همزمان با سی و سومین سالروز شهادت شهید منیره سیف خانواده این شهید به افشای چگونگی ترور و سند دست داشتن منافقین در شهید کردن وی می پردازند:
مادرشهید منیره سیف در تشریح شب به شهادت رسیدن دخترش به خبرنگار ما می گوید: از بعد از ظهر و اوایل شب متوجه حضور افراد بسیار مشکوکی در کوچه و اطراف خانه شدم ولی چون بچه هایم کوچک بودند و می ترسیدند از این موضوع به آنها چیزی نگفتم و مردی هم در خانه نبود چون همسرم و پسرم هم در جبهه بودند و آن شب واقعا دلهره داشتم و می ترسیدم.
وی می گوید علت ترسم نیز به خاطر شب قبل از ترور بود چون شب قبل از این حادثه منافقین نامه تهدید آمیز خود را برای چندمین بار به داخل حیاط ما انداخته بودند و من از ماجرای تهدید آنها خبر داشتم ولی دخترم به خاطر اینکه ما نترسیم گفت: نامه بی ارزشی است نگران نباشید البته او بارها ما را دلداری می داد و با نوشتن وصیتنامه اش ما را برای شهادت خود آماده کرده بود.
وی ادامه داد: در آن شب من و دو دخترم به همراه منیره همگی دور سفره بودیم که زنگ منزل زده شد ومنیره زودتر از بقیه بچه ها بلند شد وجلوی در رفت که فرد منافق به محض مشاهده او از کنار پنجره حیاط نارنجک را پرتاب می کند و منیره به خاطر اینکه سایر اعضای خانواده شهید نشوند روی نارنجک خوابید و به من گفت: مادر بچه ها را دور کن نارنجک است و بلا فاصله منفجر شد و دخترم منیره را شهید کرد و از ترکش آن بقیه بچه ها و من هم زخمی شدیم.
خواهر شهید منیره سیف نیز در تشریح حادثه گفت: این ترور در حالی رخ داد که خواهرم در چند روز آینده قرار بود به خانه شوهرش که عقد کرده او بود برود ولی این ترور ناجوانمردانه او را ناکام از دنیا برد و این برگی دیگر از جنایات منافقین بود.
وی می گوید: خواهرم عاشق اسلام وحضرت امام خمینی (ره) بود وبرای پیروزی انقلاب و ورود حضرت امام به ایران قبل از انقلاب روزه و خیرات نذر کرده بود و با پیروزی انقلاب جذب کارهای فرهنگی، تربیتی و قرآنی در بسیج شد و در آن دوران حلقهای از دختران انقلابی آن زمان را به دور خود جمع کرده بود و منافقین کوردل او را با چند نامه تهدید به ترور کرده بودند.
وی گفت: خواهرم عاشق فلسطین بود و همیشه دوست داشت چفیه فلسطین را به جای روسری بر سر کند که این موضوع در عکس های خواهرم نیز به وضوح دیده می شود.
>>> شهید منیره سیف
خواهر شهید سیف بیان کرد: در همین نامه آخری که در اختیار شما قرار دادم، به او گفته بودند دست از امام و انقلاب بردار وگرنه تو را ترور و خانه ات را به آتش می کشیم که او توجهای به نامههای تهدید آمیز آنها نکرد و در آخر نیز به خاطر عقیدهاش و حمایت از امام و انقلاب توسط آنها با نارنجک ترور شد.
حاج ابراهیم سیف که در زمان وقوع حادثه به همراه پسرش در جبهه حضور داشت به ما می گوید: ماجرا از این قرار بود که دختر نوعروسم منیره با نهاد های انقلابی همکاری فرهنگی داشت چون در آن سالها شرایط به گونه ای بود که هر کس در قبال انقلاب احساس وظیفه می نمود منافقین آمریکایی او را شناسایی کرده بودند و در چندین نامه او را به ترور تهدیدکرده بودند ولی او همچنان به وظیفه اسلامی و انقلابی خود عمل می کرد ، تا اینکه در شب ۱۲شهریور سال ۶۰ وقتی مطمئن شدند مردی در خانه نیست در حالی که سفره شام پهن بود درب حیاط را میزنند و به محض اینکه منیره به جلوی درب منزل می رود نارنجک را داخل خانه پرت میکنند که او با ایثار خود را روی نارنجک می اندازد و از کشته شدن سایر اعضای خانواده که شامل خواهران و مادرش بود جلوگیری میکند.
وی ادامه داد: این در حالی بود که من و تنها پسرم در جبهه غرب کشور بودیم و از هیچ چیز خبر نداشتیم وقتی برای مرخصی آمدیم با مشاهده پرچم سیاه بر سر در خانه متوجه اتفاق ناگواری برای خانواده شدیم پس از پرسش از همسایه ها آنها شرح ماجرا را برای ما گفتند وقتی وارد حیاط منزل شدیم با درب وپنجره های شکسته روبرو شدیم وفهمیدیم مادر و بچه ها نیز مجروح شده اند ودر بیمارستان بستری هستند.
پدر شهید منیره سیف گفت: بعد از مدتی توسط نیروهای اطلاعات وسپاه پاسداران یک تیم از منافقین تروریست در همدان به دام افتادند که قاتل منیره دخترم نیز در داخل آنها بود که من را به عنوان اولیا دم در دادگاه خواستند وقاتل در مورد آن شب ترور توضیحاتی را به قاضی پرونده داده بود و من به خاطر رضای خدا وجوان بودن آن تروریست و به خاطر برگشت به دامان انقلاب او را بخشیدم ولی دادستان گفت: این نامرد چندین جوان را ترور کرده و باید به سزای اعمال ننگینش برسد.
>>> نامه زیر یکی از نامه های تهدید آمیز منافقین است که خانواده شهید سیف در اختیار پایگاه خبری گرو قرار داده اند.
دیدگاه شما