به گزارش نافع، بومی . (ص نسبی ) منسوب به شهر و بلاد. (ناظم الاطباء).منسوب به بوم . اهل محل . اهل ناحیه . (فرهنگ فارسی معین ). منسوب به بوم که بمعنی سرزمین و مملکت و کشور است. ساکن اصلی زمینی. اینها واژگانی هستند که در تعریف واژه بومی در لغتنامه های ادبیات فارسی به کار رفته اند. اما به غیر از معانی ذکر شده که عمدتاً جایگاه اجتماعی یک فرد را در محل زندگی نشان می دهد بومی نگری در غالب دیدگاه مردمی در یک جامعه به اشکال مختلف شکل گرفته است. دو دیدگاه اصلی در بحث بومی نگری همواره در جامعه با شدت و حدت مختلف خود را نمایان ساخته است که اولین دیدگاه را میتوان به واژه ملیگرایی یا ناسیونالیسم مربوط دانست که گستره ملی و کشوری را در بر گرفته و همواره از ارزشهای جوامع مستقل به شمار می رود.
دیدگاه دوم مربوط به بومی نگری در سطح تقسیمات استانی و شهرستانی میباشد که لازم است با دقت بیشتری مورد توجه قرار گیرد. چنانچه کوبیدن طبل بومی گرایی بیش از حد و فراتر از حد و حدود منطقهای نه تنها سودی برای شهر یا شهرستان یا استان در پی نخواهد داشت بلکه ممکن است موجب تفرقه و ضرر و زیان جامعه نیز بشود. چنانچه به موضوع بومی گرایی با شدت بیش از حد توجه گردد مشخص میگردد که استمرار استفاده از این واژه در مناطقی با وسعت و جمعیت کمتر به مراتب بیش از سایر مناطق میباشد.
به نظر نگارنده توسعه و پیشرفت از جنبه های مختلف نیز تابع مشابه ای داشته و با بسته تر شدن دایره ورود افراد خارج از منطقه رشد و بالندگی منطقه نیز اکثراً کمتر خواهد شد و شاید به نوعی منطقه دچار خود تحریمی گردد مگر تنها در یک حالت که منطقه مورد نظر از همه نظر به خودکفایی رسیده و دارای منابع اقتصادی و انرژی و نیروی انسانی کارامد و کافی و وافی باشد که البته وجود چنین منطقهای در واقع غیر ممکن به نظر می رسد.
شکی نیست که به کارگیری نیروی انسانی متخصص و کارامد بومی در منطقه از همه نظر به نفع منطقه بوده و علاوه بر رفع معضلات بیکاری موجب توسعه روز افزون منطقه خواهد شد اما این موضوع به تنهایی و بطور کامل نمیتواند در منطقه ای به وسعت شهر یا شهرستان و حتی استان نیاز به نیروی انسانی فعال در حوزه های مختلف اشتغال را تامین نماید و به هر حال لازم است نیروی انسانی متخصص از سایر مناطق نیز جذب گردد.
اصولا آنچه در دیدگاه حامیان بومی گرایی صِرف کمتر مورد توجه قرار گرفته است قیاس تجربه، مهارت ،تخصص و تعهد در برابر یک عنوان و واژه بومی می باشد. گاهی مشاهده می گردد که تمام ویژگیهای اصلی یک نیروی انسانی در سطوح مختلف مدیریتی یا اجرایی در برابر امتیاز بومی بودن نادیده گرفته میشود. آنچه مسلم است چنین عملکردی عمدتاً در راستای حفظ نظر مساعد افکار عمومی منطقه شکل گرفته که برایند آن در اکثر مواقع رکود و کاهش سطح مطالبه گری مردم نیز میباشد.
از طرفی اجرایی شدن چند باره چنین اقداماتی ممکن است موجب دلسردی اشخاصی با تواناییهای ویژه در ورود به بخشهای تصمیم گیری و مدیرتی آن منطقه نیز گردد که نتیجه آن باز هم کاهش توسعه منطقه و بوجود نیامدن ایده های کلیدی در پیشرفت منطقهای خواهد بود.
همانگونه که ذکر گردید میزان توجه به بومی گرایی در جوامع پیشرفته کمتر به چشم می خورد تا آنجاییکه حتی در برخی مناطق همچون اروپا تا حدودی ملیت از یک کشور به یک قاره تغییر پیدا کرده است اما در جوامع کمتر توسعه یافته مردم هنوز خود را مقید به دفاع همه جانبه و بی قیدو شرط از شهر و روستای محل سکونت خود می دانند و دربرخورد با اختلافی هر چند حقوقی بین دو شخص یا گروه، اصل را در دفاع از همسایه و همشهری خود میدانند تا رعایت قانون و عدالت.
در حالت شدیدتر دیگر واژه بومی گرایی به عنوان یک واژه معتدل جایگاهی نداشته و نژادپرستی واژهای می باشد که استفاده از آن مناسبتر می نماید. بطور مثال تمایز شخصی که در یک محله به دنیا آمده با شخصی که سالیان سال در آن محل زندگی کرده اما متولد منطقه ای دیگر است، در برخورداری کمتر از امکانات و حتی واکنش های منفی جمعی یا فردی نسبت به وی در همین معنا تعریف می گردد.
آنچه مسلم است تعصب بیش از حد در ذکر عناوینی چون بومی گرایی و بسط و گسترش آن و متعاقب آن انتقادات شدیدتر از قوانین موضوعه و حاکمیت در خصوص بومی بودن همه مدیران و مسئولین در محدوده ای به وسعت استان یا شهرستان معقول و عملی به نظر نمی رسد زیرا چنانچه قبلا ذکر گردید هرچه جامعه مورد نظر گسترده تر گردد نیاز به نیروی انسانی با تخصصها و مهارتهای مختلف فزونی مییابد که تامین آنها از همان جامعه غیر ممکن است.
از طرفی در صورت محدود کردن دایره انتخاب مدیران و مسئولین در منطقه ای خاص میزان رقابت در کسب مهارت و تجربه و تصدی مناسب کاهش یافته و رشد و توسعه منطقه نیز کاهش پیدا خواهد کرد.
بنابراین ضروریست در توسعه فرهنگی یک جامعه در ابتدا ویژگیهای برتر انسانی مورد احترام و تکریم همگان قرار گیرد و سایر ویژگیهای برتر منتسب به شخص با صلاحدید قوانین موجود و با تاکید بر ملی گرایی به عنوان امتیازات لازم به او داده شود.
امروز نیاز کشور به برخورداری و به کارگیری توان نیروی انسانی کارامد بیش از پیش وجود داشته و ضروریست نسبت به استفاده از توانمندیهای تمام افراد موجود در یک جامعه همت گمارده شود چنانچه تجربه نشان داده و تاریخ نیز گواهی می نماید؛ آرامش و پیشرفت در جامعه ای که نگرشی محدود به قومیتها و نژادها را داشته نه تنها حاصل نگردیده بلکه حتی جامعه را به سوی جنگ و ویرانی و تباهی سوق داده است بنابراین شایسته است نگرش های شدید بومی گرایانه به نگرشهای ملی گرایانه تغییر یابد تا ضمن توسعه و پیشرفت ملی شاهد وجود آرامش و رفاه در سرتاسر میهن اسلامی باشیم.
روح اله رستمی
انتهای پیام/ح
دیدگاه شما