وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : جمعه 29 آذر 1398 ساعت 09:16   |   کد مطلب: 4221
یلدا زمانی برای استحکام بنیان های خانواده
بازگشت دوباره هندوانه به جمع میوه های موجود در میوه فروشی ها ، دستفروشی ها و بازار میوه و تره بار نشان از یک حکایت قدیمی در بین ایرانیان دارد و آن فرا رسیدن شب یلدا است.

به گزارش نافع به نقل از ایرنا، « یلدا» طولانی ترین شب سال از شب هایی است که همه ساله ایرانیان آن را گرامی داشته و این شب شبی که با گذشت سال های سال فراموشی به خود راه نداده است.

به پاس فرا رسیدن فصل سرما تا سپیده دم بیدار ماندن و به رسم دیرینه، شبی را به خواندن دیوان حافظ و گفت و گو نشستن برای ایجاد گرمی و محبت بیش از پیش در بین اعضای خانواده سنتی است که همیشه مورد اقبال ایرانیان می باشد.

شب یلدا برای ایرانیان تنها یک رسم دیرینه از اجدادشان نیست بلکه بیداری در این شب فلسفه ای دارد، فلسفه ای که دوستی، نزدیکی، مهربانی را به ارمغان آورده و قهر، کینه و دشمنی را از دل ها دور می کند.

کوچک تر ها و جوان ترها به دیدار بزرگان، پدر و مادر رفته ، از این طریق ضمن استحکام بنیان های خانواده ، به تکریم بزرگ ترها پرداخته و هر گونه قهر و کینه را به مهربانی بدل می کنند.

شب یلدا در واقع همان انقلاب زمستانی و بلندترین شب سال در نیمکره شمالی زمین است که به زمان بین غروب آفتاب از 30 آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می شود.

این شب که در بین اقوام و جوامع مختلف نام های متفاوت داشته و با انگیزه های مختلف برگزار می شود در واقع یک رویداد کیهانی به شمار می رود، هر چند به بیان اقوام مختلف مردم این شب را تا صبح بیدار می مانند تا نحس بودن این شب طولانی با بیدار ماندن رفع شود، اما در باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یمن شناخته نمی شود.

چله و مراسم هایی که در این شب برگزار می شود ، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته که کشاورزی بنیان زندگی آنان را تشکیل می داد و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت های خود را با گردش خورشید، تغییر فصول، بلندی و کوتاهی روز و شب، جهت ، حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.

مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه ترین روزها و بلند ترین شب مربوط به آخرین روز پاییز است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب ها کوتاه تر می شوند، از همین رو آن را شب زایش خورشید نامیده و آن را آغاز سال قرار دادند.

ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه کوه های البرز به انتظار باززاییده شدن خورشید می نشستند و روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) می خواندند.

خورروز در ایران باستان روز برابری انسان ها بود در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت نه تحت امر.

در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می دانستند و در جبهه ها رعایت می کردند و خونریزی به طور موقت متوقف می شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است.

حال با گذشت هزاران سال از آن ایام، ایرانیان مراسم یلدا را با گردهم آمدن و شب نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر و برنامه هایی مانند گرفتن فال حافظ یا خواندن دیوان حافظ ، گفتن قصه های قدیمی و خاطران بزرگان از دوران های گذشته همچنان زنده نگه می دارند.

به طور کلی آیین های شب یلدا دارای برخی مشترکات و همچنین تفاوت ها در استان های مختلف کشور است .

برای مثال یکی از آیین های ویژه شب چله در استان خراسان رضوی و خراسان جنوبی برگزاری مراسم ˈکف زدنˈ است.

در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به ˈبیخˈ مشهور است در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام ˈتغارˈ می ریزند. مردان و جوانان فامیل با دسته ای از چوب های نازک درخت انار به نام ˈدسته گزˈ مایع مزبور را برای ساعت ها هم می زنند تا به صورت کف سفت درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف و سپس سفت شود، کف آماده شده در پایان با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده می شود.

در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کف ها مجاز هستند با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان می افزایند.

در خطه شمال و استان های آذری نشین رسم بر این است که در این شب خوانچه های تزیین شده به خانه تازه عروس یا نامزد خانواده بفرستند.

علاوه بر این مردم استان های آذری نشین در سینی خود هندوانه ها را تزئین می کنند و شال های قرمزی را اطرافش می گذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین می کنند و به خانه عروس می برند.

در اردبیل رسم است که خانواده ها شب یلدا دور هم جمع می شوند و تا پاسی از شب با هم شب نشینی می کنند.

در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران این آیین تاریخ کهنی دارد.

مردم استان بوشهر نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگ ترها می گذرانند. هندوانه در شب یلدا در بوشهر کاربرد زیادی دارد.

در مازندران شب یلدا بسیار با اهمیت و گرامی داشته می شود.

در این شب همه مردم به خانه پدر بزرگها و مادر بزرگها رفته و ضمن دورهم نشینی و خواندن فال حافظ و فردوسی خوانی به خوردن تنقلات و میوه جات بخصوص انار، هندوانه و ازگیل می پردازند و با خوردن، نوشیدن و شنیدن صحبتها و داستان های بزرگ ترها شب را به صبح می رسانند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکی ها است.

سفره مردم شیراز نیز مثل سفره نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاج ها و خرما و رنگینک برای گرم مزاج ها موجود است.

همدانی ها فالی می گیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق می نشینند و بزرگی به طور پیاپی شعر می خواند. دختر بچه ای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می زند و مهمان ها بنا به ترتیبی که نشسته اند شعرهای آن بزرگ خانواده را فال خود می دانند.

همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه است در این شب خورده می شود.

در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش خورده می شود که از معمول ترین خوراکی های موجود در این استان ها است.

در گیلان هندوانه را حتما فراهم می کنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد.

ˈآوکونوسˈ یکی دیگر از خوردنی هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می شود.

مردم کرمان تا سحر انتظار می کشند تا از قارون افسانه ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم شکن برای خانواده های فقیر تکه های چوب می آورد. این چوب ها به طلا تبدیل می شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می آورند.

مردم استان قزوین نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگ ترها می گذرانند.

به عقیده بزرگ ترها آوردن میوه های مختلف خشک و تر و میوه های سرخ فام که به ˈشب چرهˈ معروف است، همراه با خوراکی های دیگر شگون داشته و زمستان پر برکتی را نوید می دهد.

در بعضی مواقع که مادر بزرگ ها در آوردن تنقلات تاخیر می کنند کوچک ترها شعر ˈهر که نیارد شب چره - انبارش موش بچرهˈ سر می دهند تا مادربزرگ در آوردن ˈشب چرهˈ تعجیل کنند.

این سنت زیبای ایرانی هر ساله طرفداران بسیاری دارد و مردم شهرها مختلف آن را بنا بر آداب و رسوم خود برگزار می کنند، رسمی زیبا و به یاد ماندنی که همچنان با گذشت قرن ها فراموش نخواهد شد و همان گونه که اجداد ما این شب را گرامی می دارند فرزندان نیز آن را فراموش نکرده و برای نزدیکی قلب ها و دوری از هر گونه بدی، کینه و تاریکی آن را برگزار خواهند کرد.

آنان همچنین فراموش نخواهند کرد که درست در زمانی که فصل یخبندان و سرما آغاز می شود باید یخ کدورت ها و قهرها با دور هم نشینی آب شود و این سنت حسنه ای است که از پیشینیان به ما رسیده است و ما نیز باید آن را به آیندگان منتقل کنیم.

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما