وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : شنبه 4 آبان 1392 ساعت 09:17   |   کد مطلب: 3123
کارگران فصلی سامان‌دهی نشدند؛
مکان استقرار کارگران فصلی و نارضایتی مردم منطقه
مکان استقرار کارگران فصلی و نارضایتی مردم منطقه
 تجمع دسته جمعي كارگران ميداني در مركزي‌ترين نقاط شهر همدان، همچون ساير شهرها مشكلاتي را براي شهروندان ايجاد كرده بود. اين مكان هر روز مملو از كارگراني بود كه منتظر بودند تا كارفرمايي از راه برسد و آن‌ها را از بيكاري و بلاتكليفي چند روزه و حتي چند ماهه نجات دهد.

به گزارش نافع: شهروندان هم ديگر به اين مساله عادت كرده بودند به طوريكه براي عبور و مرور يا مجبور مي‌شدند به سختي آن‌ها را كنار بزنند و از لابه‌لاي آن‌ها بگذرند و يا مسيرشان را از ميدان شهر ميانبر بزنند و يا اينكه مسير دورتري را براي گذر از اين نقطه انتخاب كنند.

به دنبال حل اين مسائل كه تعدادي از آن‌ها را برشمرديم، شهرداري همدان تصميم به احداث مكاني براي تجمع دائمي کارگران گرفت. اين مكان كه در رينگ اول شهر(بلوار نظربيگ، جنب مسجد نظربيگ) قرار دارد از همان روز تاسيس به دلايل مختلفي مورد استقبال كارگران قرار نگرفت.

شهروندان هم با شنيدن خبر احداث چنين مكاني براي ساماندهي كارگران فصلي اميدوار شدند كه پس از سال‌ها اين مشكل حل می‌شود؛ چراكه رفته رفته تبديل به يك معضل شده بود. مردم اميدوار شدند كه براي گذشتن از نقطه مركزي شهر(حدفاصل خيابان شهدا تا تختي) مجبور نیستند كل ميدان بزرگ شهر را دور بزنند، اما با گذشت مدت زیادی از احداث اين مكان براي استقرار كارگران فصلي، نه تنها اين معضل به قوت خود باقي است بلكه مشكلات ديگري هم به دنبال داشته است.

اين روزها اگر مسيرتان قبل از ظهر به بلوار هگمتانه، بيافتد تجمع غيرطبيعي كارگران در اين مكان توجه‌تان را به خود جلب خواهد كرد. از آنجا كه اين مسير به علت قرارگرفتن در مجاورت تپه باستاني هگمتانه و كليساي تاریخی که در همان نزدیکی قرارگرفته ، محل عبور و مرور گردشگران داخلي و خارجي است. تجمع کارگران جلوه نازيبايي به اين مسير داده است و این وضعیت در نگاه اول برای کسانی که با این مسیر آشنایی ندارند بسیار سوال بر‌انگیز است به طوريكه مي‌توان از نگاه‌هاي طولاني سرنشينان خودروهايي كه با پلاك‌هاي متفاوت از اين مكان گذر مي‌كنند این را تشخیص داد.

از طرف ديگر مكان در نظر گرفته شده براي كارگران فصلي، علاوه بر قرارگرفتن در مسير مكان‌هاي گردشگري كه قبلا ذكر شد، يك منطقه مسكوني است كه به دنبال اجراي طرح بافت فرسوده، آپارتمان‌هاي زيادي در اين حوالي ساخته شده‌اند، در واقع اين مكان محل عبور و مرور ساكنان اين منطقه مسكوني است كه تعداد زيادي از آن‌ها خانم هستند و براي گذر از اين مكان، مشكلات خاص خودشان را دارند. حضور کارگران در این منطقه باعث مي‌شود گاهي اين افراد مسيرشان را تغییر دهند و يا مجبور شوند از راه دورتري رفت و آمد كنند.

براي تكميل اين گزارش به سراغ افرادي رفتيم كه سوژه اصلي اين گزارش هستند، با آن‌ها كه هم صحبت مي‌شوي قيافه‌‌هاي خسته، نه از كار بلكه از بيكاري و چهره‌هاي درهم رفته ويژگي مشتركي است كه بين اكثر آن‌ها به چشم مي‌خورد.

بعضي از ايستادن خسته شده و تكيه‌گاهي پيدا كرده و نشسته‌اند، بعضي‌ها دو نفري با هم حرف مي‌زنند، بعضي تك‌تك يك جا ايستاده و عابران را مي‌نگرند و عده‌اي هم بر طبل بي‌عاري زده و با هم حرف مي‌زنند و با صداي بلند مي‌خندند و عابران را برانداز مي‌كنند.

اين صحنه‌ها تقريبا آشنا هستند چراكه مردم شهر قبلا اين وضعيت را در ميدان مركزي شهر ديده‌اند و اكنون ظاهرا به جاي اينكه اين مساله حل شود فقط جاي آن عوض شده است و اين در حالي است كه هنوز هم در ميدان مركزي شهر و ميدان شریعتی هم روزانه تعداد زيادي از كارگران تجمع مي‌كنند؛ با وضعيت موجود مي‌توان گفت: ساختن مكان ساماندهي كارگران فقط يك نقطه ديگر براي تجمع آن‌ها، اضافه كرده است.

كارگران مي‌گويند:

اینجا هیچ‌کس به دنبال کارگر نمی‌آید

پوست آقتاب سوخته و چين، چروك صورت و لرزش دست‌هاي پيرمرد نشان از سال‌هاي سخت زندگيش دارد. وقتي حرف مي‌زند، دست‌هايش را با ابزاري شبيه ماله كه در گچ‌كاري از آن استفاده مي‌شود تكان مي‌دهد و به اميد اينكه شايد با نوشته‌هاي من حرف‌هايش به گوش كسي برسد از سختي‌هاي زندگيش مي‌گويد؛ از اينكه چند هفته‌اي است كه بيكار است و هر روز به اميد اينكه شايد كسي به حرف‌اش احتياج پيدا كند به آنجا مي‌آيد و اينكه هر روز بدون هيچ درآمدي به خانه بازمي‌گردد و نگاه اميدوار و منتظر خانواده‌اش را با چهره خسته و درهم رفته‌اش نااميد مي‌كند، او را به شدت آزار مي‌دهد. آنقدر از شنيدن حرف‌هاي پيرمرد متاثر مي‌شوم كه اصلا فراموش مي‌كنم براي چه به ميان جمع كارگران آمده‌ام.

از يكي ديگر از كارگران علت تجمع‌شان در بيرون از محوطه را مي‌پرسم، صدايش را بلندتر از قبل مي‌كند و مي‌گويد: آنجا هيچ كس به دنبال كارگران نمي‌آيد. و كارگران اينجا منتظر كارفرما مي‌مانند و هر كس زودتر متوجه شود زودتر هم كار پيدا مي‌كند به خاطر همين هم همه كارگران در بيرون از محوطه جمع مي‌شوند.

كارگر ديگري مي‌گويد: اينجا اصلا جاي مناسبي براي استقرار كارگران نيست، ما آن وقت كه در ميدان شهر بوديم و هم مردم آنجا را مي‌شناختند به زور كار پيدا مي‌كرديم، چه برسد به اينجا كه اصلا مردم نمي‌دانند كجاست؟

كارگر ديگري با صداي بلند به ميان حرفمان مي‌آيد و مي‌گويد: اينجا مكان پرتي است و مسير مناسبي ندارد و كارفرما اينجا به دنبال كارگر نمي‌آيد.

يكي ديگر از كارگران گويد: بيشتر كساني كه براي تامين كارگر ساختماني مراجعه مي‌كنند موفق به پيدا كردن محل جديد نمي‌شوند.

كارگر ديگري مي‌گويد: اگر همه كارگران به اين محل بيايند، جاي خوبي است اما اكنون اگر كسي به عنوان پيمانكار به محل جديد بيايد، نمي‌تواند نيروي مورد نياز خود را تامين كند. حداقل امكانات اينجا صندلي و سايبان است كه از ايستادن در كنار خيابان و مزاحم رفت و آمد زن و بچه و مردم شدن خيلي بهتر است از طرفي آن همه دوست و آشنا هم ما را نمي‌بينند.

ديگري مي‌گويد: تا زماني كه كارگران در اين محل استقرار پيدا كنند فصل كار تمام مي‌شود و اینجا فقط کارگران ضرر می‌کنند.

مردم مي‌گويند:

حضور کارگران در منطقه مسکونی برای ما مشکل ایجاد کرده است

خانم محمدي از ساكنان اين منطقه است او مي‌گويد: تجمع كارگران در اين محل براي ما ايجاد مزاحمت مي‌كند، تعداد خيلي زيادي از اين افراد، با هدف كار در اين محل حضور دارند، اما تعدادي هم كه اغلب افراد جوان‌تر هستند، انگار اصلا با هدف كاركردن نيامده‌اند و براي عابران مزاحمت ايجاد مي‌كنند.

خانم شاياني نيز مي‌گويد: عبور و مرور خانم‌ها با توجه به تجمع زياد كارگران در اين محل بسيار سخت و عذاب‌آور شده است به طوري كه ما مجبوريم براي اينكه از بين آن‌ها نگذريم، در بيشتر مواقع راهمان را دور كنيم و از كوچه پس كوچه‌ها رفت و آمد کنیم.

يكي از كسبه اين محل نيز معتقد است؛ حضور كارگران در پياده‌رو مانع كسب و كار ما شده است.

خانم ديگري نيز مي‌گويد: با توجه به اينكه نانوايي ما در اين منطقه واقع شده است و مردم روزانه براي تهيه نان به اين مكان مراجعه مي‌كنند به اجبار بايد از ميان كارگران عبور كنند و اين خود مسائلي را به دنبال دارد. ما از مسئولان تقاضاي جمع‌آوري اين افراد را داريم.

يكي ديگر از اهالي نيز مي‌گويد: اين وضعيت علاوه به مشكلاتي كه براي خانواده‌هاي ما ايجاد كرده جلوه نازيبايي هم به اين منطقه داده است. شهرداري بايد قبل از تعيين مكان براي كارگران، مواردي چون منطقه مسكوني، منطقه گردشگري و از همه مهم‌تر مكاني را در نظر مي‌گرفت كه براي شهروندان شناخته شده باشد. به نظر مي‌رسد مكان فعلي به هيچ وجه مناسب نيست، چراكه نه اهالي اين منطقه از وضعيت موجود رضايت دارند نه كارگران و نه شهروندان! انگار شهرداري اين كار را فقط براي اين ساخته كه هر جا حرفي از حضور كارگران در سطح شهر شد، حرفي براي گفتن داشته باشد.

کارفرمایان می‌گویند:

بسیاری از مردم از وجود این مکان اطلاع ندارند

يكي از پيمانكاران نيز مي‌گويد: مكاني كه براي كارگران در نظر گرفته شده خيلي پرت است. از طرفي هم اطلاع‌رساني در اين زمينه مناسب نبوده است. به طوريكه من براي اولين بار است كه از وجود چنين مكاني مطلع مي‌‌شوم.

كارفرماي ديگري نيز مي‌گويد: من براي چندمين بار است كه به اين مكان مراجعه مي‌كنم هيچ وقت اتفاق نيافتاده كه كارگر را از طريق متصدي اين مكان انتخاب كنند، به محض اينكه كارگران متوجه مي‌شوند براي چه كاري احتياج به كارگر دارم خودشان سريع وارد عمل مي‌شوند و ديگر نيازي نيست به اين مكان مراجعه كنم  اين شرايط دقيقا همان وضعيت است كه قبلا وجود داشت، فقط جاي آن عوض شده است.

شهرداری همدان مدت‌هاست که دغدغه ساماندهی کارگران فصلی و ایجاد زمینه دستیابی به شغل با شرایط مناسب برای این دسته از کارگران را دارد اما هنوز به جز احداث یک مکان برای استقرار این افراد هیچ اقدام دیگری رخ نداده‌ است و این در حالی است که این اقدام نه تنها  نتوانسته رضایت کارگران را جلب کند بلکه موجب ایجاد مشکلات دیگر هم شده است که به آن اشاره شد.

طیبه عباسی صیفی

 

 

 

دیدگاه شما