به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی نافع در تویسرکان، مردم شهرستان تویسرکان نیز مانند مردم سایر نقاط ایران اسلامی در این پیروزی عظیم سهم مهمی داشته اند در مصاحبه ذیل سعی شده به بخش کوچکی از حضور اقشار مختلف مردم تویسرکان در شکل گیری انقلاب اسلامی پرداخته شود.
در آستانه دهه مبارک فجر و به بهانه این ایام خجسته در گفتگویی با محمود صلواتی از پژوهشگران تویسرکانی به جلوه ای از حماسه شکوهمند انقلاب اسلامی در شهرستان تویسرکان پرداخته است.
رودآور؛ مختصری در مورد انقلاب اسلامی توضیح دهید؟
صلواتی: باید گفت:انقلاب شکوهمند اسلامی ایران که در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید به فرموده ی حضرت امام (ره) در وصیت نامه سیاسی، الهی هم در پیدایش، هم در کیقیت و هم در انگیزه با همه انقلاب ها و حرکت های سیاسی، اجتماعی تفاوت داشت. علت این تفاوت الگوگیری انقلاب اسلامی از نهضت انبیاء بود. در انگیزه ی حرکت انبیاء هیچ عاملی جز خدا وجود ندارد. نه مقاصد ملی و قومی و جنسیتی دارند و نه رسیدن به قدرت و ثروت.
هدف نهضت انبیاء آگاهی بخشی به مردم برای پالایش خود از طاغوت درون و مبارزه با طاغوت برون است و مقصد قرب الهی است.
حرکت انبیاء گاه از خانه ی طاغوت آغاز می شود (حضرت موسی و حضرت یوسف) گاه با شکستن بت ها و مجادله با مشرکان و ایجاد علامت سوال در ذهن جامعه ( حضرت ابراهیم) . گاه از سوی چوپانی یتیم وامی اما «امین» (پیامبر اکرم) چوپانی که در اندک زمانی، فرهنگ جهان را دگرگون می کند و از عرب جاهلی، مجاهد فی سبیل الله می سازد.انقلاب اسلامی هم ادامه ی همان راه بود.
انقلاب اسلامی به دست سلاله ی پاک پیامبر اکرم و با قصد آگاهی بخشی آغاز شد، انقلابی در ادامه نهضت انبیاء و اولیاء و به دنبال نهضت عاشورا، که هدفش امر به معروف و نهی از منکر و احیای سیرهی پیامبر بود. حرکت مردم مسمان ایران هم با این باور با دست خالی، حکومتی تا دندان مسلح، و دست نشانده و مورد حمایت قدرت های جهانی را سرنگون کرد. داشتن انگیزه ی الهی، وحدت کلمه، ایثار و فداکاری رمز موفقیت و بقای انقلاب اسلامی است.
* آقای صلواتی در خصوص حرکت ها و جریانی های انقلابی و مذهبی در تویسرکان برای خوانندگان رودآور بگویید:
صلواتی: همان گونه که آشنا ساختن جامعه با معارف الهی و آگاهی بخشی، از وظایف اصلی مبارزان انقلاب اسلامی بود. یادآوری گذشت ها و فداکاری های ملت بزرگ ایران و ثبت و ضبط این خاطرات برای نسل های آینده هم از اهم وظایف امروز ماست.
تویسرکان را از گذشته دارالمومنین دانسته اند و اطلاعات مذهبی و علمی و فرهنگی اهالی آن را ستوده اند. با این پشتوانه ی فرهنگی باید انتظار داشت که تویسرکان در حرکت های فرهنگی و مبارزه با کژی ها و پستی ها جایگاه خاصی داشته باشد .
در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ حرکت هایی در جهت ملی شدن صنعت نفت در کشور انجام گرفت که در تویسرکان هم مردانی بپا خاسته و در این راستا تلاش هایی داشته اند که مجال باز گفتن آنها در این گفتگوی مختصر نیست.
در فاصله ی جنگ های جهانی هم حرکات ضد استعماری و استقلال طلبانه به شکل جلو گیری از خروج گندم از شهرستان شکل گرفته است .
در سال ۱۳۴۱ که بحث انجمن های ایالتی و ولایتی و حذف قرآن کریم برای سوگند در مجلس شورای ملی مطرح بود بنا بر گفته ی آقای فوزی در کتاب “حماسه های ملت به رهبری امام خمینی “(ص۱۷۴)از تویسرکان ده ها تلگراف به تهران ودر بار و عَلَم ومراجع قم مخابره شده است و حتی هشتاد نفر از بانوان خطاب به شاه و علم موارد اعتراض خود را به این لایحه اعلام نمودند.زنان تویسرکان در گذشته های دور هم حتی در دوران کشف حجاب رضا خانی ،با سرپیچی از پوشش مرسوم پهلوی و مقید ماندن به حجاب سختی های فراوانی کشیدند . برخی ، سالها از منزل خارج نشدند،برخی شب ها پنهانی با همان چادر مسلمانی به دید وبازدید اقوام می رفتند و برخی با ماموران گستاخ کشف حجاب برخورد می نمودند و با خویشان آنان ارتباط برقرار نمی کردند.
* خوانندگان رودآور دوست دارند بدانند تویسرکانی ها چگونه با نهضت امام خمینی(ره) آشنا شده و از این نهضت حمایت کردند؟
صلواتی : در پانزده خرداد ۱۳۴۲ و در حرکت امام خمینی (ره)هم تویسرکان نقش داشته است هر چند به دلیل جو خفقان و سرکوب ستم شاهی حرکت علنی انجام نشده اما باز تاب وقایع وجنایت های شاه در مدرسه فیضیه و حرکت کفن پوشان ورامین وکشتار آنان بین متدینان بازگو و موجب اظهار و ابراز تسلیت در دید وبازدید های عید نوروز در آن سال بوده است و طلبه هایی از شهرستان در آن اتفاقات حضور داشته و موثر بوده اند که برخی از آن ها به مراجع انتظامی آن دوره هم احضار شده بودند.
دهه ی پنجاه ، تویسرکان با نهضت امام خمینی (ره)آشناتر می شود در سال ۱۳۵۳ مرحوم شیخ نعمت ا… صالحی نجف آبادی صاحب کتاب “شهید جاوید”که به تویسرکان تبعید شده بودند در مسجد امام سجاد(مسجد نو)کلاسهایی برپا کرده واز تخته سیاه وگچ استفاده کرده و آیات قرآن و احادیث را شرح وتفسیر می کردند که بعد از چند روز مامورین جلسه را تعطیل و ایراد می گرفتند که مگر مسجد مدرسه است که تخته سیاه آورده اید.ایشان هر چند در آن زمان بخاطر نوشتن کتاب شهید جاوید در شهرستان موافقان ومخالفانی داشت اما در روشنگری سهمی ایفا کرد.
در همین دهه ی پنجاه سه نفر از جوانان تویسرکان به خاطر تشکیل جلسات ضد رژیم وارتباط با مجامعی در شهرهای دیگر دستگیر شدند ومدتی در بازداشت ساواک قرار داشتند آقایان(سهرابی،باقرپور وعلی آبادی) آنان بعد از مدتی آزاد شدند وبه زندگی باز گشتند در همین سالها عده ای از جوانان دانشجو وبازاریان و فرهنگیان کتابخانه ی مذهبی مسجد امام حسین را راه اندازی کردند اتاقی در ضلع شرقی حیاط مسجد را به این امر اختصاص دادند وبا گرد آوری
کتاب های مذهبی وروشنگر به آگاهی بخشی پرداختند وبعد از این کتابخانه،کتابخانه های دیگری هم در مساجد راه اندازی شد. در همین دوران حضرت آیت ا… مومن قمی عضو فقهای شورای نگهبان به تویسرکان تبعید شده بود ،ایشان در مسجد باغوار نماز جماعت می خواندند وبعد ازنماز سخنرانی می کردند مسجد باغوار به محل تجمع نیروهای مذهبی وآگاه به ویژه مقلدان امام خمینی(ره)تبدیل شده بود. زیرا در آن دوران تقلید از امام گرفتاری های خاص خود را داشت ،اکثر قریب به اتفاق مردم مقلد حضرت آیت ا…گلپایگانی و مراجع دیگر بودند و مقلدان امام تعدادشان کم بود در یک دهه آقای مومن از آیت ا… محمدی ری شهری هم دعوت کرده بود ند و ایشان در مسجد باغوار سخنرانی داشتند ومنبر میرفتند .
البته حرکت های اجتماعی که نوعی دهن کجی به رژیم بود در شهرستان انجام می گرفت مثلا در مقابل گرانی اجناس وکالاها حرکت هایی خود جوش صورت می گرفت وثابت می کردند که حکومت حتی نمی تواند کوچکترین امور معشیتی را کنترل کند گاه عده ای در وسط چهار سوق بازار دست به قصابی می زدند و گوشت را با نرخ ارزانی به حراج می گذاشتند .
مسجد صادقیه که در سال ۱۳۵۱ تازه افتتاح شده بود میزبان حجت الا سلام آقای احمدی بود که در آن جا نماز جماعت می خواند و بین دو نماز منبر می رفت و مسائل روز را بیان می داشت.
* آقای صلواتی لطفا در خصوص شور و هیجان انقلابی تویسرکانی ها در سال های ۵۶ و ۵۷ توضیح دهید:
صلواتی : در سال ۱۳۵۶ مجالس ومحافل مذهبی رونق بیشتری گرفت،هیات های مذهبی غالبا جنبه ی سیاسی هم گرفته و در کنار قرائت قرآن و بیان احکام ، مخفیانه ،رساله ی امام را هم ردوبدل می کردند ،گاه نوار سخنرانی های مذهبی دست به دست می گشت،مجلات روزآمد مذهبی مانند مکتب اسلام مشترکانی یافت،کتاب های شهید مطهری مخصوصا آنهایی که جنبه ی اجتماعی بیشتری داشت مانند کتاب “نظام حقوق زن در اسلام “ مورد توجه بود روی هم رفته زمینه هایی در شهرستان ایجاد می شد که حتی افراد مذهبی سیاسی کم کم از افراد مذهبی عادی قابل تشخیص بودند.با حرکت ۱۹ دی قم و توهین آن تهی مغز به حضرت امام (ره)در تویسرکان هم فعالیت ها اندکی علنی تر شد زیرا قبل از آن به دلیل محدودیت مکانی شهر و بافت ثابت جمعیتی وشناخت کامل مردم شهر از یکدیگر ، اگر غریبه ای وارد شهر می شد یا حرکتی انجام می گرفت در زمان کوتاهی به گوش ماموران می رسید و مشکلاتی برای انقلابیون به وجود می آمد همین محدودیت وکنترل یاعث شده بود که برخی شخصیت های سیاسی –مذهبی به اینجا تبعید شوند.از اواخر سال ۵۶ مسجد جامع محل تجمع جوانان پرشور ونیروهای انقلاب قرار گرفت غالباً نماز جماعت مسجد مملو از جوانان بود گاه در بین نماز ودر حال رکوع وسجود از طبقه فوقانی اعلامیه های امام یک باره به هوا پرتاب می شد عده ای از جاهای خاصی در همدان اعلامیه های امام ونوارهای سخنرانی ایشان را می گرفتند وبا جاسازی داخل پاکت های میوه وارد شهرستان می کردند افرادی برای سخنرانی از همدان،قم وتهران دعوت می شدند ودر منازل یا هیات های مذهبی سخنرانی می کردند .دردانشگاه بوعلی سخنرانی های مذهبی سیاسی ایراد می شد وبرخی از جوانان شهرستان گروهی در این سخنرانی ها شرکت می کردند. گفتن صلوات های بلند و هماهنگ معنی دار در بین نمازها و پایان نمازها آغاز شده بود.
در ابتدای سال ۱۳۵۷ جوانان بعد از خروج از مسجد شعارهایی می دادند، برای سلامتی امام (ره) صلوات می فرستادند، نام امام را علنی بر زبان می آوردند، اندک اندک شعار مرگ بر شاه رایج شد. در ماه مبارک رمضان ۵۷ که مصادف با تابستان بود بعد از نماز جماعت مسجد جامع، حجت الاسلام آقای آل طاها منبر می رفتند و بدون استثنا هر روز بعد از سخنرانی اجتماعات و تظاهرات تشکیل می شد و به میدان اصلی شهر کشیده می شد در ۲۶ رمضان آن سال جوانان با شعارهای مرگ بر شاه وارد خیابان شدند و با مأموران درگیر شده، درگیری به مسجد جامع هم کشیده شد ابتدا گاز اشک آور شلیک شد و سپس به تیر اندازی هوایی و زمینی مبدل شد و گلوله هایی هم به شیشه ی شبستان و دیوار مسجد اصابت کرد. در این درگیری اسلحه یکی از مأموران توسط جوانی انقلابی به نام ( شهید محمد حسین سوری) مصادره شد. بعد از این امر مأموران هر چند کوشیدند و عده ای را احضار کرده و آزار و اذیت کردند نتوانستند اسلحه را پیدا کنند.
* حرکت های خود جوش مردمی در سال ۵۶ و ۵۷ را چگونه یافتید؟
صلواتی: مردم حرکت های خود جوش برای حفظ نظم و امنیت جامعه و پخش مایحتاج عمومی به ویژه نفت را در زمستان در اختیار گرفتند. در هر محله ای در حاشیه ی شهر که راه فرار داشته باشد خانه باغی را به پایگاه تبدیل کرده بودند و با چوب و اسلحه سرد به گشت زنی و نگهبانی از محلات می پرداختند. برخی با چرخ، نفت را به در منازل برده و عادلانه تقسیم می کردند. رژیم چون می خواست مردم به مایحتاج عمومی دسترسی نداشته باشند و کارمندان شرکت نفت هم در اعتصاب بودند بنابراین صف های طویل نفت تشکیل می شد که این اقدامات نیروهای حزب الهی آن ها را خنثی می کرد. برخی از جوانان با برش روی فیلم های رادیولوژی شعار ها و تمثال های امام را تهیه می کردند و بر روی دیوارها شبانه نقش می کردند. اعلامیه ها و عکس ها و نوارهای سخنرانی امام از قم و تهران و همدان خیلی سریع توسط شبکه های مردمی و با هزینه ی شخصی تکثیر می شد و بین اجتماعات پخش می شد . جوانان از هر اجتماعی برای تبلیغ استفاده می کردند حتی از مجالس فاتحه خوانی و دید و بازدیدهای عید و …
جزوات حفاظت شخصی، پیدا کردن جهت، نحوه ی ساختن دستگاه های تکثیر اعلامیه، کوکتل مولوتف نارنجک دست ساز و آموزش کمک های اولیه بین جوانان پخش می شد.
جلسه ای برای ساختن این تجهیزات در حسینیه ی پشت قلعه بر پا می شد و برخی از دانشجویان رشته پزشکی دیگران را آموزش می دادند تا آن ها قادر شوند در هنگام تیر خوردن و مجروح شدن دوستانشان را نجات دهند. شرکت در تظاهرات از اول مهرماه ۱۳۵۷ تقریبا کار هر روز مردم شده بود به ویژه با باز شدن مدارس در مهرماه جوانان دبیرستان های مختلف، مدارس را تعطیل کرده و با سرپرستی معلمانشان به خیابان ها می ریختند.
* آقای صلواتی از نقش دانش آموزان تویسرکانی در شکل گیری انقلاب اسلامی برایمان بگویید:
صلواتی: در ششم آبان ۱۳۵۷، دانش آموزان دبیرستان شریعتی (شاهپور) بعد از شکستن شیشه های حزب شاه ساخته ی رستاخیز و برخی از ادارات دولتی به خیابان انقلاب وارد شدند و از آنجا به سوی میدان امام (ره) حرکت کردند و دبیرستان پروین اعتصامی هم به دنبال آن ها وارد خیابان شده. دانش آموزان دبیرستان امیرکبیر هم که در بلوار سرکان قرار داشت به قصد الحاق به آن ها حرکت کردند، سه دبیرستان در میدان فرشید به هم رسیدند . دانش آموزان در مقابل فرمانداری اجتماع کرده و به تظاهرات پرداختند در این هنگام حدود ساعت ۱۰ صبح یکی از دانش آموزان رشته ریاضی دبیرستان امیر کبیر به نام فرشید هرمزی که به تازگی وارد زادگاه پدری اش تویسرکان شده بود از ناحیه ی کشاله ی ران مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بر زمین افتاد، که با اعزام به بیمارستان به شهادت رسید و تویسرکان اولین شهید شهرستان را به انقلاب تقدیم کرد. با شهادت فرشید که جوانی خونگرم، مودب، خوش اخلاق و فعال در امر انقلاب بود، مبارزه شکلی جدی تر یافت. مأموران شهربانی و ژاندارمری که تا آن روز اندکی مدارا می کردند با نصب فرماندهی جدید ، سخت گیری ها را افزایش دادند با ورود این فرمانده ی گستاخ، با هجوم به پایگاه های انتظامات مردمی آن ها را ویران و اعضای پایگاه ها را بازداشت کردند، فعالان مبارزه را دستگیر و در شهربانی با انواع شکنجه ها مانند وارد کردن به حوض آب یخ و سپس چوب زدن و دواندن، ظاهرا قراردادن شلنگ آب جاری در دهان سعی داشتند مقاومت آن ها را بشکنند.
غالباً جوانان در میدان امام یا جلو یکی از مساجد جمع می شدند و با آمدن روحانیت متعهد در خط امام و بزرگان به راه می افتادند.
* گویا مبارزات تویسرکانی ها در دی ماه ۵۷ رنگ و بویی بیش از پیش انقلابی به خود گرفته بود در این خصوص نیز توضیحاتی دارید؟
صلواتی: در روز هفتم دی ماه سال ۵۷ بعد از راهپیمایی و تظاهرات جوانان در خیابان شهید باهنر فعلی نبش کوچه سعدی آقای احمد کولیوند (نامی) از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جانباز انقلاب شد .
در روز نهم دی ماه مردم در جلو مسجد جولستان(اعظم) جمع شده بودند که فرمانده شهربانی همان سرهنگ مزدور و قاتل با مأموران از راه رسید، ابتدا به جمعیت اخطار کرد متفرق شوند سپس به سوی مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای عبدالصالح سبزواری آمده و ضمن جسارت به ایشان تقاضای خود را تکرار کرد اما جمعیت از جایش تکان نخورد. ظاهرا مرحوم شهید شیخ اسماعیل بیاتی قدمی جلو می گذارند که از فاصله ای بسیار نزدیک همان افسر با کلت ، گلوله ای به پیشانی ایشان شلیک می کند و در جا ایشان شهید می شوند، طبق نقل پدر این شهید، آن روز، روزه بودند و در حالی که بیش از ۱۹ سال نداشتند با زبان روزه به لقاء حق شتافتند. بعد از شهادت ایشان مردم جنگ و گریز با مأموران را به خیابان های اطراف می کشند، آقایان سبزواری، بلوری و دیگران دستگیر و به شهربانی منتقل می شوند و در انتهای خیابان شریعتی آقای محمود آقا بصیری مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و پای ایشان تیر می خورد که به همدان اعزام می شوند و دومین جانباز انقلاب هم ایشان هستند.
در همین روز شهید حجت ا… صادقی که از فعالان امر راهپیمایی ها و تظاهرات بودند و از گویندگان اصلی مرگ بر شاه، در حالی که قبل از آن از مأموران اخطار گرفته بود در درگیری با مأموران در خیابان شهدا کوچه ای که نزدیک منزلشان بود از پشت هدف قرار گرفت و به شهادت رسید.
مرحوم آقای عبدالصالح سبزواری که شخصیتی مهربان، متواضع و مردم دار بودند و عمر خود را وقف انقلاب کرده بودند ویژگی های قابل توجهی داشت مثلاً اگر ده جوان جمع می شدند و سراغ ایشان می رفتند فورا جلو می افتاد و حرکتی را آغاز می کرد. البته اکثریت روحانیان تویسرکان همین روش را داشتند و در نهضت امام در شهرستان یا در قم و شهرهای دیگر فعالانه بر خورد می کردند به ویژه آقایان حجج اسلام، سبزواری، میر معینی، فوزی ، سلیم زاده، رهبر پور، محمودی، متقی، موثق ، رضوی نیا، رضوی، صدوقی ، بهشتی و طلبه های جوانی که در قم حضور داشتند .
در کنار مردم شهر نقش اهالی محترم سرابی، سرکان و روستاییان را در حرکت های شهرستان نباید نادیده گرفت به ویژه روستاهای نزدیک که در هر حرکتی سهیم بودند به ویژه مردم متدین آرتیمان که از هسته های اصلی راهپیمایی و تظاهرات بودند.
* تاسوعا و عاشورای ۵۷ در تویسرکان را چگونه یافتید؟
تاسوعا و عاشورای ۵۷ آن چنان جمعیتی در خیابان ها به راه افتاد که تویسرکان تا آن زمان به خود ندیده بود. در پهنای خیابان انقلاب از میدان امام تا میدان انقلاب جمعیت زن و مرد موج می زد و داغ ترین شعارها را هم در مقابل شهربانی دادند و عزاداری کردند ولی درگیری ایجاد نشد. در نهایت انقلاب اسلامی با رهبری آن فرزانه مرد الهی حضرت امام خمینی (ره) در روز ۲۲ بهمن با شکست گارد شاهنشاهی و تلاش همافران و پرسنل نیروی هوایی و ملت ایران و مردم شهرمان به پیروزی رسید. صدای انقلاب اسلامی بشارت پیروزی را به سراسر ایران مخابره کرد. مردم تویسرکان هم به شادی پرداختند، پیام هایی برای پیوستن نیروهای شهربانی و ژاندارمری رد و بدل شد اما فرمانده شهربانی به بهانه اینکه باید از مقامات مافوق کسب تکلیف کنم نه تنها با مردم و انقلاب همراه نشد بلکه با مأمورانش به آرایش نظامی پرداخت، در روز ۲۳ بهمن مردم به سوی شهربانی حرکت کردند، مرحوم حجت الاسلام عبدالصالح سبزواری برای نصیحت و تسلیم آنان تماس گرفت اما موفق نشد. مردم که مقاومت این نیروها را دیدند و از اینکه همه جای کشور تسلیم شده اما یک افسر می خواهد رژیم پوسیده را حفظ کند ناراحت شده بودند به در شهربانی نزدیک شدند ، تیراندازی هوایی آغاز شد و به درگیری با مأموران انجامید بعد از چند ساعت زد و خورد سه نفر از مردم به نام های شهید مهدی بهرامی ، شهید مجتبی بیات، شهید حسن نانکلی به شهادت رسیدند و برخی از نیروهای شهربانی هم توسط مردم کشته شدند. اما فرمانده هوشیار ژاندارمری اعلام هم بستگی کرد و خودش و نیروهایش و اسلحه و تجهیزات را تحویل بزرگان شهر دادند و با مردم همراه شدند.
* تویسرکان چند شهید والامقام در جریان انقلاب تقدیم نظام کرده است؟
صلواتی: در جریان نهضت شکوهمند اسلامی ده نفر از مبارزان انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند؛شهید فرشید هرمزی(سید فوأد هرمزی)، شهید شیخ اسماعیل بیاتی، شهید حجت ا.. صادقی، شهید مهدی بهرامی، شهید مجتبی بیات، شهید حسن نانکلی، قدرت ا… جلیلوند، حجت ا… صادقی، رضاحسین غلامعلی و نورمراد بختیاری.
دیدگاه شما