به مناسبت هفته دفاع مقدس به سراغ خانواده ای رفتیم که دوشهید را در راه  خدا و دفاع از این مرزوبوم تقدیم کرده بودند.

بسم رب الشهدا و الصدیقین نام شهید یاد آور فداکاریست، حال اگر شهیدی در بین همرزمانش نیز معروف به تلاش و فداکاری باشد را چگونه می توان معرفی نمود، چگونه می توان وصف کرد. آری می خواهم از ستاره هایی برایتان بگویم که آسمانی بودند. شاید بتوان حتی به مقداری کم از برکت وجودی او بهره گرفت. شهید سید علی و سید حسین موسوی پژمان در خانواده ایی مذهبی در روستای شیرین آیاد از توابع شهر قهاوند دیده به جهان گشودند.

پدر آنها از کشاورزان موفق این روستا بشمار می آمد.

شهیدان تحصیلات ابتدایی خود را در روستا و در مدرسه شهید منتظری به پایان رسانیدند و جهت شروع تحصیلات راهنمایی به مدرسه امام خمینی (ره) شهر قهاوند عزیمت کردند شهید سید علی موسوی پژمان پس از اتمام دوران تحصیل در دوره متوسطه راهی شهر قم شد و پس از طی مراحل گزینش خود به استخدام بانک ملت این شهر درآمد ودر سن ۲۵ سالگی ازدواج کرد و سرانجام در سن ۳۰ سالگی به در جه رفیع شهادت نائل آمد و نیز ثمره این زندگی ۵ ساله فرزند پسری می باشد که در زمان شهادت ایشان هفت ماهه بود روحش شاد و یادش با همه شهدای انقلاب اسلامی گرامی باد سید علی چندین مرتبه در حضور در جبهه ها از ناحیه دست و صورت مورد اصابت ترکش قرار گرفت

یکی از جالبترین خاطرات شهید سید حسین موسوی پژمان این است که وقتی برای خرید اجناس به مغازه می رفت اجناس را ورچین نمیکرد مثلا میوه میخرید به فروشنده می گفت خودت بریز می گفت این فروشنده همه اینها را خریده سزاوار نیست میوه خوب را من ببرم و میوه بد برای دیگران بماند

شهید سید حسین موسوی پژمان

سید حسین نیز همانند برادر شهیدش پس از پایان تحصیلات ابتدایی در روستا برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی به شهر قهاوند رفت و در آنجا ادامه تحصیل داد تا زمان شروع جنگ همزمان با شروع جنگ به جبهه ها اعزام شد سید حسین با همرزمانش در جزیره مجنون مورد حمله شیمیایی صدام قرار گرفت و بعد از پایان جنگ تحمیلی و در سال ۶۹ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و در پدافند هوایی شهید منتظری قم مشغول به کار شد و در سال ۷۱ اثرات شیمیایی که در بدن شهید گرامی مانده بود به بالاترین حد خود رسید و بعد از شش ماه بستری شدن در بیمارستان بقیه الله تهران به فیض شهادت نائل آمد

فرزای از وصیت نامه شهید سید علی موسوی پژمان

بار خدا من به وجدانیت شما ایمان دارم و همچنین فرستادگان الهی و پیامبران و امامان معصومی را که برای هدایت بشر فرستاد نیز قبول میکنم برادران و خواهران شما و خود را به نماز اول وقت توصیه می کنم و همچنین احترام به پدر و مادر زیرا سعادت و کمال هر بشری در گروه این دو امر مهم قرار گرفته است

برادر سید علی بیان کرد وقتی ایشان به شهادت رسیدند همرزمان شهید که برای تحویل دادن اقلام وی به خانواده دفتر شهید را باز نمودند دست نوشته ای از جیب لباس فرم ایشان یافتند که نوشته بود برادران من به شما نماز اول وقت را توصیه می کنم که انسان به کمال نمیرسد مگر با نماز وقت