وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : پنجشنبه 9 مهر 1394 ساعت 20:20   |   کد مطلب: 16534
نهم مهر در ایران، به عنوان روز هم بستگی با کودکان و نوجوانان فلسطینی نام گذاری شده است. در سال 2000 میلادی، در چنین روزی «محمد الدوره» نوجوان 12 ساله فلسطینی به گونه ای فجیع به دست نظامیان رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.

به گزارش نافع، رسانه های گوناگون خبری، خبر شهادت این نوجوان را منعکس کردند. تصویر شهادت او، درحالی که پشت پدر خود پنهان شده بود تا از شر حمله نظامیان صهیونیست در امان باشد، بارها از شبکه های تلویزیونی جهان پخش شد و رسوایی رژیم اشغالگر قدس و حامیان این رژیم را در دنیا، به دنبال داشت. شهادت محمد الدوره، هم سالانش را به مبارزه ای بی امان تر و آگاهانه تر با اشغالگران متجاوز و زورگو تشویق کرد و صدها الدوره پا به میدان جهاد بی امان گذاشتند.

رژیم صهیونیستی پس از شهادت الدوره، نه تنها پشیمان نشد، بلکه دست به کشتار گروهی کودکان و زنان فلسطینی در غزه و کرانه باختری زد.

نمایش شهادت خانواده هفت نفره هدی غالیه در اواخر خرداد سال 1385 در شبکه های تلویزیونی جهان، از جمله این جنایت ها بود. پس از آن، کشتار کودکان روستای قانا در جنگ اخیر لبنان نیز برگ سیاه دیگری را از تاریخ پرجنایت صهیونیست ها رقم زد.

نام گذاری این روز به روز هم بستگی با کودکان و نوجوانان فلسطینی که به پیشنهاد جمعیت دفاع از ملت فلسطین صورت گرفت، نمادی از دادخواهی دانش آموزان ایرانی از مستکبران جهان و اعلام همدردی و هم بستگی میان دانش آموزان ایرانی و کودکان و نوجوانان مبارز فلسطینی است.

امروز، بزرگ ترین جرم نوجوانان فلسطین، زاده شدن در سرزمین مادری شان است. برخورد نظامیان اشغالگر با این کودکان، زننده و غیرانسانی است. برای نمونه، می توان به بازداشت هزاران نوجوان فلسطینی 13 تا 18 ساله اشاره کرد که از آغاز و در هنگام بازداشت، تحت انواع اهانت، شکنجه و رفتار خشونت آمیز و غیراخلاقی در زندان ها و مراکز بازجویی قرار گرفتند. رژیم صهیونیستی با شکنجه، بازداشت و سرکوب کودکان فلسطینی، به جهانیان نشان می دهد هرگز به قوانین بین المللی و دلایل منطقی پای بند نیست و به خواسته های جامعه بین الملل اهمیت نمی دهد. رژیم اشغالگر دریافته است هر نسل فلسطینی، از نسل پیش، بیدارتر، متحدتر و ظلم ستیزتر است. بنابراین، این نسل آینده ساز را هدف قرار داده است. یورش غافل گیرانه در نیمه های شب و ربودن کودکان و جوانان فلسطینی، استفاده از گازهای سمی و اشک آور، ضرب و جرح و تیراندازی با گلوله های پلاستیکی، استفاده از سگ های درنده که اغلب، کودکان و نوجوانان را زخمی می کنند، شکنجه های دوران بازداشت مانند وارد کردن ضربه به نقاط مختلف به ویژه به سر نوجوانان، استفاده از دستگاه های مخصوص شکنجه کودکان، محروم کردن آنان از خواب و غذا و اعمال انواع شکنجه های روحی و روانی از جمله جنایت های رژیمی است که به هیچ یک از اصول انسانی و بین المللی پای بند نیست. در برابر این همه شکنجه و انواع آن، کودکان و نوجوانان فلسطینی، تنها برای دفاع از خودشان، به طرف نیروهای اسرائیلی سنگ پرتاب می کنند. وضعیت دانش آموزان فلسطینی نیز بسیار بحرانی است و تاکنون بسیاری از دانش آموزان پشت نیمکت های مدرسه به شهادت رسیده اند. مدارس این کشور نیز در طول سال بسیار تعطیل می شود و این مسئله موجب ضعیف شدن پایه علمی و کم بودن معلومات دانش آموزان فلسطینی می شود.

سازمان ملل، در گزارشی اعلام کرد: کودکان فلسطینی، بیش از پیش، در جریان حملات اسرائیل کشته می شوند و شمار کودکان قربانی در این درگیری ها، دو برابر شده است.

تپش سنگ ها

فاطره ذبیح زاده

آفتاب

بر من می تابد

باران

برای من است که می گرید

و نسیم

اگر برای آرامش من نمی وزید

حتماً طوفان می شد

در فضایی که بذرها را

با باد برده اند

در هوایی که قلب ها

تپش سنگ ها را هم از یاد برده اند!

امروز، نهم مهر، روز هم بستگی و همدردی، با کودکان و نوجوانان فلسطینی، مصادف با روز شهادت مظلومانه محمد الدوره است؛ کودکی که در آغوش پدرش، ناجوانمردانه، با گلوله دژخیمان اسرائیلی به شهادت رسید. او نه اولین کودک مظلوم فلسطینی بود، نه آخرین.

جوخه های ترور صهیونیست ها، دانش آموزان مدارس را نیز هدف می گیرند. آنها با به کارگیری گازهای سمی در حملات خود، بارها باعث سقط جنین شده اند.

در حملات آنها، تعداد زیادی از کودکان، برای همیشه معلول می شوند و آینده روشن خود را از دست می دهند. مادران فلسطینی نیز وقتی کودکان خود را به مدرسه می فرستند، خوب می دانند با وجود تانک های صهیونیستی و خودروهای نظامی و بلدوزرها، کودکانشان با چه خطرهایی روبه رو هستند. بسیاری از کودکان که در اردوگاه جنین، غزه و نابلس، شاهد قتل و ویرانی بوده اند. نیز به بیماری روانی دچار شده اند.

(

رژیم صهیونیستی، بسیاری از کودکان اسیر فلسطینی را در بخش های کوچکی نگه داری می کند که جای کافی برای تردد و خواب و کارهای روزمره ندارند. همچنین، آنها را با وجود سن کمشان، محاکمه و از ملاقات آنها با خانواده هایشان جلوگیری می کند. بر اساس آخرین اخبار منتشر شده، رژیم اشغالگر، بیش از 231 کودک فلسطینی را پای میز محاکمه کشانده است و بیش از 100 کودک نیز در انتظار محاکمه به سر می برند. درحالی که سازمان های بین المللی دفاع از حقوق کودکان، مسائلی جزیی مانند تنبیه لفظی والدین نسبت به کودکان را جرم می دانند، در برابر اقدام رژیم صهیونیستی سکوت کرده اند.

(

در خبرها آمده بود: از سال 2000 تا 2009 میلادی، بیش از چهار هزار کودک و زن فلسطینی ساکن نوار غزه، به شهادت رسیده اند. البته این آمار، غیر از کودکان و زنانی است که به دلیل شرایط بد زیستی و سوء تغذیه و نبود تجهیزات پزشکی جان خود را از دست می دهند.

کودکان، مظلوم ترین قربانیان غزه اند. ستم رژیم صهیونیستی به آنان، چنان تأسف آور است که حتی یهودیان باوجدان نیز در برابر این رفتارها اعتراض کرده اند.

جاناتان ساکس، خاخام بزرگ انگلیسی، با صراحت، سیاست اسرائیل در قبال ملت فلسطین و کودکان آنها را محکوم کرده و گفته است: «وضعیت، بسیار اسف بار است؛ زیرا این وضعیت، با ارزش های دین یهود سنخیت ندارد و با تعالیم حقیقی دین یهود مغایر است».

(

محمود عمرو، روان شناس فلسطینی می گوید: «اقدام نیروهای اسرائیلی در به کار بستن خشونت و سیاست ترساندن و جدا و دور کردن کودکان فلسطینی از محیط خانواده و اجتماع به مدت طولانی، درحالی که آنها در سنی قرار دارند که ذهن و شخصیت شان شکل می گیرد و نیاز به آرامش و تعلیم و تحصیل دارند، موجب شده است که کودکان، گرفتار اضطراب، نگرانی، افسردگی و بیماری های روحی شوند».

(

در دین مقدس اسلام، نیت و فعل، دو بخش جدا نشدنی و مرتبط با یکدیگرند تا آنجا که یکی از شاخصه های سنجش اعمال، نیت عمل است. در متون اسلامی، رضایت و خشنودی از اعمال گروهی، انسان را در اعمال آنها سهیم می کند، همان گونه که اعلام انزجار از اعمال ناپسند دیگران و تبرّی از دشمنان خدا واجب شمرده شده است.

مردم و کودکان فلسطینی، لحظه های سخت و طاقت فرسایی را در زیر شکنجه و فشار و خفقان رژیم صهیونیستی می گذرانند. امروز هیچ مسلمانی نیست که فریاد کمک خواهی آنها را نشنیده باشد و این کلام رسول گرامی اسلام را به یاد نیاورده باشد که: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً ینادِی یا لَلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسْلِمٍ؛ هرکس بشنود صدای مردی (یا انسانی) را که فریاد می کند: ای مسلمانان! به فریادم برسید و او را کمک نکند، دیگر مسلمان نیست».1

امروز، سکوت در برابر این همه ستم، معنایی جز رضایتمندی از رفتار صاحبان زور و قدرت صهیونیستی ندارد و هر مسلمانی وظیفه دارد به قدر توان خود، از فلسطینیان حمایت کند.

(

پیامبر صلح و مهر، حضرت محمد مصطفی(ص) می فرماید: «آن که سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد، به خدا و روز قیامت ایمان ندارد.» این روزها جمعیت 5/1 میلیون نفری نوار غزه به سختی زندگی می کنند. ذخایر مواد غذایی و سوخت شان، به پایین ترین حد خود رسیده و نبود برق، موجب تعطیلی کسب و کار و از کار افتادن سیستم های بیمارستانی شده است. در جنگ غزه، بیش از 1350 شهروند فلسطینی به شهادت رسیدند که بیش از نیمی از آنان، کودکان و زنان بوده اند.

و غزه در آتش و خون

چشم هامان در خواب، دل هامان پنهان در برف

شیطان، ایستاده مستان

سازمان های جهانی؛ این غلامان مطیع

در خفقان سکوت.

سران عرب، پنهان زیر چادرهای زنانشان...

و مردمان غزه چشم انتظار امت اسلام

(

دو واژه همدردی و هم بستگی، در مفهوم انسانیت ریشه دارند. امروز افزون بر جنبه دینی و معنوی که هر مسلمانی را به حمایت از کودکان مظلوم فلسطین فرامی خواند، هر آزاده ای در جهان که حتی اندکی به انسان و حقوق انسان ها می اندیشد، بحران فلسطین را بحران خود می داند و از این همه مصیبت که در گوشه ای از عالم بر سر انسانیت فرو می ریزد، داغدار است.

مقام معظم رهبری دراین باره می فرمایند: «مسئله فلسطین برای ما و مردم ما، یک تاکتیک و حتی استراتژی سیاسی نیست، بلکه مسئله دل و ایمان است. به همین علت، ملت ایران در روز قدس نیز همچون 22 بهمن که روزی متعلق به خودشان و کشورشان است، در سراسر کشور به صحنه می آیند و احساسات حقیقی خود را در دفاع از مظلومان فلسطین بیان می کنند».


1. کافی، ج 2، ص 164، نرم افزار جامع الاحادیث.

سخن بزرگان

امام خمینی(ره)

«امروز قبله اول مسلمین، به دست اسرائیل، این غده سرطانی خاورمیانه افتاده است. امروز برادران فلسطینی و لبنانی عزیز ما را با تمام قدرت می کوبد و به خاک و خون می کشد. امروز اسرائیل با تمام وسایل شیطانی، تفرقه افکنی می کند. بر هر مسلمانی لازم است که خود را علیه اسرائیل مجهز کند».1

(

«ملت مسلمان ایران و هیچ مسلمانی و اصولاً هیچ آزاده ای، اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و ما همواره حامی برادران فلسطینی و عرب خود خواهیم بود».2

(

«همه باید بدانند که هدف دولت های بزرگ از ایجاد اسرائیل، تنها با اشغال فلسطین پایان نمی پذیرد. آنها در این نقشه اند ـ پناه بر خدا ـ تمامی کشورهای عربی را به همان سرنوشت فلسطین دچار کنند».3

(


1. صحیفه نور، ج 9، ص 226، 7/7/1358.

2. همان، ج 3، ص 178، 26/8/1357.

3. همان، ج 1، صص 192 ـ 194، 19/8/1351.

مقام معظم رهبری

«بیش از چهل سال است که به تدریج، مسلمین را به غصب بخشی از خانه خودشان عادت داده اند. فقط غصب خانه مسلمین نیست، بلکه قضیه بالاتر از این است. مسئله این است که دشمنان جهانی اسلام، بخشی از خانه مسلمین را برای حمله به صفوف مسلمین و برای مبارزه با خواسته ها و حرکات آنها سنگر قرار داده اند».

(

«هریک وجب از خاک فلسطین، یک وجب از خانه مسلمین است. هر حاکمیتی غیر از حاکمیت مردم فلسطین و حاکمیت مسلمین بر کشور فلسطین، حاکمیت غاصب است».

(

«مسئله فلسطین، یکی از مصایب بزرگ جهان بشریت کنونی است. هرکس که احساسی در مورد انسان و حقوق انسان دارد و دم از حمایت از انسان های مظلوم می زند، باید در این قضیه صاحب داعیه باشد و این قضیه را قضیه خود بداند».

(

«همه این مصایبی که اگر در گوشه ای از عالم برای جمعی از مردم اتفاق بیفتد، بشریت را جریحه دار و داغدار می کند، در قضیه فلسطین در طول چهل و پنج سال اخیر اتفاق افتاده است».

(

«امروز دستگاه های زر و زور در دنیا، دست به دست هم داده اند تا حقوق ملت فلسطین را تضییع کنند. سعی می کنند جنبه انسانی این قضیه را ندیده بگیرند، یا بالعکس وانمود کنند».

(

«ملت های اسلامی به هر نحو که می توانند، باید انواع کمک های خودشان را به آن مردمی که دارند در داخل فلسطین مبارزه می کنند، برسانند. این یک تکلیف شرعی و الهی و انسانی است».1


1. خبرگزاری فارس، «قدس و فلسطین در اندیشه و کلام رهبر معظم انقلاب».

نکته ها

حملات شبانه روزی اسرائیلی ها علیه مبارزان فلسطینی، فقط به آنها آسیب نرسانده است. مردم عادی و حتی نوجوانان و کودکان نیز در این حملات آسیب های بسیاری دیده اند. مرکز پژوهش های روان شناسی غزه اعلام کرده است: خانه های 99 درصد کودکان فلسطینی، در معرض گلوله باران رژیم صهیونیستی قرار گرفته و 95 درصد نیز گاز اشک آور استنشاق کرده اند.

در این آمارگیری که از 120 کودک زیر 15 سال در دو منطقه رفح و التُّفاح در خان یونس صورت گرفته، آمده است: 5/52 درصد کودکان، دچار کم اشتهایی شده اند، 5/42 درصد از کم خوابی رنج می برند، 60 درصد به افسردگی مبتلا هستند و 5/57 درصد به حالت های عصبی دچارند.

نوجوانان شهادت طلب

به گفته دکتر سراج، روان شناس فلسطینی، گرایش نوجوانان به انجام دادن عملیات استشهادی؛ شهید و قربانی کردن خود برای آزادی فلسطین، روندی صعودی یافته است. وی می افزاید: «بر اساس نظرسنجی ای که تابستان گذشته انجام داده ایم، 36 درصد از پسربچه های 12 ساله معتقدند، بهترین اتفاقی که ممکن است در زندگی انسانی بیفتد، شهادت است.» کودکان و نوجوانان فلسطینی، عکس های شهدا را کنار نشان های ورزشی و دیگر اشیاء بر دیوار اتاق خود نصب می کنند.

جنگ نوجوانان با تانک های اسرائیلی

در 16 اردیبهشت سال 1383، ارتش اسرائیل به دیرالبلاح، اردوگاه پناهندگان در خان یونس و شهر رفح یورش برد. در این حمله، نظامیان اسرائیلی چندین خانه و بسیاری از مزارع فلسطینی ها را ویران کردند، ولی نوجوان های فلسطینی بی کار ننشستند. آنها با پرتاب سنگ، به جنگ تانک های اسرائیلی رفتند و سربازان اسرائیلی نیز به سوی آنها شلیک کردند. در همین درگیری، بر اثر تیراندازی اسرائیلی ها، پلیسی فلسطینی به شهادت رسید و 16 فلسطینی که بیشترشان نوجوانان 12 تا 14 ساله بودند، زخمی شدند.

راه پیمایی نوجوان فلسطینی

در روز 13 خرداد سال 1383، صدها نوجوان فلسطینی راه پیمایی برگزار کردند. آنها در اعتراض به فعالیت های سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی در شهر رفح، تظاهرات کردند و با شعارهای ضد امریکایی و ضد اسرائیلی، از مردم جهان خواستند آنها را کمک کنند.

این نوجوان ها با حمل پرچم فلسطین، از جامعه جهانی و سازمان های بشردوستانه خواستند برای کمک به آنها به سرعت اقدام کنند. ارتش صهیونیستی در حملات اواخر اردیبهشت خود به شهر رفح نیز ده ها کودک و زن فلسطینی را به خاک و خون کشید.

دختران شهادت طلب فلسطینی

روز دوشنبه، 18 آبان سال 1383، دختری فلسطینی به دست سربازان رژیم اسرائیل دستگیر شد. به گفته اسرائیلی ها وی قصد انجام دادن عملیات شهادت طلبانه ای را داشته که بازداشت شده است.

ارتش اسرائیل افزوده: در ماه مهر و آبان، حداقل بیست دختر فلسطینی دیگر را در کرانه غربی رود اردن دستگیر کرده است که می خواستند عملیاتی استشهادی انجام دهند.

181 شهید دانش آموز

پیتر هانس، کمیسر کل آژانس کار و امداد سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی، اعلام کرد نیروهای رژیم صهیونیستی از شهریور 1379 تاکنون، ده ها هزار نفر از مردم فلسطین را بی خانمان و 181 دانش آموز فلسطینی را شهید کرده اند.

متن ادبی

صدای جغد جنگ

فاطره ذبیح زاده

شنیده او به گوش خود، صدای جغد جنگ را

گرفته توی مشت خود، دوباره قلوه سنگ را

صدای موشک اسرائیلی، خواب شیرین کودکانه ات را آشفت، و تو به دنبال سیب گمشده زندگی ات هستی که در رؤیای شبانه از دستان کوچکت به زمین افتاد. اینجا، کودک هفت ساله سرزمین من، «سارا انار دارد» را مشق می کند، ولی در وطن تو هیچ سارایی انار ندارد و هیچ ستاره ای در آسمان ناامن شهرت نمی درخشد.

نمی دانم در خاک ناامن سرزمین تو، میان آتش و خون، زیر بمباران دشمن، صدای لالایی مادران دل سوخته به گوش نوزادان می رسد یا نه؟ ولی در میهن من، کودکان با آهنگ مهتاب، خواب شیرین بهشت را می بینند، اما نه، تو در خود بهشت زندگی می کنی و همه کودکان سرزمین مقدست، با انتفاضه، بهشت را می سازند و با دست های کوچک شان، ابلیس را در فریاد الله اکبرشان خرد می کنند. کودکان سرزمین تو، عاشقانه هم سفر مهتاب می شوند و سیب شهادت را از درخت آزادگی برای آزادی فلسطین و مسجدالاقصی می چینند تا مردان و زنان سرزمین نور، باز هم در این تکه از بهشتِ افتاده بر زمین، برابر معبودت، نماز عشق به جا آورند.1

(

بگذارید برایتان لالایی بخوانم

بگذارید قصه رهایی را از نو بگویم

چرا از قصه دیو و گرگ نمی ترسید؟!

چرا بهانه بالشت نرم خود را نمی گیرید؟!

چرا چشم به چشمان مادر خیره نمی کنید؟! چرا به قصه شیرین مادر نمی خندید؟

خدایا! چشم بر روی همه می بندم و تنها به تو می نگرم.

خدایا! ببین چگونه فرزندانمان را راحت قربانی می کنند؟!

و آنان که خود را مدافع حقوق بشر می دانند، با دشمنان تو و با دشمنان دین و پیامبر تو، چگونه مدارا و محبت می کنند؟!

ای جهانیان! باور کنید که ما جز حق خود، چیزی بیش نمی خواهیم!

(


1. طیبه سادات مولایی.

اینجا نوار غزه است

فاطره ذبیح زاده

اینجا نوار غزه است؛ قطعه کوچکی از سرزمین اشغال شده به دست سفاکان زمانه؛ سرزمین سیم های خاردار و دستان کودکانه؛ سرزمین کودکانی که آرام خوابیده اند، اما خوابی ابدی؛ سرزمینی که کودکانش برای مدرسه رفتن هم باید خون بدهند؛ سرزمینی که مادربزرگ دل شکسته ای، برای نوه کوچکش لالایی می خواند؛ سرزمینی که بچه هایش هر روز باید به دنبال هم بازی جدیدی بگردند؛ سرزمینی که گونه های کودکانش گل انداخته است؛ سرزمینی که شب هایش چون دل غاصبانش، تاریک است و شمعی کوچک، سفره خالی مردمانش را روشن می کند؛ سرزمین دیوارهای افراشته، برای آنکه نامردان، زندانی بسازند به وسعت استقامت یک ملت؛

سرزمینی که ددمنشان، با اهداف زنده، تمرین تیراندازی می کنند؛

سرزمینی که کودکانش تا به حال، پای بر آن سوی فنس های آهنینش نگذاشته اند؛

سرزمینی که گریه و غم و اندوه، به جای لبخند و شادی، همراه همیشگی کودکانش است.

آری، اینجا غزه است؛ جایی در فلسطین، سرزمین درد و رنج.

(

خانه، سنگر

فاطره ذبیح زاده

من خواب دیدم خانه ما مثل سنگر شد

در عکس هایت، چهره ات، یک جور دیگر شد

دستی تکان دادی و دور و دورتر رفتی

تصویرت انگاری به خون غلتید و پرپر شد

تو مثل یک نور سپید از پیش من رفتی

مثل کسی که ناگهان شکل کبوتر شد

غزه تنهاست و تنها خواهد ماند. کودکان سرزمین اورشلیم، در تنهایی جان می دهند. کجاست عیسا دمی که جان های خفته انسان ها را بیدار کند؟ تنهایی می تواند به وسعت 360 کیلومتر نوار غزه باشد یا زاویه 360 درجه یک دایره. کجاست خدایی که رود نیل را شکافت تا شوکت طاغوتی فرعون را در هم شکند؟

کجاست آن قادر متعال که برترین انسان خود را با تارهای سست عنکبوت، از مرگ نجات داد؟ و کجاست منجی بشر تا پایه های کفر و عصیان را در هم شکند و جهان را مملو از عدل و امنیت کند. «أین المعدّ لقطع دابر الظلمه»

«أَینَ الْمُرْتَجی لِاِقامَةِ الْاَمَتِ وَ الْعِوَجِ»

«أَینَ قاسِمُ شَوْکتِ الْمُعْتَدِینَ»

«أَینَ هادِمُ اَبْنیةِ الشِّرْک وَ النِّفاقِ»

«أَینَ مُبیدُ اَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْیانِ».

فرزندان زیتون

علی خیری

سلام بر فرزندان تین و زیتون؛ آنان که وارثان طور سینینند؛ آنان که در سرزمین مادری خویش از حق زیستن محرومند و راه نفس کشیدن را هم بر آنان بسته اند؛ سرزمینی که کودکان و نوجوانانش، سنگ زیر سر می گذارند و با این همه، آیینه ها تاب نگاهشان را ندارند؛ سرزمینی که فرزندانش، طعم شهادت را خوب می فهمند و در کودکی بزرگ می شوند؛ سرزمینی که مادرانش همیشه چشم به راه فرزندانند و فرزندانش چشم به راه مرگ سرخ؛ سرزمینی که رنگ آسمانش با غروب های غم انگیز گره خورده و غربت، ترجیع بند نگاه های پررمز و راز از مردمان مظلوم آن است؛ سرزمینی که سال هاست پایش در زنجیر است و با هرچه ستم، درگیر؛ سرزمینی که کودکانش تمام آیات جهاد را از حفظ دارند و خود تفسیر راستین آن آیاتند؛ سرزمینی که با وجود بسیاری خفاشان، خورشید، از سر آسمانش کم نشده است و هر روز از گریبان مردان طلوع می کند؛ سرزمینی که قلب تپنده همه کسانی است که صبح و شامشان، با شهادت به یگانگی الله و پیامبری محمد مصطفی(ص) پیوند خورده است؛ سرزمینی که قبله آرزوهای جهان اسلام است؛ سرزمین پیامبران بی شمار الهی.

فاصله ها توان آن را ندارند که میان ما جدایی اندازند و مرزهای دروغین، نمی توانند دیوار شوند میان دل های به هم پیوسته ما، تا چه رسد به «دیوار حائل» که سست تر از تارهای عنکبوت است و به اشاره ای فرو خواهد ریخت و کاخ پوشالی آرزوهای ابلیس ها را در هم خواهد شکست.

سرخ، یگانه رنگی است که با زندگی فلسطینی ها آشناست؛ رنگی که به زندگی مردم این سرزمین، معنای ماندن و ایستادن داده است.

پای فلسطینی بسته است، ولی دستش که بسته نیست. فلسطینی ثابت کرده است با سنگ هم می توان به نبرد همه تانک های جهان رفت.

کبوتران فلسطینی، بهای پرواز در آسمان اسیر وطن را خوب می دانند، مگر پر و بال شکسته اینان را از چشم انداز دوربین های کور جهان ندیده ای؟!

اینجا هیچ شاعری، با وجود سنگ، قافیه را نمی بازد و شعرش لنگ نمی ماند.

فلسطینی می داند که تنها از دهانه تفنگ می تواند حق پایمال شده خویش را بستاند.

امروز هر فلسطینی برای خود یک پا صلاح الدین است؛ صلاح الدینی برای در هم کوبیدن صلیبیان صهیونیست که سال هاست در کمال آرامش، دست های کثیفشان را در خون بی گناهان می شویند و بر تن ناساز بی اندام خویش، جامه حقوق بشر می پوشانند.

کسی نیست به آنان بگوید: مگر می توان در برابر موج های به هم تنیده دریا قد علم کرد؟ مگر می توان درخت را از رویش و قد کشیدن باز داشت؟ مگر می توان با بال های حقیر خفاش، خورشید را از آسمان گرفت؟

مگر می توان صدای نسلی را که در خیابان های قیام به دنیا می آیند و در کوچه های شهادت، آسمانی می شوند، خاموش کرد؟ مگر می توان خاطره ملتی این چنین را از صفحه روزگار زدود؟

عزیز غریب! باور دارم که کار شب، تمام است و روز آمدنی. اگر به افق های دور دست بنگری، بشارت آفتابت می دهند.

برادر نادیده من! به آسمان چشم بدوز و تماشا کن زلال باران که خواهد شست، خاک چرکین شده را!

بگذار کودکانت را که هر روز با باران سنگ به پذیرایی شیطان می روند، با صدای گلوله آرام کنند تا خدشه ای بر اعلامیه جهانی حقوق بشر وارد نیاید و جهان، خواب نظم نوینی را ببیند که در آن، صلح را با برق سر نیزه در قلب ها فرو می کنند.

داستان

خاطرات تلخ

شوشن ابوترکی، بالاخره یک روز طاقتش تمام شد و به گروهی از سربازان اسرائیلی حمله کرد. تمام وجودش را نفرت فراگرفته بود. هر روز در راه مدرسه مجبور بود از جلوی ایستگاه بازرسی سربازان اسرائیلی بگذرد. وحشت، هر روز همراهش بود. این همه ترس، او را خسته کرده بود. بنابراین، تصمیم گرفت به سربازان مسلح اسرائیلی حمله کند، ولی سربازان اسرائیلی، به سرعت این دختر نوجوان را دستگیر کردند و سه ماه در زندان بود. او فقط چهارده سال داشت. شوشن پس از آزادی، دیگر نمی خندید، به ندرت حرف می زد و شب ها در خواب فریاد می کشید. ماه ها طول کشید تا این دختر فلسطینی خاطرات تلخ دوران زندان را فراموش کند.

(

عیاد مصری

عیاد مصری، نوجوانی فلسطینی بود که بر اثر انفجار اتفاقی کمربند مواد منفجره، در اواخر دی 1382 به شهادت رسید. ارتش اسرائیلی، در روز 14 دی 1382، با حمله به شهر نابلس، امجد، برادر چهارده ساله عیاد را شهید کرد. هنگام تشییع جنازه امجد، نظامیان پسرعموی او را نیز به شهادت رساندند. چند روز بعد، عیاد به جهاد اسلامی مراجعه کرد تا او را برای یک عملیات شهادت طلبانه آماده کنند. مسئولان جهاد اسلامی، درخواست عیاد را نمی پذیرفتند. از نظر آنها کسانی که سنشان زیر بیست سال است یا تک پسر هستند یا برادرشان را از دست داده اند، نباید عملیات استشهادی انجام دهند. عیاد زیر بار نرفت و مسئولان جهاد اسلامی را تهدید کرد که اگر او را نپذیرند، به گروه های مبارز فلسطینی دیگری می رود. پس از آن، عیاد تا نیمه های شب با صدای بلند قرآن می خواند و همیشه صدای قرآن از اتاقش به گوش می رسید. پدر و مادر عیاد فکر می کردند این رفتار و حالتش به دلیل شهادت امجد است. یک هفته قبل از شهادت، عیاد به یک عکاسی رفت تا مانند دیگر شهادت طلب ها، با اسلحه و مواد منفجره عکس بگیرد. چند روز بعد، هنگام تمرین، ناگهان کمربند مواد منفجره عمل کرد و عیاد مصری، به برادرش امجد و پسرعمویش پیوست.

(

انفجار

سقف ریخت، روز، شب شد، خواهر و برادر کوچکم را در آن جای کوچک گم کردم. مدتی سکوت برقرار شد، ناگهان صدای مادرم را شنیدم که ناله می کرد: «ای خدا بچه هام!» می خواستم جوابش را بدهم، اما غبار، حلقم را پر کرده بود. بوی نان تازه ای را که مادرم خریده بود و توی زنبیل بود، احساس می کردم. حتماً مادر هم بوی خون ما را احساس می کرد. بزرگ ترین آرزویم این بود که بتوانم فریاد بزنم: «مادر! من زنده ام، نگران نباش!» اما نمی شد. ناگهان صداها بیشتر شد و فریاد «الله اکبر» را شنیدم و دیگر چیزی نفهمیدم. مردم ما را از زیر آوار بیرون کشیدند. به تدریج، زخم هایمان خوب شد، ولی از آن پس هرگاه صدای بمب از گوشه و کنار شهر بلند می شد، زیر آسمان روشن هم اگر بودم، خودم را زیر آوار حس می کردم.

کوتاه و گویا

( اگر دوست داری حقوق بشر را ببینی، به محاصره غزه نگاه کن، به شهید شدن هر روزه مردمش، به کودکان شیرخوار در کفن پیچیده اش و به سفره های خالی اش، به سازمان هایی که فریاد حقوق بشر سر می دهند، ولی ساکتند!

( زندان بانان جلاد غزه گفته اند هولوکاست را به واقعیت تبدیل می کنند و امروز، غزه و کودکان محاصره شده اش، طعمه آنها هستند.

( مادران فلسطینی، وقتی کودکان خود را به مدرسه می فرستند، خوب می دانند با وجود تانک ها، خودروهای نظامی و سربازان مسلح رژیم صهیونیستی، ممکن است آنها دیگر به خانه بازنگردند.

( نیمی از جمعیت فلسطینیان در کرانه باختری و نوار غزه را کودکان تشکیل می دهند که بیشتر آنان از امکانات اولیه ای چون مواد غذایی، دارویی، بهداشتی و تحصیلی محروم هستند.

( ارتش رژیم اسرائیل، کودکان فلسطینی را در خیابان ها، ایست های متعدد بازرسی و همچنین، حمله شبانه و وحشیانه به خانه هایشان، بازداشت می کند.

( بسیاری از بچه های فلسطین، همواره عکس پدر را بر روی دیوار خانه خود دیده اند و جای لب هایشان، بر روی عکس کاغذی او رنگ باخته است.

( فرزندان شهدای مقاومت فلسطین، مسیر آزادی خواهی پدرانشان را ادامه می دهند.

( کودکان فلسطینی، با این فریاد خود سکوت رسانه های جهان را در هم می شکنند: «رژیم اشغالگر نمی خواهد ما بزرگ شویم تا از او بخواهیم که از سرزمینمان بیرون برود، ولی ما بزرگ می شویم و نهال مقاومت را تنومندتر می سازیم».

( نیمی از پسربچه های دوازده ساله فلسطینی معتقدند: شهادت، بهترین اتفاق زندگی یک انسان است.

( نواخته شدن زنگ مدارس، با شعار روز هم بستگی با کودکان و نوجوانان فلسطینی، دو مفهوم انسجام و فلسطین را در ذهن دانش آموزان ایرانی پررنگ تر می سازد.

( دستگیری، بازجویی، زندان، شکنجه، آوارگی و شهادت، از دروس مدرسه نوجوان فلسطینی است.

( انتفاضه؛ یعنی انقلاب مساجد؛ یعنی قیام علیه رخوت و رکود. انتفاضه؛ یعنی حرکت، پیش از انقلاب. انتفاضه؛ یعنی معجزه قرن بیستم. انتفاضه؛ یعنی قیام فراگیر مردم فلسطین اشغالی.

( مقام معظم رهبری: «هر یک وجب از خاک فلسطین، یک وجب از خانه مسلمین است. هر حاکمیتی غیر از حاکمیت مردم فلسطین و حاکمیت مسلمین بر کشور فلسطین، حاکمیت غاصب است».

( رهبر انقلاب: «اگر کسی شعار ضدیت با اسرائیل را می دهد، اما با هم پیمانان اسرائیل در این مسئله هم صحبتی می کند و به آنها اتکا می نماید، باید دانست که دروغ می گوید».

پایان پیام/م

دیدگاه شما