به گزارش نافع به نقل از ملایری ها، مرحوم آیتالله گنبدی همدانی یکی از علماء باطن بین و صاحب کرامت که افراد زیادی از انفاس قدسیه او بهره برده و خاطرات بسیار خوش معنوی از وی دارند.
ایشان از مشاهیر و علماء زمان خود ، و مورد توجه خاص و عام و منشأ برکات و ارشاد و هدایت مردم حقیقت جو بوده اند.
ایشان در نیمه ی اول/شعبان/۱۲۸۷ ق در قریه (گنبد) از توابع همدان متولد شد.
اساتید آن مرحوم:
آیت الله گنبدی پس از خواندن مقدمات نزد والد محترمش ،در سن ۱۸ سالگی به قم و بعد به اصفهان مهاجرت نموده و نزد علماء بزرگوار اصفهان نظیر آقا نجفی، و آخوند ملا محمد کاشی، و سید ابو القاسم دهکردی، و ملا جهانگیر قشقایی، که از استوانه های علم و تقوی بوده اند، تلمذ و کسب فیض نموده اند.
ایشان سپس به نجف اشرف هجرت نموده و تا آخر تحصیلاتشان مدت های زیادی در جوار مولی الموحدین حضرت علی (علیه السلام) مجاور بوده اند.
و از محضر درس علماء بزرگی مانند آیات عظام :سید اسماعیل صدر، مرحوم آخوند خراسانی، آقای سید محمد کاظم یزدی، و دیگران کسب فیض نموده و استفاده های فراوانی برده و تقریرات مرحوم آخوند خراسانی را با خط بسیار زیبا تحریر نموده و از جانب آن دو مرجع بزرگوار به دریافت درجه ی اجتهاد نائل آمده و می گویند که در اخلاق و عرفان از مرحوم آیت الله ملا حسین قلی درجزینی همدانی و آقای سید ابوالقاسم دهکردی و آقای میرزا جهانگیرخان فیلسوف و .... استفاده نموده اند.
اشتیاق فراوان به کسب علوم و معارف:
مرحوم آیـت الله گنبدی از کودکی و جوانی به درس و کسب علوم علاقه وافر و جدیت تمام و کمالی داشته و از مطالعه و تحقیق و تتبع در علوم مختلفه خستگی به خود راه نمی دادند و در اصفهان و نجف از محصلین پر کار حوزه بودند.
و چون والدین ایشان فرزند ذکور غیر از ایشان نداشته اند بسیار از دوری فرزندشان دل تنگ می شدند و از ایشان می خواهد به وطن برگردد.
مرحوم آقای گنبدی در دو مرحله با اساتیدش مشورت می نماید:
یک مرحله در اصفهان که با استادش مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالقاسم دهکردی در میان می گذارد، معظم له چون از ذوق و شوق ایشان به کسب معارف و علوم با اطلاع بوده ،نامه ای به والد ایشان،مرحوم آخوند ملا محمد علی گنبدی می نویسد. و متذکر میشود:
چون فرزند شما کمال شوق، به اکتساب معالی و فضائل و علوم دارند و خداوند بر شما منت گذارده، به این نعمت عظمی امیدوارم محض شکرانه ی این نعمت ،مرخص نمائید ، چندی در اصفهان مشغول درس باشند.
مرحله ی دیگر در نجف با استاد عالی قدرش آیة العظمی سید اسماعیل صدر عاملی (از علمای لبنان) مشورت می نماید. استاد بزرگوارش آقای صدر نامه ای از نجف به والد ایشان می نویسد و می فرماید : بحمدالله آثار فضل و تقوی از ناصیه ی ایشان ظاهر و هوید است و نعمت بزرگی است که پروردگار عالم به والدین ایشان عنایت فرموده، راضی شوید به نجف برگردید و تحصیلاتش را تمام، و روشنی چشم ما و شما باشد.
والدین ایشان هم راضی شده و پس از دیدار و ملاقات چند روزه، فرزند جوانش برای ادامه ی تحصیل به نجف بر می گردد و مدت های مدیدی در نجف اقامت داشته است.
ملاقات آیت الله بهجت با آیت الله گنبدی
حجة الاسلام جناب آقای سید جلال رضوی نقل می کند که با امام جمعه محترم همدان آیت الله موسوی همدانی و حجة الاسلام عند لیب و جناب آقای مهدی اسکندری جهت گفتگو درباره کنگره و بزرگداشت بیستمین سال رحلت آیت الله العظمی آقای آخوند همدانی محضر مبارک آیت الله العظمی اقای بهجت مشرف شدیم.
موضوع کنگره آقای آخوند همدانی مطرح شد. ناگهان آقای بهجت فرمود: چرا کنگره و بزرگداشت استاد آقای آخوند، مرحوم آیـة الله گنبدی را بر پا نمی کنید؟
حضار محترم تعجب نموده، آیت الله بهجت در ادامه بعد از توصیف و اظهار مقامات معنوی آیت الله گنبدی فرمودند: اینجانب موقعی گه در حوزه علمیه ی نجف مشغول بودم کسالتی بر من عارض شد که توان ماندن در نجف را نداشتم.
به قصد مسافرت به فومن حرکت نموده در همدان به خود گفتم باید از اقای گنبدی دیدن کنم. درشگه ای کرایه نموده و به گنبد رفتم.
بعد از دیدار و احوال پرسی (بدون اینکه از کسالت و قصدم چیزی گفته باشم) با البداهه فرمودند: زود به نجف برگردید و دستورات غذایی و تغذیه ای به من دادند و گفتند کسالتتان بر طرف می شود. با همین فرمایش آقای گنبدی به نجف برگشته و به دستورش عمل کردم، کسالتم به کلی بر طرف شد.
آیا کار خیری را ترک کرده ای؟
حضرت آیت الله حاج آقا جلال لطیفی گنبدی،فرمودند:مرحوم آقای مهدوی،متولی مسجد زور آباد ملایر نقل کرد: رفیقی داشتم که اهل اراک، و مرد متدین و با معرفتی بود، برایم نقل کرد: در اراک،متمکن و ثروتمند بودم، ولکن در مدت کمی ،ثروتم از بین رفت و وضعم از هم پاشید و دست خالی شدم.
با راهنمایی شخص بزرگواری ،خدمت حضرت آیت الله حاج آقا علی گنبدی رفتم و عرض حال نموده، رهنمودی خواستم. فرمود: شما کار خیری انجام می دادی،تعطیل کرده ای؟ عرض کردم نمی دانم. فرمود: بلی،کار خیری انجام می دادی ترکش نموده ای. بعد از کمی فکر گفتم بلی، چنین است. سال ها روضه خوانی ماهانه داشتم، مدتی است تعطیل کردم. فرمود:تمام گرفتاریت از ترک کار خیر است، برو و روضه خوانی را شروع کن. من هم روضه خوانی را شروع نموده، سال به سال وضعم روبه راه و از اول هم بهتر شد.
پدر آیت الله فاضل لنکرانی که از بزرگان زمان خود بوده نیز با حضرت آیت الله گنبدی ارتباط داشته اند.
حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی در مورد حضرت آیت الله گنبدی فرموده اند: آیا آقای گنبدی را شناخته اید؟ می دانید که بود؟مردم به ایشان آنقدر ایمان داشته اند که همان طوری که وقتی اسم پیامبر اکرم(ص) می آمد صلوات می دادند برای اسم ایشان نیز صلوات می فرستادند ، مرحوم گنبدی چنین بزرگواری بود.
وفات ایشان:
مرحوم ایة الله العظمی گنبدی در سال ۱۳۶۹ هجری قمری در سن ۷۷ سالگی دیده از جهان فرو بست. و همه محافل علمی و ایمانی را داغ دار کرد.
و تمام استان های همدان وشهر های ملایر و توسرکان و قصبات و روستا های اطراف عزادار شده، مجالس فاتحه برای ایشان برپا نمودند. و سخنرانان از فضائل علمی و اخلاقی ایشان سخن گفتند مردم مومن مرثیه سرایی و سینه زنی نمودند.
پیکر مطهر آن مرحوم را بنا بر وصیت خودشان از گنبد به قم انتقال دادند و در مسیر حرکت جنازه از گنبد به ملایر (حدود ۵۰ کیلو متر) عده زیادی از مومنین روستا های دور و نزدیک جاده، با اینکه برف زیادی باریده بود به تشییع جنازه حاضر شدند.
در شهر ملایر هم که سابقه آشنایی و ارادت عمیقی به معظم له داشتند تشییع با شکوهی نمودند. و علماء و بزرگان نظیر مرحوم حاج آقای شهاب الدین مصطفوی ، شیخ هادی عراقی و مومنین پاک باخته ملایر ،در تشییع شرکت کردند. و عده ای از مومنین پیکر مطهر را تا قم مشایعت و همراهی نمودند.
مرحوم آیت الله آقای محسنی نقل فرمودند: به محض ورود به قم و اطلاع مرحوم آیت الله العظمی آقای بروجردی درس های حوزه تعطیل شد، و طلاب و علماء و مخصوصاْ علماء محترم همدان و ملایر در تشییع جنازه و نمازش حاضر شدند.
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی اعلی الله مقامة، که سابقه ی دیرینه ی آشنایی و دوستی با آقای گنبدی داشته و بر جنازه ی ایشان نماز خواندند و دستور دادند در قبرستان شیخان (نزدیک حرم مطهر حضرت معصومه) در جوار قبر مرحوم میرزای قمی دفن نمودند.
مرحوم آیت الله محسنی رحمة الله علیه نقل کردند، که آیـت الله العظمی آقای بروجردی سر قبر ایشان گریه کرده و فرمودند: آقای گنبدی در نجف ریاضت و زحمات زیادی کشیدند و به مقاماتی هم نائل آمدند.
دیدگاه شما