وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : پنجشنبه 16 مرداد 1393 ساعت 10:56   |   کد مطلب: 8814
رسالت مطبوعات و رسانه‌ها در كلام بنیان‌گذار کبیر انقلاب، حضرت امام خميني(ره)
شغل نويسندگي براي افراد شايسته يك واجب كفايي است.

گويندگاني كه هر جا ما داريم، در سرتاسر كشور، چه گويندگاني كه از طبقه روحاني هستند و اهل منبر و چه گويندگاني كه از ساير طبقات هستند و نويسندگان در هر جا كه هستند، چه در حوزه‏هاي علميه و چه در دانشگاه‏ها و چه در ساير جاها هستند، بايد با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به اين كشور خدمت كنند. عذر نيست براي آن‏ها كه چون من وارد به يك شغلي نيستم پس نويسندگي هم نكنم. شغل، امروز يك امري است كه براي آن اشخاصي كه شايسته هستند و ايران احتياج به آن شغل‏ها دارد، واجب كفايي است.

 

حركت در مسير خواست ملت، اساس كار مطبوعات و رسانه‏ها

به طور كلي در هر كشوري مطبوعات آن كشور و تلويزيون و راديو آن كشور بايد در مسير آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات بايد ببيند كه ملت چه مي‏خواهد، مسير ملت چيست، روشن‏گري از اين طريق داشته باشد و مردم را هدايت كند.

 

نقش مطبوعات در تربيت جامعه و انعكاس آرمان ملت

نقش مطبوعات در كشورها منعكس كردن آرمان‏هاي ملت است. مطبوعات بايد مثل معلميني باشند كه مملكت را و جوانان را تربيت مي‏كنند و آرمان ملت را منعكس مي‏كنند. در مملكتي كه آن همه خونريزي شد و آن همه ملت ما خون دادند تا اين كه يك جمهوري اسلامي موافق آراء اكثريت قريب به اتفاق محقق شد و دست خائنين كوتاه گرديد و دست چپاولگران قطع شد، اگر ـ مطبوعات ـ در مطبوعات بخواهند باز به پشتيباني از جنايتكاران و خيانتكاران چيزي بنويسند، اين مطبوعات ما نيست، اين خيانت است. بايد مطبوعات آن چه كه ملت مي‏خواهند بنويسند، نه آن چه كه برخلاف مسير ملت است مع الاسف در بعضي از مطبوعات چيزهايي كه برخلاف مسير ملت است و برخلاف آمال جامعه ملت است منعكس مي‏شود و ما تاكنون به مسامحه رفتار كرده‏ايم و من اميدوارم كه مطبوعات را خود صاحبان مطبوعات اصلاح كنند.

 

مطبوعات بايد يك مدرسه سيّار و يك بنگاه هدايت باشند

وضع كشور را در گذشته ديديد كه چگونه بود، تمام چيزها در جهت اسلام‏زدايي بود خصوصا مطبوعات كه وضعي داشتند كه اگر مهلت پيدا مي‏كردند طولي نمي‏كشيد كه همه چيز را از بين مي‏بردند. اميدوارم با همت آقايان همه آن انحرافات از بين برود. مطبوعات بايد يك مدرسه سيّار باشند تا مردم را از همه مسايل به خصوص مسايل روز آگاه نمايند و به صورتي شايسته از انحرافات جلوگيري كنند و اگر كسي انحرافي ديد با آرامش در رفع آن بكوشد. به طور كلي مطبوعات بايد يك بنگاه هدايت باشند، يعني به صورتي كه اگر دست مردم بيفتد مردم هدايت شوند، به خصوص روزنامه‏هايي مثل اطلاعات و كيهان و جمهوري اسلامي و آزادگان. باز تكرار مي‏كنم دنبال اين نباشند كه من از شما تشكر كنم، تقدير و تشكر من فاني است و از بين مي‏رود. آن چه كه بايد همگي در نظر بگيريم رضاي حق تعالي است و آن چه وظيفه من است دعاست. اميدوارم موفق و مؤيد باشيد.

 

نقش رسانه‏ها و مطبوعات در معرفي اسلام واقعي و پذيرش فطرت‏هاي سالم

ما كه مي‏گوييم اسلام را ما مي‏خواهيم صادر كنيم، معنايش اين نيست كه ما سوار طياره بشويم و بريزيم به ممالك ديگر. يك همچو چيزي نه ما گفتيم و نه ما مي‏توانيم. اما آن كه ما مي‏توانيم اين است كه مي‏توانيم به وسيله دستگاه‏هايي كه داريم، به وسيله همين صدا و سيما، به وسيله مطبوعات، به وسيله گروه‏هايي كه در خارج مي‏روند، اسلام را آن طوري كه هست معرفي كنيم. اگر آن طوري كه هست معرفي بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر فطرتش يك فطرت سالم است، اگر يك چيزي را القا بكنند، روي فطرت سالم خودش قبول مي‏كند و قدرتمندها از همين معنا مي‏ترسند. بنابراين ما يك وظيفه بسيار بزرگ بر عهده داريم. نه ما تنها، همه مسلمان‏ها و نه شما تنها، همه قشرهايي كه در ايران و در خارج ايران هستند و متعهد به اسلام هستند، وظيفه بزرگي داريم و آن اين كه اسلام را آن طوري كه هست، آن طوري كه خداي تبارك و تعالي فرموده است، آن طوري كه در روايات و در قرآن ما هست، آن طور به مردم ارائه بدهيم و به دنيا ارائه بدهيم و همين خودش از هزارها توپ و تانك بيشتر مي‏تواند مؤثر باشد. آن چيزي كه با ارشاد حاصل بشود، قلب مردم را بر مي‏گرداند و اين كار، اين هنر از اسلام مي‏آيد و اين هنر از احكام اسلام مي‏آيد، نه با يك توپ و تانك بخواهد كار بكند، او نمي‏تواند كاري بكند و شما مي‏بينيد كه با اين كه قدرت‏هاي بزرگ داراي آن قدرت‏ها هستند هر روز در دنيا دارند شكست مي‏خورند.

 

تربيت انسان‏هاي متفكر و شجاع براي دفاع از آزادي و استقلال كشور

اين نويسنده‏هاي ما، اين گوينده‏هاي ما، اين متفكرين ما، اگر بيدار شدند، حالا بايد همه چيز فرمش تغيير بكند. مجله بايد در خدمت كشور باشد، خدمت به كشور اين است كه تربيت كند، جوان تربيت كند، انسان درست كند، انسان برومند درست كند، انسان متفكر درست كند تا براي مملكت مفيد باشد. مجله بايد وقتي كسي بخواند، ببيند، اگر عكس دارد، عكسي باشد كه تهييج كند براي اين كه مقابله با ديگران بكند. اگر مطلبي دارد، مطلبي باشد كه بسيج كند اين را براي حفظ استقلال خودش، براي حفظ آزادي خودش، براي حفظ مملكت خودش. اگر مجله، اين مجله است، مجله اسلامي است و مجله جمهوري اسلامي. اگر مجله همان مسايل سابق است منتها حالا يك خرده تخفيفش داده‏اند لكن باز هست، اگر آن باشد نبايد اسمش را مجله جمهوري اسلامي گذاشت، بايد اسمش را مجله طاغوتي گذاشت.

 

مطبوعات و رسانه‏ها مربي جامعه

اگر مطبوعات متحول بشود ـ و ان شاءاللّه‏ مي‏شود و شده است ـ متحول بشود به يك مراكزي كه بخواهند تقوا را در جامعه منتشر كنند، وقتي جوان‏ها و بچه‏هاي تازه‏رس ما وارد مي‏شوند در ميدان فعاليت اجتماعي، بروند دنبال روزنامه، روزنامه مربي باشد، گوش كنند به راديو، راديو مربي باشد، نگاه كنند به تلويزيون، تلويزيون مربي باشد، نگاه كنند به مجلات، مجلات، مجلاتي باشد كه تربيت بكند، اين جوان وقتي كه به هر جا توجه كرد، ديد كه گوش و چشمش پر شده از تربيت، اين‏طور بار مي‏آيد. اگر رها بشود، هرزه، بار مي‏آيد؛ اگر بكشندش در طرف فساد، مي‏رود. آن طرف و اگر بكشندش در طرف صلاح، مي‏آيد اين طرف.

 

مطبوعات و تربيت نيروي انساني مفيد

آن كه از همه خدمت‏ها بالاتر است اين است كه نيروي انساني ما را رشد بدهد و اين به عهده مطبوعات است، مجله‏هاست، راديو تلويزيون است، سينماهاست تئاترهاست. اين‏ها مي‏توانند نيروي انساني ما را تقويت كنند و تربيت صحيح بكنند و خدمتشان ارزشمند باشد و مي‏توانند مثل رژيم سابق باشند كه همه چيز به هم ريخته بود و همه چيز در خدمت استعمار بود، آن‏ها خودشان هم نمي‏دانستند، خيلي‏ها خودشان نمي‏دانستند، نمي‏دانست كه اين عكسي كه از اين زن لخت مي‏اندازد چند تا جوان را آشفته مي‏كند، از بين مي‏برد. در هر هفته‏اي كه يك مثلاً مجله‏اي در مي‏آيد كه در آن ده تا عكس كذاست، اين چند نفر از جوان‏هاي ما را از دست ما مي‏گيرد. يا خودشان هم متوجه نبودند يا خودشان هم از آن‏ها بودند ما چه مي‏دانيم. اگر خودتان را متحول كرديد، كشورتان را هم مي‏توانيد نجات دهيد، اگر به همان حال باشيد و اسمتان را عوض كرديد، با اسم نمي‏تواند يك كشوري اداره بشود، با لفظ، با لفظ جمهوري اسلام، با رأي به جمهوري اسلام نمي‏تواند يك مملكتي اسلامي بشود. مملكت اسلامي محتوايش بايد اسلامي باشد. شما هم كه مجله مي‏نويسيد مي‏توانيد خدمت كنيد، جوان‏ها را برومند كنيد با مقالاتتان، مقالات صحيحتان، دنبال اين باشيد كه از نويسنده‏هاي متعهد اسلامي و انساني نيرو بگيريد، مقالات صحيح بنويسيد، درد و دوايش را بنويسيد، همه چيز را انتقاد كنيد.

 

مسئوليت مطبوعات در هدايت جوانان

بايد جوان‏هاي ما، نسل فعلي، نسل آينده را تربيت كنند... بايد مجله راه بيندازيد كه وقتي جوان‏ها باز مي‏كنند شكل و صورت و عكس‏هاي مجله و تيترهاي مجله طوري باشد مقابل آن كه پنجاه سال ما را به نابودي كشيد. شما بايد جبران آن خرابي پنجاه سال را بكنيد. پنجاه سال جامعه ما هر مجله‏اي را باز كردند و يا گوش به راديو و تلويزيون دادند همه انحرافي بود، همه براي اين بود كه از جوان‏ها مبادا جوان صحيحي ساخته شود، كه خداوند به داد شما رسيد و مسايل جهش پيدا كرد. اين‏ها دنبال اين هستند كه انقلاب را برگردانند به جاي اولش. هر كس مجله مي‏خواهد بنويسد بايد مجهز باشد كه اين نسل آينده را تربيت كند. براي نسل آينده فكري بكنيد. اسلام همه نسل‏ها را مكلف مي‏داند. پيغمبر اسلام مكلف بودند براي همه نسل‏ها. همچنين ما مكلفيم كه براي نسل‏هاي آينده كار كنيم. بايد تربيت ما از اولاد، در خانه و دبستان و دبيرستان‏ها باشد.

 

تشويق اشخاص فعّال و مبتكر، اساس كار مطبوعات

راديو تلويزيون و مطبوعات مال عموم است ـ چنانچه شما هم همين اعتقاد را داريد كه عموم بر آن‏ها حق دارند ـ از اين جهت من به سهم خود خيال دارم كه راجع به من كم باشد، مگر در مواقع حساسي كه لازم است كه آن هم بايد از ما سؤال شود كه آيا مطلبي را بايد نقل بكنند يا خير؟ والاّ آن چه خوب است در راديو تلويزيون و مطبوعات باشد، آن است كه براي كشور اثري داشته باشد. مثلاً اگر زارعي خوب زراعت كرد و زراعتش خوب بود، شما اين شخص را به جاي مقامات كشور در صفحه اول بگذاريد و زيرش بنويسيد اين زارع چگونه بوده است، اين منتشر بشود، و يا كارمندي خوب كار كرد، و يا اگر طبيبي عمل خوبي انجام داد، عكس او را در صفحه اول چاپ كنيد و بنويسيد كه اين عملش چطور بوده است. اين باعث تشويق اطبا مي‏شود و بيشتر دنبال كار مي‏روند. يا مثلاً اگر كسي كشفي كرد، بايد مفصل با عكس و مطلب باشد ـ يا اگر كسي سارقي را دستگير نمود، و يا يك كشاورز و يا هنرمند و يا جراح ـ كه متأسفانه نه اسمشان است و نه عكسشان! در حالي كه اين‏ها لايقند تا در روزنامه‏ها مطرح شوند. خلاصه، بايد اساس تشويق، اشخاصي باشد در اين كشور فعاليت مي‏كنند؛ اين‏ها به كشور حق دارند، به اين روزنامه‏ها حق دارند، به راديو تلويزيون حق دارند. ولي ماها نسبت به آن‏ها حقمان كم است. البته، آن چه من مي‏گويم راجع به خودم است، به ديگران هيچ كاري ندارم، آن‏ها اختيارش با شما و با خود آن‏هاست. من ميل ندارم راديو هر وقت باز مي‏شود اسم من باشد، مدت‏هاست كه از اين جهت متنفرم، اين كار غلطي است، به اندازه متعارف نسبت به همه خوب است زيادي‏اش مضر است، اين به ضرر مطبوعات است و مطبوعات را سبك مي‏كند. اشخاص، شخصيت‏هايشان با خودشان است، اين طور نيست كه اگر اسمشان زياد و كم مطرح گردد، شخصيتشان زياد يا كم شود. در ايران هر كس با هم باشد كس معلوم است چه جوري است. بنابراين، آن چه راجع به خودم مي‏گويم اين است كه اگر قرار است عكس مرا بگذاريد، به جاي آن، عكس يك رعيت را بگذاريد و زيرش بنويسيد اين رعيت چه كار مهمي كرده است.

 

روزنامه‏ها مال طبقه سوم است

بايد با اخبار مردم را تعليم كرد و بايد اخبار به صورتي باشد كه مفيد باشد، بايد كاري شده باشد تا اخبار باشد. آن اشخاصي كه در اطراف ايران زحمت مي‏كشند، وقتي خبرشان را داديد تشويق مي‏شوند. اين طور نيست كه همه للّه‏ كار كنند و چه بنويسيد و چه ننويسيد، فرقي نكند. ما مكلفيم تا افراد را در هر رشته تشويق كنيم تا امثالشان زياد شود. اگر مطلبي از اين طبقه‏ها در روزنامه‏ها آمد، روزنامه آبروي خوبي پيدا مي‏كنند. روزنامه‏ها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نيست و اين هم نيست كه همه‏اش مال حكومت باشد و از چيزهاي حكومتي بنويسيد، اين صحيح نيست. به نظر من روزنامه‏ها براي همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند و مي‏شود گفت كه گاهي جاي ديگران غصب مي‏شود، ـ البته بدان معناي غصب نه! ولي نظير آن ـ اين عرض من است.

 

خدمت به مستضعفين

اي قشرهاي روشن‏فكر و اي قشرهاي نويسنده! قلم‏ها و گفتار خودتان را در راه اين مستضعفين صرف كنيد. اي دانشمندان ما! اي دانشجويان ما! اي فرهنگيان ما! اي دانشگاهيان ما! اجتماعات خودتان را براي راه اين مستضعفين تقويت كنيد، شما بوديد كه اين همه خدمت كرديد و اين همه خون داديد و اين همه حبس رفتيد و اين همه زجر كشيديد براي خلاصي از يوغ دشمنان، خلاصي از چپاولگري چپاولگران، نگذاريد زحمات خودتان هدر برود، قلم‏ها را در راه خدمت به اين خلق به كار بيندازيد، گفتار را در راه خدمت به مستضعفين و اعمال را در خدمت به مستضعفين.

 

توجه به خواست ملت

بايد ببينيم كه زبان ملت چيست تا بفهميم كه اين ملت چه مي‏خواهد، خودمان بخواهيم حكم بكنيم بايد ببينيم كه زبان ملت چيست تا بفهميم كه اين ملت چه مي‏خواهد خودمان بخواهيم كه حكم بكنيم كه اين ملت ما فلان چيز را مي‏خواهد، اين حرف غلطي است، حرف صحيح اين است كه ما مطالعه كنيم، در حال ملت، گوش بدهيم به صداي ملت ببينيم چه مي‏خواهد؟ يك ملتي كه همه فرياد مي‏زنند كه ما جمهوري اسلامي مي‏خواهيم «نه شرقي و نه غربي، جمهوري اسلامي» ما ديگر حق نداريم كه بنشينيم بگوييم كه نه، اين ملتي كه قيام كرده‏اند، براي اين قيام كرده‏اند كه دموكراسي باشد، در اسلام همه چيز هست به معناي سالمش، اما ما مي‏بينيم كه همه مردم دارند مي‏گويند كه ما جمهوري اسلامي مي‏خواهيم، ما حق نداريم كه تأويل كنيم و بنشينيم خودمان هر چه دلمان مي‏خواهد بگوييم كه نخير، مردم كه اين حرف‏ها را دارند مي‏زنند، يك چيز ديگر را ما، گردنشان بگذاريم. اين خلاف واقع است.

 

نقش مطبوعات در برچيدن مراكز فحشا

اگر مطبوعات جوان‏ها را نكشاند به طرف فحشا و ببرد طرف صراط مستقيم، مراكز فحشا هم برچيده مي‏شود.

 

بيان خدمات جمهوري اسلامي در مطبوعات

از مسايلي كه در مطبوعات لازم است اين است كه مقداري از اوراق خودشان را صرف اين كنند كه جمهوري اسلامي چه كرده است.

شما مي‏بينيد كه الان آن اشخاصي كه مي‏خواهند به جمهوري اسلامي صدمه بزنند، راه افتاده‏اند كه اين رژيم هيچ كاري نكرده است و اين همان رژيم شاهنشاهي است و فرقي با رژيم شاهنشاهي ندارد حتي بعضي از نويسنده‏هاي متعهد مسلمان كه آدم‏هاي صحيح و باسوادي هستند شرح مفصلي نوشته‏اند راجع به اين كه جمهوري اسلامي حالا هم، همان كارهاي سابق را مي‏كند، اين‏ها نگاه نمي‏كنند ببينند حالا چه شده است.

 

لزوم قدرداني از مردم و مأمورين مبارزه با خرابكاري

اگر در رژيم سابق يك خانه تيمي كشف مي‏شد، مي‏دانيد كه چه هياهويي راه مي‏انداختند؟ امروز چه؟ من اين را يك ظلم مي‏دانم كه فرزندان عزيز ما اين گونه شبانه روز كار كنند و در راديو و تلويزيون و روزنامه‏ها فقط چند كلمه بگويند و رد بشوند. همين، فقط گفته شود كه چه شد، بدون تشكر از مردم ما كه با مأمورين همكاري داشتند و بدون تشكر از تمام دست اندركاران. امروز پاسداران عزيز ما براي كشف خانه‏هاي تيمي آن همه كشته مي‏دهند تا خانه‏اي كشف شود و محل فسادي از بين برود، من از آن‏ها تشكر مي‏كنم.

 

آموزش راه و روش زندگي شرافتمندانه و آزاد منشانه

رسانه‏هاي گروهي به ويژه صدا و سيما، اين مراكز آموزش و پرورش عمومي مي‏توانند خدمت‏هاي گرانمايه‏اي را به فرهنگ اسلام و ايران نمايند. بنگاه‏هايي كه شب و روز ملت در سراسر كشور با آن‏ها تماس سمعي و بصري دارند، چه مطبوعات در مقالات و نوشتارهاي خود و چه صدا و سيما در برنامه‏ها و نمايشنامه‏ها و انعكاس هنرها و انتخاب فيلم‏ها و هنرهاي آموزنده بايد همت گمارند و بيشتر كار كنند و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربيت صحيح و تهذيب جامعه، وضعيت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگي شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمايشنامه‏ها به ملت بياموزند و از هنرهاي بدآموز و مبتذل جلوگيري كنند.

 

بسيج ملت‏ها براي اخراج ستمگران از صحنه

در اين دنياي مسموم كه نفس كشيدن در آن مرگ تدريجي است، تكليف ملت‏هاي در بند اين ابرقدرت‏ها و انگل‏هاي آنان چيست؟ بايد بنشينند و اين صحنه‏هاي جنايتكار را تماشا كنند و با سكوت مجال دهند كه دنيا در آتش بسوزد؟ آيا روحانيون، نويسندگان، گويندگان، روشن فكران ، متفكران از هر ملت و مذهب كه هستند، در اين زمان تكليفي انساني، مذهبي، ملي و اخلاقي ندارند و بايد نقش تماشاگر را در كشورهاي خود ايفا كنند؟ و يا آن كه بايد اين سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود، ملت‏هاي مظلوم در بند را بسيج كنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمايند و حكومت را به دست مستضعفان بسپارند، چونان كه در ايران با همّت ملت بزرگوار شد.

 

مقابله با گسترش سلاح‏هاي هسته‏اي

بايد براي آتيه دنيا، امروز توده‏هاي مردم، نويسندگان، گويندگان، فكر بكنند و مردم را آگاه بكنند به اين خطري كه تمام بشريت را تهديد مي‏كند، آگاه كنند همه توده‏هاي دنيا را كه اين خطر بزرگ پيش است و اگر اين ابرقدرت‏ها در اين حالي كه هستند و مشغول تهيه سلاح‏هاي بزرگ اتمي و غير آن هستند، به همين حال باقي باشند، دنيا ممكن است كه به خرابي بكشد و عمده ضررش به ملت‏ها برسد.

بايد هر كس در هر جا هست، نويسنده‏هايي كه هستند، روشن‏فكراني كه هستند و علمايي كه در همه قشرهاي دنيا هستند و دانشمندان، مردم را به اين خطر آگاه كنند تا بلكه خود مردم و توده‏هاي مردم در مقابل اين دو قدرت بايستند و اين سلاح‏ها را جلوگيري كنند. و اين كه زمزمه اين هر وقت شده است و مي‏شود، مدت‏ها در اين حرف هست كه مي‏خواهيم تحديد اين سلاح‏هاي اتمي را بكنيم و مي‏خواهيم تفاهم كنيم به اين كه اين سلاح‏هاي اتمي با موشك‏هاي عظيمي را كه تازه درست شده است، جلوي اين را بگيريم؛ هر دوي اين‏ها شر است و آمريكا هم همين نظر را دارد كه شوروي را اغفال كند و آن سلاح‏ها را در غرب و در هر جايي كه دست دارد، اين سلاح‏ها را مهيا كند براي يك روزي كه با فشار يك دگمه، دنيا به آتش كشيده بشود. امروز بايد مردم دنيا توجه به اين مشكل بزرگ دنيا بكنند و هر قشري، نويسنده‏اي، مطبوعات، در سر تا سر دنيا دنبال اين مطلب باشند و مردم را بيدار كنند كه در مقابل اين كارهايي كه اين‏ها مي‏كنند، درست قيام كنند. البته كم و زياد الان هستند قشرهايي كه تظاهر مي‏كنند بر ضد اين سلاح‏ها، لكن بايد همه مردم قيام كنند تا بتوانند كاري انجام بدهند.

 

صرفه‏جويي در وقت و بيت‏المال

مطبوعات بايد اين توجه را داشته باشند كه چيزهايي كه براي ملت مفيد نيست در روزنامه‏ها ننويسند، كاغذ صرف اين نكنند، وقت صرف اين نكنند. بايد راديو تلويزيون توجه به اين معنا داشته باشد كه اين از بيت‏المال مسلمين است، بايد وقتش صرف چيزهايي كه مربوط به مصالح مسلمين است، نشود؛ مسؤوليت دارد اين‏ها.

 

نشريات مفيد و اصلاح اخلاق جامعه

نشريه، بسيار خوب است در صورتي كه محتواي آن محتواي آموزنده باشد و دست اندركاران آن متعهد باشند، اين نشريه رأس همه امور مي‏شود. انسان اگر انصاف داشته باشد، بايد به خاطر مردمي كه قلم‏ها را براي اين‏ها آزاد گذاشته‏اند، از قلم و قدمش استفاده كند و ديانت هم اقتضاي همين را مي‏كند. ما بايد نشرياتمان مفيد باشد و اخلاق جامعه را اصلاح كنيم.(۲۱)

 

همه نويسندگان مكلفند به حفظ نظام

من به همه اشخاصي كه قلم در دستشان است، زبان گويا دارند مي‏خواهم سفارش كنم كه متوجه باشند كه قلم آن‏ها، زبان آن‏ها در حضور خداست، فردا مؤاخذه دارد، صحبت، سر دولت و رياست جمهور و اين‏ها نيست، صحبت سر نظام است، نظام اسلام است؛ آقاي خامنه‏اي سلمه‏اللّه‏ باشند رييس جمهور يا يك كس ديگر، آقاي موسوي نخست وزير باشند يا يك كس ديگري، اين مطرح نيست، مطرح نظام جمهوري اسلامي است، ما مكلفيم به حفظ او، همه نويسنده‏ها مكلفند به حفظ نظام.

 

رسالت خطير رسانه‏هاي گروهي در حفظ آرامش كشور

ما الان در ايران احتياج به آرامش داريم، اگر ما بخواهيم كه اين نهضت پيروز بشود، بايد ما آرامش اين مملكت را حفظ بكنيم، بايد همه قشرها متوجه باشند كه آرامش را حفظ كنند، نبايد به جان هم بريزند و هم را چيز بكنند، ارشاد بايد بكنند، تلويزيون بايد ارشاد بكند، راديو بايد ارشاد بكند، روزنامه‏ها بايد ارشاد بكنند، روزنامه‏ها نبايد يك چيزهايي را كه موجب تهييج مردم است و موجب انحراف مردم است در آن جا بنويسند، راديو نبايد اين كار را بكند، بايد ارشاد بكنند و در عين حال مردم را متوجه به اين بكنند كه ما دشمن داريم و دشمن دنبال اين است كه تشنج پيدا بشود، بايد از تشنج‏ها جلوگيري كرد و بايد آن اشخاص منحرف را ارشاد كرد و اگر ارشاد نشدند، آن‏ها را منزوي كرد، بي‏اعتنايي كرد به آن‏ها. هر دفعه‏اي كه شما يك طوري بكنيد كه با شدت رفتار كنيد، آن‏ها مظلوميت به خودشان مي‏دهند و براي ما ضرر دارد. بايد هم مسايل را گفت و هم آرامش را حفظ كرد، هم مطالب را مردم بدانند (گويندگان بايد بگويند) و هم آرامش را بايد حفظ بكنند.

 

رسالت تاريخي نويسندگان و شعرا

امروز تكليف همه شما آقاياني كه از خارج تشريف آورديد، شعراي شما، نويسندگان شما، گويندگان شما، اين است كه شعرا در اشعارشان قضاياي اين انقلاب را منعكس كنند، اگر توانستند در مجامع عمومي و اگر نتوانستند حتي در مجامع خصوصي هم محفوظ بماند براي نسل‏هاي آتيه‏اي كه فرزندانشان الان بعضي‏شان از كوچولوهايي كه در ۲۲ بهمن متولد شده‏اند و آن‏هايي كه در طول تاريخ مي‏آيند.

بايد مردم جهان را، مستضعفان جهان را آگاه كنيد، آگاه كنيم به اين كه چه مصايبي بر اين‏ها وارد شده است و در تحت چه شرايطي زندگي مي‏كنند و آنان كه به آن‏ها حكومت مي‏كنند تحت چه شرايطي هستند و وضع زندگي مالي‏شان چطور است. و آن‏هايي كه از دولت‏هاي اسلامي هستند، ذخاير خودشان را به كجا خرج مي‏كنند و در جيب كي مي‏ريزند در عين حالي كه ملت‏هاي آن‏ها گرسنه هستند، ملت‏هاي آن‏ها فقير هستند و بسياري از آن‏ها از گرسنگي تلف شدند و اين‏ها ذخاير خودشان را، ذخايري كه مال خود اين ملت است و آن‏ها غاصب هستند، به جاي اين كه براي ملت خودشان ولو عشري از اعشار آن را خرج مي‏كردند و اين‏ها به رشد مي‏رسيدند، تمامش را تسليم مي‏كنند به آن‏هايي كه دشمن اسلامند.

شعرا در طول تاريخ بايد بنويسند اين امور را و به شعر، مردم را بيدار كنند و نويسندگان اگر مي‏توانند در نطق‏ها و نوشته‏هاي خودشان، در مجامعي كه مي‏روند در شهرهاي خودشان، در كشورهاي خودشان مسايل ايران را ابلاغ كنند و اگر نمي‏توانند در كتب و رساله‏هاي خودشان ثبت كنند كه بعدها وقتي كه مردم در نسل‏هاي بعد مي‏آيند، ببينند كه دشمن‏هاي آن‏ها كي هست و دوستان آن‏ها كي و تكليف آن‏ها با دوستانشان و دشمنانشان چيست.

اگر ما در تبليغ قصور كنيم، اگر ما در گفتن و نوشتن شعر و نثر و همه نحو نوشتن و گفتن قصور كنيم، ما مديون نسل‏هاي آينده هستيم كه ممكن بود با نوشته‏هاي شما، با نوشته‏هاي نويسندگان عزيز و با اشعار آن‏ها، بيدار بشوند و مطلع بشوند بر اين كه بر اين ملت‏ها در اين زمان چه گذشته است و ماها چه تحمل رنج‏ها كرديم، بلكه آن‏ها درصدد علاج برآيند، و امروز نيز ما بايد درصدد علاج برآئيم.

همه شما و همه ملت‏هاي ضعيف دردها را مي‏شناسند، مي‏دانند كه از كجا صدمه مي‏بينند و كي به آن‏ها صدمه مي‏زند و چه رژيمي آن‏ها را تحت فشار قرار مي‏دهد و درمان را بايد بدانند كه تا جهان، مبتلا به اين جنايتكاران است و وابستگان به اين جنايتكاران، روي خوش نخواهد ديد.

دیدگاه شما