به گزارش نافع، برای شناخت شخصیت محمد رضا شاه و عادتهای این آخرین شاه ایران، هیچ سندی بهتر از خاطرات اسدالله علم نخست وزیر و وزیر دربار پهلوی نیست. این خاطرات روزانه به طور مفصل به تمام روابط شاه، حتی روابط پشت پرده و مخفی وی نیز اشاره میکند.
روحيه خاص شاه در قبال كشورهاي آمريكا و انگليس و نيز در عرصه بينالمللي است. براي پي بردن به اين مسئله، بايد دستكم سه موضوع را توأمان در نظر داشت: اول تصوري كه شاه راجع به خودش داشت. دوم، اظهار نظرهاي شاه درباره آمريكا و انگليس در حرف و سوم، اقدامات عملي شاه در قبال آمريكا و انگليس.
در مورد تصورات شاه راجع به خودش بايد گفت كه وي به دليل حاكميت ديكتاتوري بر كشور و مواجه بودن با دولتمردان ترسو، متملق و بيشخصيت، دچار نوعي توهم قدرت و اقتدار فوقالعاده در مورد خويشتن شده بود.
علم بارها از تملقگويي درباريان و دولتمردان نسبت به شاه سخن ميگويد
البته اين را نيز ميافزايد كه شاه از چنين تملقهايي كاملاً خشنود بود و بلكه آن را يك رسم و سنت ملي به شمار ميآورد. به عنوان مثال هنگامي كه علم به شاه خاطرنشان ميسازد زانو زدن اردشير زاهدي- وزير امور خارجه وقت- به هنگام دست دادن با شاه، انتقادهاي برخي ناظران اروپايي را از اين رفتار نوكرمآبانه به دنبال داشته است، با رفتار و پاسخ سرد شاه مواجه ميگردد: «شاهنشاه از اين عرض من خوششان نيامد، فرمودند، «بايد ميگفتي اين يك تراديسيون ملي است».
ياللعجب كه تملق، بزرگترين و باهوشترين و بزرگوارترين مردان را هم گمراهي ميدهد!» علم در جاي ديگري نيز از اين كه تملقگويي اطرافيان، موجب رضايت خاطر شاه ميشود سخن به ميان آورده است و حتي خاطر نشان ميسازد كه در گفتگوي خصوصي خود با محمدرضا، دربارة اين كه در تبليغات دولتي «به وضع ناهنجار تملقآميزي از اعليحضرت همايوني تعريف ميكنند» و اين گونه عملكردها چه بسا تأثيرات منفي در پي داشته باشد، هشدار ميدهد.
«سگ شاه» نيز مشمول تملقات ميشود
اوجگيري روحيه تملقگويي نسبت به شاه و افراط در اين كار، وضعيت را به جايي ميرساند كه حتي «سگ شاه» نيز مشمول اين گونه تملقات ميشود: « سر شام رفتم، مطلب مهمي نبود. فقط علياحضرت شهبانو جلوي شيطنتهاي سگ بزرگ شاهنشاه را جداً گرفتند كه سر به بشقاب همه ميزند. شاهنشاه فرمودند، چرا اين طور ميكني؟ جواب دادند همه به اين سگ هم تملق ميگويند، تنها من نميخواهم اين كار را كرده باشم.»
نكته جالب آن كه نمايندگان سياسي و اقتصادي آمريكا و انگليس هم كه به فكر پيش بردن طرحهاي خود و كسب منافع هنگفت از اين سرزمين هستند، از آنجا كه به خوبي از روحيه تملق پذيري شاه واقفند، ابايي از اين كار ندارند. سناتور «جرج ماك گاورن» ازجمله سياستمداران آمريكايي است كه براي يك دوره نامزدي حزب دموكرات براي رياستجمهوري را به عهده داشته و به هنگام حضور در ايران، در ميهماني سفير آمريكا تلاش ميكند تا مطالبي را به علم بگويد كه اطمينان دارد از اين طريق به گوش شاه ميرسد: «18/1/54: بعد از شام مرا به گوشه[اي] كشيد و صحبت مفصل درباه شاهنشاه كرد كه من هر وقت شرفياب ميشوم به وسعت نظر اين شخص و بزرگي و همت والاي ايشان براي ملت ايران بيشتر واقف ميشوم به علاوه ايشان در اين منطقه دنيا اميد ما و كشورهاي آزاد هستند.
عشق ورزی سگ رضاشاه به سگ دختر فرانسوی
اسدالله علم در خاطرات خود به گاز گرفتگی سگ از شاه اشاره میکند که اصل آن به وساطت شاه میان جنگ بین دو سگ بر می گردد:
« امروز اعلیحضرت همایونی قضیه را برای من تعریف کردند. به این صورت که سگ دختر فرانسوی که همراه بوده است «یکی از همان روسپیهای معروف اروپایی» به سگ کوچک اعلیحضرت همایونی عشق ورزی میکرده. سگ بزرگ و مورد علاقه شاهنشاه به این علت به سگ دخترک پریده است.
شاهنشاه خواستهاند سگها را از هم جدا کنند، سگ دخترک ماهیچه پای شاهنشاه را دندان خطرناکی گرفته است به طوری که زخم عمیقی برداشته و در آنجا مجبور شدهاند بخیه بزنند.»
منبع:خاطرات وزير دربار محمدرضا شاه
انتهای پیام/ح
دیدگاه شما