به گزارش نافع، حالا دیگر جسم نحیف او آسوده از همه رنجها و نامرادیها آرام گرفته و دیگر کسی قصهها و متلهای شیرین و کهن را با آن لهجه همدانی نمیخواند. "اونجا که میگن عین جنانه همدانه..." آری این صدا برای همیشه خاموش شد، اما خاطرهاش برای ابد در خاطر شهر ماندگار شد.
محمودی وثاق که دستنوشتههای زیادی در زمینه آداب و سنن بومی و قدیمی مردمان همدان دارد؛ در هر فرصت و نشست عام و خاص و حتی دیدارهای چهره به چهره با مردم شهر، امثال و حکم بزرگان و علمای دین و ایران را با لهجه شیرین همدانی بازگو کرده و مخاطبان خود را به وجد و شور میآورد.
وی هنگام ورود به هر محفل و انس با صدای رسا، ابیات شیرین و نکات آموزنده از گفتار شاعران و ادیبان را بر زبان میآورد و پیش از نشستن در جایگاه خود با حاضران از هرطبقه و سن و سال خوش و بش و مهرورزی میکرد.
علی اکبر محمودی وثاق، تاريخ گو، خادم فرهنگ و ادب و شاعر همدانی همدان بود که نیمه شب 28 تیر بر اثرعارضه قلبی در 63 سالگی درگذشت و مراسم تشییع باشکوهی با حضور انبوه هنرمندان، هنردوستان و مسئولان برای وی برگزار شد.
خجسته باد ترا روز و روزگار وثاق
وی، یکم اسفند 1330 در محله کوچه باغچه همدان متولد شد. او پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان علوی به استخدام اداره پست تلگراف شهرستان رزن درآمد و تا سال 80 مشغول به خدمت بود.
از دوران کودکی عاشق نویسندگی، قصهگویی و بازیگری بود و آرزو داشت روزی لهجهای شیرین همدانی را به مردم جهان بشناسد.
او فعالیت هنریاش را از سال 1362 با حضور در نمایش رادیویی آیینهای آواهای بومی آغاز کرده و همچنین به اجرای برنامههای رادیویی چون ایسفا، موج مهربانی، گنجنامه، رادیومحله و دادای همدانی از شبکه سراسری جوان پرداخت.
وی از سال 1364 وارد سیمای همدان شده و در برنامههای مختلفی چون مستند آبادی، یادش بخیر قدیمها، بگو ماه برآید، یک سبد ستاره و مجله فرهنگی ایفای نقش کرد.
15 برنامه از این تاریخگوی همدانی از شبکه جام جم برای مردم اروپا پخش شده و در یکی از برنامههای ساخته خود با عنوان "عشق عليهالسلام" نیز در کشور رتبه برتر را کسب کرد.
محمودی وثاق بیش از 30 نمایش اعم از رستم و سهراب، آی کچلها و کوسه گلین را اجرا کرد و با اجرای نمایش عروسکی کوسه گلین، یکی از آیینهای سنتی همدان در جشنواره تئاتر بینالمللی مبارک در تهران برتر شناخته شد.
آخرين رتبهاش نیز به ارديبهشت سال گذشته بازميگردد كه پيشكسوت تئاتر كشور شده و در جشنواره بينالمللي پيرغلامان برگزيده شد.
نخستين و آخرين مراسم بزرگداشت براي مرد فرهنگ همدان
6 اسفند 1392 بود که ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان نخستين و آخرين مراسم بزرگداشت براي "مرد فرهنگ همدان" را در تالار فجر برگزار کرد؛ درحالیکه داغدار فرزند خود بود.
همه حرفهايش بوي آداب و رسوم و فرهنگ الوندنشينان را ميداد. تمام هم و غم او حفظ اين داشتههاي تاريخي بود. هميشه وقتي ميخواست از روزهاي زندگيش بگويد با اين جمله حرفهايش را شروع ميكرد:" فرزند هگمتانهام زير سايه همين الوند چشم به دنيا گشودم. اگر امروز سررشتهاي در هنر به دست گرفتهام نعمت خدا و لطف ديروز پدر و مادرم است. خادم عاشق هستم، عاشقي صادق، دغدغهام زنده نگاه داشتن فرهنگ و هنر و تاريخ مردمان اين ديار است".
پاي شاهنامه را به مهدهای كودك باز كرد و با همت او شاهنامهخواني براي كودكان در مهدهاي كودك همدان باب شد. عشق به سالمندان او را واداشت تا هميشه با همكاري انجمن پويندگان مهر و خانه سالمندان ارتباط متمايزي براي بودن در كنار آنها داشته باشد.
شكفته لاله به رخسار چون بهار وثاق
دميده سرو سخن طرف چشمهسار وثاق
بهار خلق تو ياد آورد بهاران را
خجسته باد ترا، روز و روزگار وثاق
زمانه مثل تو كم پرورد دگر پسري
چرا پدر نكند بر تو افتخار وثاق
بهوش بلبل شوريده نغمه سر ندهي
خدا نكرده، نكردي تو شرمسار وثاق
به محفلي كه در آن سوز شاعرانه بود
چگونه گل نكند ذوق پرشرار وثاق
به هر بهانه كند زنده لهجههاي كهن
نگر به همت والا و پشتكار وثاق
چگونه قله الوند سر نيفرازد
به خود نبالد ازين پور نامدار وثاق
دمي كه شانه زند بر سر عروس سخن
ببين چگونه شود سكه كار و بار وثاق
تبارش از همدان است شهر شعر و هنر
كرا رسد كه كند نفي اعتبار وثاق
به جسم مرده الفاظ شهر جان بخشد
گذشته از همدان نام و اشتهار وثاق
كمر به خدمت فرهنگ شهر خود بسته
ببين به عرصه گفتار اقتدار وثاق
هميشه سرو سرافراز بزم اهل دل است
به خود زمانه كند فخر از وقار وثاق
ز يادها نرود چهره گشاده تو
همين بس است ز تو طرفه يادگار وثاق
سپيده باز به محمودي وثاق بگو
خجسته باد ترا روز و روزگار وثاق
یادداشت از سمیه مظاهری
دیدگاه شما