ملت ایران در حافظه تاریخی خود هیچ مقطعی را پیدا نمی کنند که کشورشان به واسطه خصومت ورزی ها، زیاده طلبی ها و سلطه خواهی های نظام سلطه جهانی و در راس آنها آمریکا، مشقات و سختی های زیادی را به جان نخریده باشند و از ابتدایی ترین و بدیهی ترین حقوق خود محروم نشده باشند.
در میان انبوه تحریم های اقتصادی، فشارهای سیاسی و نبردهای نظامی و رسانه ای، اصلی که هرگز در میان باور و عقاید عمومی مردم رنگ نباخته و با تاکید مکرر امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری اقتدار، استقلال و سلطه ستیزی ملت بزرگ ایران را صیانت کرده، امید و نشاط و پویایی حاصل از آن است.
ملتی که روح امید، انگیزه و پویایی و هدف گزاری های آرمانی خود را به دست فراموشی بسپارد محکوم به افسردگی، انزوا، ذلالت و فرو پاشی و سقوط است و نمی توان مردم آن جامعه را انسان هایی زنده و اثر گذار به حساب آورد.
دشمنان ملت و نظام اسلامی ایران به خوبی دریافته اند که باید همه هجمه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود را متوجه تضعیف و تخریب امید و انگیزه در ایران کنند تا ملت الهام بخش ایران از مسیر روشن و مقتدرانه خود با یاس و ناامیدی به عقب برگردند.
بارها در کنکاش های و تحلیل های هوشمندانه و آسیب شناسی های عمومی این نکته آشکار و شفاف شده که ناامیدی ، کسالت و شکاف در میان مردم از بزرگترین حربه های ابلیس جهانی برای گستراندن تارهای عنکبوتی و شیطانی خود در افکار عمومی مردم ایران است.
در این میان کسانی که دانسته و یا حتی نادانسته به صف مبلغان یاس و ناامیدی ملی می پیوندند و با سخنان، موضع گیری ها و رفتارهای خود دلسردی و ایستایی را به ذهن و روحیه مردم القا می کنند در حقیقت یا خائنان مغرض هستند و یا جاهلان مرعوب در برابر هیمنه ظاهری ابرقدرت های جهانی.
این حقیقت از حافظه ملت مقتدر ایران پاک نمی شود که هر گاه در برابر شیطان بزرگ و شیاطین متحد او با قدرت و عزت ایستاده اند، به قله های پیروزی در عرصه های علمی، فن آوری، عقیدتی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دست یافته اند و هرگاه با آمیزه ای از ترس و ناامیدی هر چند محدود با دشمن روبه رو شده اند، راه را برای گام های زیاده خواهانه و سلطه جویانه وی هموارتر کرده اند.
دولت یازدهم با شعار نشاط محور تدبیر و امید پا به عرصه مدیریت کلان کشور نهاد و تعمیق و گسترش امید، انگیزه و پویایی در لایه های مختلف اجتماعی را از اصول محوری و سیاست های بنیادی خود معرفی کرد. سیاستی که همه آنهایی که به پیشرفت، توسعه و سرافرازی جمهوری اسلامی ایران و ملت غیور آن را می خواهند از اصل آن استقبال و حمایت کردند.
در این میان اما به هیچ وجه معقول به نظر نمی رسد که در بدنه دولت تدبیر و امید، افرادی در راس امور به کار گرفته شوند که نه تنها نشانه ای از تدبیر و امید در آنها دیده نمی شود بلکه گاه گاه شعله سوزان ناامیدی و یاس را بر دامن اذهان عمومی می پراکنند و امور خرد و کلان اجرایی و مدیریتی کشور را فرورفته در باتلاقی نشان می دهند که دیگر یارای ایستادن و نجات و رهایی ندارد.
از این مساله که برخی از صاحب منصبان دولتی در رده های مختلف مدیریتی همه چیز را در همه جا و برای همه کس به خواست جهان غرب و لطف و عنایت متحدان آنها گره بزنند گاهی بوی بی تدبیری و نا امیدی به مشام می رسد و نه تدبیر و امید.
زیبنده و شایسته است آنهایی که اقتدار و صلابت لازم برای سکان داری مسوولیت های مختلف در نظام اسلامی را در خود مشاهده نمی کنند به حکم صداقت و از روی عقلانیت و حداقل میهن پرستی و وطن دوستی، راضی به وارد آمدن آسیب های مخرب و خسارت بار به اهداف و آرمان های بلند ملت مقتدر ایران نشوند و ترس، یاس و ناامیدی را در فضای جامعه نهادینه نکنند که بی شک این کار با اصل واقع بینی تفاوت های بزرگ و بنیادی دارد و نه تنها خدمت به مردم ایران نیست بلکه زمینه اسارت ملت ایران در بلند مدت را فراهم می کند./امید
انتهای پیام/
دیدگاه شما