از طرف دیگر همزمان با این تکاپو و آمادگی، رزمندگان استان در قالب گردانهای نصر، فتح و خندق در منطقه عملیاتی کوشک در حال انجام عملیات رمضان بوده و همچون صاعقه بر سر دشمن باریده بودند.
سیل جمعیت با فرارسیدن نخستین ساعات صبح از خیابانهای اصلی به طرف میدان امام خمینی(ره) به راه افتاد. جمعیت انبوه روزهدار با قلبهای آکنده از خشم نسبت به دشمنان خدا و صهیونیستهای غاصب به خیابانها آمده بودند. از بلندگوها فریادهای "مرگ بر اسرائیل" و "مرگ بر آمریکا" طنین انداز شده بود.
انعکاس شعارهای مردم شهر را میلرزاند. حضور آنها در این راهپیمایی، کمنظیر بود و در و دیوارهای شهر از این شکوه بر خود میبالیدند. دقایقی بعد جمعیت به طرف ورزشگاه آزادی محل برگزاری نماز جمعه به حرکت درآمد. همه و همه آمده بودند، پیر و جوان، زن ومرد؛ حتی نوزادان شیرخوار در آغوش مادران. دلهای روزهدار مردم از عشق به خدا میتپید و زبانها یکصدا فریاد برآوردند، "جنگ جنگ تا پیروزی".
راهپیمایان روز قدس به تدریج به میدان آرامگاه بوعلی نزدیک میشدند که ناگهان صدای انفجار مهیبی، فریادها را خاموش کرد. لحظهای بعد انعکاس صداهای دیگری، شهر را در خود مچاله کرد. جمعیت راهپیمایان، چشم خود را به قسمت شمال غربی شهر دوخته بودند. آنجا که دود و آتش در دل آسمان، کنگره بسته و کوهی از گرد و غبار به هوا برخاسته بود و در همین زمان، هواپیمایی سیاه، دل آسمان آبی را خراشی سفید انداخته و در حال فرار بود.
مردم پس از لحظاتی سکوت و التهاب به خود آمده و با صلابت و شجاعت به حرکت در آمدند. اینبار فریادهای "مرگ برآمریکا " و "مرگ بر اسرائیل " از حنجره خشکیدهشان رساتر به گوش میرسید. برخی به یاری آسیبدیدگان شتافتند. همزمان دو قبضه تیربار کالیبر 50 که بر روی دو دستگاه تویوتا در میان راهپیمایان حرکت میکردند، شلیکهایی به طرف هواپیماها انجام دادند، اما سودی نداشت و گریختند.
از دود غلیظی که قسمت شمال غرب شهر را در کام خود فرو برده بود، پیدا بود که هواپیماهای عراقی، مناطق محروم شهر را هدف گرفته بودند و این، نخستین بار بود که شهر همدان بمباران میشد؛ زمانی که پدافند هوایی در شهر مستقر نشده بود. از اینرو آنها چندین منطقه را مورد حمله قرار دادند.
مردم درحال حرکت از خیابان پاستور به طرف ورزشگاه آزادی، محل برگزاری نماز جمعه بودند و زمزمهها حاکی از آن بود که حدفاصل خیابان باباطاهر تا میدان آرامگاه باباطاهر یعنی محلات امامزاده عبدا...، سبدبافان و ششصد دستگاه بمباران شده است.
دقایقی بعد، مردم تکبیرگویان وارد محوطه ورزشگاه شدند و ساعت 11 صبح، مراسم نماز جمعه آغاز شد. رفتهرفته بسیاری از افرادی که برای کمک به حادثهدیدگان به مناطق بمباران شده شتافته بودند نیز برای برپایی نماز جمعه بازگشتند. پلههای اطراف زمین چمن، حتی خیابانهای اطراف ورزشگاه پر از جمعیت نمازگزاران بود. آفتاب تیرماه با توانهر چه تمامتر میتابید و لبهای نمازگزاران روزهدار به ذکر خدا مترنم بود.
از داغ حادثه آن روز، دلهای پاک مردم جریحه دار شده بود. آنها آمده بودند تا با استماع به سخنان خطیب جمعه از آلامشان بکاهند و با یاد خدا، جراحت دل را تسکین دهند.
سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه در جایگاه حاضر شده و پس از آنکه به ابراز احساسات مردم پاسخ میدهد، آنها را به صبوری و مقاومت فرا میخواند. از حسین(ع) میگوید و از کربلا و از عطش اصحاب کربلایی امام عشق در وادی غربت و گمنامی.
فریاد شادی مردم در لابلای نالهها گم شد
سپس آیتا... نوری همدانی امام جمعه وقت همدان، خطبههای نماز جمعه را آغاز میکند؛ در همان هنگام، یادداشتی به دست امام جمعه میرسد.. رزمندگان گردانهای فتح، نصر و خندق استان همدان در عملیات رمضان بر دشمن یورش آورده و پیروز شده بودند. سخنران به مردم تبریک میگوید. غریو شادی و تکبیر از زمین به هوا بر میخیزد؛ مردم شاد شده و این خبر، مرهمی بر دلهای داغدارشان میشود.
واقعیت این بود که نيروهاي بعثي براي تضعیف روحيه رزمندگان همدان كه در عمليات رمضان با صلابت ميجنگيدند در اقدامی بیرحمانه دست به بمباران این شهر زده بودند. ناگاه نفیری شوم، مصلای نماز جمعه را درهم ریخته و فریادهای تکبیر خاموش میشود. راکتهای شلیکشده از طرف هواپیماهای عراقی، ضلع شمالی ورزشگاه را به آتش میکشد. دود و آتش که فرو نشست؛ ورزشگاه آزادی، کربلایی شده بود. پیکر پارهپاره و غرقه به خون زنان و مردان و حتی خردسالانی که آمده بودند تا مشق نماز و مبارزه بیاموزند بر چمنها که حالا دیگر رنگش به سرخی میزد در آرامشی ابدی به خواب فرو رفته بودند.
چادرهای نماز، سجادههای خونین، شیشه شیر خردسالان و کفشهای نمازگزاران، زمین را فرش کرده بود. پارههای بدن شهدا تا شعاع صدها متری اطراف ورزشگاه پرتاب شده بود و جمعآوری آنها، روزها به طول انجامید. تکه پارههای اجساد شهدا تا دبیرستان امام(ره) و منازل اطراف حتی دانشسرای تربیت معلم پرتاب شده بود.
از تاریخ شروع جنگ تحمیلی تا آن زمان، این نخستین بار بود که مراسم نماز جمعه در ایران اسلامی مورد حمله هوایی و بمباران قرار میگرفت و دشمن زبون که در میدان نبرد با رزمندگان اسلام، دچار هزیمتی بسسنگین شده بود در کمال پستی و ناجوانمردی و براي جریحهدار کردن روحيه رزمندگان همدان با حمله به مراسم نماز جمعه، ذلت خود را به تمامی جهانیان ثابت کرد؛ حادثهای که نه قبل و نه بعد از آن در هيچ جاي كشور رخ نداد. حادثه به قدری دلخراش بود كه پس از چندين روز، مردم تكههاي گوشت اين شهداي مظلوم را از خيابانهاي اطراف ورزشگاه جمع كرده و براي تدفين ميآوردند و امروز قطعاتي از پيكرهاي مطهر شهدای نماز جمعه در پايين مزار شهداي والفجر 2 به عنوان "شهدای گمنام" به خاک سپرده شده است.
در این امتحان بزرگ، بیش از یکصد نفر شهید و حدود 600 نفر مجروح شدند. بیشتر شهدا و مجروحان این واقعه، زنان و کودکان بودند که پیکر 14 نفر از آنها ناپدید شد.
مردم در سختترین لحظات، عاشوراییوار نماز را اقامه کردند
آیتا... نوریهمدانی برای اثبات مقاومت و پایداری مردم با وجود این حادثه دلخراش از پاي ننشست و گفت:" دشمن خواسته كه ما نماز جمعه برگزار نكنيم، اما ما نماز را به پا ميداريم" و تکبیرگویان با مردم به سمت مسجد جامع رفته و نماز را برگزار كردند.
شرکت مجدد مردم در مراسم نماز جمعه، انعکاس بسیارمثبت و دشمنشکنانهای داشت؛ تا آنجا که فردای آن روز 26 تیرماه سال 61، رادیو اسرائیل در خبر شامگاهی خود با اعلام خبر بمباران نمازگزاران روز قدس در همدان اینچنین گفت: "مردم همدان با وجود بمبارانهای مکرر شهر و محل نماز جمعه در نهایت نماز جمعه را در محل دیگری برگزار کردند".
بسیاری از خبرنگاران داخلی و خارجی برای انعکاس خبر به همدان آمدند و با مجروحان و بازماندگان شهدا مصاحبه کردند. از طرف امام جمعه و نماینده حضرت امام در استان همدان نیز3 روز عزای عمومی در استان اعلام شد.
همچنین بسیاری از مسئولان کشور برای تفقد از خانوادههای شهدا و مجروحان حادثه و همدردی با مردم همدان به این شهر سفر کردند. 27 تیرماه نیز پیکرهای 80 شهید این حادثه با حضور دهها هزار نفر از مردم استان از میدان امام خمینی(ره) تا گلزار شهدا تشییع شد.
چند روز بعد نیز شهيد عباس دوران با ديدن و شنيدن اين حادثه دلخراش از پايگاه نوژه همدان براي انجام عمليات منهدمكردن ساختمان سران غيرمتعهدها كه قرار بود در بغداد برگزار شود به آنجا پرواز كرده و ابتدا پالايشگاه بغداد را مورد اصابت قرار داد؛ زمانی كه پالايشگاه را زد، يكي از بالهاي هواپيما در آتش سوخت. او هواپيما را به سمت ساختمان سران غيرمتعهدها هدايت كرده و اجلاسی که رژیم بعثی عراق، ماهها برای برگزاری آن زحمت کشیده بود و قرار بود در حضور دهها خبرنگار خارجی، بزرگی و اقتدار کشورش را به نمایش بگذارد با اقدام شجاعانه شهید دوران و برخورد هواپيما با ساختمان برهم خورد.
آری، روز قدس گرچه برای همگان، یادگار معمار کبیر انقلاب و تکلیفی برای مبارزه با ظلم و استبداد به مظلومان و مستضعفان است؛ برای مردم همدان، یادآور حادثهای بینظیر و دلخراش است که ایمان و اعتقاد ساکنان دارالمومنین، سرانجامش را به عنوان حماسهای بزرگ، باشکوه و ماندگار رقم زد؛ حماسهای که به همگان ثابت کرد ملت ایران، هیچگاه در میدان نبرد شانه خالی نکرده و در سختترین لحظات، عاشوراییوار به اقامه نماز میپردازند و از آن پس بود که ورزشگاه آزادی به نام "شهدای قدس" مزین شد تا برای همیشه سند ایمان و استقامت مردم همدان باقی بماند.
تکلیف ما جنگ است، برنمیگردیم
همچنین، چند ساعت بعد که خبر این واقعه به منطقه عملیاتی کوشک، آنجا که رزمندگان همدان به تنهایی و دلاورانه جنگیده و بیش از 500 شهید، اسیر و مجروح برجای مانده بود؛ رسید با وجود آنکه خانواده بسياري از نيروها به شهادت رسيده بودند به نبرد ادامه داده و معتقد بودند كه تكليف آنها جنگ است.
مردم همدان در این عملیات غرورآفرین، 150 رزمنده و دهها سردار و فرمانده شهید را تقدیم انقلاب کردند که از چهرههای برجسته آن میتوان سرداران شهيد عليرضا حاجيبابايي، حبيبا... مظاهري، محمد دلاوري، رضا محرمي و حاج محمود نيكومنظري را نام برد.
سمیه مظاهری
دیدگاه شما