دعا شفا و درمان هر دردیست
علاء بن کامل مى گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: علیک بالدعاء فانه شفاء من کل داء.(اصول کافى ، ج ۴، ص ۲۱۷.) یعنى: بر تو باد به دعا کردن، زیرا آن درمان هر دردیست .
عن حسین بن نعیم عن ابى عبدالله (علیه السلام) قال : اشتکى بعض ولده فقال : یا بنى قل : اللهم اشفنى بشفائک و داءونى بدوائک و عافنى من بلائک فانى عبدک و ابن عبدک . (همان)
حسین بن نعیم مى گوید: یکى از فرزندان امام صادق (علیه السلام) اظهار دارد و ناراحتى کرد. حضرت به او فرمود: پسر جان ! بگو: خدایا! مرا به شفاى مخصوص خود شفا ده ، و به دوا و داروى خود مداوا فرما، و از بلاى خود مرا عافیت و تندرستى بخش ! چون من بنده و بنده زاده ى تو هستم .
دانشمندان روان شناس امروز به این نتیجه رسیده اند که ، توجه به خدا و اصل دعا و نیایش، موجب رفع بسیارى از گرفتارى ها و حتى امراض مى گردد، و اساسا بسیارى از امراض در محیطهایى که دعا و نیایش وجود دارد، رخنه نمى کند.
آیا دلیلى بر التماس دعاى افراد از یکدیگر داریم؟در میان مردم متعارف و مرسوم است که، همه از یکدیگر التماس دعا دارند، که البته منشأ این امر مى تواند به دو دلیل باز گردد:
۱. دلیل نقلى برخى از روایات ، دعا و نفرین چند دسته از افراد مستجاب است و برگشت ندارد؛ و نیز در این احادیث سفارش شده است :
اول : به مقام و منزلت این گونه افراد پى ببریم .
دوم : آنان را در جامعه بشناسانیم ، و مورد تجلیل و تکریم قرار بدهیم .
سوم : سعى کنیم عوامل و اسباب رضایت و خشنودیشان را فراهم نماییم ، تا درباره ى سعادت و خوشبختى ما در دنیا و آخرت دعا کنند.
چهارم : تلاش و کوشش نماییم عوامل دلزدگى و آزرده خاطر شدن این عزیزان و اولیاى خدا را از خود و جامعه بزداییم ، تا درباره ى ما نفرین نکنند.
پنجم : سزاوار و شایسته است از این بزرگواران بخواهیم تا درباره ى ما دعا کنند.
در حدیثى خداوند به حضرت موسى فرمود: دعا کن، با زبانى که گناه من نکرده باشى . چنان که در برخى از روایات به این مطلب اشاره شده است؛ به عنوان مثال ، درباره ى بیمار هنگام عیادت ، و شخص محتاج و نیازمند هنگام صدقه دادن ، دستور شرعى داریم که از وى التماس دعا کنیم ؛ زیرا دعاى وى مستجاب است. (بحار، ج ۹۳ - ۳۵۷، ح ۱۱)
دلیل عقلى: چون دعا کردن دیگرى درباره ى انسان به خودى خود از نظر شرع ، عملى مستحب و مفید است ، و خواهش کار سودمند و نافع هم محتاج به دستور شرعى خاص نیست ؛ بر همین اساس ، پس از درخواست شخص سائل ، دعا کردن در حق او به عنوان قضاى حاجت مؤمن مستحب خواهد بود.
اگر خداوند از باطن و ظاهر انسان آگاهى کامل دارد، پس چه نیاز است که ما حاجت خویش را به زبان بیاوریم؟
۱. عن ابى عبدالله: ان الله تبارک و تعالى یعلم ما یرید العبد اذا دعاه و لکن یحب اءن یبث الیه الحوائج.(اصول کافى ، ج ۴، ص ۲۲۵.)امام صادق(علیه السلام) فرمودند: همانا خداوند از خواسته ى دعا کنندگان در هنگام نیایش آگاه است، اما دوست دارد خواسته هاى خود را ذکر کند.
به عنوان مثال، اگر کسى به شما کالایى هدیه کرد، هر چند آن فرد با توجه به قراین و شواهد مى داند که شما از این عمل او راضى و خرسند هستید، اما دوست دارد رضایت خود را با زبان ابراز و اظهار نمایید، وگرنه شما را در ذهن خویش فردى ناسپاس تصور مى کند. این امر در مورد خداوند نیز صادق است ؛ یعنى با اینکه خداوند از انسان آگاهى کامل دارد، اما دوست دارد در هنگام دعا و نیایش ، حاجت خود را بر زبان بیاورد.
۲. انسان باید همواره به درگاه خدا دعا کند، چون حدوثا و بقاء به خدا نیاز دارد و اگر یک لحظه فیض و لطف خدا قطع ، پوچ و نابود خواهد شد. هر چه به انسان مى رسد، از جانب خداست ، پس بنده باید این نیاز تکوینى و طبیعى را با زبان ابراز و اظهار نماید، و فقر و بندگى و نیاز خویش را عملا به اثبات برساند.
چرا فرزند باید در حق و مادرش، چه در حیات و چه در ممات دعا کند؟
۱. زیرا پدر و مادر در واقع اصل و سبب هستى فرزند مى باشند.
۲. نعمت تربیت از آنهاست .
۳. قائده ى شرع و عقل حکم مى کند.
۴. تبعیت از پیامبران و امامان و اولیاى خدا.
۵. سعادت و خوشبختى در دنیا و آخرت .
۶. خوشنودى و اطاعت خداوند.
آیا مؤمن باید در حق برادر مؤ منش دعا کند؟ چرا؟
از جمله حقوقى که برادران دینى نسبت به هم دارند دعا کردن در حق همدیگر است ؛ و این دعا کردن داراى ثمرات و برکات زیادیست؛ اول ، براى دعا کننده ، دوم ، براى دعا شنونده . از جمله آن فواید، مى تواند موارد ذیل باشد:
۱. خداوند دعاى دعا کننده و دعا شنونده را اجابت مى کند.
۲. روزى را فراوان مى سازد و از ناخوشى و بدى جلوگیرى مى کند.
۳. احساس مسئولیت نسبت به برادر دینى ؛ کلکم راع و کلکهم مسئول عن رعیته .
۴. جذب قلوب و ایجاد محبت .
۵. شفاعت کردن دعا شونده براى دعا کننده در روز قیامت .
۶. دعا کردن ملائکه در حق او
دیدگاه شما