به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نافع، دست فروشی، شیشه پا کنی، معرکه گیری، بریدن سر مرغ و خروس در کنار جوب، داد زدن برای جلب مشتری به فروشگاه ها، رمالی و فالگیری و... آن طور که فهمیدم به این کارها می گویند شغل کاذب! کاری که دائمی نیست و تخصصی هم نمی خواهد. حالا ما هم اگر نخواهیم نام اینها را شغل بگذاریم هم باز نا گزیریم به چشم یک شغل به آنها نگاه کنیم چرا که هر روز با آنها در ارتباطیم و دیگر شنیدن چنین عناوینی برایمان عادی شده است.
البته هر روز که می گذرد شغل های جدیدی ظهور می کنند که در نگاه اول تعجب برانگیز هستند و بعد از مدتی باز به آنها عادت می کنیم. نمونه اش شغلی است که من اولین بار که چشمم به آگهی آن خورد، چند ثانیه ای میخکوب آن شدم و تنها وقتی با موبایلم یک عکس گرفتم، دلم رضایت داد چشم از آن بردارم.
همراه بیمار شما در بیمارستان+شماره تلفن همراه!
این متن یک آگهی تبلیغاتی بود که در اطراف یکی از بیمارستان های مدرن و مشهور تهران چسبانده بودند. این یکی دیگر واقعا عجیب بود. از هر طرف به آن نگاه کردم متوجه نیاز امروز جامعه به چنین شغلی نشدم. شاید ما به کسی احتیاج داشته باشیم که در کنار خیابان به ما دلار بفروشد، شاید کسی را بخواهیم که جلوی فست فود ها با لباس حیوانات عروسکی ادا و اطوار در بیاورد. شاید مهم باشد که هر روز در مترو از دست فروش ها باتری قلمی و لواشک مجلسی بخریم اما متوجه نشدم چرا باید به یک همراه بیمار احتیاج داشته باشیم!
وارد بیمارستان شدم و از چند بیمار در این زمینه سوال کردم. اکثرا از این ماجرا بی خبر بودند. یک مرد میانسال که لباس کهنه ای هم به تنش بود پاسخ سوال مارا داشت: کاسبن همشون. هم دنبال پولن هم دنبال جا خواب. یه شب میان پیش مریض شما میخوابن. جای گرم و نرم با غذاگیرشون میاد . بعدم یه پولی ازت میگیرن و خدا بده برکت.
انگار این جماعت را خوب می شناخت. از قیمت ها پرسیدیم که می گفت: بی خبرم داداش. فک نکنم چل پنجا تومن بیشتر بگیرن. دو سه نفر بیشتر نیستن اینجا از این کارا می کنن. مریضتو نسپر دست اینا یهو دیدی مال و منالشم بردن. کاری هم که نمی کنن میان میگیرن یه گوشه میخوابن.
به این فکر افتادیم تا با شماره این فرد تماس بگیریم و ببینیم هزینه نگهداری از مریض شبی چقدر است اما متاسفانه پیگیری ها بی نتیجه بود و موفق به برقراری تماس نشدیم.
سوالی که ذهن مرا به خود مشغول ساخته این است که چذا صنعتی شدن زندگی امروز آینقدر مارا درگیر خودش کرده که دیگر حتی زمان مراقبت از عزیزانمان را نداریم؟ یعنی اگر روزی یکی از اعضای خانواده ما راهی بیمارستان شد، باید یک همراه بیمار برای او "کرایه" کنیم؟ قطعا شنیدن چنین موضوعی برای خیلی از شما تازه و عجیب خواهد بود، چرا که هنوز همه گیر نشده و امیدوار هستیم که پیش از همه گیر شدن از بین برود.
ای کاش حواسمان باشد که صنعتی شدن و فاصله گرفتن از زندگی سنتی بدان معنا نیست که ما باید عواطف و احساساتمان را هم با خاطرات کهنه دور بیاندازیم.
ای کاش حواسمان باشد که همه چیز را نمی توان کرایه کرد و بهای بعضی چیزها در جیب ما نیست! بلکه در قلب ماست .
ای کاش حواسمان باشد اگر امروز بخواهیم مسئولیتمان را کرایه بدهیم معلوم نیست شاید مجبور شویم روزی وجدان را هم به عاریه بدهیم و تمام...
منبع:نامه نیوز
دیدگاه شما