به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نافع، امام خمینی (ره) در سخنرانی تاریخی خود در عصر عاشورای روز 13 خرداد 1342 در مدرسه فیضیه در مرد فرقه ی ضاله ی بهاییت اینگونه فرمودند:
".....اسرائیل نمىخواهد در این مملكت دانشمند باشد؛ اسرائیل نمىخواهد در این مملكت قرآن باشد؛ اسرائیل نمىخواهد در این مملكت علماى دین باشند؛ اسرائیل نمىخواهد در این مملكت احكام اسلام باشد.........
آقا، یك حقایقى در كار است، من باز سرم دارد درد مىگیرد؛ یك حقایقى در كار است. شما آقایان در تقویم دو سال پیش از این یا سه سال پیش از این بهاییها مراجعه كنید؛ در آنجا مىنویسد: تساوى حقوق زن و مرد، رأى عبدالبهاء است؛ آقایان از او تبعیت مىكنند. آقاى شاه هم نفهمیده مىرود بالاى آنجا، مىگوید: تساوى حقوق زن و مرد. آقا! این را به تو تزریق كردند كه بگویند بهایى هستى، كه من بگویم كافر است؛ بیرونت كنند. نكن اینطور؛ بدبخت! نكن اینطور. تعلیم اجبارى عمومى نظامى كردن زن، رأى عبدالبهاء است. آقا تقویمش موجود است، ببینید! شاه ندیده این را؟ اگر ندیده مؤاخذه كند از آنهایى كه دیدهاند و به این بیچاره تزریق كردهاند اینها را بگو. واللَّه، من شنیدهام كه سازمان امنیت در نظر دارد شاه را از نظر مردم بیندازد تا بیرونش كنند و لهذا مطالب را معلوم نیست به او برسانند. مطالب خیلى زیاد است، بیشتر از این معانى است كه شما تصور مىكنید. مملكت ما، دین ما، در معرض خطر است؛ شما هى بگویید كه «آقایان! نگویید: دین در معرض خطر است». ما كه نگفتیم دین در معرض خطر است، در معرض خطر نیست؟! ما اگر نگوییم شاه چطور است، چطور نیست؟ آقا یك كارى بكنید اینطور نباشد. همه چیز را گردن تو دارند مىگذارند. بیچاره! نمىدانى آن روزى كه یك صدایى در آمد، یك نفر از اینهایى كه با تو رفیق هستند، رفاقت ندارند. اینها همه رفیق دلارند؛ اینها دین ندارند؛ اینها وفا ندارند ..
تأثرات ما زیاد است؛ نه اینكه امروز عاشوراست و زیاد است، آن هم باید باشد، لكن این چیزى كه براى این ملت دارد پیش مىآید، این چیزى كه در شرف تكوین است، از آن تأثرمان زیاد است؛ مىترسیم."
با نگاهی به تاریخ مبارزات امام خمینی (ره) با رژیم شاه ملاحظه میکنیم که ایشان در تمام مراحل تاریخی از پیوند و ارتبط مستقیم بهائیت با حکومت شاه و هم پیمانی آنان با حکومت غاصب اسرائیل نام می برند.
تقدیر محفل ملی بهائیان ایران از تیمسار خسروانی بهائی و فرمانده ژاندارمری حکومت شاه در سرکوب مبارزات مردم در پانزده خرداد 1342 بهترین گواه این ادعا است .
توهین و اهانتهای رهبران بهائی به روحانیون عالیقدر و مراجع محترم تقلید و حوزه های علمیه که مشوق و حامی و راهنمای مردم ایران در مبارزه با حکومت ستمگر پهلوی بودند نمونه بارزی از دشمنی این فرقه با حکومت اسلامی است .
آری در طول 30 سال که از عمر انقلاب اسلامی ایران می گذرد فرقه بهائیت هیچگاه در شادی و غم مردم ایران شریک نبوده اند و همواره قضاوت شان در مورد مردم و انقلاب اسلامی ایران همان قضاوتی است که از زبان رهبران امریکا و اسرائیل می شنویم .آنان ادعای دیندار بودن دارند اما رفتار و اعتقاداتشان کاملا با سایر هموطنان ایرانی که معتقد به سایر ادیان الهی مانند کلیمی ومسیحی و زرتشتی می باشند مغایر است و همواره در انتظار سقوط نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و باز یافتن موقعیت و جایگاه از دست رفته شان نشسته اند. زهی خیال باطل.
نامه امام خمینی (ره) به هویدا
این نامه گویای اهداف و نیات شخصی است بنام هویدا که در خانه بهائی و بهائی زاده بزرگ شد و تربیت یافت و با کمک ایادی صهیونیستی به بالاترین مقام اجرائی کشور یعنی نخست وزیری ایران رسید . اگرچه سعی میکرد بهائیت خود را آشکار نکندولی مفاد نامه اعتراض آمیز امام خمینی(ره)نشان می دهدکه چگونه این نامسلمان همان اهداف ضد اسلامی و استعماری بهائیت را در پناه حکومت ننگین پهلوی به اجرا در آورد:
«جناب آقاي هويدا! لازم است نصايحي به شماها بكنم و بعضي از گفتنيها را تذكر دهم چه مختار در پذيرش آن باشيد يا نه. در اين مدت طولاني كه به جرم مخالفت با مصونيت امريكاييها كه اساس استقلال كشور رادر هم شكست، از وطن دور هستم و بر خلاف قانون شرع و قانون اساسي در تبعيد به سر ميبرم مراقب مصيبتهايي كه به ملت مظلوم و بيپناه ايران وارد ميشود بودهام و از آنچه به اين ملت اصيل از ظلم دستگاه جبار ميگذرد كم و بيش مطلع شده و رنج بردهام. موجب كمال تأسف است كه نغمه ناموزون اصلاحات شماها تقريباً از حدود تبليغات راديو و روزنامههاي غير آزاد و بعضي نوشتههاي مشحون به گزافه تجاوز ننموده و هر روز بر فقر و بيچارگي ملت افزوده ميشود و ورشكستگي بازار و بازرگانان محترم روز افزون است.
نتيجه اين همه هياهو و تبليغات سرتاپا گزاف بازار سياه براي اجانب است و ملت را به حالت فقر و عقبافتادگي به اسم ملت مترقي نگهداشته است. حكومت پليسي غير قانوني شما و اسلاف شما به خواست آنان كه ميخواهند ملل شرق به حال عقبافتادگي باقي باشند حكومت قرون وسطائي، حكومت سرنيزه و زجر و حبس، حكومت اختناق وسلب آزادي، حكومت وحشت و قلدري است. به اسم مشروطيت بدترين شكل حكومت استبداد و خودسري و با نام اسلام بزرگترين ضربه به پيكر قرآن كريم و احكام آسماني است، با اسم تعاليم عالية اسلام يك يك احكام اسلام را زير پاي گذاشته و اگر خداي نخواسته فرصت يابيد خواهيد گذاشت و با گزافه دعوي تعالي و ترقي، كشور را به حال عقبافتادگي نگهداشتهايد. اينها حقايق تلخي است كه بايد دنيا را مطلع كنم و انگشت روي بعضي بگذارم تا آنها كه غافل هستند يا تغافل ميكنند احساس وظيفه كنند و از رياكاريها و سالوسبازيهاي شماها گول نخورند.
جشنهاي غير ملي كه به نفع شخصي در هر سال چندين مرتبه تشكيل ميشود و در هر مرتبه مصيبتهاي جان گداز براي اسلام و مسلمين و ملت فقير پا برهنة ايران ببار ميآورد، يكي از آنها است. با سر نيزه پليس از مردم بيچاره بيپناه خرجهاي گزاف آنها گرفته ميشود، يكي از جشنها كه من نميتوانم اسمي روي آن بگذارم جز هوس و شهوت و بازي با احساسات ملت، گفته ميشود چهار هزار ميليون ريال خرج شده است كه نصف آن از خزانه ملت و نصف ديگر بيواسطه از بازار و غيره با زورو ارعاب اخاذي شده، خون دل فقرا خرج نامجويي و خودكامگي است و تا اين ملت در اين حال است و به وظيفه خود و حقوق خود آشنا نشده است هر روز براي شماها عيد و شادي و براي ملت بدبختي و نكبت است. توأم با اين جشنهاي ناميمون آن قدر هتك نواميس مسلمين و اسلام بوده است كه قلم را عار است از ذكر آن.
شماها در كاخهاي مجللي كه در هر چند سال تغيير مكان داده و با ميليونها تومان خرجهاي گزاف كه تصورش براي ملت ممكن نيست نشستهايد و مخارج آن را از كيسه اين ملت بدبخت اخاذي نمودهايد و ناظر فقر و گرسنگي ملت و ورشكستگي بازار و بيكاري جوانان فارغالتحصيل هستيد، ناظر وضع اختلال فلاحت و زراعت، اختلال وضع بازار و تسلط اسرائيل بر شئون اقتصادي كشور بلكه به طوري كه گزارش دادهاند دخالت اسرائيل در فرهنگ ميباشيد. ناظر فقدان ضروريات اوليةزندگي در غالب دهات نزديك به مركز چه رسد به دهكدههاي دور افتاده از قبيل آب آشاميدني سالم، حمام و وسائل بهداشت هستيد. ناظر ترويج فساد اخلاق، سلب امانت و ديانت در اعماق دهكدهها هستيد. ناظر تشكيل صندوق به اسم تعاون و اخاذي و غارتگري مأمورين از دهقان گول خورده و پشيمان هستيد. بالاخره ناظر حبسها و ارعابها و تهديدهاي غير قانوني هستيد و در خوشي و عياشي و بازيهاي خجلتآور غوطهخورده و به قبرستاني كه نامش ايران است فاتحه ميخوانيد. چه طور وجدان خود را راضي ميكنيد براي حكومت زوگذر اين قدر چاپلوسي از اجانب كرده ذخائر ملت را به رايگان يا به مقداري ناچيز تسليم آنها نموده و ظلم وستم به زير دستان يعني ملت بدبخت ميكنيد؟ چرا راضي ميشويد حكومت خود و ملت خود و مملكت اسلام را عقبافتاده به دنيا معرفي كنيد؟ نقض قانون اساسي سند عقبافتادگي است. رفراندم غير قانوني و در عين حال قلابي سند عقبافتادگي است. آزاد نگذاشتن ملت براي انتخاب وكيل و نصب اشخاص معلومالحال به دستور ديگران بيدخالت ملت دليل ضعف و عقبافتادگي است. شماها ميدانيد اگر ملت سرنوشت خود را در دست بگيرد وضع شماها اين نحو نيست و بايد تا آخر كنار برويد. و اگر ده روز آزادي به گويندگان و نويسندگان بدهيد جرايم شما بر ملا خواهد شد. قدرت آزادي دادن نداريد الخائن خائف، سلب آزادي مطبوعات و ديكته كردن سازمان به اصطلاح امنيت سند عقبافتادگي است. هر چندي جشن گرفتن براي اموري كه در كشورهاي ديگر اسمي از آن نيست با تحميل خرجهاي كمرشكن به ملت، سند ديگري است. تسليم به خواستهاي دولت پوشالي اسرائيل و به خطر انداختن اقتصاد مملكت، سند ضعف و نوكري است و سند خيانت به اسلام و مسلمين است.
اعطاء مصونيت به اجانب سند بزرگ عقبافتادگي و بيحيثيتي و تسليم بيقيد و شرط است. شما ميدانيد با تصويب اين طرح چه خيانتي به اين مملكت و به اسلام كردهايد و چه ضربهاي به استقلال اين مملكت زدهايد. البته مخالف اين طرح، خائن و مستحق تبعيد است! آقاي هويدا نطقهاي اسفانگيري كه معالاسف طبع شده است متضمن بعضي اعترفاتست كه باساس استقلال كشور لطمه ميزند كه اينجانب از تذكرش عار دارم چرا جلوگيري از طبع و نشر اين كتابها نميكنيد؟ عمداً با حيثيت اين كشور بازي ميكنيد يا نميتوانيد با اين مغزهاي معيوب ادارك كنيد؟ آيا علماي اسلام كه حافظ استقلال و تماميت كشورهاي اسلامي هستند گناهي جز نصيحت دارند؟ يا حوزههاي علمي غير از خدمت به اسلام و مسلمين و كشورهاي اسلامي گناهي دارند؟
اجانب اينها را سد راه نفوذ خود ميدانند و به اضمحلال آنها كمر بسته و شماها مجري احكام ديگران و محكوم دلار هستيد. كوبيدن حوزههاي علميه و حمله مسلحانه به مدرسه فيضيه و صحن مطهر قم و كشتار دستهجمعي پانزده خرداد جز خدمت كوركورانه به صاحبان دلار چه اسمي دارد؟ فشار به مراجع اسلام و علماء اعلام و محصلين حوزههاي علميه و تاخت و تاز به دانشگاه جز خدمت به اجانب چه نتيجه داشت؟ آنها نميخواهند قرآن كريم و احكام آن حاكم بر ملل اسلام باشد تا ذخائر آنها را به يغما ببرند و كسي حرفي نزند و در عوض آنها را مصونيت دهد. آنها نميخواهند ما در بين ملت آزاد باشيم و گويندگان ما آزاد باشند و شماها معالاسف مأمور اجرا هستيد. مأمور چشم و گوش بسته. مأمور بيچون و چرا. شماها اگر دانش دوست هستيد چرا حمله وحشيانه به مراكز دانش ميكنيد؟ چرا مدرسه فيضيه و دانشگاه را به خاك و خون ميكشيد؟ چرا محصلين علوم دينيه را يك روز راحت نميگذاريد؟ چرا با دانشجويان در خارج و داخل اين نحوه معامله ميكنيد؟ آقاي هويدا من وظيفه دارم شماها را نصيحت كنم. شماها از اين ملت و در اين آب و خاك پرورش پيدا كرده و صاحب عناوين شدهايد.
اينقدر با حيثيت اين ملت بازي نكنيد. به جاي اين همه گزافه و جنجال، خدمتي به اين سر و پا برهنهها كنيد يا لااقل اينقدر با بهانههاي مختلف آنها را رنج ندهيد. از اين كسبه بيبضاعت اينقدر اخاذي نكنيد. اينقدر براي ارضاء شهوات ديگران به علماي ملت و محصلين و دانشجويان فشار نياوريد. با اسرائيل دشمن اسلام و مسلمين، آواره كننده بيش از يك ميليون مسلم بيپناه پيمان برادري نبنديد، عواطف مسلمين را جريحهدار نكنيد، دست اسرائيل و عمال خائن آن را به بازار مسلمين بيش از اين باز نكنيد، اقتصاد كشور را به خاطر اسرائيل و عمال آن به خطر نيندازيد؟ فرهنگ را فداي هوس آنها ننمائيد، از خداي بزرگ بترسيد، دخترهاي جوان گولخورده را به سربازخانهها نبريد، به نواميس مسلمين خيانت نكنيد، آيا اين حقيقت تلخ را كه قبلاً انكار كرديد و گويندة آن را مستحق تعقيب دانستيد حالا هم كه عمل كرديد انكار ميكنيد؟ آيا فجايع جشن بيست و پنجمين سال را و بيفرهنگيهايي كه در آن كرديد منكر هستيد؟ از قهر خدا بترسيد. از قهر ملت بهراسيد، با احكام خداي تعالي به نام مترقي بازي نكنيد؛ با اسم قرآن به احكام اسلام لطمه نزنيد، با حوزه دينيه به اسم سرباز وظيفه پوچ بيفايده و با خدمتگزاران به فرهنگ و ملت اين نحو سلوك وحشيانه نكنيد و بالاخره علماي امت را وادار نكنيد كه با شما به طور ديگر سلوك كنند. اينها شمهاي از فجايع شماها است نسبت به دين و دنياي ملت و گفتني زياد است، ميگويم شايد شماها متنبه شويد و به خود آييد. شايد مراجع اسلام و علماي اعلام و خطباء گرام احساس وظيفه كنند، شايد طبقه جوان و روشنفكر و اصناف مختلف بيدار شده احساس وظيفه كنند، شايد جوامع بشري و مدعيان بشردوستي احساس وظيفه كنند، شايد سازمان ملل و غير آن بيش از اين به نفع كشورهاي بزرگ راضي نشوند ملل ضعيف پايمال شوند. شايد هيأت حاكمه و دستگاه جبار تا دير نشده به خود آيند.
(ان ربك لباالمرصاد ـ والله من ورائهم محيط) و السلام علي من اتبع الهدي»
روحالله الموسوي الخميني
به نقل از: نهضت امام خميني،سيد حميد روحاني، ج 2، صص 219ـ 217.
منبع: موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي
نامه منتشرنشده امام در خصوص خطر نفوذ فرقه ضاله بهائیت
خطاب نامه به آيتالله حاج سيدعبدالعلي آيتاللهي، نواده مجتهد بزرگ و برجسته لارستان فارس، مرحوم سيدعبدالحسين لاري است كه بيش از پنجاه سال است رهبري ديني و سياسي خطه لار را بر عهده دارد و محبوب خاص و عام و شيعه و سني اين منطقه است.
تاريخ اين نامه، 21 ربيع الثاني سال 1384 ق است.
اما نامه مهم كه امام خطاب به ايشان نوشتهاند، درباره مبارزه با فرقه بهائيت است كه در همه ايران به ويژه منطقه فارس فعال بود.
متن نامه امام كه براي نخستين بار انتشار مييابد، بدين شرح است:
«به عرض عالي ميرساند:
مرقوم محترم كه حاكي از سلامت وجود مبارك و مشتمل بر اظهار عواطف و تفقد از حالات اينجا بود، موجب تشكر گرديد. مطالبي را كه مرقوم فرموده بوديد صحيح بود. از توجه جنابعالي به مجاري امور متشكر شدم، لكن اينجانب با توجه به اين معاني هرچه براي حل مشكلات قضيه تأمل ميكنم، به حل آنها موفق نشدهام. شرحي به جناب آقاي آقا مجتبي [موسوی لاری]ـ دامت توفيقاته ـ تذكر دادم كه خدمت جناب مستطاب عالي عرض كنند. اگر به نظر شريف راهحلي پيدا شد، مرقوم فرماييد.
يك گرفتاري بسيار بزرگي كه خطر عظيم بنيانكن در پيش دارد، العياذ بالله تعالي، قضيه نفوذ فرقه ضاله بهائيت است كه در غالب تشكيلات، علي المحكي و المعروف، نفوذ دارند و روز به روز دامنهدارتر ميشود و من نميدانم عاقبت كار اينها به كجا ختم ميشود و من احتمال ميدهم آنها به همين زودي شروع به كار كند، به طور علن و با غفلت مسلمين ايجاد فتنه و خطر عظيم نمايند. پيامهاي شديدي اينجانب به اولياي امور در اين امر دادم و از طرف آنها انكار بليغ شده است، لكن اطمينان نميشود پيدا كرد.
حقير در فكر هستم كه بلكه به طوري بتوانيم از توسعه نفوذ آنها بكاهيم تا خداي متعال چه تقدير فرموده باشد.
جنابعالي اگر نظري داريد، مرقوم فرماييد متشكر ميشوم. »
اين نامه فاقد تاريخ است و منبع هر دو نامه زندگي و مبارزات آيتالله حاج سيد عبدالعلي آيتاللهي (مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1386) می باشد.
هشدار های امام خمینی(ره) نسبت به نفوذ بهائیان در رسانه های عمومی و فرهنگی جامعه ایران
تشکیلات بهائیت به منظور زمینه سازی فرهنگی برای گسترش افکار ضد اسلامی و حذف تدریجی احکام و عقاید اسلامی در جامعه به طور موذیانه ای مبادرت به نفوذ در ارکان فرهنگی جامعه و تسلط بر رسانه های گروهی نموده بود . بدین منظور در آستانه گسترش شبکه تلویزیونی ایران در اواخر دهه 30 شمسی و اوائل دهه 40 که همزمان با گسترش نفوذ امریکائیان و اسرائیلیها در جامعه ایران بود با کمک یکی از سران سرسپرده به صهیونیزم و بهائیت بنام "حبیب ثابت پاسال " که یک یهودی به ظاهر بهائی شده بود ؛ یکی از شبکه های مهم تلویزیون ملی ایران به نام شبکه 3 را در اختیار گرفته بود .
امام خمینی (ره) با درایت و تیز هوشی متوجه این توطئه شده و به کرات در خلال بیانات و حتی نامه نگاریهای حود به این مطالب اشاره نموده و به جامعه ایران و علمای بزرگوار هشدار می دادند. نمونه هائی از این هشدار ها در ذیل آورده شده است:
1-سخنرانی مورخ 20 اذر 1341 خطاب به رئیس شهربانی و رئیس ساواک قم:
"......دستگاه تبلیغاتی تلویزیون متعلق به یک دسته اقلیت منفور(بهائیت) است که گویا قرار است در تمام کشور توسعه پیدا نماید . صاحب آن (حبیب ثابت پاسال) ؛ علاوه بر اینکه اقتصاد مملکت ما را در دست گرفته ؛ کارخانه پپسی کولا یک کانون جاسوسی است. در تلویزیون قصد دارند نمایش زنان سابق و امروزی را در 17 دیماه (سالروز کشف حجاب رضا خانی در سال 1341شمسی )بدهند......خوب است آقایان به ادارات مرکزی خود گزارش دهند که مراسم 17 دی را بیش از آنچه که هست جلوه ندهند و مردمی که اعصابشان تحریک شده ؛ وسیله دستگاه تلویزیون بهائیها تهییج ننماید . دستگاه بهائیت و کارخانه پپسی کولا؛ دستگاه جاسوسی یهود فلسطین (اسرائیل)است......""
2- سخنرانی در جمع روحانیون و طلاب تهران مورخ 8تیر 1343در شهر قم:
"....... من در آخرین جلسه ملاقات دکتر صدر وزیر کشور گفتم :ما کاری به شما نداریم ؛ مشروط برآنکه شما هم کاری به دین ما نداشته باشید. ولی نه ؛ اینها کار دارند. منتها کم کم ؛ امروز بهائیت را در ادارات راه می دهند؛ و با یهودیها ارتباط برقرار می کنند و فردا می گویند اصلا دین باید از قانون الغا شود....................."
3- سخنرانی مورخ 18 شهریور 1343 بمناسبت آغاز درس حوزه:
"......خدا می داند خیر شما را ما می خواهیم . خوب به ما هم یک دستگاه فرستنده بدهید ؛ اجازه بدهید مسلمین ؛ خودشان یک دستگاه فرستنده درست کنند. من ضامن می شوم که بر خلاف صلاح شما خیلی نباشد . بله ؛ برخلاف ارباب بزرگها هست و نمی گذارند. نخواهند گذاشت. اینجا باید بدتر از یهودی(ثابت پاسال)تلویزیون داشته باشدو هر طور دلش می خواهد تبلیغات کند لکن تبلیغات ما آزاد نیست. {میگویند}نمی شود ؛ این مرتجعین نباید حرف بزنند. آقا ؛ کجایش ارتجاع است؟.........."
4- بیانات خطاب به علمای یزد مورخ اردیبهشت 1342:
"........ از چیزهائی که سوءنیت دولت حاضر (اسدالله علم) را اثبات می کند ؛ تسهیلاتی است که برای مسافرت دو هزار یا بیشتر از فرقه ضاله قائل شده است ؛ و به هریک پانصد دلار ارز داده اند و قریب هزار و دویست تومان تخیف در بایط هواپیما داده اند ؛ به مقصد آنکه آن عده در محفلی که درلندن از آنها تشکیل می شود و صد در صد ضد اسلامی است شرکت کنند. در مقابل برای زیارت حجاج بیت الله الحرام چه مشکلاتی که ایجاد نمی کنند و چه اجحافات و خرج تراشی ها که نمی شود.
آقایان باید توجه فرمایند که بسیاری از پست های حساس به دست این فرقه است که حقیقتاٌ عمال اسرائیل هستند........"
5-سخنرانی در جمع علمای همدان در شهر قم- مورخ 16 اردیبهشت 1342
"...... سختگیری کردن و اجحاف نمودن به حجاج بیت الله الحرام ؛ و در مقابل وسائل فراهم نمودن و تسهیل نمودن برای مسافرت جند هزار نفر عمال اسرائیل به لندن برای توطئه بر ضد اسلام ؛ و به آنها اسم مذهب گذاشتن (چنانچه { در } بعضی روزنامه ها { ست }؛ که حتما تحت نظر سازمانهای دولتی و به دیکته آنهاست)یکی دیگر از نمونه های انحراف دستگاه جباراست . تخفیف در کرایه طیاره و به هر مسافری از فرقه ضاله پانصد دلار ارز دادن نمونه دیگری است......"
6-نامه خطاب به سید کاظم شاهنگیان- مورخ 20 اردیبهشت 1342
"....لازم است جنابعالی متوجه باشید که اعمال ضد اسلامی دولت حاضر؛ خطر را نزدیک نموده است : اخیراٌ به دوهزار بهائی تذکره داده اند و به لندن رفتند و برای شرکت و به هریک پانصد دلار ارز و هزار و دویست تومان تخفیف در بلیط دادند. خدا می داند این مجلس ملعون چه مفاسدی برای اسلام و مذهب در بردارد. مردم را آگاه فرمائید. به علمای اعلام تذکر دهید و برای این امور فکری کنند......."
7-سخنرانی در جمع روحانیون و مردم همدان در شهر قم –مورخ 23 اردیبهشت 1342
"......من از محبت شما متشکرم . سلام مرا به مردم و روحانیون همدان برسانید و بگوئید:دین شما در معرض مخاطره و هجوم قرار گرفته است . دولت شما به دوهزار بهائی ؛ هریک پانصد دلار کرایه طیاره داده که به لندن بروند ؛ جمع شوند و علیه قرآن و پیغمبر شما تصمیم بگیرند . دولت شما در یک معامله فروش روغن و مواد نفتی از شرکت نفت به ثابت پاسال (سرمایه دار بهائی) ؛ پنج میلیون تومان استفاده رسانیده است که با این پول ؛ مخارج اعزام بهائیا به لندن و تبلیغات بهائی تامین بشود. به مردم بگوئید از مالیاتی که دولت شما از شما مسلمانها می گیرد ؛ این مخارج را میکند .........."
8-نامه خطاب به آیت الله سید هادی میلانی- مورخ 31اردیبهشت 1342
".....به عرض عالی می رساند..... همان نقشه شیطانی است برای تشکیل محفل ضد اسلامی در لندن به دست دولت خائن و دستگاه جبار و با دسترنج ملت فقیر مسلمان دو هزار نفر یا به قولی پنج هزار نفر از فرقه ضاله دست نشانده اسرائیل را با تشریفات و تسهیلات و تخفیف در بلیط و به هریک پانصد دلار ارز به محفل ضد اسلامی لندن اعزام می کند تا شرکت کنند در افکار ضد اسلامی و وطنی........
منابع:
*صحیفهی نور جلد 1
*زندگي و مبارزات آيتالله حاج سيد عبدالعلي آيتاللهي (مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1386)
*نهضت امام خميني،سيد حميد روحاني، ج 2، صص 219ـ 217.
دیدگاه شما