وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : پنجشنبه 2 مرداد 1393 ساعت 20:27   |   کد مطلب: 8567
نگاهی به نقش بی‌بدیل استان همدان در عملیات غرورآفرین مرصاد؛
لشکر انصار همدان با سد راه منافقان، نظام را از خطر نجات داد
لشکر انصار همدان با سد راه منافقان، نظام را از خطر نجات داد
لشکر انصارالحسین(ع) همدان، نخستین و مؤثرترین نیروی دفاعی حاضر در منطقه چهارزبر بود که توانست از وقوع فاجعه‌ای جبران‌ناپذیر و رسیدن منافقان به کرمانشاه جلوگیری کند.

سردار رضا میرزایی، رزمنده و پژوهشگر دفاع مقدس با بیان این مطلب در گفتگوی اختصاصی با "نافع" گفت: پس از پذیرش قطعنامه از طرف نظام جمهوری اسلامی در 27/4/67 منافقان و رژیم بعثی عراق فکر می‌کردند که ارتش و سپاه ما از هم پاشیده و شکست خورده‌ایم؛ بنابراین منافقان پیش صدام رفته و اعلام کردند که می‌خواهند وارد ایران شوند، صدام نیز که منتظر چنین فرصتی بود؛ پیشنهاد آن‌ها را پذیرفت. گروه موسوم به مجاهدین خلق، نیروهای خود را از سراسر جهان فراخوانده و در عراق متمرکز ساختند. در داخل ایران نیز نیروهای خود را فراخوان کردند؛ حتی در اردوگاه‌های عراق تصمیم به فریب اسرای ایرانی و استفاده از آن‌ها را می گیرند. مجموع نیروهای آن‌ها 5 هزار و 200 نفر بود که در قالب 30 تیپ سازماندهی شده بودند؛ در واقع تصور آن‌ها این بود که مردم از سرنوشت جنگ ناراضیند و از ورود مجاهدین استقبال می‌کنند.

بعدا قرارشد که عراقی‌ها، خط مقدم ما را گرفته و تا سرپل ذهاب، مسیر را برای منافقان هموار سازند؛ همچنین در سراسر مسیر نیز هواپیماهای عراقی آن‌ها را همراهی می‌کردند.

همچنین قرار بود علاوه بر غرب از جنوب نیز مانند 31 شهریور 59 تیپ‌های زرهی عراق وارد عمل شوند با این نقشه که نیروهای ایرانی را به جنوب کشانده و مسیر غرب برای منافقان خالی شود که البته موفق به پیشروی تا دروازه‌ های اهواز نیز می‌شوند.

در غرب کشور، عراقی‌ها 31/4/67 از 5 محور با استفاده از لشکرهای 21، 22 و 16 پیاده، 17 زرهی و تیپ‌های گارد ویژه ریاست جمهوری هجوم می‌آورند و همزمان با هجوم ارتش زمینی عراق، هواپیماهای عراقی وارد عمل شده و برخی مقرها و پایگاه‌های ایران مانند رادار سوباشی، مقر هوانیروز در کرمانشاه و مقر تیپ 2 لشکر 28 را به طور همزمان، هدف حمله خود قرار می‌دهند تا رادار ایران کور شود.

پس از اینکه عراقی‌ها، خط دفاعی ما را شکستند و راه را هموار ساختند در 3/5/67 حدود ساعت 15:30 تا 16 منافقان ستون خود را حرکت داده و لشکریان عراق نیز تا پاتاق و سرپل ذهاب، آن‌ها را همراهی می‌کنند.

آن‌ها ساعت 21: 20 همان روز به شهر اسلام رسیده و برخلاف تصور با مقاومت مردمی روبرو می‌شوند. آن‌ها فکر می‌کردند مردم از آن‌ها استقبال می‌کنند و زمانی که خلاف این موضوع رخ می دهد؛ اقدام به قتل‌عام مردم می‌کنند؛ حتی با حمله به بیمارستان این شهر، تعدادی از فرماندهان و پاسداران مجروح را به صورت فجیهی به قتل می‌رسانند.

در نهایت روز 4 مرداد به طرف چهارزبر حرکت می‌کنند. از اسلام‌آباد تا چهارزبر 20 کیلومتر و از چهارزبر تا کرمانشاه نیز 20 کیلومتر فاصله داشت. نکته مهم اینجاست که منافقان از تیپ زرهی ارتش که در خط مستقر بود به راحتی عبور کرده و آن‌طور که انتظار می‌رفت، این نیروها مقاومتی از خود نشان ندادند و این واقعیتی است که باید گفته شود.

همچنین در فاصله سرپل ذهاب تا اردوگاه ابوذر نیز تیپ مسلم و تیپ نبی‌اکرم(ص) مستقر بودند که آن‌ها هم به نوبه خود با منافقان درگیر می‌شوند، اما در همان منطقه محل استقرار نیروهایشان و در نهایت منافقان از آن‌ها عبور می‌کنند.

همچنین نیروهای انتظامی نیز که در حدفاصل گردنه پاتاق تا کرندغرب و اسلام‌آباد مستقر بودند؛ لشکر 27 رسول اکرم نیز پیش از منطقه چهارزبر و در جاده قلاجه، اطراف مقر خودشان با آن‌ها درگیر می‌شوند.

در نهایت، منافقان به طرف گردنه حسن‌آباد پیشروی می‌کنند. نیروهای لشکر انصار همدان، کمی دورتر از این گردنه و در منطقه چهارزبر مستقر بودند؛ محلی که اردوگاه شهید شهبازی در آن جا برپا شده بود و هیچ اردوگاه دیگری در این منطقه نبود.

صبحگاه چهارم مرداد بود که گردان‌های 54 و 56 لشکر انصار به محض اطلاع به سرعت حرکت کرده و به تنگه حسن‌آباد که جلوتر بود می‌روند، اما در آن‌جا با موجی از نیروهای دشمن مجهز به انواع سلاح‌های پیشرفته روبرو می‌شوند و شروع به مبارزه می‌کنند اما از آن‌جا که تیربار دوربرد نداشتند؛ مجبور به عقب‌نشینی شده و با جمع‌آوری گردان‌های 154، 156 و 153 اقدام به ایجاد خاکریز در چهارزبر می‌کنند- این جا بهتر است؛ یادی از گردان 153 داشته باشم که از جنوب به فرماندهی مهدی ملکی حرکت کرده و به کمک می‌آید و در نبردی تنگاتنگ، این فرمانده شجاع اهل تویسرکان و 35 نفر از نیروهای گردانش به شهادت می‌رسند- در نهایت پس از تلاش شبانه‌روزی لشکر انصار، خاکریز در تنگه زده می‌شود که البته پس از نصب یادمان، این تنگه دست کاری و بزرگتر شده است.

 

اگر همدان نبود، در کرمانشاه، فاجعه انسانی رخ می‌داد

فرمانده گردان 156 لشکر انصارالحسین(ع) در دوران دفاع مقدس افزود: نیروهای همدان، مانند سدی آهنین در برابر منافقان ایستادند و آن‌ها را متوقف ساختند.

نکته مهم این جاست که اگر این کار صورت نمی گرفت، منافقان به راحتی چهارزبر را نیز مانند مناطق قبلی پشت سرگذاشته و با پیمودن فاصله 20 کیلومتری به کرمانشاه می‌رسیدند چراکه هیچ نیروی دیگری تا کرمانشاه وجود نداشت.

درست است که منافقان تا تهران نمی‌رسیدند، اما با ورود به کرمانشاه، فاجعه انسانی رخ می‌داد و هزاران هزار نفر از مردم کشته می‌شدند چرا که بسیاری از مخالفان نظام قبلا آمده و در این شهر مستقر شده بودند تا منافقان برایشان سلاح بیاورند.

در این‌جا باید گفت؛ منافقان عملیات خود را در چهار مرحله طراحی کرده بودند:

گام اول: رسیدن به کرمانشاه و گرفتن مقرهای مهمی مانند قرارگاه رمضان و سپاه بدر، سپاه چهارم بعثت، استانداری، ساختمان مخابرات و زندان.

گام دوم: رسیدن به همدان و حمله به پادگان‌های قهرمان، قدس و ابوذر، ساختمان دادگاه انقلاب، زندان، اطلاعات، مرکز سپاه و پایگاه هوایی شهید نوژه.

گام سوم: رسیدن به قزوین و گرفتن پادگان‌های بسیج و سپاه، صنایع موشکی و پادگان ژاندارمری

گام آخر: رسیدن به تهران و تصرف بیت امام(ره)، ساختمان مجلس، مقر ریاست‌جمهوری، رادیو و تلویزیون، ساختمان نخست وزیری و زندان‌های قصر و اوین      

اما این پیش‌بینی‌ها با مقاومت بچه‌های انصار، نقش برآب شد و آن‌ها مستاصل شدند.

در مراحل بعدی عملیات یعنی روز 5 مرداد، نیروهای کمکی از سراسر ایران آمدند، از همدان نیز 30 گردان به صورت خودجوش، خود را به منطقه رساندند و همه آن‌ها یه سهم خود، عملیات‌هایی را انجام دادند- که در این‌جا جای دارد از امیر سپهد صیاد شیرازی که نقش بسیار مهمی در هدایت و هلی‌برن نیروها از 5 مرداد  به بعد داشت، داشته باشیم- زمانی که منافقان به این نتیجه رسیدند که دیگر نمی‌توانند کاری از پیش برند شروع به عقب‌نشینی کردند و نیروهای کمکی و هوانیروز نیز که تازه وارد صحنه شده بود-همانطور که گفته شد، مقر آن‌ها را زده بودند- به تعقیب و نابودی ارتش دشمن پرداخت.

شهید صیاد شیرازی وقتی به چهارزبر آمده و خاکریز را دید، گفت: این خاکریز را ملائکه زده‌اند و اگر این ملائکه این‌ جا نبودند، منافقان به کرمانشاه می‌رسیدند". این جمله برخاسته از علم بالای این شهید بزرگوار نسبت به مسائل نظامی و دفاعی بود. و در نهایت، همه این‌ها نشانگر نقش گویای همدان در آخرین نبرد با دشمن بعثی است.

گفتگو از سمیه مظاهری

دیدگاه شما