به گزارش نافع، حجت الاسلام والمسلمین حسن غفاری فرد مدیر گروه تبلیغ موسسه عالی امام رضا(ع) و کارشناس جامعه شناسی در گفت و گوی تفصیلی با خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا به تشریح اهداف و اقدامات پشت پرده مکتب شیرازی ها پرداخت.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا گروههایی نظیر سید صادق شیرازی برای فتاوا و اقداماتشان توجیهات عقلی و روایی نیز دارند؟گفت: سه مطلب در این ایام باهم خلط میشوند؛ اول اینکه در صدر اسلام چه اتفاقاتی افتاد و چه گذشت؟ دیگر اینکه نسبت به آن اتفاقات چگونه باید برخورد کرد؟ و نکته سوم اینکه تکلیف ما محبان اهلبیت علیهمالسلام در مواجهه با مردمی که در آن عصر حاضر نبودند و فهم درستی نسبت به آن قضایا ندارند چگونه باید باشد؟ اینکه در صدر اسلام اتفاقات بدی افتاد و اینکه حق امیرالمؤمنین علیهالسلام را غصب کردند، اینکه جنگ جمل را راه انداختند، اینکه ثقیفه را تشکیل دادند، مواردی نیست که بشود منکر آنها شد و یا شیعه بخواهد نسبت به آن بیتفاوت باشد.
وب افزود: در فرمایشات حضرت امام (ره) نسبت به تاریخ و ظلم به ائمه، به دلایلی، تاریخ را از یک مقدار جلوتر بازبینی میکند و میگوید: «بنیعباس و بنیامیه (علیهملعنهالله) حق ائمه (ع) را غصب کردند» یا اگر کتاب کشفالاسرار امام (ره) را مرور کنیم، متوجه میشویم که مملو از دفاعیات از اهلبیت (ع) نسبت به ظلمی که در صدر اسلام به آنها شده است، میباشد. روایتهای این کتاب هم اختصاص به منابع شیعی ندارد و مملو از منابع اهل سنت است که مشهورترین آنها هم داستان غدیر است که 35 کتاب معتبر اهل سنت این موضوع را نقل کردهاند. بنابراین نه جمهوریاسلامی به دنبال انکار ظلم در حق اهلبیت (ع) است، نه امام خمینی (ره) به دنبال انکار آن بود و نه مقاممعظمرهبری (دامظلهالعالی) به دنبال انکار آن است و نه حتی بزرگان سابق بر اینها همچون مرحوم سید شرفالدین یا مرجع بزرگ جهان تشیع حضرت آیتالله بروجردی که معاصرین بهتبع این بزرگان این راهها را رفتهاند، به دنبال انکار این موضوع بودند. آیتالله بروجردی که همه اعتراف دارند در عصر خودش با اینکه حکومت اسلامی را در اختیار نداشت، تک مرجع جهان تشیع بود، دنبال وحدت بود اما به دنبال انکار این حقایق نبود.
*الگوی برخورد ما با دشمنان اهل بیت رفتار مولی الموحدین است
*نحوه برخورد امیرالمومنین با عایشه
غفاری فرد ادامه داد: مطلب دوم اینکه ما الآن با این حادثه و کسانی که این حادثه را ایجاد کردند چگونه باید برخورد کنیم؟ طبیعی است که وظیفه اصلی ما روشنگری و شفاف توضیح دادن است و از منابع خودشان استفاده کردن و مؤدبانه مطرح کردن است. آن چیزی که در حال حاضر دچار مغالطه شده مطلب سوم است. با مردمی که هزار و سیصد سال با این حادثه فاصله دارند و سینهبهسینه و نسل به نسل از زبان بزرگانشان، جز خوبی، حُسن شهرت، درستی عمل و سلامتی نیت رهبرانشان که موردانتقاد شیعه هستند، چیز دیگری نشنیدند چگونه باید برخورد کرد. عندالله و عندالرَّسول، این مردم چه جرمی کردهاند که قبل از اینکه روشن شوند، ما بیاییم با اینها برخورد توهینآمیز کنیم؟ این بحث خیلی مهم است. ما نمیگوییم که اگر یک مناظرهای اتفاق بیفتد رفتار جناب عایشه در داستان جمل را نقد نمیکنیم؛ بلکه معتقدیم در این نقد، الگوی رفتاری ما برخورد افراطی داعشی نیست، بلکه رفتار مولیالموحدین است. این از مشهورات شیعه است و اگر سنی بخواهد نپذیرد، امثال این حضراتی که ادعای دفاع از اهلبیت دارند و دست به توهین به رهبران اهل سنت میزنند، نمیتوانند این را انکار کنند که امیرالمؤمنین (ع) تا زمانی که جناب عایشه در حال جنگ بود با اصحاب او جنگید و برای مولا مانعی نداشت که عایشه را بکشد؛ کما اینکه چندین نفر را در آن جنگ کشت و چهار دست و پای شتر عایشه را نیز پی کرد و عملاً با این کار عایشه اسیر شد، اما بههیچوجه با عایشه برخوردی را که با اسرای غیرمسلمان میشد، ندارند. حضرت امیر (ع) ایشان را بر مرکبی سوار میکنند و بهواسطه شیر زنان شیعه بصره و اطراف که برای مشخص نشدن زن بودنشان لباس مردانه و رزمی پوشیده بودند، به مدینه فرستاده میشوند. بنابراین بااینکه عایشه بزرگترین خطای تاریخی را مرتکب شد که کمترین جرمش نزاع بین مسلمین است اما امیرالمؤمنین حریم ایشان را بهعنوان همسر پیامبر رعایت فرمودند. پس در این شکی نیست که شخصیتی که جنگ جمل را راه میاندازد مرتکب خطا شده است؛ اما امام معصوم تا آنجا حریمش را رعایت کرد که مراقبینش امنیت جانی او را تأمین کنند و از آنطرف، حرمت زن بودنش نیز حفظ شود. (البته ناگفته نماند که بنا بر نقلقول ابن ابیالحدید معتضدی، اینجا دوباره عایشه مرتکب خطا میشود و شروع میکند به اعتراض کردن به امیرالمؤمنین که چرا میخواهی همسر پیامبر را با مردها به مدینه بفرستی.) پس امیرالمؤمنین با توجه به رفتار خطای عایشه با او برخورد نکرد بلکه با توجه به جایگاه ایشان با او برخورد کرد. ما نیز که ادعای پیروی از اهلبیت (ع) را داریم، نمیتوانیم ورای اهلبیت با مخالفینشان برخورد کنیم.
این کارشناس مسائل مذهبی اظهار داشت: همین رویه در منش و مسلک سایر اهلبیت (ع) نیز وجود دارد. بهطور نمونه حضرت زهرا سلاماللهعلیها در قبال غاصبان حق علی (ع) برخوردهای سلبی بهنحویکه این آقایان متعارف کردند (ناسزاگویی و اهانت) را به کار نمیبرد بلکه با اینها برخورد سلبی تعاملی به کار میبرد و مثلاً با اینها احوالپرسی نمیکند و بهعنوان یک شهروند امت به اینها روی خوش نشان نمیدهد. این را که دیگر بارها و بارها همین آقایانی که خیلی بهعنوان مدافع حق حضرت زهرا (س) به سینه میزنند، شنیدهاند و گفتهاند و نوشتهاند.
وی اضافه کرد: در نمونه دیگر مشهور است که در بالای منبر به امیرالمؤمنین توهین میکردند درحالیکه امام حسن علیهالسلام پای منبر نشسته بود و در شرایطی که درد میکشید، رنج میکشید و غصه میخورد اما به خاطر اینکه جنگ و خونریزی بین مسلمین نشود، سکوت میکرد. از این مصیبت عبور کنیم و برسیم به داستان تشییع جنازه امام حسن(ع)؛ مگر در آن شرایط امام حسین علیه السلام نمیتوانست همین جریانی را که در کربلا راه انداخت، در مدینه راه بیندازد؟ نمیتوانست به تیراندازان تیر بیندازد؟ حضرت ابوالفضل علیهالسلام که در حادثه روز عاشورا این همه قهرمانی کرد، نمیتوانست همانها را در مدینه انجام دهد؟ فاصله ماجرای تشییع امام حسن (ع) با واقعه عاشورا که 100 سال نبوده بلکه 10سال بیشتر نیست و نقل است که حضرت ابوالفضل (ع) از جنگ صفین همراه پدرش بوده است و دلاوری میکرده است. اما چرا امام حسین (ع) این کار را نمیکند؟ زیرا ایشان میدانستند که دشمن اصلی مسلمین، معاویه و حزب بنیامیه هستند؛ نه مردم مسلمان ناآگاه مدینه که در خبط و خطا افتادهاند و آلت دست دشمن مشترک شدهاند. پس اگر قرار است ما از اهلبیت (ع) دفاع کنیم، این منش اهلبیت است.
غفاری فرد گفت: همانطور که گفتم، نباید اینطور تصور شود که ما میخواهیم از مقام عصمت، از مقام امامت و از مقام ولایت امیرالمؤمینین صرفنظر کنیم. خیر؛ ما اصلاً صرف نظر نمیکنیم؛ این صریح فرمایشات امام (ره) در وصیتنامهاش است که علی (ع) از ماست، نهجالبلاغه از ماست، صحیفه سجادیه از ماست؛ این حرف خیلی معنا دارد؛ یعنی اینکه اینها به شیعیان تعلق دارد.
وی ادامه داد: مطلب بعدی اینکه ما چگونه با این بندگان خدا که از تاریخ فاصله گرفتهاند برخورد کنیم؟ آنها چه جرمی دارند؟ آیا آنها تحقیق کرده و یقین دارند؟ آیا خود شیعیان در علمشان به اهل بیت مجتهدند؟ آیا شیعیان به جایگاه اهلبیت آگاه کاملند یا به صورت مقلد و شنونده زبان علمایشان هستند؟ آیا یک شیعه حاضر میشود کسی به رهبرانش توهین کند؟ همانطور که شیعیان راضی نمیشوند کسی در پیشگاه آنها به رهبران شیعه توهین و جسارت کند، برادران اهل سنت نیز از اهانت به رهبرانشان به شدت ناراحت میشوند. ما در خطبههای نماز جمعه از یک عالم شیعه در عربستان به صراحت دفاع کردیم یا از شیعیان بحرین و لبنان دفاع و حمایت کردیم؛ پس چطور یک انسانی که ادعا میکند عقل و دین وآگاهی دارد میخواهد به یک میلیارد یا بیشتر انسان توهین کند؟ درواقع توهین به رهبران اهل سنت، توهین به خود برادران اهل سنت است.
این کارشناس مسائل مذهبی اظهار داشت: پس دقیقاً همانطور که معاویه آن روز میخواست با تحریک عایشه مدینه را به آتش بکشد، این عده امروز دارند پا جا پای معاویه زمان ما، کسانی چون اوباما، رهبران اروپای غربی و رهبران اسرائیل میگذارند و با مسلمانانی که بیخبرند و ناآگاهند و فقط به احترام پیامبر و قرآن به رهبرانشان علاقه دارند خصومت میورزند.
*شیرازی ها در کنار امریکاو اسرائیل هستند
*شیرازی ها نقش مغیره را برای بنی امیه بازی می کنند
وی گفت: این حضراتی که در قم مشغولند، سایت، رادیو و برنامههای ماهوارهای دارند که البته این برنامهها از حمایت آمریکا و انگلیس بهرهمندند و برنامههای آنها در این کشورها نیز پخش میشود. آمریکا و انگلیسی که بهوسیله حمایت از داعش این طور دارد شیعیان را قتلعام میکند، چهطور به اینها اجازه میدهد که در آمریکا علیه داعش حرف بزنند. بنابراین اینها نه دنبالهرو معاویه و آمریکا و اسرائیل بلکه در کنار معاویه و امریکا و اسرائیل هستند و با آنها هم قسم هستند؛ پس نیایند یک طوری سخن بگویند که جمهوری اسلامی دارد از حق اهلبیت عبور میکند، اتفاقاً چون فرهنگ اهلبیت در یمن، بحرین، عراق و لبنان بهوسیله جمهوری اسلامی ایران رواج یافت، معاویه زمان به وحشت افتاده و میخواهد بهواسطه اعوان خودش در مدینه امروز و بوسیله مروانبنحکمها، حجاجبنسقفیها و مغیرههای داخل مدینه، جنگ زرگری بین مسلمانان راه بیندازد. این واقعیتی است که بعضیها دارند نقش مغیره را برای بنیامیه بازی میکنند. آنها باید بیدار و هوشیار شوند.
غفاری فرد ادامه داد: ما به ارادت اینها به اهلبیت افتخار میکنیم، ما افتخار میکنیم که اینها ارادتشان به اهل بیت را ابراز و علنی میکنند، اما اینها ارادت را طوری ابراز میکنند که به بهانه تشییع جنازه امام حسن (ع) جنگ دربگیرد که نتیجهاش این میشود که جنازه امام حسن (ع) در وسط مدینه و در خیابان بیفتد و تشییع نشود و به آتش کشیده شود؛ درحقیقت اینها میخواهند این کار را بکنند و مغیره و مروان، این خبیث های تاریخ نیز این را در ذهن می پروراندن اما امام حسین (ع) زرنگی کرد و نگذاشت این اتفاق بیفتد. امروز هم ما بایستی همان حلم امام حسین (ع) را دنبال و دشمن مشترکمان را شناسایی کنیم. ما اگر امروز میخواهیم از اهلبیت دفاع کنیم باید حامی یمن، بحرین، عراق و علویان سوریه باشیم، آنوقت خودبهخود فرهنگ شیعه فراگیر خواهد شد و آن وقت برادران مسلمان ما میبینند که شیعه با کمترین جمعیت اینچنین مقابل اسرائیل و آمریکا ایستاده و غده سرطانی 60 ساله منطقه را نابود کرده است، پس حتماً فرهنگ اهلبیت فرهنگ قابل اطاعت و عقلانی است.
اینجا بحثم را با این جمله از رهبران اهل سنت سوریه که جمعی از عزیزان ایرانی خدمتشان رسیده بودند ختم میکنم؛ ایشان فرموده بودند که "اگر شیعه یعنی حسن نصرالله ما همه شیعه هستیم" و دشمن از همین میترسد اما این آقایان با اقداماتشان میخواهند فرهنگ اهلبیت و فرهنگ پیامبر (ص) به گوش مردم نرسد و امویان بتوانند حکومتشان را گسترش بدهند.
*گرایش دشمن به شیرازی ها به خاطر ناامیدی از اصلاحطلبان امریکایی است
*شیرازی همان نقش فتنه گران نظام را بازی می کنند
وی در پاسخ به این سؤال که در طول تاریخ گروه های منحرف زیادی بودند که قصد داشتند با بهره گیری از مقدسات به اهداف شوم خود دست پیدا کنند؛ آینده امثال سید صادق شیرازی چه خواهد شد اظظهار داشت:در اینکه اینها آسیب میرسانند شکی نیست و نه فقط هزینه شیعه بلکه هزینه جهان اسلام و هزینه کتاب خدا را بالا میبرند اما در گذشته تاریخ از نمونههای افرادی چون شیخ احمد احسائیها و بهاییها و ... که از همین سنخ بودند زیاد است. ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که بهاییها که امروز در اسرائیل خانه دارند، اینگونه نبود که از روز اول در آنجا خانه داشته باشند، آنها در ابتدا تحتعنوان بابالمهدی مطرح شدند، بعد مدعی شدند که باب الله هس تند و بعد از آن نیز مدعی شدند که الله هستند و خود را خدا نامیدند. شیخ احمد احسائی نیز مجتهد بود، کلاس درس داشت و انسان کوچکی نبود اما عاقبت خوبی نداشت. بهطورکلی اگر من گذشته را هم رها کنم و بخواهم دوران معاصر را مرور کنم میتوانم به جریان خشن انجمن حجتیه در دوران انقلاب اشاره کنم که به مراتب پیچیده تر از جریان ایشان است. ایشان درحالحاضر تنها نقطه اتکائش این است که بر مرکب هیئات مذهبی ما سوار شده است و قسمتی از چیزی را که انقلاب به طور جدی مطرح کرد را تا حدودی با خود هماندیشه کرده است. چراکه دشمن متوجه شد از طریق سکولارها و اصلاحطلبان آمریکایی نمیتواند بر این انقلاب چیره شود، پس با یک برنامهریزی دقیق این آقایان را علم کرد و درحالحاضر این آقایان دارند همان نقشی را که امثال بنیصدر، خاتمی، میرحسینموسوی و کروبی در مقابل انقلاب بازی کردند را اجرا میکنند الاّ اینکه آنها با ادبیات سکولارها و غربزدهها آمدند به خیال اینکه بتوانند از ظرفیت اجتماعی جوانان تحصیل کرده و مردم آشنا با فرهنگ جهانی، انقلاب را ناکار کنند، ولی در 9 دی فهمیدند که مردم به تبع فرهنگ اهلبیت و پیامبر اکرم علیهمالسلام، اهل اقتباس از فضائل انسانی در سراسر عالم هستند ولی مقلد کشورهای تمامقد ظالم مثل آمریکا، اسرائیل و انگلیس نیستند. همچنین خیل عظیمی از عزیزانی که اینها را در خردادماه 88 حمایت میکردند در تظاهرات دیماه شرکت کرده و گفتند که ما سیّدمیرحسینموسوی را قبول داشتیم نه میرحسین انگلیسی را؛ ما اگر رویکرد اصلاحطلبانه شما را نسبت به برخی از رفتارهای جریان رقیب حمایت میکردیم با این فرض بود که شما نخستوزیر امامخمینی و نخست وزیر جنگ بودید نه میرحسین انگلیسی. بنابراین دشمن پس از شکست در فتنه 88، با یک وجهه دیگر وارد شد و برای جریان دینی برنامهریزی کرد و تاحدودی توانست مهمترین جایی را که نتوانسته بود از آن در فتنه 88 استفاده و یارگیری کند، یعنی هیئات را با خود همراه ساخت.
*هیائات مذهبی در خطر موج سواری عقاید شیرازی هاست
وی افزود: بنابراین جایگاه اجتماعی اینها ناشی از ایجاد و خلق یک پایگاه جدید نیست بلکه اینها دارند روی پایگاههای موجود موجسواری میکنند و از دو جهت هم موجسواری میکنند، یکی از جهت تکنولوژی و سرمایه و یکی هم از جهت ابراز شدت محبت. بهطورمثال همین بحث قمهزنی و زنجیرزنی را ترویج میکنند و یا فتاوای بسیار مبتذلی در این حد که هر کاری را که جوانان میپسندند را ما بایستی ترویج کنیم و قصد دارند از این طریق هیئات را محل بروز و ظهور و دفع شهوت نفسانی ولو درقالب عزاداری کنند و به یک عده اینگونه ضربه بزنند. یک عده هم میخواهند هیئات دیگر را از طریق حمایتهای شدید مالی گمراه کنند؛ چون اینها دستشان به حمایتهای انگلیس و غرب باز است. بارها ما میشنویم که شخصی میگوید «من رفتم دفتر فلان مرجع، یک ریال به من کمک نکرد، ولی وقتی رفتم دفتر این آقایان آنها به جای 500 هزار تومان به من 5 میلیون تومان دادند» بنابراین این دو مورد مذکور ابزارهایی است که اینها دارند روی آن موج سواری میکنند. لکن آنها یادشان رفته است که کفه ترازوی روحانیت و مرجعیت حضور در این طرف اش به مراتب قوی تر است و ممکن است این مردم با تأخیر این نفاق را بفهمند اما مطمئناً درک خواهند کرد.
*مکتب شیرازی ها برای شیعیان خارج از ایران بحران زاست
غفاریفرد گفت: قطعا اینها به زودی رسوا خواهند شد و تنها ضرر ما مثل همیشه تاریخ این است که یک عده فریب میخورند و از مسیر حقیقی گمراه میشوند همانطور که یک عده را منافقین منحرف کرد، یک عده را گروه آرمان منحرف کرد، یک عده را مارکسیستها منحرف کردند و یک عده را هم اصلاحطلبان منحرف کردند. بنابراین اینها برای ما هزینه دارند اما اینکه تصور کنیم اینها برای ما بحران هستند، خیر؛ من اصلاً احساس بحران نمیکنم. درواقع باید گفت که اینها برای داخل ما بحران نیستند بلکه بیشترین بحران را برای شیعیان خارج از ایران ایجاد کردهاند. همین حرفی را که برخی مراجع به این گروه ها زدند مبنی بر اینکه اگر جگر دارید بروید در مناطق ناامنی مثل عراق و افغانستان و پاکستان زندگی کنید و این حرف ها را در آنجا مطرح کنید، امنیتتان در ایران تأمین میشود، شکمتان در ایران سیر میشود و زن و بچهتان در کوچهپسکوچههای قم دارند زندگی میکنند؛ بعد شما با یک اقدام نسنجیده علیه مقدسات اهل سنت حرف میزنید و طبیعی است که یک برادر و خواهر اهل سنت از عقایدش دفاع کند و آن وقت حمله کند به شیعیان کشورهایی مثل پاکستان و افغانستان.
اینها مثل داعش دیر یا زود رسوا خواهند شد و من خیلی زمانش را طولانی نمیبینم زیرا اینها هم مثل تمام انحرافات 30 ساله اخیر انقلاب زود احساس میکنند که برای علنی شدن دیر شده است و به همین خاطر هم خودشان، خودشان را رسوا می کنند.
وی در پاسخ به این سوال که چه کسانی ازخود ضعف و سستی نشان داده اند که امثال سید صادق شیرازی توانستهاند با حمایت دولتهایی همچون انگلیس، خود را دربین مردم مطرح کنند و در جایگاه یک مرجع تقلید ظاهر شوند گفت:دو بخش ضعف داریم و سه عنصر نقش دارند؛ در ابتدا باید گفت حوزه هیچگاه انحراف را به صورت عمومی تأیید نمیکند. بههمینمنظور آنهایی که زمینه ابراز رفتارهای احساسی دارند، وقتی با این نگاه احساسی مطالباتشان را از حوزه و نظام بخواهند با آنها همراهی نمیشود و طبیعتاً اینها دلگیر میشوند و بهاصطلاح قهر میکنند و به این دلیل به امثال سید صادق شیرازیها پناه میبرند. این عده معمولاً کسانی هستندکه ضعف ایمانی دارند و فهم درستی از مسائل شرعی ندارند و بالتبع این حضرات را به خود نزدیکتر میبینند و به سمت آنها سوق پیدا میکنند. موضوع دیگر این است که وجود مشکلات مالی و اقتصادی فعلی کشور صرفاً مختص بخشهای اقتصادی نیست و به همه جا سرایت کرده است؛ به طور مثال در 5، 6 سال پیش ما میدیدیم که از طرف دولت خدماتی برای کارهای فرهنگی ارائه میشد، اما امروز دولت در خرج روزمره خود هم به مشکل برخورده است در نتیجه طبیعتاً مراجع تقلید و مراکز مذهبی به طریق اولی دستشان از نظر مالی خالی شده است و نمیتوانند به اصطلاح پرخرجی داشته باشند و محدودیتهایی در هزینه خواهند داشت. این موضوع سبب شده است کسانی که مشکلات مالی دارند و بههیچوجه انگیزه سوئی هم ندارند و فرضاً میخواهند برای برپایی هیئت پولی تهیه کنند، زمانی که میبینند یک جایی پول میدهند به آن سمت میروند و به تعبیر بچه مذهبیها برای اینکه عَلَم امام حسین (ع) را بخواهند بهپا کنند از اینها پول میگیرند و اصلاً در جریان اینکه مقاصد این افراد از پرداخت چنین پولهای هنگفتی چیست قرار ندارند. اما درحقیقت هدف واقعی این گروهها رایزنی و رهزنی از طریق ارائه خدمات و امکانات است و این باعث میشود یک عده دیگر اینگونه جذب این گروهها شوند.
*تشریح تقسیم کار گروه سیدصادق شیرازی در روزهای اول حضور
وی ادامه داد: گروه سید صادق شیرازی در روزهای اول حضورشان با این ادبیات فعلی نیامدند؛ اینها در ابتدا تقسیمکار کردند بهطوریکه خودشان پول و زعامت را از درون برعهده گرفتند و ادبیات غیرمؤدبانه را به دوستان خارجنشینشان واگذار کردند. برای همین وقتی مسئولین و افراد متشرع به دفاتر اینها در قم مراجعه میکردند تا علت اقداماتشان را سؤال کنند، آنها انکار میکردند و میگفتند بروید به همانهایی که بیاحترامی و جسارت میکنند، تذکر دهید. اما زمانی که اینها جا باز کردند و به قول خودشان یک مقدار مشتری پیدا کردند، به صورت نیمهآشکار حمایتشان را از همان خارجنشینان اعلام کردند و بهطورمثال پسرش را میفرستاد آنجا یا از آنجا فتوایش را میخواندند و یا صحبتهای برادرش را پخش میکنند و از این طریق دارند یک ارتباط و یک مشروعیتی بین این دو برقرار میکنند. این تقسیم کار و تفکیک آنها در روزهای اول موجب شده بود که خیلی از بزرگان بین این سایتها و این بیت ایشان تفکیک قائل میشدند و این موضوع سبب شده بود که عدهای تصور کنند که بزرگان و برخی از مراجع از اینها حمایت میکنند؛ اما واقع قضیه این است که مراجع از اینها حمایت نمیکردند و برای اینکه برخی از بزرگان ما عمده اشتغالاتشان به تحصیل درس و بحث میگذرد خیلی روی اینگونه مسائل پیگیری نمیکنند، همچنین برخی علما برای اینکه ایشان دارای مقام اجتهاد است و دارای اسم و رسم است ،اقداماتش را حمل بر صحت میکردند؛ ولی درحال حاضر که طبل رسوایی این گروه به صدا در آمده است، خیلی از مراجع نسبت به قضایا آگاه شدهاند.
برخی از کسانی که من نمیتوانم به صراحت در مورد آنها صحبت کنم باید در این خصوص بهطور کامل اطلاعرسانی میکردند و تحقیقات بیشتری را انجام میدادند و آنها موظف بودند که اسناد و اطلاعاتشان را به بزرگترها به صورت خصوصی ارائه کنند اما مقداری کوتاهی صورت گرفت.
*شیرازی ها همچون طعمه در تار عنکبوت اسرائیل تنیده شده اند
این کارشناس مسائل مذهبی ادامه داد: من مجدداً این را میگویم که آنها خیلی پیچیده عمل کردند. آنها خودشان هم به نوعی سربازند و برای آنها کسانی از جاهایی مانند انگلیس و آمریکا و اسرائیل برنامهریزی کردهاند. چه بسا که آنها در روزهای اول خیلی نمیدانستند به چه سمتوسویی حرکت میکنند و من بینی و بینالله هم قصد ندارم به اینها نسبتی دهم که آنها اجیر مستقیم آمریکا و انگلیس و اسرائیلاند؛ حرف من این است که کاری را که اسرائیل دوست دارد، اینها انجام میدهند و درحقیقت اسرائیلی بودن یک بحث است و در راستای خواستههای اسرائیل عمل کردن یک بحث. خداوند متعال در قرآن کریم به مسلمانان میگوید: کفر نورزید و عمل کفرآمیز مرتکب نشوید و این به این معنی نیست که طرف کافر شده است. بحث ما این نیست که اینها اسرائیلی یا آمریکاییاند بلکه معتقدیم کاری که اینها انجام میدهند از روی جهالت و در راستای خواستههای دشمنان است. حضرت آقا 10، 15 سال پیش یک جملهای میفرمایند: «بعضی ها با 10 واسطه فریب می خورند». میتوان گفت این بندههای خدا را چنان از جای دیگر مدیریت کردهاند که اکنون همچون طعمه در تار عنکبوت تنیده شدند و دیگر نمیتوانند اطراف خودشان را ببینند. ولی به حولوقوه الهی به زودی این قضایا روشن میشود؛ زیرا آنها چنان سرعت گرفتهاند که به خیالشان مثلاً فردا میتوانند جمهوری اسلامی را به نام خودشان مصادره کنند و سکه بزنند.
*سوال اینجاست که چرا شیرازی این همه آتش تفرقه را فوران می کنند؟
وی گفت: در جایی که یکی از منتسبین آقای شیرازی حضور دارد، یک شخصی میگوید من اگر بخواهم بگویم که در روز عاشورا در تهران، چند نفر از عزاداران امام حسین با تیر مستقیم این رژیم کشته شدهاند باید کل برنامهام را تعطیل کنم تا فهرست را بخوانم. ببینید این شخص چقدر باید وقیح باشد که حدی را برای دروغگویی خودش قائل نباشد! جریان اصلاح طلب آمریکایی خودش را کشت تا در وسط درگیریها یک ندا را به نظام نسبت دهد، نتوانست. اینها آنقدر احمق و نادان و خبیثاند که برای دروغشان هم سقف قائل نیستند. این مشهور است که امنترین ایام، دهه اول محرم است و از همه امنتر هم روز عاشورا است که حتی دزدها هم دزدیشان کمتر میشود. این اقدامات اینها موجب میشود که در داخل رسوا شوند و فقط میتوانند بحران خارجی ایجاد کنند.
جای تأسف دارد این افرادی که این همه ظرفیت دارند، میتوانند سایتسازی کنند، برنامهسازی کنند و اطلاعرسانی کنند، اما از این ظرفیتشان استفاده درست انجام نمیدهند. به اینها باید گفت: «تو که نفرین بلدی چرا دعا نمی کنی؟» ما اصلاً کاری به جمهوری اسلامی نداریم؛ سؤال ما از اینها این است: شما که این همه هنر دارید، چرا مباحثی مثل فرهنگ ناب اهلبیت (ع)، نهجالبلاغه امیرالمؤمنین، صحیفه سجادیه امام سجاد و ... را مطرح نمیکنید؟ چه لزومی دارد این همه آتش تفرقه را فوران کنید و مسلمین را به جان هم بیندازید؟ ما دعا میکنیم که خداوند انشاالله اینها را هدایت کند
*امثال شیرازی ها مسبب قتل عام شیعیان جهان هستند
غفاری فرد در پاسخ به این سوال که در شرایط فعلی که دشمن تمام تلاشش را میکند تا میان دو مذهب شیعه و سنی تفرقه ایجاد کند و در پس این تفرقه به اهداف شوم خود برسد. به نظر شما نقش گروه سید صادق شیرازی و داعش چهقدر میتوانند خطرساز باشند اظهار داشت:اخیراً دشمن برای اسلامهراسی، ابتدا در سایتهای جهانی داعش را به عنوان نماینده اسلام معرفی میکند و سپس مناظرههایی را بین کشیشهای مسیحی، خاخامهای یهودی و برخی از روحیان حامی داعش برگزار میکند. در این برنامهها حامیان داعش در اثبات اعتقاداتشان گیر میکنند و درمقابل این کشیشها و خاخامها، برای او آیات و روایاتی را از قرآن میآورند که گویا به مسلمانان این مجوز را میدهد که خیلی راحت، مسیحیها و یهودیها را تکفیر کرده و سر ببرند. این اقدام اینها باعث میشود که دیدگاه همه نسبت به داعش که نماینده اسلام است تغییر کند و موج انزجار نسبت به اسلام و مسلمین بوجود بیاید. در داخل کشورما نیز همان آمریکایی که برای اسلام هراسی دست به چنین کاری میزند با پوشش سخنان و اقدامات نابخردانه گروههایی نظیر سید صادق شیرازی، آرامآرام رسانهها را در سطح بینالملل به این سمت میبرد که شیعه یعنی کسی که خون مسلمانان را هدر میداند. بنابراین آنها با دست داعشیها کل مسیحیت و یهودیت را علیه اسلام میکنند و آنها را به جان مسلمین میاندازند و از طرف دیگر، با دست این منحرفین داخلی نیز کل جهان اسلام را به جان اهل تشیع میاندازند. درنتیجه آمریکا بدون اینکه هزینهای کند شیعههراسی را در دل خیل عظیمی از مسلمین و اسلامهراسی را نیز در دل خیل عظیم چند میلیاردی مردم جهان میاندازد و خودش نیز میرود یک گوشه و تماشا میکند.
ما موظفیم که در سایتهای بینالمللی فعالیت کنیم و حرفهای بزرگان دین و مراجع تقلیدمان در راستای نقد گروههای منحرف نظیر داعش و .... را به گوش جهانیان برسانیم.
دیدگاه شما