به محض ورود به داخل مغازه یک مادر و دختر را دیدم که ظاهری جالب و غیر معمول(نسبت به عرف شهرستان ما) داشتند.مادر کاملاً محجّبه و چادری بود و دختر با پوشش مانتو، کاملاً آرایش کرده و بدحجاب بود. خب تکلیف من این بود که نهی از منکر کنم ولی در آنِ واحد چندین سوال ذهنم را درگیر خود کرد:
آیا شرایط نهی از منکر وجود دارد؟
واکنش این خانم در مقابل نهی از منکر من چه خواهد بود؟
نکند داد و بیداد کند و آبروریزی شود؟
واکنش مادرش چه خواهد بود؟
واکنش صاحب مغازه چه خواهد بود؟
نکند فروشنده من را متّهم به خراب کردن کسب و کارش کند و از من ناراحت شود؟
اصلاً چه چیزی باید به این دختر بگویم که هم در او تاثیر کند و هم به شخصیت و غرور جوانیاش بر نخورد؟
و چندین سوال دیگر که نهایتاً باعث شد سکوت کنم.
یک بار هم در ماه مبارک رمضان در یکی از آرایشگاههای قروه با یک جوان که به صورت علنی سیگار می کشید روبرو شدم و تا قصد نهی از منکر کردم، همین سوال ها ذهنم را پر کرد و ساکت ماندم و منصرف شدم.
یکی دو هفته بعد از این اتفاق ها گذرم به شهر مقدس قم افتاد. در فاصلهی پانصد متری یکی از دربهای حرم مطهر، یک خانم بدحجاب در حال نزدیک شدن به درب حرم بود. در خلال آن سی چهل ثانیه ای که من حواسم به این خانم بود یک نفر به این خانم تذکّر داد و اتفاقاً در بقیهی این مسیر هم این اتفاق تکرار شد. در یکی از فروشگاههای این شهر هم چند خانم به یک خانم بدحجاب که لباس نازکی پوشیده بود تذکر دادند. یک بار هم شاهد بودم که یک دختر مانتویی که در حال گذر از کوچه بود توسط یک پیرمرد که از صف نانوایی جداشد و به او نزدیک شد مورد ارشاد و نهی از منکر قرار گرفت.
منظورم از سطور بالا این است که اگر ظاهر و باطن قم - نسبتاً- بهتر از شهر های دیگر است بی دلیل نیست. این موضوع هیچ ارتباط موثری به هیچ نهاد انتظامی و دولتی شهر ندارد؛ چرا که قویترین و منسجم ترین اداره ها و نهادها در تهران وجود دارند اما میبینید که اوضاع پایتخت از لحاظ فرهنگی افتضاح است. اگر ظاهر و باطن قم بهتر از شهرهای دیگر است به این دلیل است که «مردم» قم با امر به معروف و نهی از منکر آن را حفظ کردهاند نه نهادها و اداره ها. وقتی من و امثال من جرات نمیکنیم یک تذکر لسانی ساده به یک بدحجاب و روزه خوار بدهیم نباید توقع داشته باشیم که هر روز به تعداد بدحجابان و روزهخواران محل زندگیمان اضافه نشود. و این تاوان کم جراتی است.
منبع:نافع
دیدگاه شما