به گزارش نافع،
با گذشت نزدیک به یک ماه از حمله مخالف قوانین بین الملل حکومت آل سعود به یمن، خبرها حکایت از آمار بالای تلفات غیر نظامیان دارد به طوریکه منابع مستقل خبری از شهادت2600 نفر از غیر نظامیان خبر می دهند که نزدیک به 400نفر از آنان را کودکان 300نفر را زنان تشکیل می دهند.
جنگی که قرار بود عربستان را برای نیل به اهدافش و پیاده سازی سیاست هایی که هزینه گزافی را بر روی دست شاهزادگان جوان و جویای نام عربستان گذاشته است به نتیجه برساند تاکنون تقریبا بی نتیجه مانده است. در همین رابطه دبیرکل حزب الله لبنان پرده از شکست سنگین حکومت بی تجربه سعودی برداشت: «آنها ابتدا گفتند هدف از این حمله ممانعت از ورود نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی به عدن است، اما شکست خوردند. سپس گفتند هدف جلوگیری از ورود ارتش به دیگر استانهای یمن است، باز هم شکست خوردند و استانها در کنترل ارتش درآمد و القاعده عقب نشینی کرد. گفتند هدف شکستن اراده ملت یمن و پذیرفتن شروط است اما نتیجه مقاومت مردم یمن بود." هدف احتمالی عربستان، یک جنگ پیشگیرانه برای جلوگیری از تهدید عربستان اعلام شده بود، اما این تهدید در سابق وجود نداشت اما حال دیگر وجود دارد و تهدید عربستان دیگر قطعی است. آن طرفی که متهم به تهدید عربستان شده، کماکان صبر پیشه کرده و او هم رهبر انصارالله است. پس از 22 روز حمله هوایی، موشکی، دریایی، با کمکهای اطلاعاتی آمریکا و همکاریهای القاعده نتیجه این بوده که عبد ربه منصور نه به عدن بازگشت و نه به صنعا، بلکه شکست خوردند و امیدهایشان برای بازگشت شکست خورد، سعودیها این را میدانند و از این رو خالد بحاح را جانشین هادی منصور کردند.»
اما تعیین جانشین برای هادی که دبیرکل حزب الله لبنان نیز به آن پرداخت نکته ی ظریفی است که نباید از آن غافل شد.
در این راستا آل سعود و ائتلاف نامشروع جنگ با این اقدام ضمن پذیرش غیر مستقیم شکست در جنگ علیه یمن به نظر می رسد که روی به تغییر استراتژی آورده اند تا از افزایش این فضاحت جلوگیری کنند. به طوری که سعی در پیاده سازی مدل هادی-صالح 2011 در یمن را دارند. دراین رابطه منصور هادی طی دستوری خالد بحاح، نخست وزیر مستعفی را با حفظ سمت به عنوان معاون رئیس جمهور انتخاب نمود. و بحاح در محل سفارت یمن در ریاض سوگند ادا کرد. مدلی که موجب برکناری آبرومندانه تر صالح از حکومت شد و عبدربه منصور هادی معاون اول او را به عنوان رئیس موقت دولت یمن انتخاب کرد که قرار بود با ایجاد اصلاحات و آماده سازی انتخابات، فضا را برای انتخاب رئیس جمهور آینده و بازبینی قوانین مهیا کند که این امر در چهار سال بعد از 2011 صورت نگرفت. این بار ظاهرا قرار است به صورت هادی-بحاح2015 کلید بخورد.
اما به نظر می رسد با گذشت نزدیک به یک ماه از حمله عربستان به یمن و به درازا کشیدن این درگیری ها ، سعودیها در نهایت ناگزیر به انتخاب یکی از این دو راه باشند؛
نخست؛ به صورت یک جانبه جنگ را رها کرده و آتش بس اعلام کنند که قطعا هزینه زیادی را برای شاهزادگان بی تجربه سعودی ایجاد می کند.
دوم؛ به دنبال ایجاد کانال هایی برای ارتباط با انصارالله به منظور دست یافتن به حداقل هایی برای خروج از بحران باشند تا دست خالی از جنگ بر نگردند.
لذا با توجه به این موارد انتخاب خالد بحاح به عنوان معاون منصور هادی با حفظ سمت نیز پیش درآمدی بر سناریویی است که سعودی ها بخواهند راهکار دوم را بر اساس همان طرحی که زمان علی عبدالله صالح و برکناری وی انجام دادند اینک با برکناری منصور هادی و منصوب شدن خالد بحاح به پست معاونت و سپس ریاست جمهوری یمن اجرایی نمایند.والبته بعید به نظر می رسد جنبش انصارالله این طرح را بپذیرد.
البته به نظر می رسد بعد از مشخص شدن این که حملات هوایی غیر از کشتار زنان و کودکان و از بین بردن زیر ساخت های یمن و به دنبال آن افزایش فشار افکار عمومی ملت عرب برای عربستان نتیجه ای ندارد بلا فاصله سر شاخه های ارتباط گیری با انصارالله از چند روز گذشه کلید خورده است که در این راستا شاید بتوان به سخنرانی بان کی مون اشاره کرد که البته با سفر به قطر، بهترین راه برای حل جنگ فعلی در یمن را گفتگوی همه طرف های یمنی عنوان کرده است طرحی که تا دو هفته پیش از سوی محافل بین المللی و عربی پذیرفته نبود.
روشی که وزیر کارکشته سعودی نیز بعد از فرمایشات رهبر معظم انقلاب مبنی بر وقار آل سعود در مناسبات بین المللی به آن متوسل شده است در این سناریو تعریف می شود. سعود الفیصل در جریان دیدار با همتای فرانسوی خود در ریاض با اشاره به نقش ایران در تحولات یمن، گفت: ما اکنون در حال جنگ با ایران نیستیم اما توقع داریم که این کشور دست از حمایت های خود از انصارالله در یمن بردارد.
شاید عوامل دیگر نیز بر پیاده سازی سناریوی دوم از سوی عربستان بی تاثیر نبوده اند که از جمله می توان به پیشروی دور از انتظار انصار الله در مناطق مختلف یمن و تحکیم مواضع در مرزهای مشترک با عربستان اشاره کرد ، به طوری که خبرها حکایت از آن دارد که نزدیک به 18 استان از 22 استان در کنترل انصار الله قرار دارد و حتی درگیری ها در مرزها باعث شده است قبیله یمنی همدان بن زید کنترل پایگاه سعودی المناره را در کنترل خود بگیرد.
همچنین کشته شدن چند تن از نظامیان سعودی در مرز ها و حتی اسارت چند افسر سعودی بالاخص فهد بن ترکی بن عبدالعزیز آل سعود یک فرمانده نظامی بلندپایه عربستان که در درگیری با قبایل یمنی کشته شد.در تصمیم گیری سعودی ها تاثیر گذار خواهد بود.
اما شاید عامل مهمی که در سخنرانی سید حسن نصرالله هم مطرح شد و شاید مهمترین هدف سعودی ها از حمله به یمن بود ایجاد و برجسته سازی جنگ سنی –شیعه بود که با توجه به عدم همراهی پاکستان در این مورد وجهه مذهبی این ائتلاف برای تحریک اهل سنت رنگ باخت و حتی واکنش شدید سران جنایتکار عرب را در پی داشت به طوریکه انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجه امارات پاکستان را به دلیل عدم همراهی تهدید به درگیر شدن در تبعات عدم شرکت در جنگ کرد که با در نظر گرفتن به نتیجه نرسیدن هدف مذکور در یمن و ایجاد دوقطبی در جهان اسلام سناریوی دوم محتمل به نظر می رسد.
اما در کل به نظر می رسد که عربستان در وحشت از شرایط آتی منطقه پس از حصول توافق بین ایران و 1+5 از بهبود روابط ایران و غرب نگران است. بطوری که خود را بیرون بازی روابط با غرب احساس می کند. لذا می خواهد پیشاپیش ثابت کند که هنوز صاحب قدرت و قاطعیت است و می تواند خودش را اثبات کند و جایگاهش را در منطقه از طریق همراه کردن تعدادی زیادی از کشورهای عربی با خودش در حمله به یمن نشان دهد. اما تلاش های عربستان پس از فرسایشی شدن جنگ و برآورده نشدن خواسته های خود نتایج عکس به همراه داشته و امکان تحقق اهداف عربستان در یمن چیزی شبیه به محال است.
انتهای پیام/ح
دیدگاه شما