وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : شنبه 12 بهمن 1392 ساعت 08:51   |   کد مطلب: 5291
شهید فرشید هرمزی؛ اولین شهید انقلاب در تویسرکان
گفته بودند وقتی که دانش‌آموزان و مردم متوجه شدند برادرم به شهادت رسیده لاستیک ها را آتش زدند و درگیرهایی مجددی صورت گرفته است.

مأمورین جنازه را در سردخانه گذاشتند و اجازه تشییع و تدفین را در آن روز به ما ندادند و به سختی روز بعد ما جنازه شهید را تحویل گرفتیم.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نافع،  روز ششم آبان ماه ۵۷ روز شهادت اولین شهید در شهر تویسرکان است.شهید "سید فوأد هرمزی" که همه جزء عده‌ای اندکی این شهید دانش‌آموز را با نام شهید فرشید هرمزی می‌شناسند.

" هرمزی" که در آن زمان دانش‌آموز سال چهارم ریاضی فیزیک بود پس از واقعه ۳۰ مهر در همدان در حرکتی منسجم دانش‌آموزان دبیرستان های تویسرکان را برای تظاهراتی گسترده در روز ششم آبان فرا می خواند و خود سخنران آغاز حرکت به سوی شهادت است.

به گفته یکی از شاهدان عینی این تظاهرات با سخنرانی کوبنده شهید فرشید هرمزی در نقطه آغاز حرکت که در دبیرستان امیرکبیر آن زمان و شهید بهشتی کنونی بود آغاز می شود.

محمدعلی مدرس سبزواری می گوید: من در آن زمان اول دبیرستان بودم که شهید هرمزی سخنرانی خود را آغاز کرد و با صدای بلند فریاد می زد کجاست غیرت شما که اینچنین خواهران و برادارن شما را به خاک و خون می کشند.

مدرس سبزواری ادامه می دهد و بدین ترتیب طی حرکتی که از روزهای قبل تعیین شده بود تظاهرات دبیرستان ها تویسرکان آغاز شد و در میدان یادبود آن زمان و شهید فرشید هرمزی کنونی تظاهر کنندگان گرد هم می آیند.تظاهر کنندگان شعارهایی انقلابی می دهند.مرگ بر شاه مرگ بر شاه.به ما حمله می کنند و ما به داخل مدرسه امیرکبیر پناه می بریم که ناگهان "هرمزی" را گلوله ای به شکمش اصابت کرده بود به داخل مدرسه می آورند و پس مدتی او سوار بر خودرویی کرده و می برند.همان روز متوجه شدیم هرمزی به شهادت رسید است.

بردار شهید فرشید هرمزی نیز گفت: شهید هرمزی که نام وی در شناسنامه فوأد است از نیروی های فعال انقلابی بود که سخنرانی های امام خمینی(ره) را تکثیر و در بین مردم بخصوص دانش‌آموزان توزیع می کرد.نیروی های شهربانی دل خوشی از شهید هرمزی نداشتند و بارها او را تهدید کرده و گاه گاهی نیز به اصطلاح خودشان گوشمالی داده بودند.

در روز ششم آبان ماه ۵۷ نیز که دانش‌آموزان تصمیم به تظاهرات علیه شاه داشتند و در آن زمان فرمانداری وقت در در اطراف میدان "شهید هرمزی" بود که بلافاصله با شهربانی تماس می گیرند و شهربانی رسیده و دانش‌آموزان را با گاز اشک آور متفرق سازند.دانش‌آموزان به مدرسه امبیر کبیر که در نزدیکی همین میدان بود پناه می برند ولی نیروهای شهربانی با باتوم و سلاح گرم به آنان حمله ور می شوند.

وقتی گلوله به برادرم اصابت می کند او را به داخل مدرسه می برند اما برخی از مسئولین آن زمان به دلیل فعالیت های انقلابی شهید هرمزی به مداوای اولیه وی نمی پردازند تا اینکه یکی از دبیران به نام پاکنهاد ایشان را سوار جیپ خود می کند تا سریعتر به بیمارستان برساند.

سید فرزاد هرمزی ادامه می دهد.وقتی که مأمورین چراغ های روشن و حرکت سریع جیپ را می ببیند به آن مشکوک شده و دستور توقف می دهند و وقتی که شهیدی هرمزی که چهره انقلابی شناخته شده ای است را می ببیند با پاتوم به جان مجروح او می افتند که پاکنهاد پای خودرا بر روی گاز گذاشته و شهید را به بیمارستان می رساند.به دلیل خونریزی فوأد مجبور می شوند با آمبولانس به بیمارستان اعزام کنند و من هم که تمام مسیر را دویده بودم راز از میدان یادبود آنز مان تا بیمارستان را دویده بودم آن ها رسیدم با وی به همدان رفتیم که متأسفانه در بین راه به شهادت رسید.

بعدازظهر آن روز وقتی که به تویسرکان بازگشتیم شاید برای اولین بار تمام شهر را در دود و آتش دیدم.

گفته بودند وقتی که دانش‌آموزان و مردم متوجه شدند برادرم به شهادت رسیده لاستیک ها را آتش زدند و درگیرهایی مجددی صورت گرفته است.مأمورین جنازه را در سردخانه گذاشتند و اجازه تشییع و تدفین را در آن روز به ما ندادند و به سختی روز بعد ما جنازه شهید را تحویل گرفتیم.

در روز بعد عده ای آمدند و بر روی ملحفه ای که آغشته به خون شهید هرمزی بود بزرگ نوشتند استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و همان ملحفه خونین پرچم جلوی تشییع کنندگان بود.

مدرس سبزواری در خصوص تشییع جنازه می گوید: چنان تشییع باشکوهی برگزار شد که حتی نیروهای شهربانی نیز جرأت دخالت نداشتند.

و پس از آن بود که تا روز ۲۲ بهمن ما یعنی روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران مدارس تویسرکان در اعتصاب به جنایات رژیم چهلوی تعطیل شد.

دیدگاه شما