به گزارش نافع، با نگاهي به آيات و روايات مي توان ويژگي هاي زير را براي تفکر و رفتار اعتدال گریانه بر شمرد.
1.در حوزه اخلاق رفتاري اعتدالي است که در آن فضائل اخلاقي نهفته باشد و از رزائل اخلاقي پرهيز شود بر اساس روايتي از پيامبر اکرم صلی الله ماموريت اصلي پيامبر همين بوده است آن حضرت مي فرمايد: هدف از بعثت من براي تکميل شدن و به کمال رسيدن مکارم اخلاقي است.
2. در حوزه علوم عقلي علوم اعتدالي هستند که بر اساس ضوابط و معیارهای عقل سلیم وشرع مقدس شکل گرفته باشد
نه براساس هواهاي نفساني و معيارهاي تفکر جاهلي و تعصبات قومي قبيله اي و نژادی شکل گرفته باشد . قرآن کريم در آيه 135 سوره نسا مي فرمايد: پيروي از هواي نفس موجب خروج از مسير عدالت مي شود و از پيروي هواي نفس نهي مي کند.
3. در خصوص رعايت حکم الهي اعتدال معنایی عدم تعدي از حدود الهي است و قرآن کريم سوره بقره آيه 229 مي فرمايد کساني که از حدود الهي تعدي کنند ظالم هستند.
4. در حوزه ايدولوژي اندشه الهي اعتدالي محسوب مي شود که ناب و خالص باشد و آميزه اي از حق و باطل نباشد و يا به قول علما التقاطي نباشد چرا که قرآن کريم در سوره بقره آيه 42 مي فرمايد به حق و باطل را در هم نياميزيدمنظور اندیشه های التقاطي در کشورهاي جهان سوم بخصوص کشورهاي اسلامي فراوان است تاثيرات التقاطي شرف و اسلامي در ايدولوژي سازمان منافقين و تفکر التقاطي بيداري و اسلامي در ايدولوژي نهضت آراي ملي مذهبي ها نمونه بارز تفکرات التقاطي عصر حاضر در کشور ما است.
5. در حوزه سياسي به انديشه اي مي توان اعتدالي گفت که در مسير اطاعت از ولايت خدا و رسول خدا و ائمه اطهار و يا مطيع ولايت فقيه در عصر حاضر باشد و قدمي از ولايت پس و پيش نيفتد در صلوات شعبانيه از قول معصومين آمده است ولايت اهل بيت مانند کشتي نجات تي است که هر کس از آن جلو بيفتد مارقي و از دين خارج است و هر کس از آن جا بماند گمراه است و عرفا کساني نجات پيدا مي کنند که همراه و لازم با آنها باشند.
علي(ع) در حکمت 108 نهج الباغه مي فرمايد هر گونه کند روي براي انسان زيانبار و هر گونه تند روي براي او فساد آفرين است.
6. در حوزه حب و بغض و موضع گيریها و ابراز دوستي و دشمني ها (تولي و تبري) به جهت گیریهاي اعتدالي مي گويند که معيار حق خارج نشود.
علي(ع) در خطبه 127 نهج الباغه مي فرمايد دو گروه در مورد من هلاک خواهند شد يکي کساني که در دوستي من افراط کنند و به مسير انحرافي از حق کشيده شوند و کساني که دشمني و کينه توزي آنها نسبت به من آنها را به راه باطل کشاند و بهترين افراد کساني هستند که در مورد من ميانه روي کنند(جايگاه مرا همانطور که هستم بشناسند و همراه شوند).
توضيح اينکه در زمان خود حضرت علي(ع) افرادي پيدا شدند که او را خدا مي دانستند و عده اي هم که منحرف شدند او را کافر ميدانستند که اينها خوارج ناميده مي شوند منظور از ميانه روي در کلام حضرت علي(ع) خط عمارها و مقدادها و مالک اشترهاي است که علي(ع) امام واجب الاطاغه و بنده ائي معصوم از خطا می دانستند.
7. در حوزه اقتصاد به اقتصادی اعتدالي مي گوبند که در آن ضمن پرهيز از اسراف و تفریت چیست
به جا وبه اندازه از نعمات الهی در راهي که خدا راضي است استفاده شود و به ديگران هم انفاق شود
و در راه توسعه و عمرا ن وآبادانی رشد توسعه امکانات رفاهي و کسب روزي حلال حداکثر تلاش شود .
8. در حوزه امور اجتماعي مشی اعتدال مبتني بر حساسيت نسبت به سرنوشت مسلمانان است و اهتمام درجهت رفع مشکلات مسلمانان و حفظ عزت و عظمت خانواده بزرگی مسمانان و حفظ و حراست از انان در مقابل توطئه و دسيسه های دشمنان اسلام و مسلمين است چرا که پیامبر اکرم صلی الله فرموده هر کس از مسلمانان نسبت به اموري بر مسلمانان بي تفاوت باشد مسلمان نيست.
9. در حوزه امور فردي مشی اعتدال خود سازي و حق مداري است علي(ع) در خطبه 87 مي فرمايند فرد مؤمن کسي است که خود را ملزم به رعايت عدالت کند و اولین مرتبه عدالت مبارزه و دورکردن هواي نفس است و ضمن تعريف حق عمل به حق کند در امور خير کوتاهي نکند.
10. در حوزه مديريت : مشي اعتدال اين است که مديران بر اساس دو معيار مهم تعهد و تخصص انتخاب مي شوند نه براساس حب و بغض فردي و جناحي و حزبي،
حضرت علي (ع) در نامه 51 به مالک اشتر براي مديران لايق حدود 40 ويژگي را مطرح مي فرمايد که مي توان آنها را در دو عنوان فوق يعني تعهد ديني و ويژگي هاي اخلاقي و خانوادگي و تخصص و تجربه خلاصه کرد.
اين روزها برخي از افراد از واژه اعتدال برداشتهاي دارند که انحرافي است و با معيارهاي فوق سازگاری ندارند که براي نمونه مي توان به برخي از عزل و نصب در مدیریت های حساس اشاره کرد
و برخي در توجيه جابجاي ها فله اي مي گويند مردم به تغيير راي داده اند
لذا بايد افرادي در جايگاههاي مديريتي بوده اند با تغيير دولت بايد عضو بشوند در حالي که واقعيت اين است مردم به امید بهبودي وضع اقتصادي راي به دولت فعلي داده اند بهبودي وضع اقتصادي صرفا در گرو تغيير همه مديران بصورت فله اي اعم از لايق و نالايق نسبت آنچه مردم انتظار دارند تغيير مديران نالايق است.
برخي به اسم اعتدال حتي مبارزه با استکبار را هم غير عاقلانه و کاري افراطي مي نامند و مي گويند در زماني که ما با غرب مذاکره مي کنيم ديگر نبايد فرياد مرگ بر آمريکا سر زد و مي گويند اکنون نوبت لبخند و آشتي با دشمن است ولي اينها نمي دانند لبخند اعتماد به دشمني که روحيه استکباري دارد احمقانه است و قرآن کريم فرمان داده که هرگزبا دشمن را بطه دوستي برقرار نکنيد .حتی با دوستان دشمن خودتان هم رابطه دوستی برقرارنکنید.
برخي به رسم اعتدال حتي تقيد به ارزشها و دستورات دين را هم افراط گري مي خوانند و مبارزه با مفاسد اخلاقي اجتماعي را تند روي مي دانند.
و مي گویند اعتدال يعني لارج م و حتي امر به معروف و نهي از منکر را هم روا نمي دانند و با شعار اعتدال بسوي مکتب التقاطي بيداري مي روند و يکي از سران اين جريان گفته بود حزب من يک حزب سران دیگراست مسلمان است در حالي که مشي اعتذال همان خط صراط مستقيم است که ذره اي در آن انحراف نيست و خود سازي تقيد به مکتب و عدالت در رفتار و امر به مع روف و نهي از منکر جزو ويژگي هاي لا ينفک آن است
دیدگاه شما