به گزارش نافع، او که قرار بود ششم آذر حائز نشان شوالیه که پیش از این به شهرام ناظری، محمدرضا شجریان، رضا سیدحسینی، محمدعلی سپانلو، عباس کیارستمی، لیلا حاتمی، پری صابری، لیلی گلستان، جلال ستاری، داریوش مهرجویی، کامبیز درمبخش و محمود دولتآبادی اهدا شده بود، شود، از دریافت آن انصراف داد.
«حسین علیزاده» که این روزها در 63 سالگی به سر میبرد، در این نامه از سرگذشت خود گفت: «از روزهایی دور، از کوچه پسکوچههای خیابان خیام تا دبستان حافظ، از خیابان خواجه نظامالملک تا هنرستان موسیقی، از خیابان درختی تا مسیر دانشگاه تهران، از مسیری تا مسیری سیر شد... از صدها کوچه و شهر و دیار گذشتم اما به شوق هفت شهر عشق در خم کوچهای به انتظار ماندم و میمانم» و در ادامه به ستایش از مردمی پرداخت که به پاس حقشناسیشان از دل مینوازد: «چه بزرگ مردمی که دل میدهند، میسازند و میپرورانند هنرمندشان را. هنر فراتر از هر مرزی حکایتی است آشنا برای هر انسان. پیامآور عشق، صلح، دوستی، برادری و برابری.»
علیزاده که هفته گذشته- دوم آذر- علی رهبری، آهنگساز و رهبر ارکستر، طی نامهای نیز او را از دریافت این نشان بازداشت، تار و سهتار را به بهترین شکل میداند و مینوازد، از سالهای اواخر دهه 1350، عضو گروه چاووش بود و به همراه محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان و محمدرضا شجریان، آثار گرانقدری را خلق کرد و بعدها نیز در دهه 1380، همراه با کیهان کلهر و شجریانها (پدر و پسر) قطعات ماندگاری را آفرید.
او که نخستین آلبوم موسیقیاش با همکاری اردشیر کامکار و شهرام ناظری و در سال 1356 با عنوان «سواران دشت امید» و آخرین آن، ماه گذشته با عنوان «تربت» که بداههنوازی به همراه تنبک پژمان حدادی و براساس حال و هوای منطقه مشهد و تربت حیدریه است، منتشر شد و البته در حوزه موسیقی محلی آذربایجان و ترکمن صحرا نیز کار کرده است، موسیقی فیلمهایی چون گبه، دلشدگان، زمانی برای مستی اسبها، لاکپشتها پرواز میکنند و سریالهای زیر تیغ و در چشم باد را ساخت، سه بار نیز نامزد جایزه جهانی گِرَمی (برای آلبومهای فریاد، بی تو به سر نمیشود و به تماشای آبهای سپید در رشته بهترین آلبوم سنتی جهان) شد و 4 سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن جشنواره فیلم فجر (برای فیلمهای گبه، زشت و زیبا، آواز گنجشکها و ملکه) را به ارمغان آورد، «موسیقی کهن ایران» را «طنین تاریخ مردمی باشکوه» دانست: «عشق، شجاعت و ایثار از تک تک نغمههایش جاری است و افتخار واژهای است که مردم به هنرمند هدیه میدهند.»
او در ستایش هنر و هنرمند گفت: «نغمه عشق و محبت و سپاس از دیاری دگر با عنوان و معنی خاص. نه در ستایش من، بلکه در ستایش هنر و هنرمند و چه زیباست نام ایران بر بال هنر، در پرواز از دیاری به دیاری و از مردمی به مردمی. اگر سیاهی جنگ و کینه و نابرابری در دنیای قدرت حاکم است، نغمههای عشق در دل مردم جهان فراتر و با قدرتی جاودانه نیز حاکم است.» این موسیقیدان ایرانی ضمن انتقاد از مسئولان که باید چون مردم «توجه و درک از هنر والای موسیقی» داشته باشند، در پایان این نامه نگاشت: «به احترام مردم هنرپرور و هنردوست ایران، به نام «حسین علیزاده» قناعت کرده، تا آخر عمر به آن پیشوند یا پسوندی نخواهم افزود» و «خود را بینیاز از دریافت هر نشانی دانسته، همچنان اندر خم کوی دوست و به شوق عشق تا آخر عمر خواهم ایستاد.»
انتهای پیام/ر.ح
دیدگاه شما