به گزارش نافع، امروزه پدیدهای به نام طلاق به معضلی تبدیل شده که بنیان و اساس خانوادهها را در معرض خطر قرار داده است.
بررسی علل بروز این پدیده ناهنجار، از مسائلی است که مقابله با آن باید مورد توجه باشد و همین امر آسیبشناسی آن را میطلبد.
چرا بعد از تشکیل یک زندگی با هزاران امید و آرزو باید بعد از مدتی شاهد پدیدهای به نام طلاق بود؟
در این از هم پاشیدگی، علاوه بر زن و مرد، فرزندان بیگناهی نیز قربانی این اتفاق شوم میشوند که خسارت جبرانناپذیری را برای جامعه در پی دارد.
ثمرات چنین زندگیهایی جز فرزندان طلاق و تحویل افرادی ناهنجار به جامعه چیز دیگری نبوده و نیست.
متأسفانه علاوه بر وجود طلاق ظاهری، شاهد طلاق عاطفی هم در بین برخی از زوجین هستیم که این مقوله نیز ضربهای بسیار سنگینتر از طلاق ثبت شده در جامعه دارد.
روابط آزاد بین دختران و پسران، استفاده از ماهواره، تجملگرایی، فرهنگ مصرفگرایی، اعتیاد، عدم برخورداری از الگوی درست در زندگی، نداشتن گذشت، چشم و همچشمی، نداشتن سعه صدر، داشتن انتظارات بیجا و مسائلی از این دست اموری هستند که در بروز پدیدهای به نام طلاق اثر دارند.
عدم فراگیری مهارتهای قبل از زندگی، نداشتن فرهنگ گفتوگو، نپذیرفتن تفاوتهای افراد و بیتوجهی به دستورات دینی را میتوان از دیگر دلایل افزایش طلاق در جامعه برشمرد.
یکی دیگر از علل افزایش طلاق در جامعه را باید در سریالها و یا فیلمهای سینمایی جستوجو کرد، چراکه موضوعاتی چون بالا بردن انتظارات در بین خانوادهها، تجملگرایی، روابط آزاد بین دختر و پسر، حرفشنوی مطلق یکی از همسران از دیگری و موضوعات این چنینی را به مخاطب القا میکند.
قصد سیاهنمایی نداریم، اما باید گفت اگر مسئولان امر نتواند برای این معضل اجتماعی راه حلی پیدا کنند شاهد افزایش طلاق در جامعه خواهیم بود.
در راستای علل طلاق با برخی از مسئولان امر به گفتوگو نشستیم.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان همدان با بیان اینکه وقوع پدیدهای به نام طلاق به خاطر بیتوجهی به مسائل دینی است، اظهار داشت: وقتی افراد از معنویت دور شوند در آن صورت به هر دلیل بیموردی به طلاق روی میآورند
علی خزایی افزود: خانوادههایی که از فضای معنوی دور شدهاند و به مسائل و موضوعات اعتقادی کمتر توجه دارند بیشتر درگیر مشکلات اجتماعی و خانوادگی میشوند.
وی ابراز داشت: اعتقادات دینی به عنوان فاکتور کنترل زندگی و تنظیمکننده خواستهها، انتظارات و توقعات است که باعث میشود فرد در زندگی بتواند مشکلات را به خوبی مدیریت کند.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی همدان افزود: تحقیقات نشان داده خانوادههای پایبند به دین، محیطی صمیمیتر دارند.
وی اذعان داشت: پایبندی بیشتری به وظایف و خواستههای سایر اعضا و افراد خانواده خود دارند.
خزایی در ادامه استفاده از برنامههای ماهواره را عامل فساد و ابتذال در خانوادهها دانست و متذکر شد: ماهواره نه تنها مزاج اخلاقی افراد را به هم میریزد بلکه در زمینههای فرهنگی و رفتاری آثار ناخوشایندی دارد.
وی یادآور شد: یکی از اثرات سوء ماهواره این است که تقدس خانواده را شکسته و حرمت اعضای آن را از بین میبرد.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی همدان افزود: بیشترین اختلافات و جداییها از وجود ماهواره در منازل ناشی میشود، چراکه برنامههای ماهواره دقیقاً با سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی مخالف است و باعث میشود تا توقعات افراد از زندگی به هم بریزد.
وی با اشاره به فعالیت مرکز مشاوره ناجا اظهار داشت: مرکز مشاوره ناجا ضمن شناسایی علل شکلگیری اختلافات به دنبال تجویز نسخههای اجتماعی آموزشی است.
خزایی اضافه کرد: رسالت مرکز مشاوره تحلیل مسائل روانشناختی و آسیبزای مراجعین و تبیین شرایط و امحاء راهکار علمی و عملی برای کاهش آسیبها و معضلات بوده است.
امام جمعه همدان نیز در این خصوص اظهار داشت: ازدواج امر بسیار مقدسی است که در اسلام به آن سفارش شده اما قبل از عمل به این امر مقدس، باید کانونی برای ایجاد استحکام خانوادهها ایجاد شود تا بعد از تشکیل یک خانواده با کوچکترین مشکلی آن خانواده از هم پاشیده نشود.
حجتالاسلام غیاثالدین طهمحمدی عنوان کرد: اگر ازدواجها درست و منطقی و در راستای تحکیم بنیان خانواده شکل بگیرد به طلاق منجر نمیشود.
وی خاطرنشان کرد: امروز باید به دنبال علت افزایش طلاق در جامعه باشیم چرا که طلاق علاوه بر آسیب به شخص و خانواده دید جامعه را نسبت به ازدواج نیز عوض میکند.
امام جمعه همدان ابراز داشت: از دیگر مواردی که علت طلاق در جامعه را تشدید میکند عدم رعایت حریم و حرمت بین زن و شوهر و همچنین افزایش انتظارات و چشم و هم چشمی است که باعث میشود تا هر دو زوجین از هم نارضایتی داشته و بر سر کوچکترین مسئله با هم بحث کنند.
مریم بیگی، یکی از زنان مطلقه که به تازگی از همسرش جدا شده در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: هیچ شناختی از همسرم نداشتم و از آن جا که خانواده من شدیداً سنتی بودند بعد از دو بار آشنایی رسمی اجازه صحبت کردن بیشتر به ما ندادند و بدون کمترین زمانی هر دو، خود را سر سفره عقد دیدیم.
وی تصریح کرد: ابتدای زندگی مشکلاتی را داشتیم، اما گذشت میکردیم؛ بعد از گذشت دو سال که صاحب فرزند شدیم با مشکلات بیشتری مواجه شدیم که همسرم نیز مسئولیت زندگی را به عهده نمیگرفت و همین باعث جر و بحث فراوان میشد.
این خانم با بیان اینکه خانواده همسرش چندان توجهی به مقوله حجاب نداشتند، گفت: عقیده من برایم مهم بود و وقتی از همسرم نسبت به رفتار خانوادهاش گلایه میکردم از من میخواست برای اینکه دچار مشکل نشوم باید مانند آنها باشم!
وی خاطرنشان کرد: همسرم نیز با دوستانی معاشرت داشت که خانوادههایی نامتعادلی نداشتند و از من میخواست در ارتباط با دوستانش راحت باشم، اما من با این خواسته مخالفت میکردم.
بیگی ادامه داد: چون من به حرفهایش گوش نمیکردم او نیز سعی میکرد با تحت فشار قرار دادنم و شانه خالی کردن از مسئولیت زندگی حرفهایش را به من دیکته کند.
وی عنوان کرد: ارتباط همسرم با افراد بیقید و بند به جایی رسید که به شیشه معتاد شد و با از دست دادن تعادل روانیاش، دعواها و قهرهای من دیگر نتیجهبخش نبود.
این خانم مطلقه اضافه کرد: من با یک بچه کوچک که او هم به دلیل جر و بحثهایم با همسرم، لجباز و عصبی شده بود، به هر نحوی زندگی را حفظ کردم اما دیگر نتوانستم ادامه دهم و تصمیم به طلاق گرفتم.
وی اذعان کرد: مسئله زندگی و مشکلات آن به دادخواست و یا تصمیم طلاق ختم نشد به طوری که هر لحظه برای خودم آرزوی مرگ میکردم.
بیگی ابراز داشت: دادگاه برای اینکه حکم طلاق را صادر کند نیاز به ادله محکمهپسندی داشت اما استفاده از ماده مخدر شیشه طوری نیست که بتوان آن را به راحتی ثابت کرد.
وی افزود: در حال حاضر نزدیک به دو سال است که در راهروی دادگاهها برای گرفتن طلاق تلاش میکنم تا اینکه بالاخره توانستم عدم تعادل روانی همسرم را اثبات کنم، هرچند دغدغه کنونی من گذران زندگی بعد از طلاق است.
در پایان باید بگوییم توجه به مسائل تربیتی، ایجاد فرهنگ گفتوگو بین زوجین، آموزش مهارتهای زندگی قبل از ازدواج، تربیت درست فرزندان در خانواده و مسائلی از این دست را میتوان از جمله علل کاهش آسیب طلاق دانست.
منبع:فارس
دیدگاه شما