بىتفاوتى و خونسردى جایز نیست
در حرکت عظیم ملت ایران، نسل جوان باید پیشرو باشد. براى نسل جوان – بخصوص نسل جوان دانشجو – بىتفاوتى و خونسردى جایز نیست. آن جوانى که به سرنوشت کشور نیندیشد و حوادث و خصومتهایى را که نسبت به کشورش در دنیا سازماندهى مىشود، نبیند و نسبت به آنها نجوشد و نخروشد، آن جوان لایق این نیست که نام جوان شهروند یک ملت انقلابى را روى خودش بگذارد. روح جوان، آن روح پر تپشى است که در سختیها، به داد کشور و ملت رسید و آنها را نجات داد.
حواستان جمع باشد!
جوانان عزیز! دشمن روى شما سرمایهگذاریهاى زیادى مىکند؛ حواستان جمع باشد. عدهیى را به بىتفاوتى مىکشاند و عدهیى را دلسرد و مأیوس مىکند. یأس، بزرگترین آفت جوان است. جوانها بدانند که متأسفانه یأس به روح جوان زودتر راه پیدا مىکند؛ همچنان که امید اینگونه است. در مقابل یأسى که دشمن مىخواهد به جوانها تلقین و تزریق کند، خودتان را مصونیت بدهید.
تفکرات سیاسى غلط
امروز، هر اندیشهیى که جوان را دچار این احساس بکند که از مسؤولان و پیشروان انقلاب و مدیران کشور جداست، این اندیشه و تفکر، از نوع همان تفکرات سیاسى غلط تزریق شده است. امروز باید ملت و دولت، پشت به پشت و دست به دست هم و در کنار یکدیگر، با تمام توان تلاش کنند تا همهى طلسمهاى استکبار و سلطه را بشکنند و از بین ببرند. این، صحنهى بسیار مهم و حساسى است. تفکرى که شما را هدایت خواهد کرد و باید بکند، تفکر اسلامى است. باید در دانشگاهها به تفکرات اسلامى و کار اسلامى، خیلى اهمیت بدهید.
بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان ۱۰/۰۸/۱۳۷۴
پرسش و پاسخ با رهبر معظم انقلاب
سوال: از دیدن جوانان چه احساسى به شما دست مىدهد و اولین مطلبى که به آنان مىگویید، چیست؟
پاسخ رهبر انقلاب: وقتى با جوانان هستم و در محیط جوان قرار دارم، احساس من مثل احساس کسى است که در هواى صبحگاه تنفس مىکند؛ احساس تازگى و طراوت مىکنم. آن چیزى هم که معمولا در ملاقات با جوانان، اول بار به ذهن من مىرسد و بارها به آن فکر کردهام، این است که آیا اینها خودشان مىدانند که چه ستارهاى در جبینشان مىدرخشد؟ من این ستاره را مىبینم؛ اما آیا خودشان هم مىبینند؟ ستارهى جوانى، ستارهى بسیار درخشان و خوشطالعى است. اگر جوانان این گوهر قیمتى و بىنظیر را در وجود خودشان حس کنند، فکر مىکنم که انشاءالله از آن خوب استفاده خواهند کرد.
سوال: تعریف شما از یک جوان مسلمان و خصوصیات او چیست؟ چگونه یک جوان مىتواند مسیر زندگى را طى کند و به اهدافش برسد؟
پاسخ رهبر انقلاب: البته بهراحتى نمىشود طى کرد. این شرطى که شما گذاشتید، کار مرا در پاسخ دادن خیلى مشکل مىکند. هیچ راه جدى مهم را واقعا نمىشود بهراحتى طى کرد. بالاخره اگر انسان مىخواهد به چیز باارزشى دست پیدا کند، باید مقدارى زحمت و تلاش را با خودش همراه کند – این ناگزیر است – منتها ببینید؛ من اساسا در بین این خصوصیات مهمى که جوانان دارند، سه خصوصیت را خیلى بارز مىبینم، که اگر آنها مشخص گردد، و اگر آنها به سمت درستى هدایت شود، به نظر مىآید که مىشود به این سؤال شما پاسخ داد. آن سه خصوصیت عبارت است از: انرژى، امید، ابتکار. اینها سه خصوصیت برجسته در جوان است. اگر واقعا رسانهها در کمکهاى فرهنگى که به ما مىکنند – چه گویندگان مذهبى، چه گویندگان مسائل فکرى و فرهنگى، چه صدا و سیما و چه مدرسهها – بتوانند این سه خصوصیت عمده را درست هدایت کنند، من خیال مىکنم که خیلى راحت مىشود یک جوان راه اسلامى را پیدا کند؛ چون اسلام هم چیزى که از ما مىخواهد این است که ما استعدادهاى خودمان را به فعلیت برسانیم.
سوال: ما در مسائل اجتماعى و سیاسى، بعضا موضعگیریهایى افراطى و تفریطى مشاهده مىکنیم که ضررهایى را هم در پى دارد. رهنمود جنابعالى براى جوانان در این خصوص چیست؟
پاسخ رهبر انقلاب: از اختلاف سلیقه خیلى نباید ترسید. اختلاف سلیقه چیز بدى نیست و اشکالى هم ندارد که حالا که مثلا دو سلیقهى سیاسى وجود دارد، یک جوان به این سلیقه معتقد باشد، دیگرى به آن سلیقه. آن چیزى که مضر است، اقدام بىفکر و بىمطالعه و تصمیمگیریهاى سریع و جوشى شدن و بىمطالعه کار کردن است. من جوانان عزیز را از این حالت بر حذر مىدارم. جوانى لزوما به معناى سرعت تصمیمگیرى نیست. البته جوانى به معناى بىباکى در اقدام هست؛ به معناى این هست که انسان خیلى دچار پیچ و خمهاى کارى که مىخواهد انجام گیرد، نشود؛ اما به معناى جوشى شدن، اقدام بىرویه کردن و اقدام نسنجیده کردن نیست. جوان مىتواند نسنجیده کارى کند، مىتواند هم سنجیده کارى کند؛ یعنى کاملا با فکر و با تأمل کار کند. اگر این خصوصیت، یعنى خصوصیت تأمل و اندیشمندى و مطالعه و حقجویى وجود داشته باشد – که همهى اینها خصوصیاتى است که کاملا در جوان مىتواند باشد؛ بعضیش هم مثل حقجویى، اصلا جزو خصوصیات جوانان است – اختلاف سلیقه هیچ مانعى ندارد و موجب گمراهى نخواهد شد؛ حداقل ضررهاى عمده پیدا نخواهد شد.
سوال: در طول فعالیتهایى که تاکنون داشتهاید، تا چه اندازه به جوانان مسؤولیت دادهاید و چه تجربهاى از این کار دارید؟ به نظر شما مسؤولیت جوانان نسبت به اعتلاى علمى کشور چیست؟ ضمنا آیا فاصلهى ما و کشورهاى پیشرفته، پرشدنى است؟
پاسخ رهبر انقلاب: از اوایل انقلاب، در کارهایى که در اختیار من بوده، به جوانان مسؤولیت مىدادم؛ هم در نیروهاى مسلح، هم در کارهاى دولتى، هم در دوران ریاست جمهورى. تجربهى من این است که اگر ما به جوان اعتماد کنیم – آن جوانى که شایسته دانستیم به او مسؤولیت بدهیم و صلاحیتش را داشت؛ نه هر جوانى و هر مسؤولیتى – از غیر جوان، هم بهتر و مسؤولانهتر کار را انجام مىدهد؛ هم سریعتر پیش مىبرد، هم کار را تازهتر و همراه با ابتکار بیشترى به ما تحویل خواهد داد؛ یعنى روند پیشرفت در کار حفظ مىشود. برخلاف غیر جوان که ممکن است کار را بالفعل خوب انجام دهد، اما روند پیشرفت در آن متوقف خواهد شد. غالبا اینگونه است.
جوانان باید این سه خصوصیت را دنبال کنند
دورهى جوانى، دورهى توانایى است. این توانایى در چه چیزهایى باید به کار برود؟ به اعتقاد من، باید عمدتا در تحصیل علم، در ایجاد صفاى نفس و روحیهى تقوا در خود و ایجاد نیروى جسمانى در خود – که ورزش باشد – به کار رود. این سه مورد، عمده است. یعنى اگر در یک جملهى کوتاه از من بپرسند که شما از جوان چه مىخواهید؟ خواهم گفت: تحصیل، تهذیب و ورزش. من فکر مىکنم که جوانان باید این سه خصوصیت را دنبال کنند.
سوال: جوان چگونه مىتواند حس نیاز به هیجان را در خود ارضاء کند و از آن استفاده نماید؟
پاسخ رهبر انقلاب: هیجان، فقط مخصوص این منطقهها نیست. اگر جوان بتواند منطقهى مورد علاقهى خودش را – هرچه که هست – پیدا کند، بهراحتى مىتواند آن هیجان را در خود ارضاء کند. مثلا آن هنگامى که من جوان بودم و لباس طلبگى تنم بود، محدودیتهاى لباس و محدودیتهاى محیط وجود داشت؛ امادرعینحال ما هم هیجان داشتیم و آن هیجان ارضاء هم مىشد. چگونه؟ من به شعر علاقه داشتم. ممکن است باور این براى شما خیلى سخت باشد. جلسهى شعرى بود که چهار، پنج نفر دوستى که به شعر علاقهمند بودند، دو ساعت، سه ساعت مىنشستند و راجع به شعر حرف مىزدند و شعر مىخواندند. این براى کسى که به این مقوله علاقهمند است، روحیهى هیجانش را به همان اندازه ارضاء مىکند که یک فوتبالیست در میدان فوتبال، یا یک علاقهمند به فوتبال در حین تماشاى فوتبال. بنابراین، میدانها محدود نیستند.
گرهگشا
نسل جوان، گرهگشاى دورههاى سخت و محنتهاى بزرگ است و وقتى وارد میدان مىشود – که الحمدلله امروز هم در میدان است – گرههاى ریز و سخت گشوده خواهد شد. جوانان ما، مؤمن و متدین و علاقهمند به کشورشان و علاقهمند به اسلامند و با سلطهى امریکا و با سلطهى بیگانه مخالفند. همین کارساز خواهد بود. این توطئههایى هم که مىکنند و ترفندهایى هم که مىشود، اثرى انشاءالله نخواهد بخشید. انشاءالله که خداوند هم کمک خواهد کرد. حضرت بقیةالله ارواحنافداه هم انشاءالله پشتیبان این راه و این کار و این جوانان خواهد بود.
مسؤولیت عظیم نسل جوان
بایستى کشور را به آن پایهاى که لازم است، برسانید. این، مسؤولیت عظیم نسل جوان روشنفکر تحصیلکردهى این کشور است و شما برادران و خواهرانى که در این دانشگاه تحصیل کردهاید، تصور من این است که در این زمینه بار سنگینترى بر دوش دارید.
زیباترین و مبارکترین فصول دوران جوانى
جوانان عزیز حضور در صحنهى پرشور دانشاندوزى که از زیباترین و مبارکترین فصول دوران جوانى است، هنگامى که با مجاهدتهاى اسلامى و تلاش در راه گسترش فهم و معرفت درست دینى و سیاسى همراه باشد، یکى از برترین آمیزههاى معنوى براى نسل جوان کشور را پدید مىآورد. اکنون شما این امتیاز بزرگ را دارید که در حال تحصیل علم، به آن فعالیت ایمانى نیز اشتغال جستهاید و مجموعهى شما یکى از تشکلهایى است که به دانشگاه کشور، جلوهى مضاعفى از بروز تواناییهاى معنوى و فکرى جوانان بخشیده است. این را قدر بدانید و این موجودى ارزشمند را هرچه مىتوانید عمق و کیفیت دهید.
وظیفهى بزرگ و تاریخى
امروز رسالت اول دانشگاهیان، حفظ این جهتگیرى و تلاش براى شکوفا شدن استعداد علمى و فکرى نسل جوان بالندهى کشور است. نظام اسلامى نشان داده است که ملت ایران، داراى ظرفیت عظیمى براى پیشرفت در همهى عرصههاى زندگى است. گام بلند انقلاب، در این راه طولانى، قطع وابستگى و تبعیت است.
تأکید مکرر امام راحل بر اسلامى شدن دانشگاه، براى این بود که نسل جوان تحصیلکردهى کشور از این احساس ناتوانى و نیاز نجات یابد و به نجات کشور از تبعات وابستگى دوران گذشته همت گمارد.
جامعهى دانشگاهى کشور اعم از دانشجو و استاد و مدیران، امروز وظیفهى بزرگى بر دوش دارند. انقلاب توانسته است اعتماد به نفس را در نسل جوان زندهکند. حفظ و تقویت این احساس مبارک، همان وظیفهى بزرگ و تاریخى است.
مراقب باشید!
…حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید؛ دشمن را خوب بشناسید؛ مبادا از شناسایى دشمن غفلت کنید. غریبههایى را که در لباس خودى خودشان را در همه جا داخل مىکنند بشناسید؛ دستهاى پنهان را ببینید. هیچ کس بهخاطر غفلت ستایش نمىشود. هیچکس بهخاطر چشمها را بر هم گذاشتن، مدح نمىشود. اگر بر آدم غافل ضربهاى وارد شد، اول کسى که مسؤول و مذموم است، خود اوست؛ مراقب باشید. دانشجو، قشر فاخر و با ارزشى است. دشمن، دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعى مىکنند بلکه بتوانند دانشجویان را در مقابل نظام قرار دهند؛ اما موفق نشدند؛ بعد از این هم موفق نخواهند شد. اگر یک عده نفوذى خواستند از فرصتى استفاده کنند و از آب گلآلودى ماهى بگیرند – وارد اجتماع دانشجویان شدند و شعارهایى درست کردند و حرفهایى زدند – خیال نکنند که ما اشتباه خواهیم کرد؛ نه، ما اشتباه نخواهیم کرد. ما مخاطب و طرف خودمان را مىشناسیم. دانشجو، فرزند ماست؛ متعلق به ماست؛ متعلق به این کشور است. دشمن است که مىخواهد با نام دانشجو یا با نام نفوذ در میان دانشجویان، فساد و تباهى کند؛ خود دانشجویان بایستى هوشیارانه متوجه باشند.
شما امیدهاى انقلاب و اسلامید
جوانان عزیز! شما امیدهاى انقلاب و اسلامید. رفتار شما مىتواند این مملکت را در جهت شکوفایى، با سرعت به پیش ببرد. وقتى جوان مملکت هوشیارانه، با تدبیر، با حلم و با توجه به موقعیتها، حرف بزند و تصمیم بگیرد و عمل کند، کشور گلستان خواهد شد. وقتى هیجانات کور، پا وسط بگذارند، دشمن فورا استفاده خواهد کرد. بارها گفتهام، باز هم تکرار مىکنم؛ من معتقدم که جوان مملکت بایستى در همهى میدانها حضور و آمادگى داشته باشد؛ منتها با انضباط.
تصمیمگیرى و نوع استنتاج از یک حادثه
جوانى را فرض کنید که در خانوادهى مرفهى زندگى مىکند و هیچ مشکلى برایش نیست؛ براى خوابیدنش تخت دارد، براى مطالعهاش میز دارد، براى رفت و آمدش اتومبیل دارد، براى وقت گرمایش کولر و براى وقت سرمایش چه و چه دارد و وقت ناهار، برایش غذا را مىآورند. اگر این شرایط در این جوان، این تأثیر را بگذارد که او را تنبل، بیکاره و بىهمت کند و بدون اینکه بتواند تواناییهاى خودش را شناسایى کند، بار بیاورد، این زندگى راحت، براى او یک بلاست؛ چون اگر این وضعیت را در آیندهى زندگیش اصلاح نکند، دچار بدبختى خواهد شد و زندگى بدى خواهد داشت. پس تصمیمگیرى بعدى و نوع استنتاج از یک حادثه، مىتواند براى انسان، تعیین کننده باشد.
چشم ایران عزیز به تلاش جوانان
ایران عزیز براى رسیدن به هدفهاى بزرگى که بهبرکت انقلاب اسلامى در برابر او ترسیم شد، چشم به تلاش جوانان در عرصهى علم و معرفت دوخته است، و بدون آن، فروغ خودباورى و استقلال ملى که در طول دو دهه از انقلاب همواره راهگشاى ملت و دولت ما در گذرگاههاى دشوار بوده است، به ضعف خواهد گرائید.
«یک سینه حرف، موج زند در دهان ما»
مخاطب اصلى بیشترین حرفهاى ما هم شما – یعنى نسل جوان دانشجو – هستید. «ما» که مىگویم، نه من بهعنوان یک مسؤول در نظام جمهورى اسلامى؛ نه. من بهعنوان «على خامنهاى» بهعنوان یک طلبه و یک روحانى و بهعنوان کسى که به مسائل علمى و فکرى در زمینههاى اسلامى، در زمینههاى تاریخى، در زمینههاى سیاسى ذىعلاقه است. البته مسؤولیت هم خودش یک داستان دیگر و ماجراى دیگرى است. مخاطب اصلى من قشر جوان است و در میان قشر جوان، فرزانگان و نخبگان و اهل دانش و فرهنگ و علم و معرفت و کتاب و نوشتن و گفتن و فهمیدن و پیش رفتن. البته حجاب مسؤولیتهاى مملکتى جلو بسیارى از اینها را مىگیرد؛ یعنى خود ما هم نمىتوانیم این حجاب را بدریم و به آن نقطهى مرکزى سخن دل برسیم. بنابراین حرفهاى زیادى وجود دارد و به قول شاعر مشهدى ما: «یک سینه حرف، موج زند در دهان ما».
نیاز این لحظهى تاریخ را بشناسید
بنده همیشه این جمله را به دوستانم تکرار مىکردم؛ الان هم به شما مىگویم که هر انسانى باید تلاش کند، نیاز لحظه را بشناسد و آن را برآورده کند. اگر نیاز این لحظهى تاریخ را نشناختید و آن را برآورده نکردید و فردا فهمیدید، کار گذشته و دیر شده است؛ مثل یک خط تولید که همینطور حرکت مىکند و تکنسینها و کارگران و مهندسان و متخصصان در جاى خودشان قرار گرفتهاند. وقتى این ابزار جلو شما مىرسد، اگر کارى را که باید انجام دهید، انجام ندادید، دیگر از دست رفته است؛ ابزار بعدى یک چیز دیگر است. تاریخ و زمان و نیازهاى جامعه اینطورى است؛ و این آن چیزى است که جوان – بخصوص دانشجو – از عهدهى آن برمىآید؛ مىتواند آن را بداند و مىتواند عمل کند؛ چون انرژى دارد؛ فعال است؛ چشمش باز است؛ ذهنش باز است؛ آینده هم متعلق به اوست؛ براى خودش هم کار مىکند.آینده متعلق به شماست.
بعضیها حوصلهى حرکت ندارند
من غالبا به خیلى از مجموعههاى دانشجویى که پیشم مىآیند، گفتهام که عشق و علاقهى من به دانشجو، بخش عمدهاش ناشى از صفا و صداقت دانشجوست. این صداقت و صفا بایستى در یکایک دانشجویان حفظ شود؛ اما اگر فرض کنیم این هم عملى نیست که در یکایک دانشجویان این صفا و صداقت و صمیمیت و حالت خلوص و پاکى روحى و قلبى محفوظ بماند، لااقل در مجموعهى جنبش دانشجویى این باید محفوظ بماند. این حرکت دانشجویى و بیدارى دانشجویى، نه در گذشته و نه در امروز، هرگز فراگیر همهى دانشجویان نبوده است. بالاخره در محیط دانشگاه، همه یکطور نیستند؛ بعضیها حوصلهى حرکت ندارند؛ مىگویند بگذار کارمان را بکنیم، درسمان را بخوانیم؛ زودتر این ورقپاره را بگیریم و مثلا دنبال کارى برویم! این مشمول حرف من نیست. ممکن است اینها هم بسیار جوانان خوبى باشند – اصلا نمىخواهم رد کنم – ولى مىخواهم بگویم اینها مشمول این حرفى که مىزنم – این بیدارى، این خیزش، این جنبش، این حرکتى که عنوان دانشجویى دارد – نیستند. بعضیها هم در محیط دانشجویى هستند که بیش از آنکه دانشجویى کنند، جوانى مىکنند و به عنوان یک کار رایج، دنبال کارهاى جوانىاند؛ آن هم نه بهعنوان «الا اللمم».
راه معنویت و صفا، کوچهى بنبست نیست!
شما جوانان – پسران و دختران – در آغاز راهید؛ هم توان دارید، هم قدرت انتخاب دارید و مىتوانید این راه را طى کنید؛ و این راه در جمهورى اسلامى و در هر نظام اسلامى و الهى، پیش پاى انسانها باز است. راه معنویت و صفا، کوچهى بنبست نیست.
امروز کشور بهشدت نیازمند شماست
عزیزان من! امروز کشور به نشاط شما، به نیروى شما، به ابتکار شما، به ایمان شما و به صفاى شما بهشدت نیازمند است. امروز جوانها باید خردمندى خودشان را، معرفت و دانش خودشان را، ایمان خودشان را، همبستگى و یکپارچگى خودشان را هرچه ممکن است، تقویت کنند؛ درست همان مناطقى که دشمن مىخواهد تقویت نشود. دشمن مىخواهد دانش ما پیشرفت نکند؛ دانشگاههاى ما بهجاى درس خواندن، به کارهاى دیگر بپردازند؛ ایمان نسل جوان تقویت نشود و جوان مؤمن تبدیل شود به جوان هوسران. دشمن مىخواهد وحدت بین نیروهاى ما نباشد و برادران تبدیل شوند به دشمنان. دشمن مىخواهد ما صفا و نورانیت و معنویت نداشته باشیم و جوان ما به یک عنصر مادى و بىعاطفه تبدیل شود؛ این چیزى است که دشمن مىخواهد. امروز همه وظیفه دارند در مقابل این حرکت کنند.
این ملت و این نظام براى آیندهى خود نیاز به این جوانان دارد
دانشجویان و دانشآموزان که جوانان فعال در عرصهى علم و دانش و معرفت و آگاهىاند و خود را براى آیندهى ادارهى کشور در لایههاى مختلف آماده مىکنند، در واقع امیدهاى آیندهى ملت و جامعهاند. یعنى این کشور و این ملت و این نظام براى آیندهى خود نیاز به این جوانان دارد. پس یکى از عناصر اصلى براى عزت هر کشور و تأمین آیندهى هر کشور، جوانانى هستند که امروز مشغول تحصیلند. هرچه تحصیل اینها، کارکرد اینها، پرورش فکرى و اخلاقى و دینى اینها بهتر و بیشتر باشد، آیندهى کشور از همه نظر بیشتر تأمین است؛ علاوه بر اینکه در هر برههاى از زمان هم، دانشجویان و دانشآموزان مىتوانند به تناسب آن برهه و نیازى که کشور در آن برهه و مقطع زمانى دارد، نقش ایفا کنند.
من به عنوان پدر پیر شما، دلم سرشار از محبت شما جوانان است
جوان، یک نهال بالنده و مرکز اغلب نیکیها و درخشندگیها و نورانیتهاست. این صفا و محبتى که در شما جوانان عزیز مشاهده مىشود، خاستگاهش همین دل پاک و نورانى جوانى است. من البته به شما عرض کنم: عزیزان من! این محبت، دو طرفه است. من هم به عنوان پدر پیر شما، دلم سرشار از محبت شما جوانان است.
سقوط ملتها همیشه یک امر ناگهانى نیست؛ یک امر تدریجى است
در هر جامعهاى مسألهى جوانان یک مسألهى بسیار مهم است. یکى از گرفتاریهاى بزرگ کشورهاى غربى – که گاهى مىگویند، گاهى هم کتمان مىکنند – مسألهى جوانان آنهاست. شما خیال نکنید که مسألهى جوان – چه دختر و چه پسر – در جوامع غربى حل شده است؛ نه. در بین هزار نفر جوان در آنجا، شاید نتوان یک نفر را پیدا کرد که این همه صفا و نورانیت و پاکى و طهارت در او مشاهده شود. خاصیت نظامهاى مبتنى بر مادیت و متکى به ارزش و اهمیت سرمایه و پول و آزادى شهوات، جز آنچه که امروز دارند آن را تجربه مىکنند، چیز دیگرى نیست. سقوط ملتها همیشه یک امر ناگهانى نیست؛ یک امر تدریجى است. این امر تدریجى را چشمهاى تیزبین متفکران غربى در امریکا و اروپا مشاهده مىکنند. در آن جوامع، جوان بهطور معمول مایل به بىبندوبارى، نابرخوردار از حیا و مایل به ارتکاب جنایت و تجاوز و تعدى تربیت مىشود و در فساد اخلاقى غرق است. چنین نسل جوانى براى هر جامعهاى، در هر حدى از علم و معرفت و ثروت هم که باشد، مثل موریانهاى پایههاى آن جامعه و نظام را مىجود و از بین مىبرد. نقطهى مقابل آن را شما امروز در کشور خودمان مشاهده مىکنید؛ شوق جوانى، نورانیت جوانى، صفاى جوانى، دیندارى و ایمان در جوانان؛ پدیدهاى که از اول انقلاب تا امروز بهطور مستمر مثل یک رودخانهى زلال و پرخروش در جریان بوده است. جوانان و نوجوانان کشور ما، در دوران جنگ و پس از جنگ توانستند پاکى خودشان را حفظ کنند. بعضى از آمارهایى که عکس این را ادعا مىکند، آمارهاى واقعى نیست. نه اینکه من از وجود جریانها و حرکات بدآموز در میان جوانان بىاطلاع باشم – نه، من مىدانم چه مىگذرد – اما در زیر این کفها و این گل و لایها، من جریان عظیم و خروشان نجابت و دیانت و اصالت و نورانیت را هم مشاهده مىکنم.
جوان، در آغاز زندگى است
من اکنون خطابم به شما جوانان عزیز است: شما ذخیرهى ارزشمندى از زندگى را در دست و در پیش رو دارید. جوان، در آغاز زندگى است. فرض کنید کشاورزى تازه محصول را به دست آورده و انبارش پر از محصول است؛ با این محصول فراوان و وافر و سالم چگونه عمل خواهد کرد؟ دوگونه ممکن است عمل کند: یکطور، کشاورز خردمند و هوشمند و عاقبتاندیشى است که سعى مىکند این محصول را سالم نگه دارد؛ در آن تفریط نکند؛ اجازهى فاسد شدن به آن را ندهد؛ آن را بهقدر لازم براى روز نیاز خود حفظ کند؛ بهقدر لازم از آن مصرف کند و آنچه را که براى بذر مفید است، انتخاب کند تا سالهاى آینده از بذر آن استفاده نماید. یک نفر دیگر هم ممکن است پیدا شود که قدر این انبار پر را نداند و خیال کند که همیشه پر خواهد ماند؛ نه براى حفظ و نگهدارى آن، نه براى مصرف برنامهریزىشدهى آن و نه براى فکر روزهاى نیاز و احتیاج خود، هیچگونه تلاش و مجاهدتى انجام ندهد. این ناخردمندانه است. البته کسانى هم که ذخیرهى انبارشان به آخر رسیده است – یعنى پیرمردان و پیرزنان؛ انسانهایى که در سنین بالا هستند – حس نمىکنند که این انبار در حال تمام شدن است. این گرفتارى بزرگ بشر است عزیزان! آنها هم عاقلانه نمىاندیشند؛ آنها هم اگر خردمندانه بیندیشند، رفتارها تصحیح، خطاها جبران و راه درست انتخاب خواهد شد؛ اما افسوس! آنها هم گاهى درست فکر نمىکنند. ما در آموزش تاریخ و در تجربهى زمان خودمان یافتهایم که جوانان بیشتر مىتوانند، بیشتر مىخواهند و بیشتر عمل مىکنند. در دوران حکومت صالحان، وضع اینگونه است. جوان در موارد بسیارى، علاوه بر اینکه تواناییش بیشتر است، همت و ارادهاش هم از کسانى که عمرى را گذراندهاند، بهتر و بیشتر است.
زیباترین آمیزه
براى یک مجموعهى جوان، انسان نمىتواند هیچ آمیزهاى را زیباتر از آمیزهى علم و معرفت و تحقیق و روشنفکرى و دین و احساسات معنوى و شور دینى و انقلابى فرض کند.
انقلابىِ مثبت باشید!
عزیزان من! جوانان! انقلابى مثبت باشید. دانشگاه باید انقلابیون مثبت پرورش دهد؛ این ملت و این تاریخ به شما نیاز دارد؛ باید خودتان را آماده کنید. اگر شما در میدان باشید، آیندهى بسیار درخشانى در انتظار این کشور است. ما امروز از لحاظ بعضى از امتیازات در دنیا بىنظیریم؛ از لحاظ بعضى از امتیازات هم کمنظیریم. ما از لحاظ موقعیت سوقالجیشى، از لحاظ ارتباط و اتصال این دو بخش عالم و از لحاظ وقوع در منطقهاى که از لحاظ اقلیمى داراى شرایط بسیار متنوعى است و براى انواع و اقسام کار آماده است، جزو کشورهاى کمنظیریم. از لحاظ بعضى از منابع در دنیا بىنظیریم؛ حداقل از لحاظ اجتماع این همه منابع گوناگون زیر زمینى در دنیا بىنظیریم؛ نفت و گاز و امثال این منابع از یک طرف، منبع نیروى انسانى از طرف دیگر. ما این همه جوان داریم، آن هم نه جوان گیج بىاستعداد. جوان ایرانى، جوان بااستعداد و هوشیار و آگاه است.
بسیارى از این کجرویها ناشى از کمبود آگاهى است
من کلا به جوانها و بخصوص به دانشجویان و طلاب توصیه مىکنم که آگاهیهاى خودشان را افزایش دهند. بسیارى از این کجرویهایى که شما ملاحظه مىکنید، ناشى از کمبود آگاهى است. نسل امروز – بهویژه نسل جوان ما – باید از تاریخ کشورش اطلاع داشته باشد؛ بخصوص از زمان مشروطیت به این طرف را بداند. شما در هر رشتهاى که تحصیل مىکنید، چون جزو نخبگان جامعه هستید – بعد از این هم انشاءالله جزو نخبگان برتر خواهید بود – باید بدانید که کشور شما در چه موقعیتى قرار داشته و دارد. شما باید بخصوص تاریخ رژیم گذشته را بدانید.
من گمانم این است هر کسى، هر جوانى و هر دانشجویى که بداند این انقلاب و این نظام، کشور را از دست چه گرگهاى خونآشامى گرفته و چه زحماتى را در این بیستودو سال تحمل کرده تا به اینجا رسیده و چه دشمنیهایى با آن شده و الان هم در کمین آن است، کاملا مىفهمد که در این نظام چه باید بکند. یعنى وظیفهى خودش را حس مىکند و تشخیص مىدهد. جوان ایرانى، هم روشنبین و باهوش است، هم سیاسى است. لذا جاى ابهام باقى نمىماند. بنابراین، علاجى که من پیشنهاد مىکنم، کتابخوانى، افزایش مطالعه و کشاندن اجتماعات دانشجویى به بحثهاى صحیح و حقیقى – نه بحثهاى انحرافى – است. البته بحث خودسازى و درونسازى و نورانى کردن دل و امثال اینها هم بحثهاى مفصلى است که در جاى خود باید مورد تأکید قرار گیرد.
اثر انگشت دشمن!
دل بىآلایش جوان، هنگامى که با نور ایمان و فروغ اندیشهى عالمانه روشن شود گنجینهئى الهى است که فرآوردههاى آن، امروز و فرداى کشور را بهرهمند میسازد. در مرحلهى کنونى، آنچه میباید پس از تحصیل علم، در صدر فعالیتهاى دانشجوئى قرار گیرد، ارتقاء فکرى دانشجویان در زمینهى فرهنگ و سیاست است.
شما جوانان عزیز مىتوانید اثر انگشت دشمن را در بسیارى از مسائلى که امروزه در فضاى سیاسى و فرهنگى مطرح است، مشاهده کنید و نشانههاى هدفمندى این مسائل و جریانات را بسوى تغییر باورهاى اسلامى و انقلابى ببینید. این واقعیت باید سمت و سوى فعالیتهاى جامعهى اسلامى دانشجویان و دیگر تشکلهاى اسلامى دانشجوئى را ترسیم کند.
سرآغاز فهرست بلند مسائل کشور مسألهى عدالت
جوانان و دانشجویان عزیز! امروز سرآغاز فهرست بلند مسائل کشور مسألهى عدالت است. دانشجوى جوان اگر چه خود برخاسته از قشرهاى مستضعف جامعه هم نباشد، به عدالت اجتماعى و پر کردن شکافهاى طبقاتى به چشم یک آرزوى بزرگ و بىبدیل مىنگرد.
اینها و امثال آن نقطههاى استفهام برانگیزىست که هر جوان معتقد به عدل اسلامى ذهن و دل خود را به آن متوجه مىیابد و از کسانى که مظنون به چنین تخلفاتى شناخته مىشوند پاسخ مىطلبد. و همچنین در کنار آن از دولت و مجلس و دستگاه قضائى عملکرد قاطعانه براى ریشهکن کردن این فسادها را مطالبه مىکند. امروز این مهمترین و مطرحترین مسألهى کشور ماست و نسل جوان دانشجوى متعهد و مؤمن نمىتواند نسبت به آن بىتفاوت بماند.
قدر جوانى را بدانید
عزیزان من؛ جوانان! قدر جوانى را بدانید و این دلهاى پاک، این نورانیت و این صفا را که بههرحال در شما وجود دارد، حفظ کنید. حتى گاهى اگر خطایى هم از جوانى سر مىزند، مادامى که گناه متراکم نشده باشد، آن نورانیت محفوظ است. البته هر یک گناه، بخشى از آن نورانیت را کم مىکند، که علاجش توبه است. برگشتن و توبهى ما، انشاءالله محبت الهى را متوجه ما خواهد کرد.
بدون پیشرفت علم نمىشود کشور را پیش برد
بههرحال عزیزان من! عاملى که مىتواند کشور شما را در مقابل هر افزونطلبى، هر انحصارطلبى، هر تجاوز، هر ماجراجویى و هر بحرانسازى حفظ کند، استحکام ساخت داخلى نظام است. همینطور است ارتباط بین آحاد و قشرهاى مردم با مسؤولان نظام، امید جوانان به آینده و گرفته شدن رخنههایى که بتدریج موجب تضعیف نظام مىشود. همانطور که عرض کردم، این کارها با تلاش زیاد انجام مىگیرد و شما باید در محیط دانشگاه، مسألهى علم و تحقیق را جدى بگیرید. اینکه دانشجوى عزیزى در صحبت خود به بودجهى تحقیقات اشاره کردند و گفتند کم است و آن را به عنوان مطالبه و درخواست دانشجویان مطرح نمودند، مرا خوشحال مىکند. در جلسهى اساتید هم که بودیم، اتفاقا همین را مطرح مىکردند. این خیلى خوب است که جوان، دنبال تحقیق، کار علمى و پیشرفت علم باشد. بدون پیشرفت علم نمىشود کشور را پیش برد. امروز حتى دشمنان بشریت از علم استفاده مىکنند. ما براى آرمانهاى والا، ارزشهاى حقیقى، فضایل انسانى و گسترش آنها ناگزیریم از علم و شرافت ذاتى علم استفاده کنیم. وحدت و ارتباط باید حفظ شود
امروز نوبت نسل جدید است
عزیزان من! هرچه مىتوانید، خودتان را با علم و عمل بسازید. دوران جوانى شما مثل دوران جوانى نسل قبل از شما، دوران تعیینکنندهى سرنوشت تاریخى این ملت است. نسل قبل از شما اگر تنبلى مىکرد، اگر در خانه مىنشست و اگر لاابالیگرى را پیشهى خود مىساخت، ملت ما غرق در فساد وابستگى و ذلت فرودستى نسبت به امریکا باقى مىماند. آن نسل ایستاد، انقلاب را پیروز کرد، جنگ را پیروز کرد و از هویت ملى و شخصیت ملى دفاع جانانهاى نمود. امروز هم نوبت نسل جدید است. دشمن از جوانان ما مىترسد و مىداند که اگر نسل جوان گستردهى با ایمان ما با همین ایمان در صحنه بایستد، هیچ سلاحى، هیچ بمبى و هیچ موشکى نمىتواند این ملت را به زانو درآورد. هر گامى که شما براى ارتقاى علمى و عملى و اخلاقى خودتان بردارید، مثل گلولهاى است که به سمت دشمن شلیک مىکنید. این جنگ و این رزم، جهاد بزرگى است.
یک موجود مقدس و محبوب!
جوانى که شعارش ارزشهاى دینى است، براى من مثل یک موجود مقدس و محبوب است. البته من همهى جوانان را دوست دارم؛ اما جوانانى که ارزشهاى دینى براى آنها مهم است، در چشم من خیلى عزیزند. عدهاى با تظاهر کردن به پایبندى به ارزشهاى دینى، بىنظمى ایجاد مىکنند که من با این کار موافق نیستم. یکى از چیزهایى که من از دانشگاههاى زنجان خوشم آمد، این است که گفتند در این دانشگاهها تشکلهاى گوناگون دانشجویى با هم با بىادبى و هتاکى و بدگویى و دست به یقه شدن رفتار نمىکنند. این رویهى خیلى خوبى است و توصیه مىکنم همینطور باشید.
جدی باشید
ما از جوانان عزیزمان – چه دختران و چه پسران – توقع داریم که در مورد مسائل اساسى کشور، جدى باشند و جدى برخورد کنند. پیشنهاد مىکنم روى این مسألهى «جدى بودن» فکر کنید، بعد خواهید دید خیلى از کارهایى که در گوشه و کنار انجام مىگیرد، ناشى از جدى نبودن است.
آرمانگرایى را رها نکنید
اگر شما جوانان نگاه به قلههاى آرمانى را کنار بگذارید، برآیند غلطى بهوجود خواهد آمد. برآیند آرمانگرایى شما و چالش مسؤولان با مصلحتها، برآیند معتدل و مطلوبى خواهد شد؛ اما اگر شما هم دنبال مصلحتگرایى رفتید و گرایش مصلحتاندیشانه – یعنى صددرصد با واقعیتها کنار آمدن – وارد محیط فکرى و روحى دانشجو و جوان شد، آنوقت همه چیز بههم مىریزد و بعضى آرمانها از ریشه قطع و گم خواهد شد. دانشجویان نباید آرمانگرایى را رها کنند. توقع من از شما عزیزان این است که پایههاى معرفتى خودتان را در همهى زمینهها عمیق و مستحکم کنید.
کار دست شماست!
من امروز نشانههاى این پیشاهنگان امید و بشارت کشور را مىبینم. همیشه به خود و به مخاطبانم گفتهام افق روشن است و امروز تأکید مىکنم که افق، بسیار روشن و درخشان است و کار دست شماست؛ دست شما جوانان.
جوان مسلمان اعتماد به نفس داشته باشد
اینکه جوان ایرانى و جوان مسلمان اعتماد به نفس داشته باشد که دربارهى مسائل کلى کشور، مسائل آموزش عالى، مسائل آموزش و پرورش و مسائل دانشگاه خود یا دانشگاههاى دیگر، قرص و محکم و بااطمینان نظر خودش را بیان کند، خیلى حائز اهمیت است. ما باید این روحیه را در کنار تقویت روحیهى علمجویى و نخبگى علمى تقویت کنیم.
جوانهاى ما بیدار و آگاهند
خوشبختانه من مىبینم جوانهاى ما بیدار و آگاهند. حضور انجمنهاى اسلامى در این خصوص یک نشانه است. حضور جوانها – چه دانشآموز، چه دانشجو، چه طلاب علوم دینى – در عرصههاى مختلف اجتماعى، فکر کردن آنها و زمینهچینىهاى فکرى آنها براى آینده – که من نشانههاى آن را مشاهده مىکنم – همه دلیل بر این است که جوانهاى امروز ما خوب کار مىکنند؛ منتها باید بیدار باشند. با وضع کنونى ما، رسیدن به آن قله، مستلزم طى کردن یک فاصله است؛ این فاصله را باید طى کرد. با نشستن، تن آسانى، راحتطلبى و سرگرم شدن و مشغول شدن به هوسها و بازیچههایى که دشمن سر راه ما و جوانهاى ما قرار مىدهد، این راه طى نخواهد شد. این نسل باید کار گذشتگان را به اکمال برساند و تمام کند. باید خوب درس بخوانید و بهطور دقیق انضباط و نظم اجتماعى را رعایت کنید. محیط هرج و مرج و محیطى که در آن امید وجود نداشته باشد، ضد پیشرفت است. شما ببینید امروز دشمنان ما که از برخورد چهرهبهچهره با این ملت مأیوساند و از طرق گوناگون مىخواهند روى این ملت اثر بگذارند، از همین وسایل استفاده مىکنند؛ یعنى سعى مىکنند افق را تیره و تار نشان دهند؛ جوان را ناامید کنند؛ جوان را به بازیچهها و سرگرمىهاى گوناگون مشغول کنند؛ جوان را از تحصیل علم باز بدارند و او را تحریک به هرج و مرج کنند؛ لذا باید بیدار بود. با وجدان کارى، با همبستگى، با تلاش امیدوارانه و گرم و گیرا، با کار مدبرانه و برنامهریزى شده، و درعینحال با توکل به خدا و استمداد از پروردگار، باید این فاصله را طى کرد. جوان باید همهى اینها را با هم مدنظر داشته باشد.
آرمانهایى یک جوان ایرانى!
جوان چه مىخواهد؟ جوان ما مایل است در کشورى که خانهى اوست، فقر و عقبافتادگى و بدبختى نباشد؛ امنیت و عزت و افتخار وجود داشته باشد؛ صفا و محبت و روشنبینى بر فضاى زندگى حاکم باشد؛ میدان کار و تلاش و پیشرفت در برابر او باز باشد؛ احساس پوچى نکند؛ هدف روحى و معنوى و والایى که در دل هر انسانى هست، بتواند آن را اشباع کند. این یک ترسیم کلى از آرمانهایى است که قاعدتا یک جوان ایرانى دارد.
…آرمانگرایى جوان ایرانى ما عبارت است از ترسیم آیندهیى با این خصوصیات. ما نظام و کشورى مىخواهیم که پیشرفته باشد و مردم آن دانشمند و بیدار و زنده باشند؛ غفلتزده و خوابآلوده نباشند؛ کشور برخوردار از عدالت باشد؛ مبراى از فساد باشد؛ طبقهى اشراف بر آن حاکمیت نداشته باشد – چه اشراف سنتى، چه طبقهى جدیدى که ممکن است اسمشان اشراف نباشد، اما در واقع اشراف باشند و به قول آقایان از رانتهاى گوناگون اقتصادى استفاده کنند – برخوردار از قدرت و استحکام سیاسى باشد؛ و همهى اینها الهام گرفتهى از معارف دین و اسلام عزیز باشد. اسلام این ظرفیت را دارد که اینها را به ما تعلیم دهد.
سازوکار را باید جوان هوشمند فرزانهى دانشجو پیدا کند
براى رسیدن به هر آرزوى بزرگ و هر هدف والایى، سازوکارى وجود دارد؛ این سازوکار را باید جوان هوشمند فرزانهى دانشجو پیدا کند. بحث جنبش نرمافزارى از همین قبیل است؛ بحث آزاداندیشى از همین قبیل است؛ بحثهاى گوناگونى که در زمینههاى مختلف اجتماعى مىشود، از همین قبیل است.
ملاکهایى وجود دارد؛ باید کسانى باشند که این ملاکها را ببینند و بسنجند؛ قانون اساسى این را پیشبینى کرده. شما معیارها را مىدانید. خوشبختانه کشور ما کشور جوانى است؛ لذا چهرهى جوان کشور اقتضاء مىکند که یک نشاط خوب و قوى و جوانانه در کل دستگاه اجرایى وجود داشته باشد. نگاه کنید ببینید واقعا چه کسى طرفدار انقلاب و طرفدار دین و طرفدار عدالت و طرفدار عدم تبعیض بین فقیر و غنى است؛ چه کسى کفایت و دنبالگیرى و نشاط لازم را دارد؛ چنین کسى را پیدا کنید.
صرف ایمان کار را پیش نمىبرد
البته عزیزان من! پسرهاى جوان! دخترهاى جوان! بدانید ایمان همراه با عمل صالح مهمترین پشتوانه براى پیشرفت در این میدان است. ایمان پاک، روشن، شفاف، مستدل و منطقى – که مواد آن خوشبختانه در معارف اسلامى فراوان است – همراه با عمل مىتواند به شما کمک کند. صرف ایمان کار را پیش نمىبرد. ایمانى که به دنبال خودش عمل داشته باشد، پایبندى داشته باشد، تقید داشته باشد، لاابالیگرى و ولنگارى از آن دور باشد، مىتواند هم به دنیاى شما کمک کند، هم به آیندهى کشورتان کمک کند. به این بپردازید؛ کمااینکه من در اظهارات شماها هم دیدم.
امید بخشترین نیرو!
جوانان عزیز! دست یافتن به آرزوهای بزرگ ملی، نیازمند فکر روشن و عزم راسخ و شجاعت و اخلاص است، و جوان مومن که مبانی جمهوری اسلامی و راه امام بزرگوار را عمیقا پذیرفته است، امید بخشترین نیرویی است که میتواند ملت ایران را در رسیدن به آرزوهای بزرگش یاری برساند.
اراده و نشاط و نیروی جوان
جوانان عزیز دانشجو! در مسابقهی میان ملتها به سوی آرمانهای والا و نیز در مجاهدت برای رهائی از موانع طبیعی و هر آنچه به دست بدخواهان بر سر راه آزادی و استقلال و شرف ملی نهاده میشود، اراده و نشاط و نیروی جوان، عنصری تعیین کننده است. در این میدانهای خطیر، حضور خود را برجسته و نهادینه کنید. دل امیدوار به کمک خداوند و تن و جان فرمانبردار از راهنمایی و دستور قرآن و شریعت، برترین عامل موفقیت های شما در این صراط مستقیم است، انشاءالله.
دیدگاه شما