قرآن به عنوان کتابی آسمانی و وحی شده از سوی پروردگار عالمیان دارای ارزش والا و نقش اساسی در مدیریت امور جامعه از گذشته تا به امروز بوده است.
عموما برتافتن این نقش به انسجام درونی و کیفیت گزاره های اخلاقی ای بر می گردد که از متن و بطن ارزش ها و هنجارهای آن قابل دریافت است که این به ایجاد فلسفه ای سیاسی- اخلاقی قوی با پشتوانه فکری لازم در برابر مکاتب فلسفی و فکری بشر، منجرشده است.
واقعیت های اساسی جامعه انسانی و رویکرد انسان به سمت فایده گرایی همواره نیازمند چراغ راهی بوده است که جوامع سکولار غربی آن را در پس اندیشه های بشری و مکاتب مختلف فلسفی خویش و مسلمانان در تلالو درخشان قرآن کریم، جستجو کرده اند.
ضعف حاکم بر دانش نوع بشر و نثبیت مفاهیم قراردادی بواسطه حاکمیت تعلقات احساسی، گمانه های شخصی و نوعا فهم اشراقی و فردی، گزاره هایی انتزاعی را در حوزه اخلاق اجتماعی سبب شده است که از توان لازم در مواجهه با مسائل مدرن بشر امروزی برخوردار نیست؛ مسائلی که عمدتا در حوزه اجتماعی زندگی بشر روی داده است که از آن تعبیر به آسیب اجتماعی می شود.
بشر امروزی با حرکت به سمت کجروی های رفتاری در بعد فردی و جمعی، برخلاف انتظارات اجتماعی حرکت کرده و با اقدام به نابهنجاری از سازگاری لازم با ساخت کلی اجتماع، جدا مانده است.
براین اساس، فرد بدون در نظر گرفتن مسولیت های خویش در برابر جامعه، در زایش بد اخلاقی و بد هنجاری نقش موثری ایفا می کند. عمده تحولات اینچنینی در جوامع غربی به صورت الگو یافته و گسترده تر و در جوامعی همچون ایران، بصورت ضمنی و پوشیده تر، در حالی اتفاق می افتد، که ارزش هایی والا، جامع و جامعه گرا در کتاب آسمانی دینی وجود دارد که توانسته است با عبور از خطر تحریف، مبانی از حیات و زیست سالم شهروندی را در قالب آیات و سوره های روشنگر، بنیان گذارد که عمده آنها متاثر از زبان اخلاقی غیر انتزاعی و کاملا عجین شده با زندگی عمومی شهروندان جامعه است.
قرآن کریم با عبور از دیدگاه های انسان مرکز، بستر تکامل فرد را وابسته به جامعه نشان می دهد و علاوه بر فرد، محیط اجتماعی را درگیر این فرایند دیده و با چند محور اساسی همچون خانواده، اصل امر به معروف و نهی از منکر، مساله گناهان صغیره و کبیره و مواردی از این دست به مبحث آسیب ها و انحرافات اجتماعی ورود پیدا می کند. از دیدگاه قرآن کریم، جوامع معمولا از دو منظر با آسیب های اجتماعی روبرو می گردند:
۱- آسیب های اجتماعی که از درون خود جامعه بیرون آمده است.
۲- آسیب های اجتماعی که از بیرون به جامعه ورود پیدا کرده است.
به صورت موضوعی نگاهی به آیات مبارکه سوره نساء (آیات ۱۰ الی ۳۵) که بابی در اهمیت مسائل اجتماعی همچون حقوق یتیمان و همسران است، یا سوره مائده (آیات۳۸ الی۹۱) که به مسئله سرقت و مصرف شراب و قمار بعنوان آسیبی اجتماعی پرداخته می شود و یا مبحث ربا که در آیات مبارکه سوره بقره(۲۷۵) پرداخته شده است و موارد متعدد دیگر، نشان می دهد که خداوند کریم، قرآن را با شمولیت و اشراف کامل بر حیات بشری نازل نموده است تا انسان بتواند از دو گرداب آسیب داخلی و خارجی خود را رهانده و به سرمنزل مقصود که همان سعادت دنیوی -اخروی و رضایت حق تعالی است، برسد.
آموزش این مفاهیم والا و ترویج آن بعنوان دانشی اجتماعی و دینی می بایست برخوردار از الگویی جامعه گرا با محوریت فرد باشد بنحوی که بنیان های شخصیت اجتماعی افراد را در جامعه سامان داده و به کاهش هزینه های عمومی در ایجاد انضباط و نظم جمعی کمک کند.
بررسی و تطور در قرآن کریم و آیات مبارکه آن میتواند مسولیتی جمعی را در قبال پدیده های امروزی جامعه همچون طلاق، فقر، خودکشی، اعتیاد و دیگر اشکال کجروی افزایش داده و سبب ساز انسجام سرمایه های اجتماعی و مادی جامعه شود.
قرآن کریم با اهمیت دادن به اصولی اساسی همچون خانواده، امر به معروف و نهی از منکر گام های موثری در راستای توصیه های مفید اجتماعی برداشته است که به مراتب از دانش انتزاعی انسان امروزی، کارساز تر و مفیدتر است لذا چنان که بیان گردید آنچه که می تواند در یک فرآیند تکمیلی به مطلوبیت بازخورد این همه ارزشها و هنجاری مفید در جامعه منجر گردد مقوله کیفیت آموزش و ترویج آن است.
با نگاهی آسیب شناسانه شیوه امروزی آموزش مفاهیم قرآنی در مدارس و دانشگاهها، بیشتر وجهی غیر تکنیکی و اسمی یافته است که به عقیده بنده این مانع انتقال کارآمد این مفاهیم والا به جامعه گردیده است. این مشکل زمانی بیشتر بروز و ظهور می یابد که مقوله آسیب های اجتماعی در دروس تخصصی دانشگاه، بیشتر گرایش های دانش اجتماعی غرب را پی می گیرند در حالی که تولیدات دانش اجتماعی ما با محوریت آموزش اصولی و علمی قرآن میتواند وجهی ملی و وطنی به خود گرفته و با زمینه های فرهنگی و مذهبی جامعه ارتباط موثرتر ومفیدی برقرار کند. ترسیم قواعد آموزش و ترویج کارآمد قرآن کریم، نیازمند تعامل گسترده نهادهای آموزشی، دینی و فرهنگی در سطوح سیاستگذاری و هماهنگی عمل گرا در سطوح اجرایی است. بهره برداری از دین و ارزشهای والای آن در مدیریت امور جامعه هنر جامعه ای پیشرو و مدرن است و امید است که ما بتوانیم با کاربست هرچه بهتر مفاهیم و ارزشهای والای آن، جامعه را از گزند تمام مسائل و مصائب اجتماعی رهانیده و زمینه های تحقق سعادت و خیر بشری را فراهم کنیم.
مرتضی طلایی
دیدگاه شما