به گزارش نافع به نقل از رودآور؛ در دنیای امروز هنر نه فقط یک جلوه بروز جنایتهای دلنشین درونی بشر است، بلکه به یک صنعت اثرگذار، پرقدرت و بینالمللی تبدیل شده که به عنوان ابزاری قوی برای فرهنگسازی، نهادینهسازی اندیشههای راهبردی، جریانسازیهای سیاسی و پیشرویهای نرم به کار گرفته میشود.
هنر؛ ابزاری برای تئوریزه کردن اندیشههای سبکهای زندگی
امروز هنر به صورت عام و سینما به طور خاص به نمادی بینالمللی برای تئوریزه کردن اندیشههای زیرساختی سبکهای مختلف زندگی، اندیشههای سیاسی و تمدنسازیهای مختلف بشری بدل شده است، اگر کارکرد سینما را تنها در تبیین مشکلات و ناهنجاریهای جامعه منحصر بدانیم به سادهانگاری دچار شدهایم که گاهی موجب بهرهوری حداقلی از هنر و صنعت سینما میشود.
فضای پرالتهاب سینمای ایران در سالهای اخیر دستخوش تغییرات فراوانی در ساختار محتوای فیلمهای تولیدی بوده که صرفنظر از عوامل سیاسی اندیشههای متنوع جریانهای مختلف فرهنگی و ساختار تخصصی اصناف مختلف سینما؛ گاهی متأسفانه در سکانسهای مختلف روند حرکتی خود به عقب بازگشته و در برخی مقاطع به صورت افراطی بر روی بعضی مباحث اجتماعی و یا اخلاقی خاص تأکید کرده؛ گاهی نیز به روزمرگی کسالتبار و خسارتآور مبتلا و در بسیاری از مواقع دچار پسرفت شده است.
در شرایطی که تولیدگران عرصه سینما در کشورهای بزرگ داعیهدار حکومت نرم بر جهان با ابزار قدرتمند و اثرگذار اندیشههای سیاسی، تئوریهای مدیریت جوامع بشری، الگوهای نظامی ـ اقتصادی و مدل حکومت سرمایهداری هستند، خود را هر روز بیشتر از دیروز به عنوان اصول خدشهناپذیر در اذهان عمومی مردم دنیا ترسیم میکنند و هنوز به درستی مشخص نیست که سینمای ما برای حرکت در مسیر تبیین و تشریح اصول اندیشه راهبردی اسلام و گام برداشتن به سوی تمدنسازی اسلامی چه برنامه مدون و سیر حرکتی را دنبال میکند.
به عنوان مثال هالیوود به عنوان اثرگذارترین صحنه تولیدات سینمایی جهان با بهرهگیری از دلارهای نجومی، سرمایههای افسارگسیخته، لابیهای صهیونیستی، جریانسازی و حمایتهای پرشمار رسانهای و با به کارگیری نوینترین امکانات عرصه انتقال اندیشه با متخصصترین و برجستهترین هنرمندان، چنان بر عرصه سینمای جهان سایه افکنده که به راحتی افکار و اندیشههای از پایه و بنیان صهیونیستی خود را نه تنها در اذهان اندیشهوران، نخبگان و صاحبنظران جامعه بلکه در اذهان کودکان دور افتادهترین روستاهای کشورهای به اصطلاح جهان سومی جا داده است.
هالیوود دنیا را آنگونه که میخواهد به تصویر میکشد!
عوامل اثرگذار بر شکلگیری روابط در دنیای هالیوود نوع اندیشه سبک زندگی، نوع نظام سیاسی اقتصادی، اجتماعی و فرجام آن را با تولیدات خود و در بستههای شیک، پررنگ و لعاب تبلیغاتی برای مردم ترسیم و مشخص کرده و افکار عمومی جهان را مغلوب اثرگذاری حرفهای خود میکند و بیان روانتر دنیا را آنگونه که میخواهد به تصویر میکشد. اکنون کدام کودک رها شده در کوچه و خیابانهای کشورهای مختلف جهان را میشناسیم که سخنی از اسپایدرمن(مرد عنکبوتی)، هری پاتر و غیره نشنیده باشد.
رقبای ما در عرصه ارائه مدل تمدنسازی جهانی، افکار عمومی جهان را در دستان خود به این سو و آن سو میکشانند و متأسفانه ما در بسیاری از مقاطع تنها در گوشهای نشسته و تماشاگر این نمایش هستیم و آنچنان مرعوب قدرتنمایی حرفهای آنها شدهایم که استفادههای حداقلی از داشتههای هنری و سینمایی خود برای تولید آثار محتواگرا و اثرگذار را نیز به حاشیه راندهایم.
این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که زیرساختهای تولیدی در سینمای ایران از قبیل بودجههای مالی مربوط به تولید فیلم، برخورداری از امکانات پیشرفته و رسانههای پرقدرت جهانی با کشورهای صاحب سینما مانند آمریکا قابل مقایسه نیست اما چگونه میتوان پذیرفت که سینمای ایران به حداقل تلاشها در معرفی محورهای اندیشه تمدنسازی اسلامی نیز یا نزدیک نمیشود و یا آنچنان پراکنده کاری و بیثباتی سیاستگذاری در این عرصه مشاهده میشود که برآیند اثرگذاری از این دست تولیدات سینمایی به صورت مخصوص و ملموس جلوهگر نمیشود؟ و یا بسیاری از تولیدات سینمایی دچار روزمرگی، تجاری شدن و فیلمهای نازل با محورت طنر و سرگرمی شده است!
بدون انکار این اصل اثبات شده که فیلمهای کمدی با دستمایههای طنز باید بخشی از تولیدات سینمایی کشورهای روبه پیشرفت را به منظور ایجاد بستر شور و نشاط عمومی به خود اختصاص دهد نگاهی گذرا بر فیلمهای اکران شده در سینمای کشور این حقیقت تلخ را نشان میدهد که درصد بسیاری از تولیدات سینمایی ایران معطوف به طنزهای به طور عموم کم محتوا شده است.
سینمای سیاست محور و نظریهپرداز غرب و هالیوود مباحث محوری و اساسی در زمینه تمدنسازی نوین ومقولههای بنیادی که نگاه عمومی جوامع بشری را به خود معطوف داشته مانند امنیت جوامع بشری آزادی انسانی، عدالتخواهی، نوع سایست و مدل حکومت جوامع عوامل اثرگذار در تعاملات و معادلات جهانی و مسائلی از این قبیل را در هدفگذاریهای سینمایی خود نشانه میرود و صد افسوس که ما همچنان در پیچ و خم اختلافات و نزاعهای سیاسی، جریانسازیهای غیرضروری فرهنگی و سیاستگذاریهای مبهم، سینمای خود را اسیر مباحث حاشیهای و فرعی کردهایم.
ظهور منجی در کجای سینمای ایران قرار دارد؟
در شرایطی که حجم بالایی از تولیدات سینمایی هالیوود بر فرجام دنیا به عنوان یکی از محوریترین مباحث در نظریهها و مکاتب مختلف بشری و الهی را با فیلمهایی نظیر ترمیناتورهای چند گانه، ماتریکس و هزاران تولیدات تخصصی و حرفهای دیگر به نحوه دلخواه خود برای جامعه جهانی ترسیم میکنند جایگاه مقوله فرهنگ انتظار، ظهور منجی و فرجام دنیا در اندیشه ناب اسلامی در کجای سینمای ما قرار دارد؟
آیا پذیرفتی است کشوری که خود را پیشقراول ایجاد نهضت بیداری اسلامی در جهان و حرکت به سوی تمدنسازی اسلامی در سراسر جهان میداند در محتواییترین تولیدات سینمایی خود فقط به طرح برخی مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی مانند خیانت، سیاسیبازی و برخی ناهنجاریهای اجتماعی آن هم بدون ارائه راهکارهای کارشناسانه برای حل اینگونه معضلات منحصر شود؟
جایگاه مقوله انتظار منجی در کجای سینمای ایران و در میان کدام یک از دعواهای اصناف مختلف سینما و کشمکشهای اغلب سیاسی قرار دارد؟!
وحید الوندی
دیدگاه شما