وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : دوشنبه 1 مهر 1392 ساعت 07:47   |   کد مطلب: 2233
نعره‌های خشونت درگوش شهر
 همه چیزدر زمان خیلی کوتاهی اتفاق می‌افتد، سواری مزداکه راننده وسرنشین آن دو پسرجوان هستند قصد ورود به یکی ازکوچه‌های تبدیل به پارکینگ شده خیابان بوعلی را دارد. همزمان خودروی دیگری که راننده آن مردی میانسال است درحال خروج ازکوچه است.

دوطرف کوچه را خودروهای پارک شده اشغال کرده‌اند ورودی کوچه فقط برای یک خودروجا دارد، هیچکدام ازرانندگان حاضرنمی‌شود راه را برای دیگری بازکند پشت سر هر کدام چند خودرو صف کشیده‌اند، خودخواهی وسماجت دو راننده وبوق‌های گوشخراش خودروهای دیگرباعث خلق صحنه‌هایی ناخوشایند می‌شود. ماجرا با نگاه‌های غضبناک و سرو دست تکان دادنهای ازروی عصبانیت رانندگان شروع می شود و با فحشهای رکیک یکی ازسرنشینان و پاسخهای رکیک‌تر طرف مقابل اوج می‌گیرد و درمدت زمانی کمترازیک دقیقه کار به تبادل قفل فرمان وچماق و چاقو می‌کشد! این معرکه تهوع‌آورکه حاصل آن شیشه‌های شکسته یکی ازماشینها، بازوی چاقوخورده سرنشین مزدا و فرق خون‌آلود سرنشین درشت هیکل خودروی مقابل است دربرابر نگاههای متعجب ووحشت زده کسبه و رهگذران یکی ازشلوغ‌ترین خیابانهای شهر با دخالت تعدادی ازافراد حاضر پایان می‌یابد و طرفین درگیری درحالی که برای هم خط ونشان می‌کشند بدون توجه به انبوه آدمها و ماشینهایی که ازروی اجباریاکنجکاوی شاهد نمایش خشونت بارشان بوده‌اند صحنه را ترک می‌کنند.

اگرشماهم جزوکسانی باشید که مجبورند در روزهای گرم تابستان درترافیک گره خورده ناشی ازفعالیت‌های عمرانی در معابرشلوغ  شهر یا حضور پر شمار خودروهای مسافران حوالی مکانهای تاریخی و گردشگری با خودروی شخصی رانندگی کنید، اگر یک روز به مدت طولانی در خیابانهای شهر قدم زده باشید یا یک شب برای فرار از گرما و زندگی سرد و یکنواخت در آپارتمانهای سرد و بی روح به پارکها و فضای سبز پناه برده باشید قطعا شاهد خشونتهای کلامی و فیزیکی بین افراد مختلف بوده‌اید. افرادی که بدون توجه به هنجارهای معمول اجتماعی جلوه‌های متعدد خشونت، از فحشهای رکیک و زننده تا مشت و لگدهایی که با بی‌رحمی بین طرفین درگیری رد و بدل می‌شود و استفاده از چوب، چماق، چاقو و انواع سلاحهای سرد بر علیه یکدیگر را به نمایش می‌گذارند.

این روزها مشاهده روزانه صحنه‌های نزاع و انواع خشونت‌های اجتماعی به بخشی دائمی از تجربیات شهروندان تبدیل شده است. دعوا، نزاع، درگیری خیابانی یا هر عنوان دیگری که به تنشهای خشونت‌آمیز افراد در سطح جامعه نسبت دهیم، پرده‌هایی از یک نمایش تلخ و ناخوشایند است که روز به روز شاهد اجرای بیشتر آن در برابر چشمان بهت‌زده و هراسناک تماشاگران که مردم عادی جامعه‌اند هستیم.

حالا دیگر روزی نیست که شما در حال عبور از خیابان شاهد نزاع 2 راننده تاکسی، خریدار و فروشنده در یک مغازه، درگیری 2 عابر، نزاع بر سر پارک‌کردن ماشین، 2 متکدی، 2 کارگر بر سر یک چهارراه، کارگر و کارفرما، حتی 2 بچه‌مدرسه‌ای نباشید، بماند که این همه تنها بخش کوچکی از انواع بسیار نزاع‌هاست و بخش مهمی از نزاع‌ها همچون درگیری‌های خانوادگی، نزاع ساکنان یک آپارتمان و نزاع‌های انحرافی چندان قابل مشاهده نیست.

بنا به اعلام سازمان پزشکی قانونی در چهار ماهه نخست سال جاری 226 هزار و 617 نفر به دلیل صدمات ناشی از نزاع به مراکز پزشکی قانونی سراسر کشور مراجعه کرده‌اند که از این تعداد 158 هزار و 659 نفر مرد و 67 هزا ر و 958 نفر زن بودند.

بر اساس این گزارش در تیر ماه سال جاری آمار مراجعین نزاع با 2.4 درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال قبل به 65 هزار و 62 مورد رسید که نسبت به دیگر ماه‌های سال جاری بیشترین رقم را داشته است.

سازمان پزشکی قانونی استان همدان نیز تعداد افرادی را که در چهار ماهه نخست امسال به دليل صدمات ناشي از نزاع به مراكز پزشكي قانوني استان همدان مراجعه كرده‌اند، 6125 نفر اعلام کرد که از این تعداد 4544 نفر مرد و  1581نفر زن بودند اگرچه اين رقم در مقايسه با مدت مشابه سال قبل كه تعداد مراجعين نزاع 6549 نفر بود، 6.5 درصد كاهش يافته است.اما در تير ماه این آمار با 3.2 درصد افزايش نسبت به مدت مشابه سال قبل به 1900 مورد رسيده است.

چرا دعوا؟

نزاع یک آسیب اجتماعی است و این آسیب نیز مانند اعتیاد، روسپیگری، سرقت، قتل، خودکشی، فرار، تکدیگری و جرایم دیگر حیات اجتماعی انسان را تهدید می‌کند.از این رو برای پیشگیری ازتکرار روزافزون آن در سطح جامعه ضروری است دلایل وقوع آن مورد بررسی دقیق کارشناسی قراربگیرد.

بر اساس پژوهشی که یک پژوهشگر با همکاری پلیس در شهر تهران انجام داده است، علل کلی نزاع به 4 دسته کلی تقسیم شده است. این چهار دسته شامل آسیب‌های اجتماعی با 2‌/‌24 درصد، مسائل خانوادگی با 5/25 درصد، رعایت‌نکردن حقوق دیگران با 2‌/‌12 درصد و مسائل مربوط به راهنمایی و رانندگی 4‌/‌6 درصد را به خود اختصاص داده‌ است. البته هر کدام از این دسته‌ها نیز خود زیرمجموعه‌های زیادی دارند. به طور مثال مسائل مربوط به راهنمایی و رانندگی مواردی همچون تصادف، درگیری مسافرکش‌ها با مسافران، رعایت نکردن حق تقدم و درگیری با ماموران راهنمایی و رانندگی را شامل می‌شود که هرکدام درصدهای متفاوتی از نزاع را به خود اختصاص داده‌ است.

یک کارشناس ارشد جامعه‌شناسی نیزمشکلات روزمره را از اصلی‌‌ترین عوامل نزاع‌‌های خیابانی می‌داند و می‌گوید: باید بپذیریم جامعه ما درگیر یکسری مشکلات، تضاد‌ها و تناقضات روان‌فرسا است. در بحث اقتصادی چه بپذیریم و چه نپذیریم جامعه مشکل دارد، حتی اگر از لحاظ خرید هم مشکلی احساس نکند ولی واقعیت این است که فشار روانی ناشی از تکرار رسانه‌ای و محاوره‌ای جامعه را دچار تشنج می‌کند، حال آن که باید بپذیریم بخشی از شهروندان به لحاظ تأمین زندگی خود دچار مشکل هستند و این فشار عصبی زیادی را بر آنان وارد می‌سازد اما این را هم باید قبول کنیم همه آن چیزی که در خیابان‌‌ها رخ می‌دهد و به عنوان آمار بیرون می‌آید ناشی از مشکلات اقتصادی نیست بلکه بحث عصبی شدن جامعه، یک فرآیند است نه یک پدیده، این فرآیند هم در طول سال‌‌ها ایجاد شده و تا ریشه‌یابی نشود نمی‌توان برای آن نسخه پیچید.

صولت نعمتی می گوید: نگاه پلیسي جامعه را به سمت ترس می‌برد و جامعه ترسو نخستین واکنشی که نشان می‌دهد، عصبانیت است. اولویت‌بندی ما هم مشکل دارد. در حالی که می‌توانیم اولویت گذاری کنیم و معضلات بزرگتر را با دید پلیسي حل کنیم ولی متأسفانه با معضلات کوچک که نیاز به فرهنگسازی دارند تا کار پلیسی، برخورد قهری و ضربتی می‌کنیم. طبعاً این برخورد جامعه را از یک جامعه سالم به یک جامعه خطاکار تبدیل می‌کند و جامعه خطا‌کار خود را مجاز به انجام خطا می‌داند. نخستین واکنش هم دعواست، دعوا‌هایی که همه روزه در خیابان‌‌ها می‌بینیم ناشی از این احساس است. وی با بیان این که برخی مسئولان خود را طلبکار مردم می‌دانند، افزود: نگاه‌‌های طلبکارانه در برخی سطوح مدیریتی، قانونگذاری و رسیدگی به قانون منجر به فاصله می‌شود، افکار عمومی حساس هستند، آنها اگر احساس کنند بخش بالایی هرم خود را برتر و بالاتر می‌داند، خود را از آن جدا می‌کنند. ما باید بدانیم با نگاه دستوری، آمرانه و خودبرتربینی نمی‌توانیم جامعه را به آرامش برسانیم، این که ما مصلحت شما را بهتر می‌دا نیم ذهن جامعه را کوچک می‌کند.

رابطه نزاع خیابانی و طبقات اقتصادی و اجتماعی

به عقیده کارشناسان وقتی بیکاری باشد تورم ایجاد می‌شود، قیمت‌ها بالا می‌رود و بر سر بالارفتن قیمت‌ها درگیری ایجاد می‌شود. افراد توانمندی‌های حیاتی خود را از دست می‌دهند و نمی‌توانند نیازهای روزمره خود را تأمین کنند. وقتی بی‌عدالتی و تبعیض اجتماعی رخ می‌دهد و عده‌ای خود به خود و بدون توجیه پولدار می‌شوند و عده‌ای دیگر فقیر می‌شوند، فاصله بیشتر اجتماعی شکل می‌گیرد و تقابل اجتماعی بروز می‌کند که منجر به نزاع و درگیری و خشونت می‌شود.

فشارهای روحی-روانی، استرس‌های واردشده بر فرد، مشکلات اقتصادی، خانوادگی باعث نزاع‌های ناگهانی می‌شود و اما در چند سال اخیر به نظر می‌رسد نزاع‌های اتفاقی و ناگهانی تبدیل به نزاع‌های از قبل برنامه‌ریزی‌شده می‌شوند که یکی ازمهمترین دلایل آن نبود حاکمیت قانون، بی‌اعتمادی به روندهای قضایی و اطاله دادرسی است، بر اساس پژوهش‌های انجام شده بیش از نیمی از نزاع‌هایی که به وقوع می‌پیوندد سابقه اختلاف داشته اندو حدود 57 درصد افراد از قبل هم را می‌شناختند. روندهای قضایی به حل اختلاف طرفین منجر نمی‌شود. حتی اگر به دادگاه هم کشیده شود، به یک حکم مکانیکی منجر می‌شود و اختلاف همچنان باقی می‌ماند. بنابراین وقتی امید به حل روندهای قضایی و پلیسی کاسته می‌شود افراد به سمتی می‌روند که حق و حقوق خودشان را خودشان به‌دست آورند.

فحاشی عامل 60 درصد نزاع ها

پژوهش‌های یک آسیب شناس اجتماعی نشان می دهد 60درصد نزاع‌ها به علت فحش اتفاق افتاده است. براساس این پژوهش خرده‌فرهنگ‌های انحرافی واژگانی دارند مثل پدرسگ، چت‌کردن، میخ‌کردن و ... که این واژه‌ها در جامعه گسترش یافته‌اند و به خانواده‌ها هم انتقال داده شده‌اند. بسیاری از قتل‌ها به‌ علت زبان به‌وقوع می‌پیوندند. فرهنگ شفاهی خیابان سرشار از مفاهیم زشت، کج و سخیف است.این فرهنگ بر فرد چیره شده و توسط اوبه خانواده انتقال داده می‌شود. اعضای خانواده برای صحبت کردن با هم از ادبیات خیابانی استفاده می‌کنند. فرزندی که در خانواده متولد می‌شود بچه خیابانی است و یک انسان خیابانی در درون خانواده متولد می‌شود.

عوارض رواج خشونت اجتماعی

باحضوری کوتاه در مراکزقضایی یا نگاهی اجمالی به صفحات حوادث روزنامه ها شاهدسرگذشت افرادبسیاری خواهیم بودکه به دلیل یک لحظه عصبانیت مهار خویش از دست داده‌اند و با صدمه‌زدن به طرف مقابل، سر از بازداشتگاه و زندان درآورده‌اند. آنها بر اساس قوانین مصوب باید به میزان صدمه‌ای که وارد کرده‌اند دیه بپردازند. البته اگراین صدمه منجربه قتل یا آسیب های غیر قابل جبران شود و قانون حکم قصاص صادر کند ماجرا ابعاد وخیم‌تری پیدا می‌کند.

به گفته کارشناسان، نزاع و درگیری یک پیامد است. نزاع، خشونت را تشدید می‌کند و هنگامی که به صورت آموزشی در جامعه رواج پیدا کند، یادگیری منفی فرهنگی صورت می‌گیرد. تجربه‌ای که مردم در برخورد با مسائل پرفشار دارند، حاصل دریافتشان از محیط است، آنها با مشاهده یک صحنه خشونت‌بار یاد خواهند گرفت که در شرایط مساوی این کار را انجام دهند. پیامد نزاع خشن‌شدن جامعه و به خشونت گراییدن جامعه در ساحت‌های مختلف است. این مساله در خانواده به عمیق‌ترشدن مشکلات و اختلافات منجر می‌شود.

چه باید کرد؟

برای مهار یک معضل اجتماعی باید ابتدا علت‌های بروزآن راشناخت و سپس با رفع علت‌ها برای حل آن اقدام کرد با توجه به دلایل وقوع نزاع که در سطور پیشین عنوان شد می‌توان گفت کاهش فشارهای اقتصادی و کم شدن دغدغه‌های فکری گوناگون در بین مردم، افزایش شادی و نشاط در جامعه، به وجود آوردن احساس امنیت، ارائه آموزش‌های لازم برای مهار خشم و بالا‌بردن آستانه تحمل افراد از مواردی است که می‌تواند به کاهش این خشونت‌ها منجر شود.

یک روانشناس با اشاره به نقش حیاتی و مهم رسانه‌‌ها در آرامش‌بخشی به جامعه می گوید: صدا و سیما به هر قیمتی می‌خواهد مردم را بخنداند، این به هر قیمت هم باعث می‌شود نه تنها مردم نخندند، بلکه احساس کنند به شعورشان توهین می‌شود. همین رسانه وقتی قرار است توصیه‌ای انجام دهد این توصیه را دستوری می‌کند، افراد دستور را نمی‌پذیرند، آن را پس می‌زنند و مقابل آن مقاومت می‌کنند عاقبت، باورنکردن توصیه‌ای که باید آرامش‌بخش باشد نیز فرد را دچار عصبانیت می‌کند و محل تخلیه این فشار عصبی هم صحنه خیابان‌‌ها است. به نظر می‌رسد آسیب‌شناسی و یافتن علت به جای برخورد با معلول بهترین راه برای بازگرداندن آرامش به جامعه است، فرافکنی و حکایت «کی بود، کی بود، من نبودم» چاره‌ساز نیست، تا زمانی که همه نهاد‌ها خود را مقصر ندانند و برای رفع مشکلات به جای این که انگشت اتهام را به سوی دیگران بگیرند، در عملکرد خود تجدیدنظر نکنند، آش همین آش است و کاسه همین کاسه!

اسدالله عقیلی اصغر

منبع: بیدارگر

دیدگاه شما