتها از اسلام احساس خطر کردند و به همین جهت به سود صدام تبلیغاتی را به راه انداختهاند، آنها این طور به ذهنشان آمده است... که اگر جمهوری اسلامی ایران پا بگیرد و باقی بماند، جای پایی از آنها باقی نخواهد ماند و میترسند که از همهی منطقه دستشان کوتاه شود... آنها اسلام را می خواهند بکوبند ...))3

ایشان با تیز بینی و بصیرت خود در عین اینکه صدام را زنگی مستی می خوانند که به بازیچه اربابان سلطه دنیا تبدیل گشته و به دنبال پر کردن خلا شخصیتی و عقده های خود با حمله به ایران است((صدام در تهاجم خود به این کشور اسلامی نقشه سیادت خود بر اعراب و منطقه و ژاندارمری خلیج فارس را تعقیب مینمود.))4 و در کفر او و حزب بعث تردیدی نداشتند ((صدام حسین هم مسلکش الحادی است وهم خودش ملحد است، اینها تابع میشل عفلق هستند.... میشل عفلق اسلام را منافی با مقاصد خودش میدانداین حزب بعث اسلام را منافی میداند با مقاصدی که دارداین حزب مشرک نمیتواند اسلام را تحمل کند و برنامهی آن براندازی اسلام و هواداران آن است.))5  اما او را حقیری کوچک می دانند که فریب خورده آمریکاست و انگشت اتهام اصلی را نه به سمت فریب خورده بلکه به سو و سمت شیطان فریب دهنده کرده و می فرمودند: ((از اول می‏گفتند که این جمهوری اسلامی، دو سه ماه یکی دو سه ماه بیشتر نمی‏تواند تاب بیاورد، بعد صدام را وادار کردند که او هم به خیال خودش، یکی دو هفته بیشتر لازم نبود تا اینکه ایران را قبضه کند، و بعد هم این اشخاصی که در کمین نشسته بودند که ملت زحمت بکشد و آنها ربحش را ببرند، آنها هم در خیال این بودند که ملت را گول بزنند و با خودشان همراه کنند و کشور را برگردانند به حال وابستگی به امریکا یا احیاناً شوروی))6

در نگاه حضرت رو الله جنگ فرسایشی ایران و عراق در هر حالت دودش به چشم اسلام و سودش به آمریکا و اسرائیل می رسد و بر این عقیده بودند که این نقشه شوم هدفی جز ضربه به اسلام و گراکندن تخم نفاق و کینه بین مسلمانان را ندارد و اساسا دشمنان خواب ریشه کنی اسلام را دیده بودند و ن ضربه زدن به ایران و در این راه بر جهالت صدام حسابی عمیق باز کرده بودند ((امریکا از جهالت و غرور و بلند پروازی صدام استفاده کرد و او را به هجوم به ایران واداشتو به منطق امریکا شکست عراق و ایران و از پا درآمدن هر دو یا ایران، در هر صورت به نفع اوستو صدام بدبخت پیش خود حسابها کرده بود ژاندارمی منطقه و سرداری بزرگ قادسیه را در مغز پوک خود میپروراند))7

*نگاه تکلیف محورانه امام به دفاع مقدس و تقسیم بندی جنگها به جنگ توحیدی و طاغوتی*

با اندکی تحقیق و دقت نظر در سخنان آن پیر فرزانه می توان دریافت که در نگاه ایشان جنگ های عالم بشری از دو حال خارج نبوده و بنای اغل جنگ های اعصارخصوصا در عصر جدید بر دو فلسفه مادی یا توحیدی می باشد که در نامگذاریی که ایشان بر آن انجام می دهند آن را دو کلید واژه جنگ توحیدی و ابلیسی تقسیم بندی کرده و اساس منازعه عالم بشری را مازعه بر سر کفر و اسلام می دانند که در راس جبهه کفر بر نقش ابر قدرت ها و بخصوص امپریالیسم آمریکا تاکید کرده و می فرمایند: (( در دنیا هم همه فسادها و همه جنگهایی که در عالَم تحقق پیدا میکند به دست ابرقدرتها، همه جنگهای شیطانی و طاغوتی استدر جنگها هم جنگ طاغوتی هست و جنگ توحیدیجنگهایی که پیغمبرها میکردند، اولیا میکردند، مؤمنین میکردند برای این بود که اشخاص سرکش را از آن سرکشیها برگردانند و تأدیب کننداین جنگ، جنگ الهی است و آن جنگهایی که برای احراز مقام است، برای به دست آوردن قدرت است، برای تحمیل بر جامعههاست، برای جنایتکاری این ابر قدرتهاست یا هر قدرتی، این جنگها جنگهای ابلیسی است و جنگهای طاغوت است))8

بر اساس همین دیدگاه حضرت امام جهاد در جبهه اسلام و مقابله با هجوم جبهه کفر را تکلیفی بر تمام مسلمین می دانستند و صریحا می فرمودند: ((تکلیف ما این است که از اسلام صیانت کنیم و حفظ کنیم اسلام را. کشته بشویم تکلیف را عمل کرده‌ایم، بکشیم هم تکلیف را عمل کرده‌ایم. این همان منطقی است که ما در اول هم، که با این رژیم فاسد پهلوی مخالفت می‌کردیم، منطق ما همین بود. منطق این نبود که ما حتماً باید پیش ببریم، منطق این بود که برای اسلام مشکلات پیدا شده است. احکام اسلام دارد از بین می‌رود، مظاهر اسلام دارد از بین می‌رود و ما مکلّفیم که به واسطه قدرتی که هرچه قدرت داریم، مکلّفیم که با آنها مقابله کنیم. کشته هم بشویم اهمیتی ندارد، بکشیم هم، که ان شاء الله، موفق خواهیم شد، به جنّت و به بهشت ان شاء الله.
شما هیچ وقت از هیچ چیز هراس نداشته باشید. شما برای حفظ اسلام دارید جنگ می‌کنید و او برای نابودی اسلام. الآن اسلام به تمامه در مقابل کفر واقع شده است و شما باید از اسلام پایداری کنید و حمایت کنید و دفاع کنید. دفاع یک امر واجبی است بر همه کس. بر هرکس که هر مقدار قدرت دارد، باید دفاع بکند از اسلام))9

با توجه به همین نگاه تکلیف گرا بود که امام رزمندگان ایرانی حاضر در جبهه را رزمندگان اسلام نامیده و آنها را مجاهدانی می دانست که برای احیای اسلام در برابر کفر جهانی در حال نبر هستند و در این راه لحظه ای عقب نشینی و تردید را خیانت به اسلام و مسلمانان می دانست لحظه ای در امر دفاع از کیان نظام اسلامی تردید بخود راه نداده و در مقابل شماتت برخی که جنگ ایران و عراق را برادر کشی و مسلمان کشی میدانستند می فرمودند: ((آن روزی که اساس اسلام و اساس دیانت اسلام بستگی دارد به جنگ کردن با کسانی که اظهار اسلام می‌کنند یا واقعاً هم مسلمان هستند، وقتی بنابراین شد، شمشیر را باید بکشند مسلمین و با آنها جنگ بکنند))10 و در همین راستا جنگ ایران و عراق را نه جنگ بین دو ملت مسلمان یا دو کشور هماسیه که جنگ اسلام و کفر می خوانند و می فرمودند: ((ما الان برای دینمان داریم جنگ می کنیم ، برای خاک جنگ نمی کنیم ، ما هر روزی که جنگ تمام شد، با روی گشاده ،آغوش باز همه ملت عراق را به آغوش می گیریم و جنگ دیگر نداریم با آنها. جنگ ماجنگی است بین اسلام و کفر، نه جنگی است مابین یک کشور و یک کشور. مابین اسلام و کفر است.))11 و در این نگاه خود آن چنان پابرجا بوده و بدان ایمان داشتند که خالی کردن جبهه ها و کوتاهی و شکست در امر جنگ تحمیلی را شکست اسلام دانسته و میفموردند: ((اگر  خدای نخواسته  در ایران، اسلام شکست بخورد شکست اسلام تا قرنها بعد جبران نخواهد شد؛ اگر خداي نخواسته ، در اين جنگ امريكا پيروز بشود وصدام را پيروز بكند، اسلام يك سيلي اي مي خورد كه تا آخر، تا زمانهاي طولاني ، نمي تواند سرش را بلند كند ... پس  بر همه ما لازم است و واجب شرعي است كه از اسلام دفاع كنيم ))12

همین نگاه تکلیف محورانه امام به مقوله جنگ و دفاع مقدس بود که توانست به مدد اخلاص صاحب آن نگاه دل های جونان غیور ایران را نرم کرده و لحظه ای اطاعت از امر مولای خود که اورا به حق نائب امام زمانشان می خواندند تردید نکرده و در اطاعت از امر مردی از جنس اساطیر و در قامت و  شمایل مصلحان آسمانی صف اندر صف راهی جبهه ها شده و برای رسیدن به فوز عظمای شهادت گوی سبقت را از دیگر همرزمانشان بربایند.

آنان به حکم باطن پاک و ایمان به قرآن و آموزه های اهل بیت به درستی دریافته بودند که در کلام روح الله همان نورانیتی نهفته که تا حال آن را در کلمات معصومین جستجو می کردند و به بصیرت دریافته بودند که در اندیشه و کلام رهبرشان هرچه هست نور است و نور و جائی برا محاسبات مادی خواسته های مادی رانمیتونستند در آن بیابند و از همین رو بود که با الهام از فرامایش قرآن: ((فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ  - از فضيلتی که خدا نصيبشان کرده است شادمانند و به آنها که در پی شان هستند و هنوز به آنها نپيوسته اند بشارت می دهند که بيمی بر آنها نيست و اندوهگين نشوند))13 دل از زندگی مادی دنیا با همه جلوه ها و زیبایی هایش کنده و به امر ولی امرشان لبیک گفته و شهادت را شیرین ترین شیرینی ها می دانستند.

بسیجیان خمینی به فراست دریافته بودند  که آنچه مقتدایشان می گوید و راهی که او در آن قدم گذارده همان راه جدش حسین ابن علی(ع) بوده و چنین معرفت دو سویه ای بود که لحظه های برخورد امام و امت را جزو ناب ترین لحظه ها و شیرین ترین خاطرات ثبت می کرد و با سیل اشکهای خود در مقابل سخنان او راه را بر هر شبهه انگیزی بسته و نشان می دادند که آنچه مابین امام و امت می گذرد لاوه بر محاسبات عقلانی و منطقی رابطه ایست سرشار از عشق و عاطفه.

آنها ایمان داشتند که رهبرشان نه برای متاع ناچیز دنیا و کشور گشایی بلکه از روی انجام تکلیف و دفاع از اسلام فرمان به دفاع و مقاومت داده و برای رسیدن به کمال حقیقی به اطاعت امر او پرداختند وچه زیبا فرمودمقتدایشان که((لکن من به شما عزیزان، به شما ارتشیان، به شما سپاه پاسداران، به شما ژاندارمریها، به شما ملت، سرتاسر، نوید می‌دهم که پیروزی با شماست، پیروزی با حقّ است. من کراراً این را گفته‌ام که ما چه کشته بشویم و چه بکشیم پیروزیم. شما که در میدان جنگ رفتید و معلول شدید و الآن در منظر من هستید و من متأثرم برای شما، شما پیروزید. شما در نظر اسلام پیروز هستید. شما در نظر خدای تبارک و تعالی لشکرهای پیروزمندی هستید. خداوند - ان شاء الله - شماها را از لشکریان امام زمان - سلام الله علیه - قرار دهد. و اجر آن سپاهیانِ در رکاب رسول الله را به شما عنایت بفرماید. آنها هم هر کمالی داشتند برای خدمت به اسلام و رسول خدا بود. و شما هم همین خدمت را دارید انجام می‌دهید.))14

* تحمیل جنگ و مصائب وشدائدوتحریم لازمه طبیعی استقلال وعزت یک ملت*

امام خمینی (ره) تاوان استقلال یک ملت وعزتمندی کشورهای مسلمان را بسیارگران و پرهزینه قلمدادمی کردندکهیکایک مسلمانان می بایست آماده پرداختن هزینه های آن باشند و دراین راه چه بسا صدهاهزارشهیدو اسیر،جانباز و هزاران مشکل مادی ائم از تحریم و غیرتحریم برسرراه غزتمندی یک ملت قراربگیردکه برای رسیدن به آن هدف متعالی که نتیجه آن علاوه برعزت یک ملت غزت اسلام و مسلمین است و گریزی از آن نیست؛ایشان تحمیل جنگ هشت ساله و اقداماتی مسلحانه ضدانقلاب در داخل مرزها و برون مرزها را ناشی از اسلام خواهی ملت و تاوانی می دانستند که ایرانیان می بایست در راه رسیدن بههدفی متعالی چون استقلال و عزت کشور بپردازند و می فرمودند: ((جنگ ، جنگ است و عزت و شرف میهن و دین ما در گرو همین مبارزات است))15 وکوتاهی وسستس در امرمبارزه در جهت عزت و استقلال میهن را عملی ضد اسلامی قلمداد کرده که نتیجه آن ضربه به اسلام و مسلمین می باشد: (( اگر  خدای نخواسته  در ایران، اسلام شکست بخورد شکست اسلام تا قرنها بعد جبران نخواهد شد؛ اگر خداي نخواسته ، در اين جنگ امريكا پيروز بشود وصدام را پيروز بكند، اسلام يك سيلي اي مي خورد كه تا آخر، تا زمانهاي طولاني ، نمي تواند سرش را بلند كند ... پس  بر همه ما لازم است و واجب شرعي است كه از اسلام دفاع كنيم ))16

دراین دیدگاه متعالی که برگرفته ازمبانی فقهی اصیل اسلامی نیزمی باشداستقلال حقیقی و عزت یک ملت آنگاه حاصل می شود که ملت و حکومت تمام تکیه و توان و اتکاءخود را به منبع لایزال خداوند بنانهاده و کوچکترین چشمداشتی به ابرقدرت های شرق و غرب نداشته باشند.آنچنانکه تحت هدایت آن پیرفرزانه بنیادی ترین اصل سیاست خارجی ایران نیزمستلزم پرداخت هزینه های سنگین آن نیزمی باشد: ((مردم شریف ایران و مسلمانان و آزادیخواهان تمامی جهان باید بدانند که اگر بخواهند بدون گرایش به چپ و راست و مستقل از هر قدرت و ابرقدرتی روی پای خویش بایستند، باید بهای بسیار گران استقلال و آزادی را بپردازند. تجربه انقلاب اسلامی در ایران، با خونبهای هزاران شهید و مجروح و خراب شدن منزلها و به آتش کشیده شدن خرمنهای کشاورزان و کشته شدن تعداد بسیاری در بمبگذاریها و اسیر شدن فرزندان انقلاب و اسلام به دست دژخیمان بعث عراق و هزاران گونه تهدید و فشار اقتصادی و جانی به دست آمده است …))17

*اقتصادمقاومتی رمزعزت و استقلال کشور*

ایشان تحریم های ظالمانه ملت ایران را ناشی از استقامت ملت برآرمان های خود دانسته و تحریم ها را نه یک تهدیدبلکه فرصتی برای رشد و تعالی یک ملت می دانستندو به عبارتی می توان گفت درنگاه حضرت امام مقوله تحریم بمثابه موتورمحرکه و عامل رشد ی برای یک ملت و کشوراست که به حکم مثل شرعدوسبب خیرگردد عقیده داشتندکه: ((من اعتقادم این است که اگر ما در محاصره اقتصادی یک ده سال، پانزده سال واقع بشویم، شخصیت خودمان را پیدا می کنیم، یعنی همه مغزهائی که راکد بودند در آنوقت و نمی توانستند فعالیت بکنند به فعالیت می افتند و این طبیعی است که اگر یک نفر آدم یک جائی نشسته و همه چیز او را می آورند تقدیمش می کنند این فکرش به راه نمی افتد این ابتکارات از برکات این محاصره اقتصادی بود. این محاصره اقتصادی را که خیلی از آن می ترسند، من یک هدیه ای می دانم برای کشور خودمان))18 ودر فرازی دیگرفرمودند: (( ما افتخار می کنیم ... به تحولات شگرف صنعتی از قبیل راه اندازی کارخانجات و دیگرگونی در خطوط تولید و ساختن و اختراع دهها وسایل پیشرفته و مدرن نظامی، آن هم بدون حضور هیچ مستشاری و بدون هیچ گونه کمک خارجی، دست یافته‌ایم.))19

بادقت در همین مختصرنیزبخوبی می توان نگاه امام به تحریم یک ملت واواکاوی کرد ودریافت که درنگاه ایشان رمزعزت واستقلال یک ملت قطع وابستگی به اجانب و تکیه به توان داخلی یا همان اقتصاد مقومتی دانست (( انقلاب ما عظیم است و متکی به هیچ قدرتی نیست، ولی انقلاب مردم ما انقلابی است متکی به خود مردم، پس مردم باید از پیامدهای انقلابشان گله نداشته باشند. امروز کشور ایران روی پای خودش ایستاده است. ))20

 

*دفاع مقدس، عزت اسلام و ایران و ذلت نظام سلطه*

در دیدگاه امام خمینی (ره) جنگ تحمیلی و دفاع هشت ساله ی ملت ایران نمایشی از اقتدار و ذلت سلطه گران و ابرقدرتها را به جهانیان ارائه داد و پس از قرن ها که از ضعف و زوال ملت های مسلمان چهر های نحیف و زبون از جامعه مسلمین به جهان ارائه گردیده بود و به پشتوانه ی توطئه های مستکبران کمتر کشور اسلامی و جوان مسلمانی باور می کرد که می توان با توسل به ریسمان اسلام ناب به مقابله با ابرقدرت ها و پیروزی بر آنها دست یافت، دفاع جانانه ملت ایران در جنگ تحمیلی و مبارزه بی امان آنها در دفاع از آرمان های اسلام عبرتی دیگر برای همه جوامع اسلامی و غیر اسلامی که پس از سال ها از آن دوران دفاع و حماسه هنوز اثرات آن به وضوح نمایان و به سرمشقی برای دیگر ملت های آزادی خواه بدل گردیده است و نمونه های آن را می توان در لبنان و فلسطین و سوریه و عراق و خیزش بیداری کشورهای اسلامی مشاهده کرد.

امام (ره) با آینده نگری خود پیش بینی چنین روزهای را کرده و دفاع ملت ایران را سرمشقی برای دیگران قلمداد می کردند و بیان می داشتند: ((امروز ایران در جهان پیش دوست و دشمن به نام یک کشور مکتبی مقاوم در مقابل قدرت های بزرگ مطرح است، حتی آنان که از روی جهل و نادانی و یا حسد و عقده های درونی با این جمهوری و این جوانان پرتوان به دشمنی برخاسته اند در باطن و سیر ذاتشان با اعجاب و بزرگی به آن می نگرند و از پیروزی های آن خون دل می خورند.))21 و همین مقاومت جوانان ایرانی بود که توانست شاخ ابرقدرت های شرق و غرب را شکسته و ابهت پوشالی آنان رو فروریزد: ((ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد، جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند.))22

ایشان بر خلاف برخی روشنفکران وطنی که دفاع مقدس و ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر را موجب انزوای انقلاب اسلامی در بین کشورهای جهان می دانند معتقد بودند که دفاع هشت ساله بسیجیان خمینی باعث شد تا کشورهای دیگر برای ارتباط با ایران با هم رقابت کنند: ((کشورها برای برقرای رابطه و ایجاد مناسبات سیاسی  و اقتصادی با ایران رقابت کنند.))23  و آنرا نه تنها باعث انزوای ایران ندانسته بلکه به عکس این ایستادگی را الهام بخش دیگر کشور ها  خوانده و آنرا موجب بیداری و فتح کشورهای مسلمان در آینده می خواندند: ((ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهایم، ... جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت، ... جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت، ... صدای اسلامخواهی افریقا از جنگ هشت ساله ماست، علاقه به اسلام شناسی مردم در امریکا و اروپا و آسیا و افریقا یعنی در کل جهان از جنگ هشت ساله ماست.))24  همچنین ایشان که خود فقیه و عارفی اسلام شناس بودند در مقابل وسوسه خناسان و شبهه انگیزان که جنگ هشت ساله را برادر کشی و مسلمان کشی دو کشور همسایه می دانستند بارد این نظر بر اساس موازین فقهی و اسلامی بر این باور بودند که: ((آن روزی که اساس اسلام و اساس دیانت اسلام بستگی دارد به جنگ کردن با کسانی که اظهار اسلام می‌کنند یا واقعاً هم مسلمان هستند، وقتی بنابراین شد، شمشیر را باید بکشند مسلمین و با آنها جنگ بکنند))25 که پاسخی دندان شکن است بر منافقانی که با توسل به کلماتی به ظاهر حق از آن مراد باطل می کنند آنچنانی که خوارج نیز در جنگ جمل با توسل به آن به فتنه گری در سپاه حضرت امیر پرداختند.

 

*دفاع مقدس کلاس خود سازی و کمال و آزمون لیمیزا الخبیث من الطیب*

شاید بتوان مهمترین بعد در بررسی آراء و اندیشه های حضرت امام پیرامون جنگ تحمیلی را نوع نگاه خاص ایشان به امر جنگ و دفاع مقدس دانست و اینکه اصولا ایشان به پشتوانه مبانی فقهی و اسلامیشان امر دفاع مقدس را به موازات ادای تکلیف نوعی عبادت و چه بسا بالاترین عبادت می دانستند و حضور در میدان جنگ را وظیفه هر آزاده می دانستند که در پی رسیدن به کمال و قرب خدا می باشد و در این راه شهادت را بالا ترین فوز می دانستند.

ایشان حضور اخاد ملت در امر جهاد و جنگ هشت ساله را تکلیفی بر دوش انسان مسلم دانسته و یگانه راه سعادت و افتخار ملت را پشتیبانی از دفاع مقدس معرفی کرده و سستی در آن را مستوجب ذلت و ننگ ابدی می خوانند.

((اکنون، شما ای ملت بزرگ اسلامی ایران، بر سر دوراهی می‌باشید؛ راه سعادت و افتخار ابدی در سایه پرافتخار جهاد برای خدا و دفاع از کشور اسلام، و راه ذلت و ننگ ابدی؛ اگر خدای نخواسته در این جهاد مقدس سستی و سردی از خود نشان دهید))26  ایشان شهادت در این راه را بالاترین فوز و درجه کمال دانسته و تاکید داشتند که بسیاری از جوانان ره صد ساله ی عارفان را به مدد حضور در جبهه های جنگ یک شبه طی کرده و به مقامات بالای مورد آرزوی هر عارفی رسیده اند ((ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله ای طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم))27 (( خوشا به حال آنان كه با شهادت رفتندخوشا به حال آنان كه در اين قافله نور جان و سر باختندخوشا به حال آنهايى كه اين گوهرها را در دامن خود پروراندند...))28 در نگاه رسیدن به درجه رفیع شهادت آنچنان عظیم و بلند مرتبه مرتبه است که آرزوی عارفان راستین بوده و مقامی است خاص مقربان درگاه الهی و در توصیفی زیبا از آن فرمودند: ((وَ لَا تَحسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أَموَاتاً بَل أَحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُونَ))29 (( اگر نبود در شأن و عظمت شهدای معظم فی سبیل الله جز این آیه کریمه، که با قلم قدرت غیب بر قلب مبارک نورانی سید رسل - صلی الله علیه و آله و سلم - نگاشته و پس از تنزل مراحلی به ما خاکیان صورت کتبی آن رسیده است، کافی بود که قلمهای ملکوتی و مُلکی شکسته شود و قلبهای ماورای اصفیاء الله از جَولان در حول آن فرو بسته شودما خاکیان محجوب یا افلاکیان چه دانیم که این «ارتزاق عند رب الشهدا» چی استچه بسا مقامی باشد که خاص مقربان درگاه او جل و علا و وارستگان از خود و ملک هستی باشد، پس مثل منِ وابسته به علایق و وامانده از حقایق چه گویم و چه نویسم ...))30

به تبع همین نگاه بود که ایشان حضور در جبهه های جنگ را بالاترین افتخار دانسته و جهاد در راه خدا را آزمون حقیقی و معرکه ی لیمیزالخبیث من الطیب قلمداد کرده و آنانکه از میدان به دور بوده از حضور در امر جهاد طفره رفتند مدعیان بی هنر و قاعدین کوته نظری می دانند که تا درجه نامحرمی با انقلاب و نا اهلی با نظام بالا می روند و در اندازی تاریخی به مردم و مسئولان متذکر می گردند که حساب اینگونه مدعیان را با جهادگران حقیقی و مردان مردی که هنگامه های خطر به یاری انقلاب آمدند را جدا نمایند و جاداردبیندیشیم که مسئولان و برخی از ما تا چه حد به این نهیب تاریخی ایشان توجه کرد هایم؟...

(( بدا به حال آنانی که در این قافله نبودندبدا به حال آنهایی که از کنار این معرکه بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت و بیتفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند آری، دیروز روز امتحان الهی بود که گذشتو فردا امتحان دیگری است که پیش میآیدو همه ما نیز روز محاسبه بزرگتری را در پیش رو داریمآنهایی که در این چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کردهاند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفتهاند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کردهاند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشیدکه من مجدداً به همه مردم و مسئولین عرض میکنم که حساب اینگونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند این مدعیان بیهنر امروز و قاعدین کوته نظر دیروز به صحنهها برگردند. من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتدنگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند.... ))31

با چنین دیدی نسبت به جنگ و دفاع مقدس است که می توان حضور در میادین مبارزه ی آنرا بالاترین عبادت دانست و جبهه ها را کلاس خودسازی .

ایشان با نگاه نافذ خود جنگ هشت ساله را عاملی برای بقای انقلاب و رشد فضایل و پرورش انسانها یی خود ساخته و تکامل یافته می دانستند و از اثرات عمیقی که فضای دفاع مقدس بر فضای تنفسی و گفتمانی اایران زمین بر جا نهاده بود بخوبی آگاه بودند و از همین رو جنگ با صدام را کلاس عبادت و ارزش جبهه های جنگ را کمتر از مسجد ندانسته و می فرمودند : ((دیدید که جبهه های مه مسجد است ،الان جبهه های ما از مسجد بیشتر است ،الان ذکر خدا گفتهمی شود،جنگ باصدام یک عبادت الهی است ... ))32

و به فراخور همین طرز تفکر است که حضرتشان جوانان و مجاهدان حاضر در جبهه های نبرد ایران و عراق را با صحابه ی صدر اسلام مقایسه کرده که تاریخ نظیر آنان را به خود ندیده و می فرمود:  ((تاریخ اسلام جز یک برهه از صدر اسلام جوانانی مثل جوانان ایران ما سراغ ندارد و ملتی مثل ایران در تاریخ ثبت نشده ،شما در کجای تاریخ جز یک برهه از صدر اسلام آن هم نه به طور وسیع بلکه به طور محدود سراغ داریدکه جوانان یککشور این طور عاشق جنگ باشند ؟این طور عاشق دفاع از کشور خودشان باشند؟و این طور ملت همه با هم یک صدا دنبال پیروزی ارتش و سپاه پاسداران و سایر قوای مسلحه باشند؟کجا دیدید که عاشقانه دنبال شهادت باشند؟من ازاین چهره های نورانی و بشاش شما و از این گریه های شوق شما حسرت می برم... ))33

 

*برخی رئوس برکات جنگ تحمیلی و دفاع مقدس از نگاه امام خمینی*

 

*فرو افتادن پرده ی نفاق و تزویر حکام مرتجع عرب

در نگاه حضرت امام جنگ تحمیلی جدا بر هزینه های سنگین و تخریب و خسارت جانی و مالی فراوان که به کشور و عالم اسلام وارد کرده ،برکات ومحسنات فراوانی نیز به همراه داشت که اگر بخواهیم نگاهی اجمالی بدان بیندازیم و به صورت تیتر وار آن را مرور کنیم یکی از آنها را می توان به کنار رفتن پرده های نفاق وتزویر حکام مرتجع عرب وحاکمانی دانست که به رغم بی لیاقتی در راس کشورهای مسلمان قرار گرفته ودر پوشش عناوینی چون امیر و شاه وخادم الحرمین در حال توطئه علیه اسلام وخیانت به مردم مسلمانکشور خود ودیگر مسلمانان هستندو توانسته اندبه  به مدد جهل وغفلت برخی مسلمانان پوتین وارونه ای از اسلام را ارائه داده وبرخی ساده لوحان را  در خواب شیطانی خود شریک کرده و اسباب نفوز صهیونیزم بین الملل را فراهم آورند ایشان صریحا حکومتهای مرتجع عرب را آلت دست آمریکا وشریک جرم نظام سلطه معرفی کرده ومی فرمودند: (( به دولتها و حکومتهاى منطقه خصوصاً به عربستان و کویت مىگویم که همه شما در ماجراجویىها و جنایاتى که آمریکا مىآفریند شریک جرم خواهید بود، و ما تا به حال از این که همه منطقه در کام آتش و خون و بىثباتى کامل غوطهور نشود، دست به عملى نزدهایم، ولى حرکات جنونآمیز ریگان مطمئناً حوادث غیر منتظره و عواقب خطرناکى را بر همه تحمیل مىکندشما اطمینان داشته باشید که در این برگ جدید بازندهاید، خودتان و کشور و مردم اسلامى را در برابر آمریکا این قدر ذلیل و ناتوان نکنید، اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید. ))34

 

*ارائه تصویری قدرتمند از اسلام وایران نزد جهانیان و مسلمانان  منطقه

مقاومت 8سالهملت ایران در جنگ تحمیلی سبب شد تا قدرت ایرن زمین به عنوان  کشوری اسلامی نزد جهانیان ثابت شده که میتوان علیه تمام ابر قدرتها سالها مبارزه کرد: ((مادر جنگ به مردم جهان خصوصا  مردم منطقه نشان  دادیم  که علیه تمام قدرتها و ابر قدرتها  سالین سال میتوان مبارزه کرد))

*احساس ذلت  نظام سلطه در مقابل ایران و اسلام

(( ما در جنگ  ابهت دو ابر قدرت را شکستیم،جنگ ما مو جب شد که تمام سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند.))

*بر ملا شدن نقشه های دشمنان وشناخت دوست و دشمن:

( (جنگ در عین حال که نا گوار بود و شهرها ی مارا خراب کرد ولی برکاتی داشت که اسلام به دنیا معرفی شد واینکه چه اشخاص وقدرتهایی در مقابل اسلام ایستادند و چه کسانی از اسلام میترسند وچه قدرتهایی علیه اسلام قیام کردند،همه اینها در جنگ معلوم شد))

((در جنگ پیروزی  از آن ما گردید ودشمنان در تحمیل آن همه خسارات چیزی بدست نیا وردند.))

((هر روز جنگ برای ما برکت داشته ،ما انقلابمان رادر جنگ  به جهان صادر نمودیم.))

((مامظلومیت خویش وستم متجاوزان را در جنگ  ثابت نموده ایم ،ما در جنگ پرده از تزویر  جهانخواران کنار زده ا یم.))

((ما در جنگ  دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم و به ا ین نتیجه رسیده ایم که باید رو پای خود بایستیم))

((ما در جنگ  ریشه های انقلاب پر بار اسلامیمان را محکم کرده ایم،ما درجنگ حس برادری ووطن دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور نموده ایم))

تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنا نی برخوردار شد.))

((استمرار روح انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.))

((ما  انقلابمان را در جنگ به جها ن صادر نمودیم.))

 

1)    صحیفه امام ج 13 ص 282و283 و ج 8 ص 385و386

2)    صحیفه امام ج 18 ص 108و131
3)    صحیفه امام ج 13 ص 346 و ج 20 ص 32و324
4)    همان
5)    صحیفه امام ج 13 ص 239و237 و ج 16 ص 378
6)    سخنرانی 1/1/1361
7)    پیام اما بمناسبت سالگرد پیروزی انقلا 22/11/1361
8)    بررسی اندیشه های امام خمینی (ره) ص26
9)    همان
10)    همان
11)    همان
12)    صحیفه امام ج 19 ص 26
13)    آل عمران آیه 170
14)    صحیفه نور ج 13 ص 224
15)    صحیفه نور ج 19 ص 470
16)    همان
17)    پیام امام بمناسبت برگزاری مناسک حج در 6 مرداد
18)    صحیفه امام ج 14 ص 114
19)    صحیفه امام ج 21 ص 432
20)    صحیفه امام ج 19 ص 58
21)    صحیفه امام ج 16 ص 101
22)     صحیفه امام ج 21 ص 94
23)    صحیفه امام ج 20 ص 160
24)    صحیفه امام ج 21 ص 94
25)    صحیفه امام ج 19 ص 214
26)    صحیفه امام ج 13 ص 271
27)    صحیفه نور ج 20 ص 239
28)    ر.ک پیام به مناسبت قطعنامه 598 تاریخ 29/4/67
29)    مطففین آیه 25 تا 27
30)    صحیفه نور ج 20 ص 26
31)    ر.ک پیام به مناسبت قطعنامه 598 تاریخ 29/4/67
32)    صحیفه نور ج 18 ص 278
33)    صحیفه نور ج 13 ص 195
34)    صحیفه نور ج 6 ص 237

 

دیدگاه شما