به گزارش نافع، گسترش این پدیده نامبارک تا اندازه ای است که امروزه، بسیاری از زنان مطلقه کمتر از 30 یا حتی 20 سال سن داشته و در نخستین سال های زندگی اقدام به جدایی می کنند.
این روزها برخلاف سالیان گذشته، هر روز و هر روز، خبرهایی حاکی از افزایش آمار طلاق و کاهش ازدواج در کشور به گوش می رسد و آمارهایی اعلام می شود که بسیار تکان دهنده است.
با کمال تأسف این آمار هر سال، بیشتر و نگرانکنندهتر از سال قبل میشود و زنگ خطری است که مسئولان امر باید آن را جدی بگیرند زیرا نه تنها فرد که جامعه را دچار تنش و آسیب می سازد.
آمارها نشان می دهد که طلاق در سال جاری، 17.5 درصد افزایش داشته به طوریکه در 3 ماهه نخست سال 32 هزار و 981 واقعه طلاق در کشور به ثبت رسیده است.
براساس این آمار، در هر ماه 13 هزار و 327 مورد، هر شبانهروز 430 مورد و هر ساعت 18 مورد طلاق رخ داده است.
همچنین محمود گلزاری، معاون سابق امور جوانان وزارت ورزش و جوانان نیز چندی پیش خبر داده بود که سالی 800 هزار ازدواج در کشور انجام میگیرد که 160 هزار مورد از آنها به طلاق میانجامد.
جالب تر اینکه نزدیک به 60 درصد زنان مطلقه زیر 30 سال و نزدیک به 12 درصد آنها زیر 20 سال دارند.
این آمارهای تأسف بار گویای واقعیت تلخی است که هر لحظه در حال گسترش است و تبعات جبران ناپذیری را برای جامعه اسلامی ما به دنبال دارد.
افزایش طلاق عوامل متعددی دارد که از مهمترین آنها می توان به تغییر سبک زندگی، آشنایی زنان به حقوق خود، تمایل زنان به حضور در فعالیتهای اجتماعی و افزایش مقدار مهریه اشاره کرد.
انعطافپذیری عاملی مهم برای دوام زندگی
پیروی از سبک زندگی غربی، گسترش شهرنشینی، فشارهای روانی اجتماعی متعدد و متنوع زندگی امروز، تاب آوری و کارآمدی پایین زوجین و تغییرات فرهنگی، اجتماعی ناشی از مهاجرت و مشکلات ناشی از آسیبهای اجتماعی دیگر به ویژه اعتیاد و خشونت از عوامل افزایش طلاق است.
زندگی مشترک به طور طبیعی دارای تعارض است زیرا دو نفر با سبک زندگی متفاوت، درگیر ارتباط نزدیک می شوند و اگر زوجین از توان کافی برای مدیریت تعارضها برخوردار نباشند؛ تعارضها افزایش یافته و ممکن است روند صعودی علاقه و محبت بین زوجین را با نوسان روبرو سازد.
تنش و بدرفتاری در بین زوجین به صورت خشونت بدنی، کلامی و رفتاری نمود پیدا کرده و به دلیل این بدرفتاریها، زن و مرد احساس بیزاری پیدا میکنند و حتی ممکن است دچار طلاق عاطفی شوند.
به گفته روانشناسان، سه عامل موجب علاقه یا بیزاری افراد نسبت به یکدیگر میشود که نخستین موردآن، عوامل شخصیتی است.
این عوامل از دوران کودکی در فرد رشد میکنند و صفات نسبتا پایداری هستند که از مهمترین آنها می توان به وجدان و تعهد اشاره کرد زیرا زمانی که تعهد و وجدان در فردی ضعیف باشد؛ خطاهایی را مرتکب میشود که به بیزاری طرف مقابل از او میانجامد.
عامل دوم، ثبات یا سلامت روانی افراد و انعطاف پذیری، سومین عامل موثر در یک ارتباط زناشویی است.
ویژگی انعطاف پذیری موجب میشود که فرد خود را با فشارهای زندگی تطبیق بدهد و بتواند با شرایط دشوار، انطباق بهتری پیدا کند؛ زمانی که انطباق پذیری ضعیف باشد به روابط زوجین آسیب وارد میشود.
والدینی که از کاه، کوه میسازند
از طرف دیگر عوامل محیطی نیز تأثیر زیادی بر روابط زوجین دارد؛ بخش قابل توجهی از طلاقها ناشی از دخالت بستگان در زندگی زوج بوده و ممکن است سبک زندگی غلط پیرامون زوجین بدرفتاری را به آن ها آموزش دهد.
در گذشته افرادی که تازه ازدواج میکردند از اطرافیان خود چگونگی اداره زندگی مشترک را میآموختند و میتوانستند به روابط پایداری دست یابند، اما در حال حاضر به دلیل نفوذ فرهنگ بیگانه و رسانههای ماهوارهای فارسی زبان، تأثیرپذیری زوجین از بزرگترها کاهش پیدا کرده است.
تربیت صحیح فرزندان، آموزش مهارتهای زندگی به آنها در سنین نوجوانی، تمرین انعطاف پذیری در برابر شرایط زندگی و راهنمایی فرزندان برای دوری از ازدواجهای احساسی از مهمترین مواردی است که والدین باید به آن توجه کنند.
همچنین پس از ازدواج باید فرزندان خود را به صبر در برابر مشکلات شخصیتی طرف مقابل و تحمل سختیهای زندگی تشویق کرده و به اختلافات بین زوجین دامن نزنند چرا که در نهایت، دود این ماجرا به چشم خود آنها خواهد رفت.
در گذشته والدین به دختران جوان خود میآموختند که با "چادر سفید رفتی و با کفن سفید برمیگردی"، اما این روزها گاه والدین به جای نصیحت فرزندان خود از "کاه کوه ساخته" و با کوچکترین مسئله، راه دادگاه خانواده را در پیش میگیرند.
این مسئله خود یکی از عوامل افزایش طلاق در بین زنان جوان است زیرا پشتیبانی خانواده را حس کرده و تمایلی برای کوتاه آمدن و از سر گرفتن زندگی مشترک ندارند.
همچنین داشتن شغل و درآمد مستقل یا مهریه بالا از دیگر عواملی است که به زنان جرأت میبخشد تا اقدام به طلاق و زندگی به اصطلاح "مجردی" داشته باشند.
زنان مطلقه در معرض تهدید هستند
از عوامل طلاق که بگذریم باید دید افزایش تعداد زنان مطلقه تا چه اندازه برای جامعه مضر است. زنانی که در سنین پایین اقدام به ترک زندگی مشترک می کنند به دلیل هیجانات روحی و نیازهای طبیعی در صورت نداشتن ایمان لازم و تعهدات اخلاقی برای خود و جامعه خطرآفرین هستند.
گرایش به مواد مخدر و قلیان، خیابان گردی، عیاشی و خوشگذرانی های افراطی، زندگی مجردی و ازدواج های موقت و پنهانی از مهمترین خطراتی است که زنان مطلقه جوان را تهدید کرده و مردان جامعه را نیز دچار خطر میسازد.
این پدیده شوم مانند یک سونامی هر روز در حال ریشه کنی بنیان های اخلاقی و عاطفی و حتی دینی خانواده های مسلمان ایرانی است و متأسفانه مسئولان امر نیز اقدام جدی و قاطعانهای برای آن انجام نمی دهند.
آموزش عوامل ازدواج موفق و مناسب باید از طریق رسانه ها و در دانشگاه ها و آموزش و پرورش صورت گیرد تا بیش از این شاهد رشد سریع طلاق نباشیم.
یادداشت: سمیه مظاهری
انتهای پیام/م
دیدگاه شما