علامه حسن حسنزاده آملی متولد 1307، روحانی مجتهد، عارف، فیلسوف متأله و مدرس دروس حوزوی است، وی که تاکنون 85 بهار را پشت سر گذاشته است، یکی از اساتید مطرح اخلاق است که در فلسفه، عرفان، فقه، اصول، ادبیات، ریاضیات، علم فیزیک و شیمی و بسیار علوم دیگر نیز تخصص دارد. بازخوانی سخنان اخلاقی این عارف بالله که در کتاب «صراط سلوک» جمعآوری شده، خالی از لطف نیست.
*پرهیز از پرخوری/ کمخوردن تنها راه مبارزه با نفس
خداوند در قرآن میفرماید: «کُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ»، بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید، به راستی خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد.
ای دوستان من! پرخوری بدون شک، قلب را میمیراند و نفس را سرکش و طغیانگر بار میآورد، بدان که گرسنگی بالاترین خصلت مؤمن است.
یحییبن معاذ چه زیبا گفته است: «اگر ملائکه هفت آسمان را شفیع قرار دهی و 124 هزار پیامبر و جانشین آنها و همه کتابهای الهی را واسطه قرار دهی که نفست در ترک دنیا با تو همراهی کند و حکم حق را گردن نهد نخواهد پذیرفت، اما اگر گرسنگی را وسیله قرار دهی و از راه گرسنگی وارد شوی، خواهد پذیرفت و مطیعت خواهد شد».
*بهترین حال بنده نزد خدا
حضرت امام صادق(ع) در این باره میفرمایند: «شکم، در اثر پرخوری طغیان میکند و بهترین حالت بنده در حضور خدا، وقتی است که شکم او را از غذا خالی باشد و بدترین حالت انسان در حضور خد، با شکم پر است».
*آفات پرخوری
حضرت استاد (دام عزه) میفرمودند: «فطنة بابطنة» جمع نمیشود، پرخور، پرگوی است و آشفته گوی، و در صد کلمه مینویسد: آنکه در خوراک مادی خود درایت به کار دارد، داند که «بِطنَه مضّاد فِطنَه» است و بلاهت زاید و فتنه به بار آرد.
*پرخوری مانع سیر الی الله
آخوند ملا حسینقلی همدانی (1239 - 1131 ه. ق) یکی از عارفان والامقام و از مبرزین شاگردان سید علی شوشتری و بزرگترین استاد اخلاق و عرفان در قرون اخیر است، عارف واصل مرحوم ملکی تبریزی درباره ایشان میفرماید: ما رایت له نظیرا فی المراتب المذکوره... در مراتب یاد شده (طول سجده، عبادت و ...) نظیری برایش سراغ ندارم، ایشان در یکی از دستورالعملهای پرمحتوا و ارزندهاش به مرحوم سید علی آقای ایراوانی این گونه مینویسد: جناب آقا! الحذر، الحذر من قواطع الاربعة: کثرة الکلام، کثرة الطعام، کثرة المنام، کثرة المجالسة مع الأنام و علیک بتقلیبها و تبدیلها بذکر الله الملک العلام فی اللیالی و الایام.
*پندی از ابلیس!
امام صادق(ع) برای حفص بن غیاث حکایت فرمودند: روزی ابلیس بر حضرت یحیی(ع) ظاهر شد در حالیکه ریسمانهای فراوانی به گردنش آویخته بود.
حضرت یحیی(ع) پرسید: این ریسمانها چیست؟
ابلیس گفت: اینها شهوات و خواستههای نفسانی بنی آدم است که با آنها گرفتارشان میکنم.
حضرت یحیی(ع) پرسید: آیا چیزی از ریسمانها هم برای من هست؟
ابلیس گفت: بعضی اوقات پرخوری کردهای و تو را از نماز و یاد خدا غافل کردهام.
حضرت یحیی(ع) فرمود: به خدا قسم! از این به بعد هیچگاه شکمم را از غذا سیر نخواهم کرد.
ابلیس گفت: به خدا قسم! من از این به بعد هیچ مسلمان و موحدی را نصیحت نمیکنم.
اما صادق (ع) در پایان این ماجرا فرمود: ای حفص! به خدا قسم بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچگاه شکمشان را از غذا پر نکنند. به خدا قسم بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچگاه برای دنیا کار نکنند.
دیدگاه شما