به گزارش نافع به نقل ازبرترین ها؛ راهیابی به صفحه نخست گوگل، برای هر کسی که در فضای آنلاین فعالیت میکند، اهمیت دارد. قبلاً هم گفتیم که افراد کمی هستند که حاضرند برای جستجو، صفحات دوم و سوم و … را هم نگاه کنند. به همین دلیل، کسانی که در حوزهی SEO کار میکنند، بخش عمدهای از توجه و تمرکز خود را بر حضور در صفحهی نخست، متمرکز میکنند.
مثلاً شرکتی که در حوزهی دکوراسیون داخلی فعالیت میکند و علاقه دارد زمانی که کاربران دکوراسیون داخلی را در گوگل جستجو میکنند، در نخستین صفحهی نتایج جستجوی گوگل، دیده شود.
روش نادرست این است که یک سایت ایجاد کند و در آن صدها مقاله و مطلب در مورد دکوراسیون داخلی بنویسد. هر دانشجویی را پیدا کرد، پول کمی به او بدهد و چهار یا پنج مقاله جدید هم اضافه کند! احتمال دارد مدیر این سایت خوشحال باشد که مشغول «تولید محتوا» است و انتظار داشته باشد که به زودی جایگاه مناسبی در موتورهای جستجو پیدا کند.
اگر در حوزهای هیچ کس کار خاصی نکرده باشد، ممکن است این روش مفید باشد. اما اگر رقابت سنگین باشد چه باید کرد؟ دیگر رتبه اول که هیچ، حتی صفحات اول و دوم و سوم هم دور از دسترس خواهد بود. بعضیها در اینجا پیشنهاد میکنند که به سراغ موضوعات خاصتر برویم. مثلاً دکوراسیون داخلی برای خانه های ویلایی. این کار غلط نیست و اتفاقاً مفید هم هست. اما اگر کسی بلندپروازانه، رتبهی بالا در مهمترین واژهها را میخواست چه باید بکند؟
قطعاً برای رسیدن به صفحه نخست بدون هزینهی مستقیم سنگین، نکات زیادی باید رعایت شود که برخی از آنها را قبلاً گفتهایم و باقی آن را هم، بعداً خواهیم گفت. اما اگر نگوییم مهمترین، شاید یکی از مهمترین نکاتی که میتواند برای رسیدن به صفحهی نخست کمک کند، مفهوم Cornerstone است اجازه بدهید مستقل از معنای لغوی آن، ما Cornerstone را «سنگ زیربنا» تعریف کنیم.
فرض کنید به زمینی میرسید که هزاران سنگ پراکنده در آن ریخته شده است. ضمن اینکه قسمت اصلی مصالح یک «بنا» آنجا جمع شده، شما آنجا را «آباد» فرض نمیکنید.
اما در جای دیگری به جای هزاران سنگ، ده یا بیست یا صد قطعه سنگ میبینید که روی هم چیده شدهاند و یک سنگ بزرگ هم زیربنای آن است. حتی اگر احساس کنید که این مجموعه، فاصلهی زیادی تا کامل شدن دارد، آن را جدیتر میگیرید.
اگر هم شکل کاملی پیدا کرده باشد که بدیهی است ارزش و اعتبار بیشتری خواهد داشت و توجه بیشتری جلب خواهد کرد.
این همان مفهومی است که در بحث SEO به عنوان Cornerstone یا «سنگ بنا» مطرح میشود. شاید تعریف Copyblogger بهترین تعریف از سنگ بنا باشد: سنگ بنا، مطلبی پایه، مهم، غیرقابل جایگزین و زیربنای سایر مطالب شما در آن حوزه است.
به جای تعداد زیاد مقاله با کیفیتهای مختلف، باید یک سنگ بنای جدی تعریف کرد. سنگ بنا، ممکن است یک مطلب باشد. مثل هر مطلب دیگر. اما بهتر است ویژگیهای زیر را داشته باشد:
۱٫عنوان و محتوا تا حد امکان خیلی خاص نباشد و خواننده را به مراجعههای بعدی ترغیب کند. عنوان باید به شکلی انتخاب شود که کسانی که فقط عنوان را میبینند ترغیب شوند که کل مطلب را بخوانند. ضمناً عنوان این پیام را بدهد که در آینده، این مطلب ثابت نخواهد ماند و به روز خواهد شد و همیشه میتوان نسخهی کاملتر آن را مشاهده کرد (دعوت به بازدید دوباره). «نکاتی در مورد کنکور سراسری امسال» چنین عنوانی است. اما «آخرین منابع مربوط به رشتهی … کنکور برای سال ۹۳» هرگز برای بار دوم، مطالعه نخواهد شد. ضمن اینکه گزینهی اول حتی ممکن است برای کسانی که کنکور ندارند هم جذاب باشد.
۲٫از معرفی لینکها و سایتهای معتبر و قدرتمند که بهتر از خود شما هستند، نترسید. در دنیای بازاریهای قدیم، اگر کسی برای محصولی مشتری پیدا میکرد، حتی اگر خودش آن محصول را نداشت میگفت: همین جا صبر کن. خودم میروم و برایت میآورم!
این رفتار در دنیای دیجیتال امروز، معنایی ندارد. گوگل نگاه میکند که شما مراجعانتان را به کجا ارجاع میدهید. تا چه حد به آنها احترام میگذارید و علاقمند هستید. ضمناً مثل دنیای واقعی که شما را از روی دوستانتان میشناسند، از اینکه در دنیای مجازی با چه کسانی حرف میزنید و دور هم جمع شدهاید، در مورد شما قضاوت میشود. پس اگر سایتی را میبینید که در حوزه مورد علاقه شما فعال است و اعتبار دارد (اعتبار به معنای مطالب مفید و ارزشمند است و نه الزاماً رتبهی خوب) حتماً آن را در نوشتهی خود معرفی کنید.
۳٫به صفحات دیگری که در سایت شما مطالب مرتبط دارند، لینک بدهید. اجازه بدهید که گوگل بفهمد این صفحه سنگ زیربنا است و با باقی مطالب شما تفاوت دارد. حتماً به شکلی لینک بدهید که خواننده به درستی تصمیم بگیرد که آیا کلیک کردن بر روی آن لینک برایش مفید است یا نه. هنر شما کلیک گرفتن از بازدیدکننده به هر قیمت نیست. بلکه کمک به بازدیدکننده در مورد این تصمیم مهم است که: «آیا کلیک کردن روی این لینک به من کمک بیشتری خواهد کرد یا نه؟».
۴٫کلیک شکار نکنید. مبلغ جستجو کنید. اینکه بازدیدکنندگان به هر قیمتی وارد سایت شما بشوند، چندان ارزشمند نخواهد بود. شاید با این روشها هم بتوان رشد کرد. اما دو نکته را مد نظر داشته باشید: کسانی که وارد صفحه شما میشوند و با دیدن مطلب ناامید میشوند و آن را میبندند، گوگل را خوشحال نمیکنند. ضمن اینکه موسسات بزرگی هستند که با یک هزینهی سادهی چندمیلیونی، هزاران برابر شما کلیک جذب میکنند و شما را کنار میزنند. در تمام مدتی که محتوای «سنگ زیربنا» را تولید میکنید به این نکته فکر کنید که: چه چیزهایی باید اینجا باشد تا هرکس این صفحه را بازدید کرد، لینک آن را به دوستان خود معرفی و پیشنهاد کند؟
۵٫در یک موضوع خاص، دهها سنگ بنای مختلف ایجاد نکنید. قرار نیست همهی مطالب شما تا این حد زیربنایی باشند. اتفاقاً در نهایت، مخاطب مطالب تخصصی میخواهد. مطالبی که دقیقاً به یک موضوع خاص پرداختهاند. مطالب را کامل توضیح دادهاند و هدفشان این بوده که شما، یک بار آنها را بخوانید و بیاموزید و بروید! بنابراین تمام نوشتههای خود را با این استراتژی تولید نکنید. سنگ بنا، لابی ساختمان شماست. مراجعین میآیند. کمی آنجا مینشینند. با اطلاعات صحبت میکنند و اتاق و طبقهی مورد نظر خودشان را انتخاب میکنند. یک ساختمان اداری، فقط با لابی و روابط عمومی ساخته نمیشود!
۶٫تجربهی خوبی از حضور کاربر در آن صفحه ایجاد کنید. هزار شیوه وجود دارد که گوگل و موتورهای جستجو بفهمند که کاربر شما در صفحهی شما حال خوبی دارد یا نه. اینکه چقدر در آن صفحه باقی مانده. اینکه تعداد زیادی از لینکهای پیشنهاد شده توسط شما در آن صفحه را باز کرده است و اطمینان داشته که شما او را به بیراهه هدایت نمیکنید. اینکه دقیقاً متن و مطلب شما با عنوانی که نوشته بودید همخوانی داشته و کاربر شما احساس نکند که فریب خورده است.
۷٫در آوردن لینکهای مختلف در صفحهی «زیربنا»، به این نکته هم توجه داشته باشید که گوگل، کدام صفحات را در سایت شما به آن مطلب مرتبط میداند.
دیدگاه شما