به گزارش نافع، اگر انسان بخواهد تفحص کند و آن اعمال و وظایف عمومی را، از گوشه و کنار، از کتب ادعیه و کتب اخلاقی و عرفانی و جملات بزرگان جمع آوری کند، نتیجه اش می شود همین مقاله ای که استاد محمد صالح کمیلی، از شاگردان عارف بالله مرحوم حداد، آن را تنظیم نموده است، و سالکان را از حیرت و زحمت جستجو رهانیده است؛ جزاه الله خیرا. امید آنکه این دستورات را یادداشت نموده و همواره در زندگی خویش بر آنها مراقبت داشته باشیم.
توصيه هاي عمومي اهل سلوك
در طي چند سال جلسات هفتگي كه داشتيم جزوه ي كوچكي را به مبتدئين در راه سلوك داديم كه درآن آداب عملي سالك را كه بايد آن را در مدت سير و سلوك انجام دهد ذكر كرده ايم. سالك نبايد چيزي از آنها را ترك نمايد، مگر اينكه ضرورتي پيش بيايد. اين جزوه بيش از پنجاه مورد دارد كه ما چهل مورد آن را بعنوان اينكه فايده اي به همه برسد مي آوريم:
1. شروع به توبه ي عمل به نحوي كه در اعمال يكشنبه ي اول ذي القعده درمفاتيح الجنان ذكر شده. سالك بايد آن را هر سال تكرار كند و هر چند گاهي در اوايل سلوك آن را بجا بياورد.
2. هميشه با وضو و طهارت بودن.
3. اينكه سالك نفس خود را هر روز به چهار كار متعهد كند:
اول: مشارطه؛ هنگام مشارطه هر روز صبح موقع بيدار شدن از خواب است. و آن اينگونه است كه برنامه ي عملي خود يعني آنچه قرار است از صبح تا شب انجام بدهد و يا ترك كند به خود عرضه دارد بعد از آنكه آن را در جدولي بنويسد و يا اينكه به ذهن بسپارد و با نفس خود شرط ببندد كه به كامل ترين نحوي آن را بجا بياورد
دوم: مراقبه؛ مراقبه در پله ي دوم بعد از مشارطه است. يعني سالك درطول ساعات روز از چيزهايي كه هنگام صبح عرضه و شرط كرده مراقبت كند. چرا كه مشارطه بدون مراقبه ي هميشگي فايده اي ندارد.
سوم: محاسبه؛ محاسبه قبل از خواب است. اين كار براي آن است كه ببيند آيا به آنچه بر خود واجب كرده بود عمل كرده يا نه. به اين ترتيب اگر جدول عملش كامل بود بايد خدا را شكر كند كه چنين توفيقي داشته و اگر ناقص بود نوبت به مؤاخذه و كيفر نفس مي رسد كه اين كار كار چهارمي به شمار مي آيد پس بايد با قضاي كارهايي كه انجام نداده نقصان خود را جبران كند؛ البته اگر تدارك آن به وسيله ي قضا كردن باشد؛ مانند قضا شدن نماز واجب يا مستحبي، و يا ممكن است راه تدارك طلب حلاليت باشد. چنانچه موضوع حق الناس باشد؛ مثل غيبت كردن و مانند آن و گاهي تدارك كردن گذشته ها كار بيشتري مي طلبد. مثلا آن كه نفس خود را با روزه يا انفاق يا توبه ي مجدد و گريه و استغفار آزار بدهد و بدين ترتيب خودش را با دست خودش به چيزهايي كه با درجه ي ارتكاب جرمش تناسب دارد تنبيه و ادب كند. سالك بايد بداند كه اگر براي مدتي پي در پي به اين دستور العمل پاي بند شود، به زودي خواهد ديد كه چگونه ترك گناهان و انجام واجبات براي او آسان مي گردد و اين دستور حتي نسبت به غير مبتدي ها هم صادق است. هر چند در كميت و كيفيت آن تفاوتي وجود دارد.
4. كم گويي، كم خوري و كم خوابي. اينها در نورانيت قلب تآثير دارد.
5. ذكر هميشگي سالك بايد يكي از موارد زير باشد:«لا اله الا الله» يا «الحمد لله» «يا حي يا قيوم»، «لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين» و «استغفرالله ربي و اتوب اليه» سالك بايد به تناسب حال خود يكي از اين اذكار را آزمايش كرده انتخاب كند. و اما ذكر خاص؛ پس بايد آن را استاد به او بدهد
6. نفسش را تمرین بدهد بر صمت و سکوت، تا اینکه به ملکه سکوت برسد.
7. سالك بايد هنگام خواب رختخواب خود را مثل مرده درقبر يا حالت خوابيدن محتضر، رو به قبله بيندازد، همچنين در نشستن و مطالعه و بقيه ي كارهايش نيز بايد اين رو به قبله نشستنـ به شرط اين كه سالك به آن عادت كند، حالت تشهد است در نماز، چرا كه ادب ويژه اي در اين حالت ملموس است.
8. خواب او بايد يك چهارم مجموع ساعت هاي شبانه روز باشد، يعني فقط شش ساعت. كسي كه خيلي خسته است مي تواند يك ساعت بيشتر بخوابد.
9. غذا نخورد مگر اينكه احساس گرسنگي شديد كند و دست از غذا بكشد در حالي كه هنوز اشتها دارد. به عبارت ديگر معده ي خود را از غذا سنگين نكند و از خوردن تنقلات مثل تخمه و مانند آن خودداري كند و چيزي ما بين وعده هاي غذايي نخورد.
10. سالك بايد به رسول اكرم (ص) و ائمه طاهرين (ع) توسل داشته باشد و ايشان را در قلب خود حاضر بداند، خصوصا امام عصر(ع) را، چرا كه او همان وجه خداست كه اوليا به آن رو ميكنند. مداومت بر ياد ايشان موجب پديد آمدن ملكه ي حضور مي شود.
11. در خوف و رجا ميانه رو باشد.
12. زماني كه در زندگي مشكلاتي به او روي آورد، چه از نوع قضا و قدر باشد و دست خودش نباشد و چه از نوع ديگر، دهان به «چرا و چگونه» نگشايد. نه به زبان اين حرف را بزند و نه با دل. چرا كه در غير اينصورت اجر و منزلتش ار دست خواهد رفت. با تمرين اين حالت از مرتبه ي رضا و تسليم بهره مند خواهد شد.
13. سعي كند از موارد شبهه انگيز در خوراك، نوشيدني، لباس، خانه و ... دوري نمايد و به آنچه كه شكي در آن ندارد اكتفا نمايد. « رها كن آنچه را شك داري به آنچه در آن شك نداري و يقين داري.» اين مضمون در حديث آمده؛ البته در موارد ضروري و يا جايي كه احتمال گرفتاري به مرض وسواس است. در جايي كه شبهه را از غير شبهه با نور باطن مي توان تشخيص داد و يا جايي كه دليل متقني براي شبهه ناك بودن وجود ندارد و مي توان محل صحيحي پيدا كرد تسامح و اغماض جايز است.
14.به تدريج دوستانش را كم كند و از رفت و آمد با اهل غفلت و دنيا پرهيز كند و آنان را با انتخاب برادران ديني و الهي جايگزين كند و به اندازه ي محبت و شناختي كه با آنها دارد ايشان را زيارت كند و با ايشان رفاقت داشته باشد، آن هم به اين شرط كه به درد هم بخورند و همديگر را در راه خدا كمك بدهند.
15. كار خير را بخاطر مرسوم و متعارف بودنش، يا بر اساس تقليد و يا عادتي از عادات عرفي انجام ندهد، طوري كه خود را براي انجام دادن آن كار بخاطر رسومات اجتماعي و يا سنت هاي ساختگي خانوادگي و قومي و خويشان مجبور ببيند. و در صورت لزوم اين قبيل كارها را به مقدار اضطرار و با نيت اخلاص براي خدا انجام دهد. سيد بحرالعلوم رحمه الله در رساله اش آورده ترك عادات و رسوم، يكي از منازل سلوك است.
16. سالك بايد از اهل غفلت دوري كند. اهل غفلت ممكن است شامل خويشاوندان و زن و بچه نيز باشد. لذا بايد در اداي حقوق ايشان به مقدار لازم از معاشرت اكتفا كرد.
17. با غفلت و نيات بد به وسيله ي تذكر هميشگي و به وسيله ي ايجاد قلبي كه از رذائل با كسب فضايل پاك و سليم شده، بجنگد. و اما بدست آوردن اخلاق حميده و دوري از اخلاق ناپسند نيز نقش مهم در تزكيه و تهذيب نفس دارد كه قبل از وارد شدن به ميدان عرفان و سلوك باطني مي باشد.
18. بر حسن اخلاق و معاشرت خود با پدر و مادر، خانواده، همسايه ها و كسي كه با او به سببي برخورد دارد محافظت نمايد. (منظورش خوش برخوردي با مردم است. )
19. در سختي هاي راه به خدا و استادش اعتراض نكند. 20. در حضور و غياب استاد احترام او را كاملا نگه دارد و ارتباط روحي خود را با او حفظ كند و در غياب او وي را دعا نمايد، هر چند كه غيبت او به طول بينجامد و در سرزمين ديگري باشد.
21. خدمت به استاد، رفقا و فقرا تمام كارها را آسان مي كند.
22. مدارا كردن با نفس خود در جميع مراحل سير و سلوك و شناخت اينكه سير مراحل تدريجي است و يكدفعه انجام نخواهد شد، درك اين مطلب امري ضروري است و سالك نبايد از آن غافل شود.
23. با ذريه ي رسول خدا (ص) با بزرگي و كرامت برخورد كند و در حد توان خود در برآوردن حاجات ايشان بكوشد.
24. قبل از خواب آيه الكرسي و برخي از سوره هاي قرآن را بخواند، خصوصا مسبحات شش گانه را، يعني سوره هاي حديد، حشر، جمعه، اعلي، تغابن و صف.
25. وقتي را براي تفكر در نشانه هاي آفاقي و انفسي عالم هستي اختصاص دهد.
26.سجده ي يونسيه را كه طولاني هم هست بجا بياوريد، به اين ترتيب كه ذكر «لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين» را اقلا چهار صد مرتبه در سجده بگويد، گر چه بيشتر از اين هم مي توان گفت. سالك بايد در بيرون آمدنش از ظلمات نفس به خدا ملتجي شود و به اين نيت سجده مذكور را انجام دهد و در آغاز عمل كردن به اين سجده بايد يك سال به آن مداومت بورزد.
27.در شب جمعه و عصر جمعه سوره ي قدر را صد مرتبه بخواند.
28.دست راست خود را بعد از نماز صبح روي سينه خود بگذارد و هفتاد بار بگويد «يا فتاح» و با آن فتوحات قلبي را براي خود نيت كند.
29.انگشتر عقيق و فيروزه در دست راست كند.
30.بعضي اعمال مستحبي، مانند صدقه و نماز نافله مخصوصا نماز شب را انجام دهد. زيرا محال است كه سالك بدون تهجد و نماز شب و بيدار بودن در آخر شب و مناجات و تلاوت قرآن و تفكر عرفاني مفيد و چيزهايي از اين قبيل كه انجامش آسان باشد، به جايي از مقامات عرفان برسد.
31.قرائت سوره ي «يس» در هر صبح و قرائت سوره ي واقعه در هر شب، بهترين وقت تلاوت واقعه ركعت اول نافله ي عشا مي باشد.
32.مداومت بر خواندن زيارات و ادعيه ذيل: «زيارت جامعه ي كبيره» در شب يا روز جمعه. «زيارت عاشورا» در هر روز چنانچه امكان دارد. «زيارت آل ياسين» ويژه ي امام مهدي(ع)، هر صبح جمعه به همراه دعاي ندبه. «دعاي سمات» قبل از غروب روز جمعه. «دعاي عهد» ويژه ي امام حجت ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ ودعاي «صباح» ويژه ي امام علي(ع) در هر صبح گاه. مناجات «خمس عشر» و مناجات امام علي(ع) و دعاي «حزين» كه بعد از نماز شب خوانده مي شود و دعاي «مكارم اخلاق» و برخي از ادعيه ي صحيفه ي سجاديه كه با حال و وقت سالك مناسبت دارد. و دعاي «اللهم عرفني نفسك» بعد از نمازها و دعاي «يا من تحل به عقدالمكاره» و دعاي « اعددت لكل هول لا اله الا الله». نيز بايد سالك قبل از شروع دعا و زيارت و يا هم زمان با خواندن آنها خاشعانه و خاضعانه و با حضور قلب و توجه معنوي، سعي در توجه و تفكر و مطالعه ي همراه با مدارا و طمأنينه داشته باشد و در به دست آوردن اين معني در محل و منزل و هوا و مكان مناسب و در آماده كردن اسباب و ملزومات آن كوشش نمايد. والله هو الموفق المعين.
33.روزه مستحبي بگيرد. چنانچه در ايام البيض هر ماه و ايام خاص در طي سال وارد شده است. البته هر وقت كه برايش امكان داشته باشد و با سلامتي مزاجش نيز سازگاري داشته باشد.
34.به زيارت اهل قبور و امامزاده ها و مراقد علما و بزرگان برود ولو هفته اي يك بار در شب هاي جمعه (عصر پنجشنبه) بین قبور بنشيند و در مرگ تفكر كند و از آن عبرت بگيرد.
35. به زيارت مؤمنين و علماي رباني و پيران كهنسالي برود كه در مجالست با ايشان و نگاه كردن به چهره ي ايشان به ياد خدا و آخرت مي افتد و تحت تأثير موعظه ها و نشست و برخاست با ايشان قرار مي گيرد.
36.به زيارت مشاهد شريفه و عتبات مقدسه و حج عمره برود و همه ي اين ها را نه مانند مردمي انجام دهد كه براي ثواب و بر آوردن حاجات به زيارت مي روند. بلكه زيارت سالك بايد بر مبناي معرفت، نور، بصيرت، حب، عشق و تقويت حالت حضور هميشگي باشد؛ كما اينكه نماز عارف و حالات عرفاني اش مقيد به زمان اداي فريضه نيست، بلكه در همه ي اوقات متذكر خداي سبحان است و حالت نماز دارد.
37.مطالعه ي احوال عرفا و كلمات و وصاياي ايشان از كتب معتبري مثل «تذكره المتقين» نوشته ي شيخ محمد بهاري همداني و «المراقبات» تأليف مرحوم ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي و دو كتاب معروف ديگرش «رساله ي لقاء الله و اسرار الصلاه» و «جامع السعادات» و «معراج السعاده» علامه ي نراقي و كتاب هاي علامه ي تهراني و مخصوصا كتاب «لب اللباب» و «روح مجرد» و ديوان اشعار مرحوم ابن فارض مصري و همچنين حافظ شيراز و مثنوي مولوي.
38.مطالعه ي هفتگي حديث عنوان بصري كه در كتاب روح مجرد نيز ذكر شده است.
39.سالك بايد خود را هر روز به تلاوت قرآن ملزم كند و اقلا پنجاه آيه بخواند.
40. نسبت به حضور در جلسات هفتگي كه در محضر استاد و رفقايش تشكيل مي شود مداومت كند، البته اگر چنين مجالسي برقرار باشد.
دیدگاه شما