به گزارش نافع، بررسی عملکرد دوساله وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی کشورمان که مبنای کار خود را بر اساس تعامل سازنده با جهان( که چند کشور غربی به تعبیر دولت، جهان خطاب می شود) نشان می دهد که دارای کاستی ها و خلل بسیار فاحشی بوده است که جایگاه جهانی ایران را نه تنها ارتقا نداده بلکه باعث پس رفت آن نیز شده است. هدف این گزارش، بررسی گوشه ای از سوء تدبیرها و عدم کارایی دیپلماسی انفعال دولت یازدهم است که حقارت زیادی را برای کشور به بار آورده و رویه و جایگاه سابق ایران را زیر سوال برده است:
عدم مجوز برای ورود حمید ابوطالبی به نیویورک
پس از حرف و حدیث های فراوان برای معرفی نماینده جدید ایران در سازمان ملل متحد، با پایان یافتن دوره نمایندگی محمد خزاعی، سرانجام در تعطیلات نوروزی سال گذشته حسن روحانی رییس جمهوری ایران، حمید ابوطالبی را به عنوان نماینده ایران معرفی کرد که سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان مجالس سنا و کنگره امریکا در اقدامی خلاف حقوق بین الملل، قانونی را تصویب کردند که بر اساس آن حمید ابوطالبی به عنوان نماینده ایران نمیتواند وارد نیویورک شود.
این واکنش امریکایی ها نسبت به معرفی ابوطالبی با واکنش منفعلانه دولت و دستگاه دیپلماسی مواجه شد و در نهایت دولت به جای پیگیری محکم و قانونی آن مجبور به معرفی فرد دیگری به جای ابوطالبی کرد که در اذهان عمومی بی اعتبار بودن ویزای حک بست و دولت و وزارت خارجه نیز تنها نظاره گر آن بود.
تجاوز به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده
در هفته دوم تعطیلات نوروز امسال، به هنگام بازرسی از یک کاروان عمره ایرانی، مأموران متخلف مذکور به بهانه مشکوکشدن به دو نوجوان ایرانی، آنها را از بقیه جدا کرده و در بخش دیگری مورد بازرسی بدنی قرار دادند که در اثنای بازرسی، سایر افراد کاروان متوجه شدند که مأموران خاطی قصد آزار و اذیت جنسی آن دو نوجوان را داشتهاند و مسئولان امر را از این موضوع مطلع میکنند. مسئولان مربوطه بلافاصله موضوع را به سرکنسولگری جمهوریاسلامی ایران در جده اطلاع داده و با حضور کنسول آن سرکنسولگری، مقامهای ذیربط کاروان و مسئولان فرودگاه جده بررسیهای میدانی به عمل آمده و پس از شناسایی دو مأمور متخلف، پس از انجام مقدمات قانونی طرف سعودی اقدام به بازداشت آنها میکند که بعد ها هم خبری از محاکمه و یا اعدام آن منتشر نشد و قضیه فیصله پیدا کرد.
متاسفانه به جای واکنش سرسخت و تند دستگاه دیپلماسی کشورمان نسبت به این موضوع و حداقل بی محلی نسبت به مقامات عربستان، 10 اردیبهشت امسال همزمان با انتخاب جدید وزیر خارجه عربستان، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، با ارسال پیامی خطاب به عادل بن احمد الجبیر انتصاب وی را به سمت وزیر خارجه عربستان سعودی تبریک گفت.وزیر امور خارجه کشورمان در این پیام ابراز امیدواری کرده است که است "در دوره مسئولیت جدید عادل بن احمد الجبیر شاهد گسترش روابط دو ملت و دو دولت جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی باشیم."
اخراج 64 دانشجوی ایرانی از نروژ
خبر اخراج دانشجویان ایرانی از نروژ به بهانههای واهی، در فروردین امسال در رسانه ها منتشر شد.پلیس امنیت ملی کشور نروژ در تلویزیون رسمی این کشور خبر از اخراج ۶۴ دانشجوی ایرانی از این کشور را میدهد. گویا یکی از دلایل اخراج این دانشجویان، تحصیل آنها در رشتههای فیزیک هستهای، الکترونیک، متالوژی و مکانیک و افزایش تعداد پذیرفته شدگان در این رشتهها در یک سال اخیر است. دولت محترم ودستگاه دیپلماسی کشورمان نیز بار دیگر صرفاً نظاره گر چنین تحقیری از وسی کشورهای غربی بودند.
توهین و تهدید پس از برجام
پس از اعلام جمعبندی مذاکرات هستهای، بهخلاف برخی تحلیلها که عنوان میشود آمریکاییها پس از توافق احتمالی هستهای در سیاست خارجه خود در قبال جمهوری اسلامی ایران بازنگری خواهند کرد، شاهد افزایش تهدیدهای روانی و نظامی از سوی مقامات عالیرتبه آمریکا علیه ملت ایران بودهایم، تهدیدهایی که تحلیل تغییر رفتار آمریکا بعد از توافق را نقض میکند.
تنها یک روز پس از اعلام جمعبندی مذاکرات بود که باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا با تکرار اظهارات ضدایرانی خود، گفت: ما همچنان با ایران بر کمک تسلیحاتی به گروههای نیابتی مانند حزبالله لبنان مشکل داریم. ایران هنوز چالشی برای منافع و ارزشهای ماست.
رئیسجمهور آمریکا که پس از جمعبندی مذاکرات هستهای، مباحث و ادبیات نظامی را جایگزین مباحث فنی و حقوقی کرده بود، با تهدید مجدد و مستقیم ایران به حمله نظامی، گفت: ایرانیها از تمایل برای اقدام نظامی در جایی که برای منافع و امنیت ملی آمریکا مهم باشد، باخبر هستند. ما میتوانیم اگر بخواهیم و انتخاب کنیم ارتش آنها را از بین ببریم.
گرچه تهدید نظامی ایران توسط رئیسجمهور آمریکا با واکنش دندانشکن فرمانده کل قوا، فرمانده کل ارتش و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیپاسخ نماند، اما نباید فراموش کرد که این اولین بار بود که آمریکا بهطور مستقیم از طرح نظامی خود برای نابودی ارتش ایران سخن گفته است.
اما در تهدید نظامی و اظهارات ضدایرانی، مقامات سیاسی، نظامی، امنیتی و حتی برخی نمایندگان سنا و کنگره، باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا را همراهی کردند و "ارنست جاش" سخنگوی کاخ سفید بهعنوان سخنگوی دولت آمریکا پا را فراتر از تهدید نظامی گذاشته و مدعی میشود: "پس از توافق، گزینههای متعددی را که حالا هم در اختیار داریم، در اختیار خواهیم داشت، خواه بازگرداندن فوری تحریمها باشد یا استفاده از گزینه نظامی".
سخنگوی کاخ سفید در اظهارات قابل تأمل خود میافزاید: نکته کلیدی این است که گزینه نظامی تقویت هم میشود، چرا که طی این سالها ما جزئیات بیشتری از برنامه هستهای ایران جمعآوری خواهیم کرد.
"اشتون کارتر" وزیر دفاع آمریکا نیز با اشاره به جمعبندی مذاکرات، اذعان میکند: آمریکا سالهاست که در مورد گزینه نظامی(علیه ایران) با اسرائیل رایزنی دارد.
وی در ادامه میگوید: یکی از دلایلی که این یک توافق خوب است، این است که هیچ کاری در جهت پیشگیری از گزینه نظامی، گزینه نظامی ایالات متحده که من مسئول آن هستم، انجام نمیدهد.
تهدید ایران به حمله نظامی از سوی سناتورهای آمریکایی نیز تشدید شد و "راو استوری" سناتور تازهکار جمهوریخواه ایالت آکانزاس آمریکا با تهدید ایران به حمله نظامی، تأکید کرد: بمباران ایران نسبتاً سریع و بیدرد خواهد بود و باعث تسهیل مذاکرات خواهد شد. اقدام نظامی بر ضد تأسیسات هستهای ایران در مقایسه با ورود به توافقی که دولت باراک اوباما درباره آن مذاکره میکند، ارجحیت دارد.
هیلاری و بیل کلینتون زن و شوهری که از مقامات سابق دولت آمریکا هستند نیز پس از جمعبندی مذاکرات به اظهارات ضدایرانی و تهدید حمله نظامی ایران پرداختند.
هیلاری کلینتون نامزد انتخابات ریاستجمهوری آتی آمریکا با طرح اتهامات گسترده علیه مردم ایران در اظهارات ضدایرانی خود، گفت: من به ایرانیها اعتماد ندارم و مطمئنم آنها از رفتارهای بد خود دست نخواهند کشید.
و همسرش که روزگاری رئیسجمهور آمریکا بود، میگوید: باید به ایران حمله کنیم.
و اما جانکری وزیر خارجه آمریکا در گفتوگو با روزنامه الشرق الاوسط بر اراده کشورش برای هماهنگ کردن یک راهبرد با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای مقابله با ایران تأکید و بدون اشاره به اثبات حسن نیت ایران در مذاکرات هستهای، ایران را به حمایت از آنچه او تروریسم میخواند متهم کرده و میگوید: آمریکا برای مقابله با ایران در منطقه جدی است.
فاجعه منا و عدم صدور ویزا برای هیئت ایرانی
پس از فاجعه منا، عربستان به دفعات بر سر راه اعزام مسئولان ارشد ایرانی به این کشور برای رسیدگی به وضع حجاج کشورمان کارشکنی کرده بود .
ابتدا در جلسه هیات دولت مقرر شد که هیاتی به سرپرستی علی جنتی، وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه حسن قشقاوی معاون پارلمانی و کنسولی وزارت خارجه و تعدادی دیگر از مدیران مربوطه برای پیگیری وضعیت زائران ایرانی در فاجعه منا و بررسی علل این موضوع به عربستان اعزام شوند ولی ویزای این هیات توسط عربستان سعودی صادر نشد
پس از این ماجرا بود که ظریف با التماس و درخواست غیررسمی از شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح، امیر کویت، که در نیویورک به سر میبرد، سعودیها با پرواز از یکی از مسئولان ارشد غیرسیاسی ایرانی به این کشور موافقت کردند.بر این اساس به جای صدور ویزای علی جنتی، وزیر ارشاد، که از سوی دولت به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران برای پیگیری حادثه منا در عربستان انتخاب شده بود، روادید حسین قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت، صادر شد که آنهم نه مستقیم بلکه ابتدا به قطر رفتند و از آنجا به عربستان عزیمت کردند.
روزنامه الحیات هم می نویسد که وزیر امور خارجه عربستان درخواست ظریف برای دیدار با وی را رد کرده است.
از طرفی تمام خانواد های شهدا و مفقودین فاجعه منا چشم انتظار و بی قرار عزیزان خود هستند و غوغایی در کشور رخ داده است، وزیر خارجه کشورمان در نیویورک مشغول امور دیپلماتیک انفعالی است. از دست دادن یهویی آن هم در کنار دستشویی با اوباما تا توهین عربستان از طریق تریبون سازمان ملل و سکوت دولت در برابر این اقدام، بخشی از این انفعال این روزهای دستگاه دیپلماسی ما را شامل می شود
انعطاف و انفعال در دیپلماسی در داین دو سال چه منافعی برای کشور جزء تحقیر و تهدید و ارعاب داشته است؟ اگر این رویه پیش گرفته شده دولت به درد این روزهای بحرانی نخورد و توانایی حل چنین مشکلاتی مرتبط با دستگاه خارجی را نداشته باشد که فایده ای ندارد!
کاملاً مشخص است که با کدخدا بستن نتوانست وجاهتی برای دولت در سطح بین الملل ایجاد کند که اگر چنین بود اینقدر بی احترامی و هتاکی و کارشکنی را در طول این دوسال شاهد نبودیم. تشنج و چشم براهی مردم به اقتصاد داخل نیز موضوع دیگری است که بر آیند همین دیدگاه دیپلماتهای دولت یازدهم می باشد که در این مجال فرصت بازگویی و تشریح آن وجود ندارد.
به هر حال نمایندگان مجلس شورای اسلامی نباید در برابر چنین رویه منفعلانه و ناکارا در دستگاه دیپلماسی کشور سکوت کنند بلکه آغاز طرح استیضاح وزیر خارجه کشور باید در دستور کار نمایندگان مجلس باشد، زمانیکه درزدی از درهای کشور توسط وزیر خارجه حل نمی شود و حتی بر آن افزوده نیز می گردد پس کارایی چنین فردی که صرفا پرستیژ دیپلماسی را حفظ کرده است ولی یقیناً شناخت کافی از جامعه بین الملل و روابط حاکم بر آن نمی داند، برای کشور چه می باشد؟ آیا کمترین کاری که می شود کرد این نیست که وی را به میدان استیضاح بکشند تا حقوق حقه این ملت محفوظ بماند؟
پایان پیام/م
دیدگاه شما