وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : دوشنبه 15 مهر 1392 ساعت 10:01   |   کد مطلب: 2675
به بهانه اول ذی‌الحجه، روز ملی ازدواج
افزایش سن ازدواج بنیان جامعه را تهدید می‌کند
افزایش سن ازدواج بنیان جامعه را تهدید می‌کند
در سالهای اخیر سالگرد ازدواج حضرت علی(ع) حضرت فاطمه(س) که ازدواجشان ساده و بی‌آلایش بود با نام روز ملی ازدواج نامگذاری شده است.آنها که زندگیشان می تواند بهترین سرمشق و الگو برای زندگی همه جوانان ایران اسلامی قرار گیرد. اما آمارها در سالهای اخیر نشان‌دهنده وضعیت نامطلوبی درامر ازدواج است

آمارها نشان می‌دهد سن ازدواج در جوانان بالا رفته، تعداد طلاق‌ها افزایش پیدا کرده و هزار و یک مسئله باعث بی‌میل شدن جوانان به ازدواج شده است.همیشه تا صحبت از به تعویق افتادن امر مقدس ازدواج به میان می‌آید، همه به یاد مشکلات و مسائل مادی می افتند که همچون سدی مانع ازدواج جوانان شده است.

گرانی‌ها، مشکلات اقتصادی، مسکن، اشتغال و... تشکیل دهنده دیوار بزرگی هستند که ازدواج را تبدیل به رویارویی برای جوانان امروزکرده است.تازه اگر مسیر ازدواج را با تمام سختی هایش طی کنی و در واقع هفت خوان خواستگاری و شرایط سخت آن را پشت سر بگذاری، تازه در ابتدای راه پر پیچ و خم زندگی مشترک قرار می‌گیری و آن وقت است که زندگی تبدیل به عرصه‌ای برای هنر زندگی کردن و اداره صحیح زندگی مشترک می‌شود.

البته همیشه هم مسائل مالی و اقتصادی مانع و سد راه ازدواج جوانان نیست؛ بلکه اخلاقیات هم یکی از عوامل بازدارنده ازدواج است و در اینباره باید گفت: علاوه بر مسائل مالی که گریبان گیر بخش بزرگی از جامعه است، مسائل و مشکلات فرهنگی نیز در بالا رفتن سن ازدواج تاثیرگذار است.

گرایش به جامعه‌گریزی، تنوع طلبی جوانان، مسئولیت گریزی، ترس از طلاق و شکست در زندگی آینده، ترس از خیانت همسر، رواج مردسالاری و زن سالاری و رقابت بین آنها، مهمترین دلایل اجتماعی هستند که تمایل جوانان را به ازدواج کاهش داده است.

مشکلات اقتصادی، مسکن، مهریه، وسایل زندگی، بیکاری، رفاه زدگی برخی از جوانان، از مهمترین دلایل اقتصادی موثر در تاخیر ازدواج جوانان است و علاوه بر آن، فقر مالی خانواده‌ها در تامین امکانات ازدواج فرزندانشان را نیز از عوامل موثر در تاخیر ازدواج دانست و ماهیت بعضی از قوانین مانند قانون مهریه باعث زندانی شدن جوانانی که قادر به پرداخت مهریه نیستند، شده و این نیز عواملی است که موجب ترس آنها از ازدواج می‌شود.

افزون بر همه این مسائل، مسائلی دیگری چون زیاده خواهی و تجملاتی بودن بسیاری از رسم و رسوم‌ در شروع یک زندگی مشترک نیز می‌تواند در ردیف عوامل بازدارنده ازدواج قرار بگیرد؛ مثلا برگزاری جشن‌های گران قیمت که هزینه بسیار سنگینی را در اول زندگی مشترک به جوانان تحمیل می‌کند و دیگر جوانان با مشاهده سختی‌ها و دغدغه‌های بعد از ازدواج دیگران یا اصلا تن به ازدواج نمی‌دهند و یا از ابتدای راه با استرس و نگرانی قدم در این راه می‌گذارند و ازدواج را که می‌تواند یکی از خوشایند‌ترین اتفاقات زندگی اشد را به بزرگترین دغدغه او تبدیل کند.

البته در میان زوج هایی هستند که تصمیم می‌گیرند زندگی خود را بدون هیچ تجمل و بسیار ساده و بی‌آلایش شروع کنند، اما با این وضعیت انگار همه حرف‌ها تازه شروع می‌شود، طعنه و کنایه‌های اطرافیان خیلی زود آنها را از تصمیم‌شان منصرف می‌کند.

وقتی می‌بینند تحمل قرض و خرج و مخارج عروسی و زندگی‌های پر زرق و برق و پرتجمل بسیار راحت‌تر از حرف و حدیث‌های دیگران است، آنها نیز ترجیح می‌دهند خود را زیر بار قرض و قوله بیاندازند و سرمایه زندگی‌شان را صرف رسم و رسوم دست و پاگیر و جلب رضایت این و آن کنند و خودشان به استقبال مشکلات اقتصادی آغاز زندگی بروند و این تمام ماجرا نیست چراکه همه ما به خوبی می دانیم که درصد کمی از افراد هستند که اجازه نمی‌دهند مشکلات مالی بر کیفیت زندگی آنها تاثیر بگذارد و به عبارت دیگر مشکلات اقتصادی می‌تواند نقطه شروعی برای بروز بسیاری از مشکلات خانوادگی باشد.یکی دیگر از مسائل فرهنگی که در این راستا بسیار تاثیرگذار است، می‌توان به تحصیلات دانشگاهی قبل از ازدواج در دختران اشاره کرد؛ تحصیلات بالای جوانان به ویژه دختران این باور را در انها ایجاد کرده است دیگر با داشتن تحصیلات دانشگاهی به فردی که از لحاظ تحصیلات از خودشان کمتر باشد ازدواج نکنند و متاسفانه آمار تعداد دختران تحصیل کرده نیز از تعداد پسران بیشتر است و آمار سالیانه قبولی دختران در آزمون ورودی دانشگاه‌ها گواه بر این ادعاست.

مدرن شدن زندگی‌ها، الگوپذیری جوانان از غرب و تمایل آنها به زندگی مجردی تزلزل ارزشهای سنتی و فرهنگی را در پی داشته و از مهم‌ترین دلایل فرهنگی برای بالا رفتن سن ازدواج است.

سختگیری‌های بی مورد خانواده‌ها نیز از دیگر عوامل به تعویق افتادن امر ازدواج است. در بسیاری موارد شاهد سختگیری های بی پایه و اساس خانواده‌ها در مسائل پیش افتاده ای چون مهریه و تکمیل بودن همه لازمه های تشکیل یک زندگی به صورت کامل هستیم و یا گاهی بعضی از خانواده ها بر این باورند که اگر زوجی، خودشان یکدیگر را انتخاب کنند، نمی توانند زندگی خوبی را کنار هم داشته باشند.

البته مسائل و مشکلاتی که مسیر ازدواج جوانان را سد کرده است را باید از زبان خود آنها شنید؛ به همین بهانه به سراغ جوانان رفتیم تا مشکلات را از زبان خودشان بشنویم:

با هر کدام از آنها که سر صحبت را باز کردیم؛ بیشتر از هر چیز پای مسائل اقتصادی را پیش کشیدند و از نبود شغل مناسب، بالا بودن هزینهای ازدواج ، سختگیری های خانواده و همچنین بالا بودن سطح توقعات طرفین حرف زدند.

رضا 32 ساله لیسانس، شغل آزاد ، مجرد در اینباره می‌گوید: تنها دلیلی که باعث شده من تا سن 32 سالگی مجرد بمانم، علاوه بر بر مسائل مالی و نداشتن توان اقتصادی لازم برای ازدواج ، انگیزه خود را برای ازدواج از دست دادم.

مریم 27 ساله، دیپلم، خانه دار نیز می‌گوید: امروزه انگیزه ای ازدواج با گذشته تفاوت دارد و مثل گذشته مردم فقط به صرف اینکه طرف مقابلشان از لحاظ اخلاقی و خانوادگی در سطح قابل قبولی باشد کفایت نمی کند بلکه انگیزه های دیگری چ.نف تحصیلات عالی، داشتن شغل و درآمد، بالا بودن وضعیت مالی خانواده دخترو... جای آن را گرفته است.

لاله 30 ساله، فوق لیسانس، کارمند نیز معتقد است، افراد تحصیل کرده و دارای موقعیت اجتماعی راضی نمی شوند با فردی که از لحاظ تحصیلات و دیدگاه های زندگی با آنها برابری نمی کند، ازدواج کنند و در صورتی هم که چنین ازدواج هایی صورت بگیرد اغلب نتایج خوبی نخواهند داشت.

صابر 26 ساله، لیسانس، بیکار نیز می گوید: من در حال حاضر تمایل زیادی به ازدواج دارم اما با شرایط فعلی من که نه دارای سرمایه ای برای شروع یک شغل آزاد دارم و نه پشتوانه خانوادگی و نه جایی برای کار کردن وجود دارد هیچ کس راضی نمی شود با من ازدواج کند.

هنگامه 26 ساله دانشجو کارشناسی ارشد نیز از نبود امنیت در زندگی مشترک حرف می زند . او معتقد است تعداد زیادی از پسران و دختران امروزی برای ازدواج مناسب نیستند و همین مسائل باعث بالا رفتن آمار طلاق می شود. شاید به همین دلیل باشد که دختران و پسران به راحتی تن به ازدواج نمی دهند.

سعید 29 ساله، دیپلم، مجرد، شغل آزاد نیز پایین بودن درآمد و بالا بودن مخارج را دلیل عمده به تعویق افتادن ازدواج می کند ازدواج می داندو او معتقد است؛ هر کس به این امید ازدواج می کند که زندگیش از لحاظ کیفی نسبت به قبل از ازدواج بهتر باشد وگرنه چرا باید خود را به دردسر و قبول مسئولیت های زندگی مشترک انداخت.

همایون 37 ساله، مجرد، شغل آزاد نیز می گوید: من از لحاظ مالی شرایط اداره یک زندگی مناسب را دارم، اما با دیدن زندگی زوج های جوانی که اطراف من هستند، انگیزه ام را برای ازدواج کردن از دست داده ام و احساس می کنم زندگی مشترک خیلی خسته کننده و ملال آور است.

آنچه در این میان مهم به نظر می رسد اینکه هدف اصلی ازدواج که رسیدن زن و مرد به کمال است، فراموش شده و سن ازدواج جوانان به دلایل متعددی بالا رفته و این وضعیت موجب بروز نابسامانی هایی در جامعه می شود که رواج بی بند و باری از پیامدهای آن خواهد بود.

طیبه عباسی صیفی

دیدگاه شما