به گزارش نافع، "نزار القطری" مداحی که با نوحه فارسی - عربی " أنا مظلوم حسین" در ایران مشهور شد اخیرا آلبوم جدیدی را به نام "و یبقی الحسین" منتشر کرده است که در اين آلبوم، چهار شعر از عمر فاروق البدراوی، شاعر جوان و با استعداد عراقي و اشعاری از حیدر ترکی الکربلائی، علی السقای، احسان حلمی و کریم الحاج فلیج، استفاده کرده است. همچنين اشعار فارسي "ثأرك يا غائب" سروده خودش است.
عشق و علاقه القطری به جمهوری اسلامی ایران، محور مقاومت و رهبر معظم انقلاب در میان مداحان عربزبان، مثالزدنی است.
شعرخوانی حماسی نزار القطری در محضر رهبر انقلاب
او که طی یک سال اخیر و پس از تجاوز گروه تروریستی داعش به کشور عراق و صدور فتوای جهاد از سوی مرجعیت شیعه، هر از چندی مسلحانه و با لباس رزم در میادین جنگ حضور مییابد، در جریان دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت(ع) با رهبر انقلاب، به محض ورود حضرت آیتالله خامنهای به حسینیه امام خمینی(ره)، برخاست و شعری فصیح و حماسی به زبان عربی را در مدح ایشان قرائت کرد که با استقبال حضار و تفقد مقام معظم رهبری مواجه شد که متن آن بدین شرح است:
تاهَ الضمیر بکنه ذاتك انّه
من ذات حیدرة وعزة طه
واحترت من این الوصول لسرّه
اذ لم أجد لجلاله اشباها
حین استَخَرتُ من الکتاب أجابني
«لنولینّك قبلة ترضاها»
یا صانعَ الامجادِ في اوطاننا
یا قاهر الاعداء في بوغاها
یا رهبرَ الاسلام ارهبتَ العدی
بك لم تذق طعمَ الكری عیناها
ایرانُ انت صنعتَ مجدَ بلادها
واحتار اهل الخافقین ازاها
حتی غدوتَ القائدَ المقدامَ لا
ارضٌ و الاّ انت سرُّ علاها
شمس المقاومة الشریفة انتَ یا
من وجهه سُحبُ الضلال جلاها
لبنانُ.. لم تخفق بها رایاتنا
لولاك، یا قطبا یدیر رحاها
قبر العقیلةِ من سواك حمیً له؟
یا وقفة عباس لن ینساها
اما الحسینُ فانت حارسُ ارضه
لولاك دنّست الیهود ثراها
یا خامنائي الصمود تحیةً
من کل قلب في هواك تباهی
لبیك لن نرضی بغیرك قائداً
و جباهُنا، قدماك تحت وطاها
ترجمه:
ای آن که دولت از تو رسد آفتاب را
آورده ای ز پرده برون، ماهتاب را
اندیشه کی رسیده به ژرفای وصفتان؟
طه و حیدری شده ای، انتساب را
سرگشته ام، چگونه به راز تو پی برم؟
با جلوه ای که رد شده حدّ و حساب را
«رو کن به قبله ای که پسندی»، چنین نوشت؛
در استخاره، باز، چو کردم کتاب را
سازندۀ شُکوهِ وطنهای ما تویی
بر دشمنان، نشان زده ای اضطراب را
ای «رهبر»ی که وحشت دشمن ز خشم تو
چشمان او ندیده دگر طعم خواب را
ایران اگر رسیده به اینجا، تو کرده ای
کاری که حیرت آمده اهل کتاب را
هرجا که ملتی به بلندی رسیده است،
از برکتت قرین شده راهِ صواب را
خورشید پایداری و شرفی، نورِ چهره ات
از پشت ابر هم زده حدّ نصاب را!
لبنانِ ما که حامل اسلام و پرچم است
گردانده با اشارتِ تو، آسیاب را
بهر دفاع مرقد زینب (س) شتافتی
عباس (ع)، خود جزا بدهد این شتاب را
تنها تویی که حافظ خاک حسین (ع) شد
بی تو، یهود قبضه کند خاک و آب را
ای استوار! بر تو سلام و درود ما
از قلب ها، که واله شده انقلاب را
لبیک رهبرم، که به هرجا قدم نهی
ساییده ام به روی جبین، آن تراب را
نزار القطری در گفتگو با خبرنگار فرهنگی مشرق می گوید که همانطور که شهید مطهری اشاره کردند، مردم شمر زمان خود را بشناسند و مداحان میتواند در این کار مؤثر باشند. وی در آلبوم جدید خود قطعهای را نیز درباره نیروهای مردمی عراق که علیه داعش مبارزه میکنند خوانده که صوت آن از طریق لینکهای زیر قابل دریافت است.
*** آلبوم مداحی جدیدی از شما منتشر شده است. لطفا بفرمایید که این آلبوم در کجا تولید شده است و آیا فارسی نیز در آن کار شده است یا خیر و آیا در ایران نیز توزیع خواهد شد یا خیر؟
آلبوم اخیر من "و یبقی الحسین(ع)" که 8 تِرک دارد و یکی از این تِرکها مربوط میشود به نیروهای مردمی عراق که دارند علیه داعش مبارزه میکنند. بقیه هم نوحههای عام هست درباره اما حسین(ع)، حضرت عباس(ع)، حضرت علیاکبر(ع)، حضرت رقیه(ع) و درباره حب امام حسین(ع). این آلبوم را برای اولین بار در عمرم، خارج از کویت، و در بغداد توسط یک شرکت متخصص عراقی انجام دادم. انشاءالله این آلبوم مورد قبول خداوند قرار بگیرد. درباره توزیع آن در ایران باید بگویم که در ایران قانون حق انتشار رعایت نمیشود و نوحههای من بدون اجازهام تکثیر میشود و فروخته میشود که البته از نظر من هیچ مانعی ندارد. این آلبوم جدید هم نهایتاً به دست ایرانیها میرسد و در این کشور هم پخش میشود. من به دنبال چیزی جز اجر معنوی کارهایم نیستم.
*** شما به کشورهای زیادی برای مداحی اهل بیت(ع) سفر میکنید. بفرمایید که در برگزاری مراسم دهه محرم آیا تفاوت هایی میان کشورهای مختلف وجود دارد یا خیر؟
همان طور که فرمودید بنده به کشورهای زیادی مسافرت کردهام؛ شهرها و کشورهایی که شاید خیلی هم شناخته شده نیستند. از شرق آسیا تا آفریقا و آمریکا. آداب و رسوم عزاداری امام حسین(ع) در میان کشورهایی که من به آنها سفر کردهام، تفاوتهایی دارد. مثلاً در ایران به کسی مداح میگویند که اول روضه میخواند، بعد اشعاری را برای سینهزنی میخواند در صورتی که در کشورهای عربی، روضهخوانی با سخنران مراسم است و رادود (مداح) فقط کسی است که نوحه میخواند. من با وجود اینکه در هیئتهای ایرانی میخوانم، اصلاً بلد نیستم روضه بخوانم. دلیلش هم این است که زبان فارسی را کامل بلد نیستم. البته شعر برای سینهزنی میتوانم بخوانم، چون اینها را از روی کاغذ میخوانم.
در سایر آداب و رسوم هم تفاوت هست؛ مثلاً درباره شیوه سینهزنی میان کشورهای مختلف و حنتی جاهای مختلف در یک کشور هست. مثلاً در خود ایران، در جنوب نوحههای واحد را میپسندند، اما در شمال ایران و تهران نوحه سبک دو را بیشتر دوست دارند. منطقه لار و لارستان، خودشان یک سبک خاص دارند که امسال در اجلاس پیرغلامان اعلام شد این سبک هم به عنوان یک سبک فرهنگی ثبت شده است. این سبک چند قرن است که به همین شکل باقی مانده و ادامه پیدا کرده است. پاکستانی و هندیها بیشتر از سبک شور استفاده میکنند. عربهای عراق، خیلی کُند و آهسته اما پرمعنی سینه میزنند.
*** شهید آیتالله مرتضی مطهری در یکی از سخنرانی های معروف خود از لزوم شناخت "شمر زمان" سخن به میان می آورند. به نظر شما هیئتهای مذهبی و مداحان چه اندازه میتوانند در شناساندن شمر زمان به مردم مؤثر باشند؟
خدا رحمت کند شهید مطهری را. ایشان واقعاً نظریههای خوبی داشتند. ما مداحان تلاش میکنیم تا شِمر زمان را به نحوی به مردم بشناسانیم. مداح فقط این نیست که بالای منبر برود و مردم را به گریه بیندازد تا سینه بزنند و بروند خانه. باید در شعرهایش چیزهایی درباره حوادث روز دنیا و اتفاقاتی وجود داشته باشد که در حال اتفاق افتادن است؛ مثلاً شهدای حادثه منا که مظلومانه کشته شدند باید در نوحههای امسال درباره آنها چیزی گفته شود.
حسین بن علی(ع) کشته شد ولی یزید هنوز هم هست. یزیدها هنوز زنده هستند. ما باید راه امام حسین(ع) را ادامه بدهیم. جسم امام حسین(ع) کشته شد اما پرچم امام حسین(ع) در دستان صاحبالامر(عج) است. باید شِمر زمان خود را بشناسیم و در نوحههایمان روشنگری کنیم تا مردم هم متوجه بشوند یزید و شِمر زمانه کیست.
*** فکر میکنید مراسم محرم باید در انحصار شیعیان بماند یا اینکه داستان عاشورا میتواند برای مردم دنیا هم جذابیت داشته باشد؟
امام حسین(ع) منحصر به شیعه نیست. در دنیا داستانهایی از نبرد ظالم و مظلوم وجود دارد که شباهت داستان عاشورا با بسیاری از داستانهای مشابه، پیروزی مظلوم بر ظالم است، هرچند که ممکن است مظلوم کشته شود. اینها همان پیروزی خون بر شمشیر است. در سفرهای متعددم به اروپا این را لمس کردهام که مردم اروپا به شدت به دنبال حقیقت هستند. مثلاً اگر روز عاشورا در یک کشور اروپایی راهپیمایی داشته باشیم، میایستند و سؤال میکنند که دلیل این راهپیمایی چیست. وقتی شرح حادثه کربلا را میگوییم، بسیار متأثر میشوند و سؤالهای دیگری را میپرسند. اگر کمی بیشتر برای شناساندن امام حسین(ع) به کشورهای اروپایی تلاش شود و مراکزی به زبانهای خودشان ایجاد شود و واقعه عاشورا را به آنها برسانیم، اینها حقیقت را قبول میکنند. متأسفانه مجالسی که در اروپا تشکیل میشود، اکثراً به زبانهای فارسی و عربی هست. کمتر پیدا میشود که مثلاً به زبان آلمانی یا انگلیسی باشند.
در آفریقا هم همین مشکل هست. در نیجریه، تانزانیا، اوگاندا، کنیا. در آفریقا خیلی باید سعی شود تا مراکز اسلامی تأسیس کنیم، چون اینها زود ایمان میآورند، چون اینها هنوز در انتظار یک منجی هستند که هویتش برایشان نامشخص است. وقتی نهضت امام حسین(ع) برایشان شرح داده شود و به آنها توضیح بدهیم که یکی از فرزندان امام حسین(ع) یعنی حضرت مهدی(عج) اکنون امام و زنده است، خیلی زود ایمان میآورند و خیلی زود متأثر میشوند. مداحیکردن در کشورهایی مانند ایران و عراق، خوب است و مهم است، اما سخنرانی در آمریکا و اروپا و آفریقا و جاهای دیگر، خیلی مهمتر است.
در پایان، یکی از معروفترین نوحههای نزارالقطری با عنوان "لیش تأخر عباس؟" به همراه لینک دانلود و ترجمه فارسی را میشنویم:
لینک دانلود نزارالقطری-لیش تاخر عباس
من البين ياحسين من زغري وشاب الراس
واي از دست جدا؛ اي حسين! از غمت در کودکي موي سرم سفيد شد.
تانيت ناديت ليش تأخر عباس؟
انتظار کشيدم؛ فرياد برآوردم؛ چرا عباس دير کرد؟
ريته يـمي .. يـجلي همي .. وينه عمي
کاش پيش من مي ماند و غم مرا برطرف مي ساخت؛ عمويم کجاست؟
ليش تأخر عباس؟
چرا عباس دير کرد؟
أنا ياحسين العزيزة ... سکنة يا صيوان داري
اي حسين! اي سرپناه من! من سکينه، دردانه تو هستم.
اعتذر منک يابوي ... وادري مقبول اعتذاري
اي پدر! از تو مغذرت مي خواهم و مي دانم عذزخواي من قبول مي شود.
بسبب لن حشمت عمي ... من العطش وبقلبي ناري
چرا که من بودم که از عطش از عمويم آب تقاضا کردم آتشها در دل من شعله ور شد.
وراح عمي وانتظرته ... حتي ملّيت انتظاري
و چنين بود که عمويم رفت و من به انتظار او ماندم و آن قدر منتظر شدم که از انتظار خسته شدم.
مليت .. ظليت .. انطر واحسب لحظات
از انتظار خسته شدم پيوسته؛ لحظه ها رو شمردم.
وتنوح .. هالروح .. تقدر تصبر هيهات
و اين جان به لب رسيده فرياد مي کرد.
دمعي يهمي ... جفني مدمي ... وينه عمي
شاکم جاري است؛ چشمان خونين است.
ليش تأخر عباس؟
چرا عباس دير کرد؟
من البين ياحسين من زغري وشاب الراس
واي از دست جدا؛ اي حسين! از غمت در کودکي موي سرم سفيد شد.
تانيت ناديت ليش تأخر عباس؟
انتظار کشيدم؛ فرياد برآوردم؛ چرا عباس دير کرد؟
ريته يـمي .. يـجلي همي .. وينه عمي
کاش پيش من مي ماند و غم مرا برطرف مي ساخت؛ عمويم کجاست؟
ليش تأخر عباس؟
چرا عباس دير کرد؟
انتظر والقلب يـخفق ... مثل جنحان اليمامه
انتظار مي کشم در حالي که قلبم مانند بال پرندگان در حال پر پر زدن است.
قلت ليش طلبت منه ... الماي واخذتني الندامه
به خودم گفتم چرا از عمويم آب طلب کردم. خود را سرزنش کردم و به شدت پشيمان شدم.
هم صدق يرجع لي عمي ... برايته وجوده وحسامه
آيا عمويم باز خواهد گشت؟ آيا علم و مشک آب و شمشير او را خواهم ديد؟
ريت لا يروي دليلي ... بس يرد لي بالسلامه
من سيراب شدن را نمي خواهم؛ فقط مي خواهم به سلامتي پيش من برگردد.
ياريت .. لا جيت .. لا منه طلبت الماي
کاش به کربلا نمي آمدم؛ کاش از او آب طلب نمي کردم.
ونيت .. اتـمنيت .. لا تبرد نار حشاي
هرگز آتش دل سرد نمي شود.
هذا هضمي .. موتي حتمي .. وينه عمي
اين بلاي عظيمي است که به من وارد شده؛ مرگم حتمي است. عمويم کجاست؟
ليش تأخر عباس؟
چرا عباس دير کرد؟
من البين ياحسين من زغري وشاب الراس
واي از دست جدا؛ اي حسين! از غمت در کودکي موي سرم سفيد شد.
تانيت ناديت ليش تأخر عباس؟
انتظار کشيدم؛ فرياد برآوردم؛ چرا عباس دير کرد؟
ريته يـمي .. يـجلي همي .. وينه عمي
کاش پيش من مي ماند و غم مرا برطرف مي ساخت؛ عمويم کجاست؟
ليش تأخر عباس؟
چرا عباس دير کرد؟
هاک خذ مرسال مني ... وللقمر روح وتعنه
اي پدر! اين پيغام را از من بگير و پيش ماه شب چهارده (قمر بني هاشم) برو.
انشد عليه الشريعه ... بلکي تسمع خبر عنه
از نهر علقمه درباره او سؤال کن تا شايد خبري از او بگيري.
ولو ان يا بوي لقيته ... عن لساني اعتذر منه
و اگر اي پدر او را يافتي، از زبان من از او عذرخواهي کن.
قله ياعباس ارجع ... ما تريد الماي سکنه
به او بگو اي عباس! بررگد. سکينه ديگر از تو آب نمي خواهد.
ترجيت .. وادعيت .. ياريتک حي تلقاه
آرزو مي کنم و دعا مي کنم که او را زنده بيابي.
موجود .. وردود .. ترجع للخيمه وياه
صحيح و سالم؛ سرزنده؛ با او به خيمه گاه برگردي.
هو حلمي .. هو عزمي .. وينه عمي
او روياي من است؛ او اميد من است؛ عمويم کجاست؟
ليش تأخر عباس؟
چرا عباس دير کرد؟
من البين ياحسين من زغري وشاب الراس
واي از دست جدا؛ اي حسين! از غمت در کودکي موي سرم سفيد شد.
تانيت ناديت ليش تأخر عباس؟
انتظار کشيدم؛ فرياد برآوردم؛ چرا عباس دير کرد؟
ريته يـمي .. يـجلي همي .. وينه عمي
کاش پيش من مي ماند و غم مرا برطرف مي ساخت؛ عمويم کجاست؟
ليش تأخر عباس؟
چرا عباس دير کرد؟
پایان پیام/م
دیدگاه شما