گويندگاني كه هر جا ما داريم، در سرتاسر كشور، چه گويندگاني كه از طبقه روحاني هستند و اهل منبر و چه گويندگاني كه از ساير طبقات هستند و نويسندگان در هر جا كه هستند، چه در حوزههاي علميه و چه در دانشگاهها و چه در ساير جاها هستند، بايد با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به اين كشور خدمت كنند. عذر نيست براي آنها كه چون من وارد به يك شغلي نيستم پس نويسندگي هم نكنم. شغل، امروز يك امري است كه براي آن اشخاصي كه شايسته هستند و ايران احتياج به آن شغلها دارد، واجب كفايي است.
حركت در مسير خواست ملت، اساس كار مطبوعات و رسانهها
به طور كلي در هر كشوري مطبوعات آن كشور و تلويزيون و راديو آن كشور بايد در مسير آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات بايد ببيند كه ملت چه ميخواهد، مسير ملت چيست، روشنگري از اين طريق داشته باشد و مردم را هدايت كند.
نقش مطبوعات در تربيت جامعه و انعكاس آرمان ملت
نقش مطبوعات در كشورها منعكس كردن آرمانهاي ملت است. مطبوعات بايد مثل معلميني باشند كه مملكت را و جوانان را تربيت ميكنند و آرمان ملت را منعكس ميكنند. در مملكتي كه آن همه خونريزي شد و آن همه ملت ما خون دادند تا اين كه يك جمهوري اسلامي موافق آراء اكثريت قريب به اتفاق محقق شد و دست خائنين كوتاه گرديد و دست چپاولگران قطع شد، اگر ـ مطبوعات ـ در مطبوعات بخواهند باز به پشتيباني از جنايتكاران و خيانتكاران چيزي بنويسند، اين مطبوعات ما نيست، اين خيانت است. بايد مطبوعات آن چه كه ملت ميخواهند بنويسند، نه آن چه كه برخلاف مسير ملت است مع الاسف در بعضي از مطبوعات چيزهايي كه برخلاف مسير ملت است و برخلاف آمال جامعه ملت است منعكس ميشود و ما تاكنون به مسامحه رفتار كردهايم و من اميدوارم كه مطبوعات را خود صاحبان مطبوعات اصلاح كنند.
مطبوعات بايد يك مدرسه سيّار و يك بنگاه هدايت باشند
وضع كشور را در گذشته ديديد كه چگونه بود، تمام چيزها در جهت اسلامزدايي بود خصوصا مطبوعات كه وضعي داشتند كه اگر مهلت پيدا ميكردند طولي نميكشيد كه همه چيز را از بين ميبردند. اميدوارم با همت آقايان همه آن انحرافات از بين برود. مطبوعات بايد يك مدرسه سيّار باشند تا مردم را از همه مسايل به خصوص مسايل روز آگاه نمايند و به صورتي شايسته از انحرافات جلوگيري كنند و اگر كسي انحرافي ديد با آرامش در رفع آن بكوشد. به طور كلي مطبوعات بايد يك بنگاه هدايت باشند، يعني به صورتي كه اگر دست مردم بيفتد مردم هدايت شوند، به خصوص روزنامههايي مثل اطلاعات و كيهان و جمهوري اسلامي و آزادگان. باز تكرار ميكنم دنبال اين نباشند كه من از شما تشكر كنم، تقدير و تشكر من فاني است و از بين ميرود. آن چه كه بايد همگي در نظر بگيريم رضاي حق تعالي است و آن چه وظيفه من است دعاست. اميدوارم موفق و مؤيد باشيد.
نقش رسانهها و مطبوعات در معرفي اسلام واقعي و پذيرش فطرتهاي سالم
ما كه ميگوييم اسلام را ما ميخواهيم صادر كنيم، معنايش اين نيست كه ما سوار طياره بشويم و بريزيم به ممالك ديگر. يك همچو چيزي نه ما گفتيم و نه ما ميتوانيم. اما آن كه ما ميتوانيم اين است كه ميتوانيم به وسيله دستگاههايي كه داريم، به وسيله همين صدا و سيما، به وسيله مطبوعات، به وسيله گروههايي كه در خارج ميروند، اسلام را آن طوري كه هست معرفي كنيم. اگر آن طوري كه هست معرفي بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر فطرتش يك فطرت سالم است، اگر يك چيزي را القا بكنند، روي فطرت سالم خودش قبول ميكند و قدرتمندها از همين معنا ميترسند. بنابراين ما يك وظيفه بسيار بزرگ بر عهده داريم. نه ما تنها، همه مسلمانها و نه شما تنها، همه قشرهايي كه در ايران و در خارج ايران هستند و متعهد به اسلام هستند، وظيفه بزرگي داريم و آن اين كه اسلام را آن طوري كه هست، آن طوري كه خداي تبارك و تعالي فرموده است، آن طوري كه در روايات و در قرآن ما هست، آن طور به مردم ارائه بدهيم و به دنيا ارائه بدهيم و همين خودش از هزارها توپ و تانك بيشتر ميتواند مؤثر باشد. آن چيزي كه با ارشاد حاصل بشود، قلب مردم را بر ميگرداند و اين كار، اين هنر از اسلام ميآيد و اين هنر از احكام اسلام ميآيد، نه با يك توپ و تانك بخواهد كار بكند، او نميتواند كاري بكند و شما ميبينيد كه با اين كه قدرتهاي بزرگ داراي آن قدرتها هستند هر روز در دنيا دارند شكست ميخورند.
تربيت انسانهاي متفكر و شجاع براي دفاع از آزادي و استقلال كشور
اين نويسندههاي ما، اين گويندههاي ما، اين متفكرين ما، اگر بيدار شدند، حالا بايد همه چيز فرمش تغيير بكند. مجله بايد در خدمت كشور باشد، خدمت به كشور اين است كه تربيت كند، جوان تربيت كند، انسان درست كند، انسان برومند درست كند، انسان متفكر درست كند تا براي مملكت مفيد باشد. مجله بايد وقتي كسي بخواند، ببيند، اگر عكس دارد، عكسي باشد كه تهييج كند براي اين كه مقابله با ديگران بكند. اگر مطلبي دارد، مطلبي باشد كه بسيج كند اين را براي حفظ استقلال خودش، براي حفظ آزادي خودش، براي حفظ مملكت خودش. اگر مجله، اين مجله است، مجله اسلامي است و مجله جمهوري اسلامي. اگر مجله همان مسايل سابق است منتها حالا يك خرده تخفيفش دادهاند لكن باز هست، اگر آن باشد نبايد اسمش را مجله جمهوري اسلامي گذاشت، بايد اسمش را مجله طاغوتي گذاشت.
مطبوعات و رسانهها مربي جامعه
اگر مطبوعات متحول بشود ـ و ان شاءاللّه ميشود و شده است ـ متحول بشود به يك مراكزي كه بخواهند تقوا را در جامعه منتشر كنند، وقتي جوانها و بچههاي تازهرس ما وارد ميشوند در ميدان فعاليت اجتماعي، بروند دنبال روزنامه، روزنامه مربي باشد، گوش كنند به راديو، راديو مربي باشد، نگاه كنند به تلويزيون، تلويزيون مربي باشد، نگاه كنند به مجلات، مجلات، مجلاتي باشد كه تربيت بكند، اين جوان وقتي كه به هر جا توجه كرد، ديد كه گوش و چشمش پر شده از تربيت، اينطور بار ميآيد. اگر رها بشود، هرزه، بار ميآيد؛ اگر بكشندش در طرف فساد، ميرود. آن طرف و اگر بكشندش در طرف صلاح، ميآيد اين طرف.
مطبوعات و تربيت نيروي انساني مفيد
آن كه از همه خدمتها بالاتر است اين است كه نيروي انساني ما را رشد بدهد و اين به عهده مطبوعات است، مجلههاست، راديو تلويزيون است، سينماهاست تئاترهاست. اينها ميتوانند نيروي انساني ما را تقويت كنند و تربيت صحيح بكنند و خدمتشان ارزشمند باشد و ميتوانند مثل رژيم سابق باشند كه همه چيز به هم ريخته بود و همه چيز در خدمت استعمار بود، آنها خودشان هم نميدانستند، خيليها خودشان نميدانستند، نميدانست كه اين عكسي كه از اين زن لخت مياندازد چند تا جوان را آشفته ميكند، از بين ميبرد. در هر هفتهاي كه يك مثلاً مجلهاي در ميآيد كه در آن ده تا عكس كذاست، اين چند نفر از جوانهاي ما را از دست ما ميگيرد. يا خودشان هم متوجه نبودند يا خودشان هم از آنها بودند ما چه ميدانيم. اگر خودتان را متحول كرديد، كشورتان را هم ميتوانيد نجات دهيد، اگر به همان حال باشيد و اسمتان را عوض كرديد، با اسم نميتواند يك كشوري اداره بشود، با لفظ، با لفظ جمهوري اسلام، با رأي به جمهوري اسلام نميتواند يك مملكتي اسلامي بشود. مملكت اسلامي محتوايش بايد اسلامي باشد. شما هم كه مجله مينويسيد ميتوانيد خدمت كنيد، جوانها را برومند كنيد با مقالاتتان، مقالات صحيحتان، دنبال اين باشيد كه از نويسندههاي متعهد اسلامي و انساني نيرو بگيريد، مقالات صحيح بنويسيد، درد و دوايش را بنويسيد، همه چيز را انتقاد كنيد.
مسئوليت مطبوعات در هدايت جوانان
بايد جوانهاي ما، نسل فعلي، نسل آينده را تربيت كنند... بايد مجله راه بيندازيد كه وقتي جوانها باز ميكنند شكل و صورت و عكسهاي مجله و تيترهاي مجله طوري باشد مقابل آن كه پنجاه سال ما را به نابودي كشيد. شما بايد جبران آن خرابي پنجاه سال را بكنيد. پنجاه سال جامعه ما هر مجلهاي را باز كردند و يا گوش به راديو و تلويزيون دادند همه انحرافي بود، همه براي اين بود كه از جوانها مبادا جوان صحيحي ساخته شود، كه خداوند به داد شما رسيد و مسايل جهش پيدا كرد. اينها دنبال اين هستند كه انقلاب را برگردانند به جاي اولش. هر كس مجله ميخواهد بنويسد بايد مجهز باشد كه اين نسل آينده را تربيت كند. براي نسل آينده فكري بكنيد. اسلام همه نسلها را مكلف ميداند. پيغمبر اسلام مكلف بودند براي همه نسلها. همچنين ما مكلفيم كه براي نسلهاي آينده كار كنيم. بايد تربيت ما از اولاد، در خانه و دبستان و دبيرستانها باشد.
تشويق اشخاص فعّال و مبتكر، اساس كار مطبوعات
راديو تلويزيون و مطبوعات مال عموم است ـ چنانچه شما هم همين اعتقاد را داريد كه عموم بر آنها حق دارند ـ از اين جهت من به سهم خود خيال دارم كه راجع به من كم باشد، مگر در مواقع حساسي كه لازم است كه آن هم بايد از ما سؤال شود كه آيا مطلبي را بايد نقل بكنند يا خير؟ والاّ آن چه خوب است در راديو تلويزيون و مطبوعات باشد، آن است كه براي كشور اثري داشته باشد. مثلاً اگر زارعي خوب زراعت كرد و زراعتش خوب بود، شما اين شخص را به جاي مقامات كشور در صفحه اول بگذاريد و زيرش بنويسيد اين زارع چگونه بوده است، اين منتشر بشود، و يا كارمندي خوب كار كرد، و يا اگر طبيبي عمل خوبي انجام داد، عكس او را در صفحه اول چاپ كنيد و بنويسيد كه اين عملش چطور بوده است. اين باعث تشويق اطبا ميشود و بيشتر دنبال كار ميروند. يا مثلاً اگر كسي كشفي كرد، بايد مفصل با عكس و مطلب باشد ـ يا اگر كسي سارقي را دستگير نمود، و يا يك كشاورز و يا هنرمند و يا جراح ـ كه متأسفانه نه اسمشان است و نه عكسشان! در حالي كه اينها لايقند تا در روزنامهها مطرح شوند. خلاصه، بايد اساس تشويق، اشخاصي باشد در اين كشور فعاليت ميكنند؛ اينها به كشور حق دارند، به اين روزنامهها حق دارند، به راديو تلويزيون حق دارند. ولي ماها نسبت به آنها حقمان كم است. البته، آن چه من ميگويم راجع به خودم است، به ديگران هيچ كاري ندارم، آنها اختيارش با شما و با خود آنهاست. من ميل ندارم راديو هر وقت باز ميشود اسم من باشد، مدتهاست كه از اين جهت متنفرم، اين كار غلطي است، به اندازه متعارف نسبت به همه خوب است زيادياش مضر است، اين به ضرر مطبوعات است و مطبوعات را سبك ميكند. اشخاص، شخصيتهايشان با خودشان است، اين طور نيست كه اگر اسمشان زياد و كم مطرح گردد، شخصيتشان زياد يا كم شود. در ايران هر كس با هم باشد كس معلوم است چه جوري است. بنابراين، آن چه راجع به خودم ميگويم اين است كه اگر قرار است عكس مرا بگذاريد، به جاي آن، عكس يك رعيت را بگذاريد و زيرش بنويسيد اين رعيت چه كار مهمي كرده است.
روزنامهها مال طبقه سوم است
بايد با اخبار مردم را تعليم كرد و بايد اخبار به صورتي باشد كه مفيد باشد، بايد كاري شده باشد تا اخبار باشد. آن اشخاصي كه در اطراف ايران زحمت ميكشند، وقتي خبرشان را داديد تشويق ميشوند. اين طور نيست كه همه للّه كار كنند و چه بنويسيد و چه ننويسيد، فرقي نكند. ما مكلفيم تا افراد را در هر رشته تشويق كنيم تا امثالشان زياد شود. اگر مطلبي از اين طبقهها در روزنامهها آمد، روزنامه آبروي خوبي پيدا ميكنند. روزنامهها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نيست و اين هم نيست كه همهاش مال حكومت باشد و از چيزهاي حكومتي بنويسيد، اين صحيح نيست. به نظر من روزنامهها براي همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند و ميشود گفت كه گاهي جاي ديگران غصب ميشود، ـ البته بدان معناي غصب نه! ولي نظير آن ـ اين عرض من است.
خدمت به مستضعفين
اي قشرهاي روشنفكر و اي قشرهاي نويسنده! قلمها و گفتار خودتان را در راه اين مستضعفين صرف كنيد. اي دانشمندان ما! اي دانشجويان ما! اي فرهنگيان ما! اي دانشگاهيان ما! اجتماعات خودتان را براي راه اين مستضعفين تقويت كنيد، شما بوديد كه اين همه خدمت كرديد و اين همه خون داديد و اين همه حبس رفتيد و اين همه زجر كشيديد براي خلاصي از يوغ دشمنان، خلاصي از چپاولگري چپاولگران، نگذاريد زحمات خودتان هدر برود، قلمها را در راه خدمت به اين خلق به كار بيندازيد، گفتار را در راه خدمت به مستضعفين و اعمال را در خدمت به مستضعفين.
توجه به خواست ملت
بايد ببينيم كه زبان ملت چيست تا بفهميم كه اين ملت چه ميخواهد، خودمان بخواهيم حكم بكنيم بايد ببينيم كه زبان ملت چيست تا بفهميم كه اين ملت چه ميخواهد خودمان بخواهيم كه حكم بكنيم كه اين ملت ما فلان چيز را ميخواهد، اين حرف غلطي است، حرف صحيح اين است كه ما مطالعه كنيم، در حال ملت، گوش بدهيم به صداي ملت ببينيم چه ميخواهد؟ يك ملتي كه همه فرياد ميزنند كه ما جمهوري اسلامي ميخواهيم «نه شرقي و نه غربي، جمهوري اسلامي» ما ديگر حق نداريم كه بنشينيم بگوييم كه نه، اين ملتي كه قيام كردهاند، براي اين قيام كردهاند كه دموكراسي باشد، در اسلام همه چيز هست به معناي سالمش، اما ما ميبينيم كه همه مردم دارند ميگويند كه ما جمهوري اسلامي ميخواهيم، ما حق نداريم كه تأويل كنيم و بنشينيم خودمان هر چه دلمان ميخواهد بگوييم كه نخير، مردم كه اين حرفها را دارند ميزنند، يك چيز ديگر را ما، گردنشان بگذاريم. اين خلاف واقع است.
نقش مطبوعات در برچيدن مراكز فحشا
اگر مطبوعات جوانها را نكشاند به طرف فحشا و ببرد طرف صراط مستقيم، مراكز فحشا هم برچيده ميشود.
بيان خدمات جمهوري اسلامي در مطبوعات
از مسايلي كه در مطبوعات لازم است اين است كه مقداري از اوراق خودشان را صرف اين كنند كه جمهوري اسلامي چه كرده است.
شما ميبينيد كه الان آن اشخاصي كه ميخواهند به جمهوري اسلامي صدمه بزنند، راه افتادهاند كه اين رژيم هيچ كاري نكرده است و اين همان رژيم شاهنشاهي است و فرقي با رژيم شاهنشاهي ندارد حتي بعضي از نويسندههاي متعهد مسلمان كه آدمهاي صحيح و باسوادي هستند شرح مفصلي نوشتهاند راجع به اين كه جمهوري اسلامي حالا هم، همان كارهاي سابق را ميكند، اينها نگاه نميكنند ببينند حالا چه شده است.
لزوم قدرداني از مردم و مأمورين مبارزه با خرابكاري
اگر در رژيم سابق يك خانه تيمي كشف ميشد، ميدانيد كه چه هياهويي راه ميانداختند؟ امروز چه؟ من اين را يك ظلم ميدانم كه فرزندان عزيز ما اين گونه شبانه روز كار كنند و در راديو و تلويزيون و روزنامهها فقط چند كلمه بگويند و رد بشوند. همين، فقط گفته شود كه چه شد، بدون تشكر از مردم ما كه با مأمورين همكاري داشتند و بدون تشكر از تمام دست اندركاران. امروز پاسداران عزيز ما براي كشف خانههاي تيمي آن همه كشته ميدهند تا خانهاي كشف شود و محل فسادي از بين برود، من از آنها تشكر ميكنم.
آموزش راه و روش زندگي شرافتمندانه و آزاد منشانه
رسانههاي گروهي به ويژه صدا و سيما، اين مراكز آموزش و پرورش عمومي ميتوانند خدمتهاي گرانمايهاي را به فرهنگ اسلام و ايران نمايند. بنگاههايي كه شب و روز ملت در سراسر كشور با آنها تماس سمعي و بصري دارند، چه مطبوعات در مقالات و نوشتارهاي خود و چه صدا و سيما در برنامهها و نمايشنامهها و انعكاس هنرها و انتخاب فيلمها و هنرهاي آموزنده بايد همت گمارند و بيشتر كار كنند و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربيت صحيح و تهذيب جامعه، وضعيت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگي شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمايشنامهها به ملت بياموزند و از هنرهاي بدآموز و مبتذل جلوگيري كنند.
بسيج ملتها براي اخراج ستمگران از صحنه
در اين دنياي مسموم كه نفس كشيدن در آن مرگ تدريجي است، تكليف ملتهاي در بند اين ابرقدرتها و انگلهاي آنان چيست؟ بايد بنشينند و اين صحنههاي جنايتكار را تماشا كنند و با سكوت مجال دهند كه دنيا در آتش بسوزد؟ آيا روحانيون، نويسندگان، گويندگان، روشن فكران ، متفكران از هر ملت و مذهب كه هستند، در اين زمان تكليفي انساني، مذهبي، ملي و اخلاقي ندارند و بايد نقش تماشاگر را در كشورهاي خود ايفا كنند؟ و يا آن كه بايد اين سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود، ملتهاي مظلوم در بند را بسيج كنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمايند و حكومت را به دست مستضعفان بسپارند، چونان كه در ايران با همّت ملت بزرگوار شد.
مقابله با گسترش سلاحهاي هستهاي
بايد براي آتيه دنيا، امروز تودههاي مردم، نويسندگان، گويندگان، فكر بكنند و مردم را آگاه بكنند به اين خطري كه تمام بشريت را تهديد ميكند، آگاه كنند همه تودههاي دنيا را كه اين خطر بزرگ پيش است و اگر اين ابرقدرتها در اين حالي كه هستند و مشغول تهيه سلاحهاي بزرگ اتمي و غير آن هستند، به همين حال باقي باشند، دنيا ممكن است كه به خرابي بكشد و عمده ضررش به ملتها برسد.
بايد هر كس در هر جا هست، نويسندههايي كه هستند، روشنفكراني كه هستند و علمايي كه در همه قشرهاي دنيا هستند و دانشمندان، مردم را به اين خطر آگاه كنند تا بلكه خود مردم و تودههاي مردم در مقابل اين دو قدرت بايستند و اين سلاحها را جلوگيري كنند. و اين كه زمزمه اين هر وقت شده است و ميشود، مدتها در اين حرف هست كه ميخواهيم تحديد اين سلاحهاي اتمي را بكنيم و ميخواهيم تفاهم كنيم به اين كه اين سلاحهاي اتمي با موشكهاي عظيمي را كه تازه درست شده است، جلوي اين را بگيريم؛ هر دوي اينها شر است و آمريكا هم همين نظر را دارد كه شوروي را اغفال كند و آن سلاحها را در غرب و در هر جايي كه دست دارد، اين سلاحها را مهيا كند براي يك روزي كه با فشار يك دگمه، دنيا به آتش كشيده بشود. امروز بايد مردم دنيا توجه به اين مشكل بزرگ دنيا بكنند و هر قشري، نويسندهاي، مطبوعات، در سر تا سر دنيا دنبال اين مطلب باشند و مردم را بيدار كنند كه در مقابل اين كارهايي كه اينها ميكنند، درست قيام كنند. البته كم و زياد الان هستند قشرهايي كه تظاهر ميكنند بر ضد اين سلاحها، لكن بايد همه مردم قيام كنند تا بتوانند كاري انجام بدهند.
صرفهجويي در وقت و بيتالمال
مطبوعات بايد اين توجه را داشته باشند كه چيزهايي كه براي ملت مفيد نيست در روزنامهها ننويسند، كاغذ صرف اين نكنند، وقت صرف اين نكنند. بايد راديو تلويزيون توجه به اين معنا داشته باشد كه اين از بيتالمال مسلمين است، بايد وقتش صرف چيزهايي كه مربوط به مصالح مسلمين است، نشود؛ مسؤوليت دارد اينها.
نشريات مفيد و اصلاح اخلاق جامعه
نشريه، بسيار خوب است در صورتي كه محتواي آن محتواي آموزنده باشد و دست اندركاران آن متعهد باشند، اين نشريه رأس همه امور ميشود. انسان اگر انصاف داشته باشد، بايد به خاطر مردمي كه قلمها را براي اينها آزاد گذاشتهاند، از قلم و قدمش استفاده كند و ديانت هم اقتضاي همين را ميكند. ما بايد نشرياتمان مفيد باشد و اخلاق جامعه را اصلاح كنيم.(۲۱)
همه نويسندگان مكلفند به حفظ نظام
من به همه اشخاصي كه قلم در دستشان است، زبان گويا دارند ميخواهم سفارش كنم كه متوجه باشند كه قلم آنها، زبان آنها در حضور خداست، فردا مؤاخذه دارد، صحبت، سر دولت و رياست جمهور و اينها نيست، صحبت سر نظام است، نظام اسلام است؛ آقاي خامنهاي سلمهاللّه باشند رييس جمهور يا يك كس ديگر، آقاي موسوي نخست وزير باشند يا يك كس ديگري، اين مطرح نيست، مطرح نظام جمهوري اسلامي است، ما مكلفيم به حفظ او، همه نويسندهها مكلفند به حفظ نظام.
رسالت خطير رسانههاي گروهي در حفظ آرامش كشور
ما الان در ايران احتياج به آرامش داريم، اگر ما بخواهيم كه اين نهضت پيروز بشود، بايد ما آرامش اين مملكت را حفظ بكنيم، بايد همه قشرها متوجه باشند كه آرامش را حفظ كنند، نبايد به جان هم بريزند و هم را چيز بكنند، ارشاد بايد بكنند، تلويزيون بايد ارشاد بكند، راديو بايد ارشاد بكند، روزنامهها بايد ارشاد بكنند، روزنامهها نبايد يك چيزهايي را كه موجب تهييج مردم است و موجب انحراف مردم است در آن جا بنويسند، راديو نبايد اين كار را بكند، بايد ارشاد بكنند و در عين حال مردم را متوجه به اين بكنند كه ما دشمن داريم و دشمن دنبال اين است كه تشنج پيدا بشود، بايد از تشنجها جلوگيري كرد و بايد آن اشخاص منحرف را ارشاد كرد و اگر ارشاد نشدند، آنها را منزوي كرد، بياعتنايي كرد به آنها. هر دفعهاي كه شما يك طوري بكنيد كه با شدت رفتار كنيد، آنها مظلوميت به خودشان ميدهند و براي ما ضرر دارد. بايد هم مسايل را گفت و هم آرامش را حفظ كرد، هم مطالب را مردم بدانند (گويندگان بايد بگويند) و هم آرامش را بايد حفظ بكنند.
رسالت تاريخي نويسندگان و شعرا
امروز تكليف همه شما آقاياني كه از خارج تشريف آورديد، شعراي شما، نويسندگان شما، گويندگان شما، اين است كه شعرا در اشعارشان قضاياي اين انقلاب را منعكس كنند، اگر توانستند در مجامع عمومي و اگر نتوانستند حتي در مجامع خصوصي هم محفوظ بماند براي نسلهاي آتيهاي كه فرزندانشان الان بعضيشان از كوچولوهايي كه در ۲۲ بهمن متولد شدهاند و آنهايي كه در طول تاريخ ميآيند.
بايد مردم جهان را، مستضعفان جهان را آگاه كنيد، آگاه كنيم به اين كه چه مصايبي بر اينها وارد شده است و در تحت چه شرايطي زندگي ميكنند و آنان كه به آنها حكومت ميكنند تحت چه شرايطي هستند و وضع زندگي ماليشان چطور است. و آنهايي كه از دولتهاي اسلامي هستند، ذخاير خودشان را به كجا خرج ميكنند و در جيب كي ميريزند در عين حالي كه ملتهاي آنها گرسنه هستند، ملتهاي آنها فقير هستند و بسياري از آنها از گرسنگي تلف شدند و اينها ذخاير خودشان را، ذخايري كه مال خود اين ملت است و آنها غاصب هستند، به جاي اين كه براي ملت خودشان ولو عشري از اعشار آن را خرج ميكردند و اينها به رشد ميرسيدند، تمامش را تسليم ميكنند به آنهايي كه دشمن اسلامند.
شعرا در طول تاريخ بايد بنويسند اين امور را و به شعر، مردم را بيدار كنند و نويسندگان اگر ميتوانند در نطقها و نوشتههاي خودشان، در مجامعي كه ميروند در شهرهاي خودشان، در كشورهاي خودشان مسايل ايران را ابلاغ كنند و اگر نميتوانند در كتب و رسالههاي خودشان ثبت كنند كه بعدها وقتي كه مردم در نسلهاي بعد ميآيند، ببينند كه دشمنهاي آنها كي هست و دوستان آنها كي و تكليف آنها با دوستانشان و دشمنانشان چيست.
اگر ما در تبليغ قصور كنيم، اگر ما در گفتن و نوشتن شعر و نثر و همه نحو نوشتن و گفتن قصور كنيم، ما مديون نسلهاي آينده هستيم كه ممكن بود با نوشتههاي شما، با نوشتههاي نويسندگان عزيز و با اشعار آنها، بيدار بشوند و مطلع بشوند بر اين كه بر اين ملتها در اين زمان چه گذشته است و ماها چه تحمل رنجها كرديم، بلكه آنها درصدد علاج برآيند، و امروز نيز ما بايد درصدد علاج برآئيم.
همه شما و همه ملتهاي ضعيف دردها را ميشناسند، ميدانند كه از كجا صدمه ميبينند و كي به آنها صدمه ميزند و چه رژيمي آنها را تحت فشار قرار ميدهد و درمان را بايد بدانند كه تا جهان، مبتلا به اين جنايتكاران است و وابستگان به اين جنايتكاران، روي خوش نخواهد ديد.
دیدگاه شما