وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : سه شنبه 8 بهمن 1392 ساعت 07:55   |   کد مطلب: 5190
آمار مجردهای بالای 30 سال در همدان به 44هزار نفر رسید؛
وقتی به موقع بله را نمی‌گویی!
وقتی به موقع بله را نمی‌گویی!
 سن ازدواج يكي از شاخصه‌هاي مهم براي ارزيابي ميزان سلامت و بهداشت جسمي و رواني افراد يك جامعه محسوب مي‌شود.

به گزارش نافع؛ در كشور ما كه هنجارهاي ديني نزد عموم مردم از مطلوبيت خاصي برخوردار است و جوانان بخش غالب جمعيتي را تشكيل مي‌دهند، اين ارزيابي در حوزه اخلاق اجتماعي و روحيه جمعي نيز مطرح مي‌شود و دامنه تاثير سن ازدواج را به حوزه‌هاي رفتاري و فرهنگي هويتي نسل جوان مي‌كشاند.

تمایل به زندگی مجردی در پی افزایش سن ازدواج

 نزديك شدن سن ازدواج به مرز دهه سوم زندگي، پيامدهاي رفتاري و رواني وحشتناكي براي جامعه امروزي به دنبال دارد.

 همدان 43 هزار مجرد بالای 30 سال دارد

مديركل آمار و اطلاعات استانداري همدان گفت: 43 هزار و 700 نفر بالاي 30 سال سن در همدان مجردند و از مجموع كل مجردهاي بالاي 30 سال بيش از 10 هزار نفر داراي تحصيلات دانشگاهي هستند.

محمدرضا ساغرچيان اظهار داشت: از مجموع كل مجردهاي بالاي 30 سال، سن 13 هزار نفر دختر بين 30 تا 35 سال بوده كه با توجه به اينكه بهترين سن باروري براي دختران بين 18 تا 35 سال است،‌ اين تعداد افراد براي باروري با ريسك بالايي مواجه هستند.

ساغرچيان بیان كرد: هر خانم به طور متوسط پس از 3 و نيم سال زندگي تمايل به فرزنددار شدن دارد. بنابراين 13 هزار نفر دختر مجرد در استان كه در حال حاضر بين 30 تا 35 سال هستند که در هر صورت با ريسك بالايي بارور مي‌شوند. اين نوع سن باروري مادر و جنين را به خطر مي‌اندازد.

 وي تأكيد كرد: از مجموع 43 هزار و 700 نفر مجرد در استان همدان 18 هزار و 300 نفر پسر و مابقي دختر هستند.

ساغرچيان خاطرنشان كرد: مجموعه اطلاعات و آمارها از آخرين سرشماري كه در سال 90 انجام شده در مجموع با آمار فعلي همخواني دارد.

وي گفت: يكي از دلايل افزايش تعداد مجردها توقعات بالا،‌ وضعيت اقتصادي و درخواست استقلال است كه در گذشته با حداقل‌هاي موجود زندگي مشترك تشكيل مي‌شد، در حالي كه جوانان امروز حاضر به آغاز زندگي با حداقل‌ها نيستند و از ابتدا تمايل به داشتن وضعيت اقتصادي مناسب، استقلال كامل و مسكن دارند.

 بالا بودن توقعات سد راه ازدواج است

رئيس مجمع نمايندگان استان همدان نیز بالا رفتن توقعات جوانان را مانع اصلي سد راه ازدواج اعلام كرد.

احمد آريايي‌نژاد افزود: ميزان توقعات جوانان نسبت به گذشته تغيير كرده و اين نوع نگرش موجب افزايش سن ازدواج شده كه توصيه مي‌شود خانواده‌ها به اين موضوع توجه كنند.

آريايي‌نژاد گفت: تنها در قالب حرف نبايد به تسهيل كردن امر ازدواج توجه كنيم، بلكه بايد اين شرايط را فراهم کرد. البته بخش عمده امر ازدواج و تسهيل آن به خانواده‌ها بستگي دارد كه بايد با پايين آوردن سطح توقعات خود و فرزندانشان شرايط را براي اين امر مقدس فراهم كنند.

 افزايش سن ازدواج ريشه در تغيير فرهنگ دارد

كارشناس امور جوانان و دفتر اعتياد اداره كل بهزيستي استان همدان نیز از افزايش سن ازدواج هشدار داد و گفت: بالا رفتن سن ازدواج، زندگي مجردي را افزايش مي‌دهد در حاليكه اگر جوانان انتخاب درست داشته باشند، بسياري از مشكلات در جامعه حل مي‌شود.

فاطمه خضريان افزود: يكي از دلايل افزايش سن ازدواج تغييرات فرهنگ در سطح خانواده‌ها بوده كه نسبت به گذشته اين نوع فرهنگ تغيير كرده است. ميزان حضور زنان در جامعه نسبت به گذشته بسيار بالا رفته و زنان پا به پاي مردان با تحصيلات بالا در پست‌هاي مختلف حضور دارند.

وي گفت: افزايش ميزان تحصيلات در افراد موجب دوري آنها از خانواده شده و در نهايت زمينه‌ساز افزايش زندگي مجردي مي‌شود. فرد پس از انجام امر تحصيل تمايل به محيطي آرام داشته و استقلال طلب مي‌شود و ترجيح مي‌دهد، خانه مجردي داشته باشد تا تحت فشار خانواده براي امر ازدواج قرار نگيرند.

خضريان بیان كرد: دختران در جامعه از نظر اقتصادي مستقل شده‌اند و اين نوع استقلال موجب سخت‌گيري‌ها، افزايش توقعات و افزايش سن آنها براي امر ازدواج شده كه گاهي برخي از آنها به زندگي مجردي روي مي‌آورند.

وي گفت: در نظر گرفتن مهريه‌هاي سنگين توسط خانواده‌ها و سخت‌گيري براي برگزاري مراسم عروسي تمايل جوانان را به امر ازدواج كاهش داده، ‌بنابراين خانواده‌ها بايد امر ازدواج را براي جوانان تسهيل كنند تا آنها بتوانند از سنت‌هاي سخت كه مانع تسهيل امر ازدواج جوانان مي‌شود، عبور كنند.

بررسي سن ازدواج جوانان ايراني در چند دهه اخير، روندي صعودي را نشان مي‌دهد. اعداد و ارقام در این زمینه هر چه كه باشد، از بالا بودن نامعقول سن تاهل خبر مي‌دهد كه بالطبع از جنبه‌هاي مختلف و به صورت پردامنه به آسيب‌زايي در جامعه عرف‌پسند و هنجارطلب ما مي‌پردازد.

پژوهش‌ها در اين باره از رابطه افزايش سن ازدواج و رواج تجرد با مفاسد و آسيب‌هاي اجتماعي حكايت مي‌كنند و جامعه‌شناسان و صاحب‌نظران مكرر در اين باره هشدار مي‌دهند. از منظر روان‌شناسي، تجرد طولاني مدت ريشه بسياري از آسيب‌هاي فردي و اجتماعي است هرچند كه در نگاه اول، درك رابطه علي و معلولي ميان آنها دشوار و حتي غيرممكن به نظر برسد.

ناكامي و دامنه آسيب‌هاي آن

دكتر هاشم مهدوي، روان‌شناس باليني و آسيب‌شناس اجتماعي نياز جنسي را داراي ماهيتي زيستي،‌ رواني و اجتماعي مي‌داند كه در صورت ازدواج از طريق درست ارضا مي‌شود و در خدمت فرد و جامعه انساني قرار مي‌گيرد و در غير اين‌صورت به افزايش بي‌بندوباري، بزهكاري و عصبيت اجتماعي مي‌انجامد.

 وي در اينباره توضيح مي‌دهد: «هنگامي كه انگيزه‌هاي قوي نظير شهوت،‌ توليدمثل، استقلال زيستي و تشكيل خانواده به وسيله موانع غيرقابل قبول يا موانعي كه فرد براي رفع آنها ناتوان است، سركوب شوند يا معطل بمانند احساس ناكامي رخ مي‌دهد. احساس ناكامي يكي از الگوهاي قدرتمند رفتاري هنجاري، ارزشي و نگرشي است كه شخصيت و هويت فرد را زير سلطه مي‌گيرد و با گذشت زمان قوي‌تر مي‌شود. اين احساس بتدريج در تمامي ابعاد وجودي فرد ناكام تسري مي‌يابد و به انديشه بزهكاري و ايجاد بسترهاي جرم‌زا مي‌انجامد.

 وي ازدواج را فرهنگي مشترك ميان همه جوامع مي‌داند كه با نيازهاي عميق و ريشه‌دار انسان در طول تاريخ بشريت سر و كار دارد و بدون آن جامعه انساني با دگرگوني و مسخ بنيادين مواجه مي‌شود.

 مهدوي درباره پيامدهاي افزايش سن ازدواج نيز مي‌افزايد: «تحقيقات بسياري در اين حوزه صورت گرفته است. ميان افزايش سن ازدواج و كاهش سن جرم در يك جامعه رابطه‌اي معنادار وجود دارد كه در كوتاه‌مدت آشكار مي‌شود. انواع مختلف فحشا، بي‌بندوباري، تجاوز به عنف و ... با افزايش سن ازدواج رابطه‌اي مستقيم و قابل پيش‌بيني دارند. علاوه بر آن جنايت، قتل، دعواهاي خياباني و خانوادگي، دزدي، اوباشگري، مزاحمت، روابط نامتعارف و خشن، فرار از خانه و... نيز با افزايش سن تاهل بيشتر مي‌شوند و در بلندمدت آسيب‌هاي بزرگ اجتماعي را دامن مي‌زنند.

عوامل فرهنگي و اقتصادي

سن ازدواج در اغلب كشورهاي درحال توسعه، روندي صعودي دارد و آمارها نشان مي‌دهد در چند دهه اخير به طور مرتب با نوسانات جزيي افزايش يافته است. بخشي از اين افزايش عملي به ديدگاه‌هاي فرهنگي باز مي‌گردد كه واكنشي در برابر الگوي توسعه در اين جوامع است.

دكتر «مهدوي»‌ معتقد است عوامل موثر بر افزايش فرهنگي سن ازدواج را بايد در واقعيات جامعه و تلقي نسل جوان از مفهوم تاهل و استقلال جستجو كرد و در اين‌باره مي‌افزايد: «الگوهاي رفتاري معاصر به دنبال رفاه است، آن را جزئي ضروري از زندگي مي‌داند و از اين طريق توقع مادي بيشتري ايجاد مي‌كند كه بالطبع دستيابي به آن امري زمانبر محسوب مي‌شود. تحول الگوهاي دختران كه ادامه تحصيل و كسب شأن تحصيلي، شغلي و اجتماعي را تشويق مي‌كند و ازدواج را مانع دستيابي به آنان مي‌پندارند در افزايش سن ازدواج در نظر و عمل تاثيري چشمگير دارد. بي‌اعتمادي نسبت به جنس مخالف، وسواس بيش از اندازه در انتخاب همسر و فراهم بودن زمينه ارضاي نامشروع عوامل ديگري هستند كه در تاهل تاخير ايجاد مي‌كنند. نكته ديگر الگوپذيري از جوامع توسعه يافته غربي است. به نظر مي‌رسد با آن‌كه تمايل به استقلال در جوانان بسيار زياد است، ديگر ازدواج مسير تحقق آن محسوب نمي‌شود و نگرشي مبتني بر جستجوي استقلال در تجرد به چشم مي‌آيد. جوانان ترجيح مي‌دهند به استقلال مالي برسند، خانه‌اي بخرند يا اجاره كنند و آخر سر تجرد آزادانه را محك بزنند.

 علاوه بر مسائل مذكور اين آسيب‌شناس اجتماعي مشكلات مالي را مهم‌ترين عاملي مي‌داند كه در جامعه ما به بالا رفتن سن ازدواج منجر شده است و در اين‌باره توضيح مي‌دهد: «تحقيقات ميداني و آنچه از شواهد جامعه بر مي‌آيد با وجود همه دگرگوني‌هاي فرهنگي ازدواج هنوز يكي از دغدغه‌هاي اصلي جوانان بالاي 20 سال را تشكيل مي‌‌دهد. اغلب دختران و پسران ازدواج و تشكيل خانواده را نقطه عطفي در روند زندگي‌شان مي‌دادند، به آن فكر مي‌كنند و در صورت توانايي براي تاهل به اقدامات عملي دست مي‌زنند. در حقيقت افزايش سن تاهل در جامعه ما با دلايل اقتصادي نظير تامين معيشت خانواده آينده، اشتغال و مسكن ارتباطي قوي دارد و از اين نظر با عوامل تاخير‌ساز تاهل در كشورهاي غربي كه دلايل عمده فرهنگي دارند به كلي متفاوت است.

 البته ناگفته نماند اين مشكلات اقتصادي علاوه بر ناتوان ساختن بخش بزرگي از جمعيت جوان براي تشكيل خانواده بتدريج از مطلوبيت ازدواج و تاهل نيز مي‌كاهد و نوعي مقاومت منفي در برابر اين جريان طبيعي زندگي پديد مي‌آورد. جوان‌ها بويژه پسران به قول معروف با يك دو دوتا، چهارتا و هر جوري كه حساب مي‌كنند ازدواج را عقلاني در نمي‌يابند! رفتن زير بار هزينه‌هاي گزافي كه پيش، حين و پس از ازدواج وجود دارد و از مخارج مراسم نامزدي، عقد و عروسي تا اجاره‌خانه‌هاي سنگين با وجود بيكاري يا سطح درآمدي پايين يا غيرممكن است يا بسيار دشوار و بر اين اساس تجرد هر چند كه طولاني شده باشد يك مزيت محسوب مي‌شود. فرهنگ جديدي كه ميان جوانان پسر به دور از تعارفات و تبريك‌هاي ازدواج و پيوند زوجين در حال شكل‌گيري است و تاهل و به دوش گرفتن بار سنگين زندگي خانوادگي را نوعي حماقت، فريب، ندانم كاري يا به قول معروف افتادن در چاه زندگي پس از بيرون آمدن از چاله تجرد مي‌‌داند، دليلي بر صحت اين مدعاست.»

راهكارهاي وي نيز براي كاهش سن ازدواج و خروج از بحراني كه گريبان جامعه را گرفته است، طيفي وسيع را در بر مي‌گيرد: «فرهنگ‌سازي براي ازدواج ساده، برپايي كلاس‌هاي آموزشي درباره ضرورت ازدواج براي فرد و نظام اخلاقي و هنجاري اجتماع، فراهم شدن امكانات ضروري زندگي زوجين توسط نهادهاي دولتي يا ان.جي.او‌ها، حمايت‌هاي متنوع بيمه‌اي و مالي از جوان‌ها در آستانه ازدواج، قرارگيري متاهلان در اولويت برخي خدمات اجتماعي و شغلي، ساخت مسكن ارزان قيمت و واگذاري به زوجين جوان و... بخشي از اين راهكارها را شامل مي‌شود. نقش خانواده و دولت در اين حوزه و ارتباط هماهنگي ميان آنها، نكته مهمي است كه در تشويق جوانان به ازدواج بموقع نقشي پر رنگ دارد.

 تربيت و حمايت خانوادگي بايد ازدواج ساده را تشويق كند و زمينه را براي انگيزش‌هاي تشكيل خانواده براي جوان فراهم آورد. دولت نيز بايد به اين انگيزه دروني شده پاسخ بدهد و با ايجاد بسترهاي اجتماعي و اقتصادي مناسب براي ازدواج، جوانان را حمايت كند. مجموعه اين تلاش‌ها را مي‌‌توان در يك طرح جامع چنين تصور كرد. سياستگذاري فرهنگي جامعه بايد به گونه‌اي باشدكه رشدمتناسب فرد را در زمينه‌هاي جسمي، عاطفي، عقلي، اقتصادي و... رقم بزند. اين كه يك جوان در سنين پس از بلوغ از نظر عقلي و عاطفي توانايي ازدواج و اداره خانواده جديدش را داشته باشد، همچنين امكانات مالي نيز برايش فراهم باشد. در حال حاضر جوان سال‌ها پس از بلوغ تازه به دنبال شغل يا تامين مسكن مي‌رود و در چنين شرايطي، طولاني شدن فرآيند تاهل و افزايش نامعقول و دردسرآفرين سن ازدواج نيز اجتناب‌ناپذير است.»

دیدگاه شما