به گزارش نافع به نقل از فارس، «برند» و یا به عبارتی شاخص بودن در کیفیت، صفتی است که نصیب هر کالایی نمیشود اما در 25 کیلومتری شهر همدان، گنجینهای از یک برند معتبر جهانی با پیشینهای 700 ساله قرار گرفته است.
شهر کوچکی که پر است از کارگاههای سنتی و صنعتی ساخت و تولید در کنار فروشگاههای کوچک و بزرگ عرضه سفال و سرامیک.
به یکی از این فروشگاهها که سری بزنی میتوانی بیشتر اسباب و وسایل لازم برای آشپزخانه یک تازه عروس اصیل ایرانی را با تنوع طرح و نقش و نگار تدارک ببینی؛ از قابهای عکس گرفته تا پارچ و لیوان. از گلدان گرفته تا تنگ ماهی، ظروف زیبای سفالی لاجوردی رنگ را در کنار انواع تزئین آلات مختلف به این فهرست اضافه میکند.
در ایام تعطیلات نوروزی به لالجین، پایتخت سفال ایران زمین، سری زدیم تا از نزدیک در جریان میزان استقبال مسافران نوروزی از خرید سفال و سفالینهها و دغدغههای تولیدکنندگان و فروشندگان این صنایع دستی و اخیراً صنعتی، قرار بگیریم.
حال و هوای عیدانه از خواندن متن بنرها و پارچهنویسهای دیوارهای این شهر کوچک به مشام میرسید: «عیدی ما، دیدار شماست»، «با دیدار خود، از ما عیدی بگیرید»، «با توام آشنا، به کلبه سفالم بیا» و...
ساعت حوالی ظهر است اما خنکی ملایم هوا، شور و حال خرید را در وجود مسافران نوروزی به پایتخت سفال ایران، افزوده است.
به اولین فروشگاه در حوالی میدان مرکزی این شهر وارد میشوم. خانوادهای گرگانی مشغول بازدید و اظهار نظر در مورد خریدهای خود و سفالهای موجود هستند. از آنها نظرشان را راجع به محصولات سفال و سرامیک و نحوه عرضه آنها میپرسم. مادر خانواده بسیار راضی از سفر به لالجین و دیدن صنایعی است که هیچ جا نظیرش را ندیده است.
فروشنده جوانی نیز پشت میز نشسته و فهرست خریدهای خریداران را وارد کامپیوتر خود میکند. نظر او را نیز راجع به میزان فروشش در نوروز امسال میپرسم اما ظاهراً توقعش بیش از اینهاست و پاسخی نا امیدانه میدهد!
چشمهایم پر شده است از زیبایی و جلای هنر ایرانی که به فروشگاه دوم میرسم.
فروشگاهی بزرگ و مملو از خریداران. با یکی از فروشندگان که همکلام میشوم متوجه میشوم این فروشگاه همانی است که برای 9 سال متوالی بزرگترین صادرکننده سفال و سرامیک لالجین به کشورهای خارجی بوده است. فرصت را مغتنم شمرده و با اشاره به ورود محصولات چینی به لالجین، از او می پرسم: راست است که میگویند: لالچین نه لالجین؟
میگوید: به فرض که راست باشد. این همه تنوع طرح و رنگ که میبینید، بیتأثیر از ورود کالاهای چینی نیست.
این فروشنده اما به نکته دیگری نیز اشاره میکند و آن منحصر به فرد بودن سفال لالجین است.
او میگوید سالانه بیش از 500 کامیون سفال و سرامیک به کشورهای خارجی صادر میکند و در مقابل کمتر از 15 کامیون واردات چینی دارد و این یعنی تأثیر ناچیز واردات در صنعت تولید سفال لالجین آن هم در کنار تأثیر مثبت در تنوع طرح و تولید ایده برای صنعتگران این شهر.
در کنار ظهور تصوراتی از تأثیرات دیگر واردات و صادرات در ذهنم، از این فروشگاه بزرگ نیز خارج میشوم.
چند قدمی نرفته به زوج میانسالی بر میخورم که از شهر اردبیل میهمان دامنه کوه الوند شدهاند و چند کیسه سفال خریداری شده در دست دارند.
این زوج آذری عدم یکسانی قیمت را در فروشگاههای مختلف لالجین از جمله کاستیهای این شهر دانستند، چرا که مجبور بودند ابتدا به همه فروشگاهها سری زده و برای اجناس موردنظرشان قیمت گرفته و در فاز بعدی اقدام به خرید کنند.
با آرزوی سفری خوش، آنها را نیز به خدا سپرده و وارد فروشگاه بعدی شدم. فروشنده از کسادی بازار، رخ در هم کشیده و وقتی علت را جویا میشوم با لحنی طلبکارانه میگوید: چرایش که معلوم است. وقتی با حدود یک و نیم میلیون تومان، میشود یک تور دبی با بلیط چند کنسرت از خوانندههای خاص را تهیه کرد، کسی طالب ایرانگردی و سفر به شهر کوچکی چون لالجین نمیشود.
او که معیشت خانوادهاش را از همین راه عرضه سفال و سرامیک میگذراند، ادامه میدهد: مگر مسئولان، تسهیلات سفرهای داخلی را افزایش دهند وگرنه هرسال به نسبت سال قبل، شاهد کاهش مسافران نوروزی و در نتیجه کاهش عرضه سفال و سرامیک هستیم.
یک خریدار شیرازی هم از عدم اطلاعرسانی در خصوص این گنجینه نایاب گلایه کرده و میگوید: به خاطر زیارت آرامگاه بوعلی سینا، همدان را به عنوان مقصد سفر خود انتخاب کردیم اما به اینجا که رسیدیم با اسکان در محل اسکان فرهنگیان، از گنجینههای منحصر به فرد دیگری که در این استان وجود دارد از جمله همین مرکز سفال لالجین مطلع شدیم.
در ادامه گشت و گذار کوتاهمان در پایتخت سفال ایران زمین، با کارگاههای فعال تولید سفال و سرامیک نیز مواجه شدیم. دستان پیر هنر تولید سفال، آکنده از گل مقدس سفالگری و پا بر رکاب، وقتی در جواب سؤالم از اوضاع کاسبیاش، میگوید: «خدا را شکر، روزی دست خداست. از هر راهی که شده میرسد.» آشوب ناشی از احتمال فراموشی هنر سفال این کهن مرز و بوم را از دلم میرهاند.
در این فکر که اگر مسئولان ذیربط، نظارت بیشتری بر قیمتهای سفال تولید شده داشته باشند، اگر تسهیلات بیشتری در اختیار طالبان ایرانگردی قرار دهند، اگر اطلاعرسانی بیشتری در خصوص هنر سفال لالجین صورت دهند، و اگرهای دیگر، قطعاً تهدید علیه هنر سفال ایران کمرنگ میشود، پایتخت سفال ایران زمین، کوچک در مقیاس شهری اما بزرگ در هنر و برند را با فنجان زیبای سفالی در دست، به مقصد پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین، ترک میکنم.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930107000684#sthash.AkJjssGJ.dpuf
دیدگاه شما