وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : پنجشنبه 12 تير 1393 ساعت 10:55   |   کد مطلب: 8121
فرمانده رزنی توپخانه لشگر۳۲ انصارالحسین (ع) در وصیتش چه گفت؟+تصاویر
شهید ناصر عبدالهی در روستای شاهنجرین از توابع رزن به دنیا آمد. از همان کودکی به همراه پدر بزرگوارش در مراسمات مذهبی و عزاداری‌های ائمه اطهار (س) به‌صورت مستمر و با شوق و علاقه شرکت می‌کرد. شهید عبدالهی در هنگام خروش انقلاب نوجوانی بیش نبود اما پا به پای مجاهدان مسلمان فعالیت‌های انقلابی می‌کرد. وی علیرغم اینکه دارای استعداد قابل توجهی بود ولی متأسفانه به‌علت نبود فضای تحصیلی در مقطع راهنمایی و دبیرستان در آن روستا مجبور به ترک تحصیل شد و در تهران در معیت اخوی بزرگ خود به کار اقتصادی پرداخت.

 پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهید عبدالهی وارد بسیج رزن گردید و در سال ۶۰ با به عضویت درآمدن در سپاه همدان و گذراندن یک دوره آموزشی به جبهه‌های سرپل ذهاب اعزام شد و به‌دلیل لیاقت به واحد خمپاره انداز مستقر در شهرک المهدی سرپل ذهاب معرفی گردید. شهید عبدالهی به واسطه هوش و قدرت فوق العاده‌اش پس از طی آموزش اولیه به‌عنوان مسئول قبضه خمپاره ۱۲۰ و سپس با حفظ سمت به دیدبانی واحد خمپاره انداز منصوب گردید. شهید عبدالهی در سال ۶۱ به سمت قائم مقام واحد خمپاره انداز منصوب و برای طی آموزش ضمن خدمت دیدبانی، نقشه خوانی، خمپاره و توپخانه به واحد آموزش پادگان ابوذر معرفی و پس از مدت ۲۰ روز با موفقیت رتبه عالی را کسب کرد. او در سال ۶۲ همزمان با تأسیس تیپ ۳۲ انصارالحسین (ع) مسئولیت واحد خمپاره و ادوات تیپ مذکور را به عهده گرفت. پس از مدتی به واسطه کفایت و قابلیت‌هایش از طرف فرماندهی تیپ که در آن زمان به لشگر توسعه یافته بود به فرماندهی توپخانه لشگر منصوب شد. شهید ناصر عبدالهی از زمان ورود به سپاه تا لحظه شهادت دست از یاری روح خدا برنداشت تا اینکه در عملیات والفجر ۸ در شهر فاو توسط تیر مستقیم دشمن از ناحیه دست و پا مورد اصابت قرار گرفت و تا ابد با خاکیان وداع کرد

ناصر عبداللهی.jpg1  امیر فاو/ سردار شهید ناصر عبداللهی

 

وصیت نامه شهید :

«یا ایها الانسان، إنَّک کادحٌ إلی ربّک کَدحاً فَمُلاقیه، کُلُّ نفس ذائقه الموت ، إنّا لِلّه و إنّا إلیه راجعون»خدایا تو را سپاس می‌گویم به خاطر این همه نعماتت که بر ما ارزانی داشته‌ای و همچنین این توفیق را به ما دادی که رهبرمان را بشناسیم رهبری که انسانها را بسوی تو راهنمایی می‌کند رهبری که حرفش، جنگش، سکوتش و کلا رهبریتش برای تو و بخاطر توست. خدایا تو را سپاس می‌گویم که این توفیق را به من دادی قطره‌ای از این اقیانوس بی‌کران باشم و خود را به لشگری که پرچم دارش روح خدا نائب بر حق امام زمان(عج) است ملحق کنم.

خدایا تو شاهدباش من بر اساس رسالت و مسئولیتی که در برابر این انقلاب اسلامی که خونهای هزاران شهید و مجروح است به جبهه آمده‌ام و این را یک فریضه بر خود دانستم حال خدایا پس این سعادت که شامل حالم نمودی از تو می‌خواهم که در این راه ثابت قدمم بداری واز لغزشها و هواهای نفسانی نگهدارم باشی و کمکم کنی از این امتحان که خود برای انسانها قرار دادی قبولی در پیشگاهت را که تنها آرزوی من است بدست آورم و مورد رضای تو قرار بگیرم که بزرگترین سعادت و خوشبختی انسان در آن است که تو از او راضی و خشنود باشی.و اما وصیت :

از آنجا که نوشتن وصیت نامه بر هر مسلمانی واجب است بنده نیز بر خود لازم می‌دانم چند موردی را متذکر شوم شاید هدیه‌ای برای برادران وخواهران هم دینم باشد.تذکر اول: برادران و خواهران غیور و حزب الهی که در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها مشغول نبر با دشمنان دین خدا . یاران خدا هستید. مثل همیشه امیدوارم باشید امیدوارم به خدا و نصرتش همینکه امید به پیروزی در مقابل شرق و غرب ( کسانی که با ما در ستیزند) داشته باشیم.

این خود یک پیروزی است و پیروزیهای بعدی در پی همین پیروزی اولیه است. و همچنین پیروزی نظامی را پیروزی اصلی ندانیم بلکه پیروزی اصلی همان پیروزی در مقابل امتحانات خداست اگر کیلومترها به جلو یا عقب برگردیم باید به نحوه جنگیدن و به انجام وظیفه مان نگاه کنیم و ببینیم آیا آن وظیفه دینی که بر گردن ما بود انجام داده‌ایم یا نه اگر انجام داده‌ایم که پیروزیم و اگر غیر بود و لو اینکه در ظاهر هر مقدار هم از دشمن را مغلوب کرده باشیم و تپه‌ها و دشت‌ها به تصرف خود درآوریم شکست خورده‌ایم چون کسی که برای خدا می‌جنگد پیروزی را در ادای تکلیف الهی می‌بیند و برای کسب رضایت او می‌جنگد حال چه پیروزی نظامی بدست بیاورد یا نیاورد پس پیروزی اصلی همان رو سفیدی در پیشگاه خدا و کسب رضایت اوست.تذکر دوم: برادرانی که در بخشهای تخصصی سپاه مشغولند.

ما باید اول این را در نظر داشته باشیم که کسب تجربه و تخصصی و آموزشهای عالی هر قسمت فقط وسیله‌ای است برای رسیدن به هدف اصلی، خدای نکرده اینطور نباشد که چنان سرگرم مسائل تخصصی شویم که رفته رفته از مسئله وسیله بودنش منحرف شویم لازمه این کار این است که هدف مثل همیشه بر ایمان مشخص و محور اصلی باشد و برای رسیدن به این هدف مقدس تلاش و کوشش را پیشه کنیم و همچنین مطالعات خود را بیش از بیش ادامه دهیم تا انشاءا… سپاه از تجارب و تخصص‌های لازم غنی شود.بعد از حمد و ثنای خدای تبارک و تعالی خدمت پدر عزیزم سلام عرض می‌کنم .

پدر جان امیدوارم مثل همه پدران شهدا قوی دل و صبور باشید و شکر اینکه من را تا به این سن رساندی و راهم را شناساندی و روانه جبهه‌ام کردی و همیشه سفارشتان این باشد که اطاعت از از رهبر داشته باشید و آنرا برای خود الگو قرار دهند و جنگ را برای خود مسئله اصلی بدانند و خدای نکرده نگذارند جبهه حتی برای یک لحظه هم خالی بماند.
پدر جان جهت اطمینان خاطر شما این را باید خدمتتان عرض کنم که مطمئن باشید من راهم را کاملا شناختم و خوب فهمیدم که سعادتم در کجاست و در پیش به را افتادم و شما خاطر جمع باشید من فقط و فقط برای حفظ دین اسلام و به خاطر رضای خدا و به امر امامم جهاد کردم

و این را هم داشته باشید که هر آن چه که خدا بخواهد همان می‌شود.

ناصر عبدالهی

دیدگاه شما

آخرین عناوین سایت