وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت 08:23   |   کد مطلب: 9695
 مدگرایی تا کجا؟/ پسران ابرو برداشته و دختران بی روسری!
طنز فاخر مخاطب را وادار به تأمل می کند و می تواند اثرگذار و آسیب شناسانه باشد و از این روز طنز اجتماعی با زبانی شیرین و روشن در بیان مشکلات جامعه همچون مدگرایی می تواند موشکافانه وارد شده و راهکارهای متناسبی ارائه دهد.

 پرداختن به مسائلی همچون مدگرایی و یا تقلید ناآگاهانه مواردی است که از سوی برخی دختران و پسران امروزی مشاهده می شود. همه انسان ها به آراسته بودن علاقه دارند و می خواهند با دیگر افراد جامعه متفاوت باشند اما همین آراستگی و تفاوت باید مطابق شان و شخصیت زن و مرد ایرانی باشد.

 امروزه هدف شبکه های ماهواره ای جوانان ایرانی است تا فرهنگ غرب را بر جامعه ایرانی تحمیل کنند و متاسفانه برخی از جوانان نیز کورکورانه و بدون تفکر کارهای تبلیغ شده شبکه های ماهواره ای را تقلید می کنند.

مسائل فرهنگی، نحوه برخورد خانواده‌ها، نوع تربیت و استفاده از شبکه‌های ماهواره و اینترنتی بدون توجه به حدود از عوامل مهم گرایش جوانان و نوجوانان و حتی پسران به استفاده از وسایل آرایشی است به گونه ای که حتی امروزه در خیابان های شهرهای کوچک نیز، قدم می زنی ظاهر زنانه بر صورت برخی مردان خودنمایی می کند.

و اما باید گفت نقش آفرینی برخی از افراد حقیقی و حقوقی جامعه همچون متولین عرصه فرهنگ و هنر که دغدغه فرهنگ دارند برای آگاه سازی و بصریت افزایی غیر قابل انکار است و هنر طنز اجتماعی از جمله مواردی است که می تواند با زبانی شیرین و روشن حقایق را مطرح کند.

طنز فاخر مخاطب را وادار به تأمل می کند و می تواند اثرگذار و آسیب شناسانه باشد، از این رو هنر طنز از بدیهیات استمرار حیات فکری و فرهنگی یک جامعه در حال رشد است و نباید آن را جزو طنزهای بی ارزش دانست.

بی شک طنز اگر نگاه ژرفی داشته باشد می تواند در شناخت آسیب های جامعه موفق عمل کند و همگان را از آسیب ها وکاستی ها ی این امر آگاه سازد.

خدامراد جلیلوند شاعر طنز پرداز تویسرکانی است که در زمینه شعر و طنز اجتماعی اشعار متعدد و قابل تأملی دارد.

اشعار ذیل از این شاعر طنزپرداز با عنوان “تقلید” است که به معضل مدگرایی در جامعه امروزی پرداخته است.

تقلید

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید

گفتم که ماه من شو گفتا اگر بر آید

گفتم چه می کند مد با زندگانی ما

گفتا کمی تحمل مدهای دیگر آید

گفتم که مردها هم نازک کنند ابرو

گفتا رژ لب هم از بهرشان برآید

گفتم که موفشن شد چون خار جوجه تیغی

گفتا چو شاخ بز یا شاید که بدتر آید

گفتم بروی صورت آن ریش یا مگس بود

گفتا ریش همچو نعل اسب غضنفر آید

شلوار پر ز وصله گفتم گران ترین است

گفتا چو پاره باشد زان هم گرانتر آید

گفتم لباس پاره عیب است بر جوان ها

گفتا به عاشق مد عیب از هنر سرآید

بازار کشت ابرو گفتم که گرم گشته

گفتا تراش بینی زان نیز بهتر آید

گفتم که روسری شد از نوع شال گردن

گفتا که یار فردا بی روسری درآید

گفتم که این روش ها زشتی کند مضاعف

گفتا کند ولیکن کمتر به باور آید

گفتم مگر که خود را در آینه نبینند

گفتا به مد پرستان کمتر مؤثر آید

تصاویر تکمیلی: 
 مدگرایی تا کجا؟/ پسران ابرو برداشته و دختران بی روسری!
برچسب‌ها: 

دیدگاه شما