به گزارش نافع، مدتی قبل فدراسیون فوتبال ایران پس از پایان نیم فصل مسابقات لیگ دسته يك باشگاههای ایران آماری منتشر کرد که در نوع خود جالب توجه بود. طبق این آمار تیمهای حاضر در 2 گروهِ مسابقات از نظر تعداد کارتهای زرد و قرمز با هم مقایسه شدهاند. آنچه این قیاس نشان میدهد این است که پاس همدان به همراه سیاهجامگان مشهد در 9 بازی 31 کارت زرد از داوران دریافت کردهاند و به نوعی خشنترین تیمها بودهاند. اما نکته مهم آنجاست که پاس با 2 کارت قرمز بالاتر از سیاه جامگان و به تنهایی در بین 24 تیم در صدر قرار میگیرد! پرسش مهم آن است که چرا پاس در نیم فصل به طور متوسط در هر بازی 4/3 کارت زرد گرفته است و منشأ این همه خشونت از کجاست؟
نخست: ورود پاس به همدان با حاشیههای زیادی همراه بود و همین کار را برای آورندگان و گردانندگان پاسِ جدید سخت میکرد. تقریباً همه اهالی فوتبال ایران با این انتقال مخالف بودند. مدیران وقت استان اما، با 2 هدف پاس را به همدان انتقال دادند.یکی اینکه حضور همدان در سطح اول فوتبال ایران میتوانست استان را در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در وضعیت بهتری قرار دهد. مسلم بود هر هفته نام استان روی آنتن صداوسیما ومطبوعات کشوری میرفت و همین میتوانست راهی مناسب برای آشتی سرمایهگذاران اقتصادی با همدان باشد. بیش از آن حضور در فوتبال ایران و انتخاب نام "شهر فوتبال" برای همدان قرار بود آغاز راهی باشد که نه فقط در اقتصاد که بر جامعه جوان همدان نیز تأثیر بگذارد. هدف بعدی منتقلکنندگان، رشد فوتبال همدان بود. پاس میتوانست با ترویج فوتبال به ویژه در مقاطع پایه به صورت آکادمیها و مدارس فوتبال آینده فوتبال همدان را تضمین کند. اما پس از 2، 3 سال نه تنها هیچکدام از این اتفاقات رخ نداد که تیم سقوط کرد و دوران جدیدي آغاز شد.
در دوران جدید هدف تنها صعود و بازگشتن به لیگ برتر بود. این هدفی بود که همه مدیران، مربیان و بازیکنان همه این سالهای پاس آن را در ذهن داشتند. بنابراین در هر فصل و نیم فصل حرف از صعود زده میشد. اما با گذشت چند سال دیگر هم اتفاقی نیفتاد و حتی پاس به مرحله سقوط به دسته دوم باشگاههای کشور هم رسید.
امسال هم همچون سالهای گذشته مدیریت جدید هدف را صعود به لیگ برتر مشخص کرد. در این راه مدیریت استان بیش از سالهای گذشته به ورزش علاقهمند بود و کمکهایی بهتر از پیش به این مجموعه انجام داد. اما باز هم پاس تا اینجای فصل چندان خوب نتیجه نگرفته است و به نظر میرسد قرار است در به همان پاشنه سالیان گذشته بچرخد.
دوم: وقتی یک تیم خشن بازی میکند میتوان 2 گزینه را محتمل دانست. یکی اینکه استراتژی کادر فنی آن بر بازی درگیرانه و قدرتی استوار باشد. البته این سخن برای پاس دور از ذهن نیست، اما مشکل آنجاست که چنین گزینهای نمیتواند توجیه مناسبی در گرفتن 31 کارت زرد در 9 بازی باشد. زیرا بدون شک به غیر از پاس همه تیمهای حاضر در لیگ دسته يك نیز چنین برنامهای دارند و اصلاً مگر میشود با این سطح کیفی نه چندان بالا در دسته يك و زمینهای ناهموار، به جز بازی درگیرانه به چیز دیگری هم فکر کرد؟ برای تیمهای امروزی بازی درگیرانه یک اولویت نیست بلکه لازمه هر تیم است و فارغ از هر نوع استراتژی که در افکار مربی وجود دارد، تیم باید قدرتی و درگیرانه بازی کند. با این وجود چرا تیمهایی که همه به قصد جنگیدن وارد زمین میشوند کمتر از نیمی از کارتهای زرد و قرمز پاس را هم دریافت نکردهاند؟
احتمال دوم درباره صدرنشینی پاس در جدول کارتهای زرد در نیم فصل اول، میتواند به بازیکنانی مربوط باشد که ذاتاً خشن بازی میکنند و آنها هستند که درصد کارتهای زرد اخذ شده را افزایش میدهند. در این حالت باید دنبال بازیکنانی در پاس بگردیم که همچون گتوزو در تیم میلان، ذاتاً محکم و خشن بازی کند اما نیازی به جستجو نیست. پاس اگر چنین بازیکنانی داشت حداقل در خط هافبک خیالی آسوده میداشت و مهاجمان این چنین کمرونق و کمآمار ظاهر نمیشدند.
اما محتملترین گزینه را نه در مستطیل سبز و نه در افکار داوود مهابادي- که شهره به اخلاقمداری است- مییابیم.
سوم: وقتی انتظارات از مجموعهای وجود داشته باشد که بیش از توان آن است چه اتفاقی میافتد؟ مگر نه این است که فشار روانی ناشی از این جمله که پاس باید امسال صعود کند، از سطوح بالای مدیریتی به کادر فنی و بازیکنان منتقل شده و این چنین و با خلق آمارهایی که چندان افتخارآمیز نیستند ظهور و بروز میکند؟ بازیکنان پاس وقتی بیش از حالت عادی تحت فشار روانی صعود به لیگ برتر باشند کارایی خود را از دست میدهند و ناخودآگاه برای پیروزی از دقیقه یک به جای بازی با آرامش، به احساسات روی میآورند. دلیل آن است که ماهها دیدهاند و شنیدهاند و خواندهاند که "باید" به لیگ برتر صعود کنند. این بایدها و فشارها حتی اگر از مدیران هم نباشد از افکار عمومی چندین برابر وجود دارد. افکار عمومی که میبینند یکی از مهمترین تیمهای تاریخ ایران از محل اصلی خود جدا شد و به همدان آمد، انتظاراتی نانوشته ایجاد میکنند. آخرین قهرمان ایران در آسیا به همدان آمده است و حالا در میانههای جدول است! این جمله خود بزرگترین فشار به مجموعه پاس است.
در این وضعیت مشکلات همیشگی مالی را هم بیفزایید و ببینید پاسیها در چه وضعیت روحی پراسترس باید هر هفته مسابقه دهند.
چه خوب میشد اگر همه، از مدیر، مربی، رسانه و افکار عمومی، به جای فشار به تیم برای صعود به لیگ برتر، فشار میآوردند و بازخواست میکردند تا تیم به معنای واقعی کلمه تیم شود. بدنههای اجتماعی محکمی پیدا کند، آکادمیها و مدارس فوتبال مقاطع پایه به صورت استاندارد در آن شکل بگیرد، تیم بانوان آن از این وضعیت اسفناک بیرون بیاید و از نظر اقتصادی شفاف و قدرتمند شود. این چنین مباحثی بیش از صعود یا نبود صعود به لیگ برتر اهمیت داشته و دارد.
انتهای پیام /
دیدگاه شما