حقوق بشري كه سازمانهاي بين المللي امروز داعيه دار آن هستند زاييده فرهنگ و جامعه اي است كه ارزشهاي ناب انساني ومعنوي را ناديده گرفته و با مكتب اومانيستي و مادي مناسبات را تعريف ميكند و نتيجه اش چيزي است كه امروز شاهد آن هستيم:
پارادوكسي با نام حقوق بشر غربي.....
درحقوق بشرغربي قصاب صبرا و شتيلا برنده صلح نوبل ميشود..
حقوق بشر غربي آزادي مطبوعات و رسانه را واجب تر از نان شب ميداند و اما روسري را بر سر زن مسلمان تحمل نميكند و حق تحصيل در دانشگاه و ورود به مراكز اداري را از او ميگيرد...
حقوق بشر غربي به خاك و خون كشيدن كودكان و مردم بي دفاع غزه را دفاع مشروع مي پندارد...
حقوق بشرغربي راي مردم سوريه را نامشروع و مصداق دموكراسي نمي داند،اما از كودتاي مصر و اوكراين دفاع ميكند و دولتهاي مرتجع عرب را مشروع ميداند..
حقوق بشرغربي بر تكه تكه شدن كودكان فلسطيني،جوانان بحريني و پيرمرد عراقي چشم مي بندد اما براي يك زن شوهردار كه مرتكب عمل منافي عفت شده وهمسرش را به قتل رسانده ساعتها و روزها برنامه ميسازد و اشك ميريزد...
دیدگاه شما