وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1393 ساعت 07:52   |   کد مطلب: 6798
هدف نهایی انقلاب اسلامی، رسیدن به قله‌های فرهنگی است
مسئول سازمان بسیج مهندسین صنعتی در تشریح شعار "اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" گفت: عدالت، بومی بودن و دانش بنیان بودن سه رکن اصلی اقتصاد مقاومتی هستند.

به گزارش نافع، دکتر کفایتی افزود: برای تحقق اقتصاد مقاومتی باید مردم در صحنه باشند و با مطالبه‌گری و نقش‌آفرینی موجب افزایش بهره‌وری شوند. کفایتی با بیان این‌که الگوی جهادی یک رابطه‌ی خطی نیست و پیشرفت به‌صورت جنبشی و لگاریتمی اتفاق می‌افتد، ادامه داد: غرب به‌خوبی می‌داند که ظرفیت‌های ایران بیش از آن‌که در منابع طبیعی باشد، در فرهنگ ملی و دینی‌اش است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج مهندسین صنعتی، دکتر محمد اسماعیل کفایتی، دانش آموخته کارشناسی مهندسی شیمی - فرایندهای صنایع نفت از دانشگاه صنعتی شریف، کارشناسی ارشد مهندسی شیمی - بیوتکنولوژی از دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دکتری مهندسی شیمی - نانوفناوری دانشگاه تهران است. وی که پژوهشگری در حوزه‌های شیمی بیوتکنولوژی، نانوفناوری و نانوبیوفناوری و... را در کارنامه دارد، هم‌اکنون به عنوان مدرس در دانشگاه صنعتی امیرکبیر دارای کرسی علمی است و همزمان مسئولیت سازمان بسیج مهندسین صنعتی را نیز عهده‌دار است.

فعالیت‌های دکتر کفایتی به حوزه‌های علمی محدود نیست و حضور در فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بویژه در دانشگاه‌های صنعتی شریف، صنعتی امیرکبیر، تهران و تفرش در سوابق وی ثبت شده است. دکتر محمد اسماعیل کفایتی سال 1386 کاندیدای نمایندگی در هشتمین مجلس شورای اسلامی بود.

سوابق علمی و سیاسی این استاد دانشگاه، انگیزه‌ای بود برای ما تا درباره‌ی "اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" که مقام معظم رهبری 29 اسفند 1392، به عنوان شعار سال مطرح کردند و در سخنرانی اول فروردین 1393 به‌عنوان نقشه‌ی راه به تشریح آن پرداختند، به گفتگو بنشینیم.

** در کوتاه مدت اقتصاد اولویت مهم کشور به ‌حساب می‌آید

پایگاه اطلاع رسانی بسیج مهندسین صنعتی: با توجه به شرایط پیچیده بین المللی چرا در این برهه‌ی زمانی اقتصاد و فرهنگ به عنوان اولویت از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده است؟

دکتر کفایتی: امروز فلسفه­ی سرمایه‌داری و لیبرالیسم و نیز دموکراسی که روزی به‌عنوان سه جزء جدایی‌ناپذیر و ارزشی غرب مطرح بودند به چالش کشیده شده است. به‌طوری‌که با جنبش وال‌استریت تحت عنوان 99 درصدی دموکراسی غربی مشروعیت خود را از دست داده، همچنین با برخورد خشن کشورهای غربی ادعای آزادی از بین رفته است و در بعد اقتصادی هم با شرایط سخت به‌وجود آمده، ناکارآمدی اقتصاد غربی به اثبات رسیده است.

در مشرق زمین هم کشور چین یک کشور سرمایه‌داری با رشد بالاست، این کشور نه دموکراسی متعارف دارد و نه مدعی آزادی و حقوق بشر است. از همه مهم‌تر تجربه‌ی جمهوری‌اسلامی است که از نظر آزادی و دموکراسی و نیز موقعیت اقتصادی و فرهنگی قابل مقایسه با هیچ‌یک از کشورهای مدعی نیست و توانسته الگوی نسبتا خوبی را پیش چشم همگان ارائه نماید، بنابراین از یک موقعیت تاریخی حساسی برخوردار هستیم.

امروز اگر از لحاظ اقتصادی، همانند عرصه‌ی علم، چند پله بالاتر بیاییم دشمن این‌گونه با ما رفتار نمی‌کند و به‌طور کامل نا امید خواهد شد. بنابراین در کوتاه مدت اقتصاد اولویت مهم ما به ‌حساب می‌آید.

** عدالت محوری از ارکان اقتصاد مقاومتی/ اقتصاد مقاومتی دستخوش نوسانات نیست

پایگاه اطلاع رسانی بسیج مهندسین صنعتی: اقتصاد مقاومتی چیست؟ چه ویژگی‌هایی دارد؟ چگونه محقق می‌شود؟

دکتر کفایتی: اقتصاد مقاومتی الگویی است با دو کارکرد بسیار مهم و اساسی که عبارت است از رفع نیازها (ی جدید و اساسی) نظیر رشد شتاب‌دار اقتصاد و یا اشتغال (بویژه تحصیل‌کرده‌ها) و حل مسائل (جدید) اقتصادی نظیر رفع تحریم‌ها و ناکارآمدی‌های اقتصادی. بنابراین در این الگو در درجه‌ی اول ما با یک اقتصاد بومی مواجه هستیم، یعنی اقتصاد مقاومتی در ایران از لحاظ ایدئولوژیک و وضعیت داخلی بر مبنای الگوی ایرانی اسلامی تعریف می‌شود و در درجه‌ی دوم اقتصادی مقاوم است. این در حالی است که اقتصادی که همه‌ی دنیا، هم در محافل آکادمیک و هم در محافل کارگری با آن مواجه هستند، اقتصادی ناپایدار، نوسانی و لرزان است.

اقتصاد مقاومتی در هر کشوری می‌تواند مطرح شود، بخصوص در کشوری که از لحاظ ایدئولوژیک در عرصه‌ی اقتصاد حرفی برای گفتن دارد. جنبش‌های اقتصادی و نظریه‌پردازی‌های اقتصادی بسیاری به دلیل نگاه‌های متفاوت اقتصادی رخ داده است.

وقتی یک ساختمان از پایه مقاوم نباشد با کوچکترین زلزله و پدیده طبیعی و حتی غیرطبیعی فرو می‌ریزد و دوام نمی‌آورد. اقتصاد کمونیستی یک اقتصاد دولتی و حکومتی بود که صرفا بر اساس تساوی و نه عدالت حقیقی پایه‌گذاری شده بود. به‌طوری‌که کسانی که تلاش بیشتری می‌کردند با افرادی که کمتر تلاش می‌کردند، به یک میزان از ثروت و مزایا بهره‌مند می‌شدند. این خود یک اقتصاد غیرعادلانه و ظالمانه است که تجربه‌ی کشورهای کمونیستی نشان داد بالاخره یک روز دچار ‌فروپاشی می‌شود.

اقتصاد آزاد از دولت و اقتصاد سرمایه‌داری (یا سرمایه‌داران) که در غرب وجود دارد، به‌نحوی ظالمانه و غیر‌عادلانه است. این اقتصاد لرزان و غیر‌مطمئن است، به‌طوری­که می‌بینیم در حال فروپاشی است. این عارضه ابتدا از آمریکا شروع و عمیق شد و سپس در اروپا و سایر دنیای وابسته به اقتصاد سرمایه‌داری و غرب گسترش یافت.

اقتصاد مقاومتی زمانی می‌تواند محقق شود که پایه‌ها و بنیان آن بر اساس عدالت و اقتصاد‌ عادلانه طراحی شده باشد. این اقتصاد یک نظام برده‌داری و بهره‌کشی و استعماری نیست، بلکه اقتصادی است که در آن همه عادلانه از رفاه برخوردار هستند و هرکس بیشتر تلاش کند می‌تواند از نفع آن برخوردار شود، یعنی انگیزه‌های تلاش را نمی‌سوزاند بلکه افراد به تلاش بیشتر ترغیب می‌شوند تا از لحاظ اقتصادی بهره‌ی بیشتری ببرند. بنابراین همان‌طور که در سیاست‌های ابلاغی آمده، عدالت محوری از ارکان اقتصاد مقاومتی است.

اقتصاد مقاومتی مورد‌نظر مقام معظم رهبری، اقتصادی مقاوم است و مبنا و پایه‌ی محکمی دارد، سست و لرزان نیست و دستخوش نوسانات ناشی از تغییرات نفت و ارز و... نمی‌باشد.

در نظام مالی، سرمایه‌ها به مرور زمان به‌طور نمایی، افت و نزول پیدا می‌کنند و از ارزش آنها کاسته می‌شود. یکی از راه‌های جبران این افت این است که با فعالیت‌های دانشی جبران شود. ثروت، فناوری، صنعت و معلومات دچار افت یا کاهش ارزش و اعتبار می‌شوند. صنعت فرسوده و کهنه می‌شود، فناوری منسوخ می‌شود و به پایان چرخه­ی عمر خود می­رسد، ثروت افت ارزش پیدا می‌کند، حتی معلومات قدیمی و کم اعتبار و کمرنگ می‌شوند، اما آن­چه کهنه نمی‌شود دانش است، بلکه ظرفیت دانش همواره افزایش پیدا می‌کند و بر وسعت آن افزوده می‌گردد. دانش می‌تواند در سایر حوزه­ها، نظیر اقتصاد، توسعه حقیقی ایجاد کند که بحث بسیار مفصلی دارد.

بنابراین اگر اقتصاد دانش محور پیش برود می‌توان امیدوار بود یکی از الزامات اقتصاد مقاومتی تحقق پیدا کرده و در طول زمان ارزش پیدا کرده و به‌صورت نمایی توسعه می‌یابد. به‌عنوان مثال به‌جای فروش نفت، می‌توان با به‌کارگیری دانش فنی و فناوری‌های جدید آن را به فرآورده‌های بسیار با ارزش تبدیل کرد که بعضی از آنها بویژه در حوزه‌ی دارو درآمدزایی بالایی دارند. بنابراین می‌توان گفت عدالت، بومی بودن و دانش بنیان بودن سه رکن اصلی اقتصاد مقاومتی هستند.

اقتصاد مقاومتی علاوه بر بحث درون‌زا بودن، برون­گرا نیز هست و صادرات را محور قرار می‌دهد. کارآفرینی یکی دیگر از مواردی است که لازم است هم در بعد فردی و هم در بعد سازمانی مورد توجه قرار گیرد. دانشگاه‌ها باید افرادی را آموزش دهند و به‌عنوان خروجی به صنعت معرفی کنند که رویکردهای کارآفرینانه را تقویت کنند. برای تحقق اقتصاد مقاومتی باید این رویکرد را به‌خوبی پیاده کنیم.

امروزه کارآفرینی در دنیا تحت عنوان پارک فناوری و مراکز رشد در حال گسترش است. نمونه‌ی آن کشور برزیل است که ششمین اقتصاد دنیا را دارد و با رویکرد کارآفرینانه و سازوکار مراکز رشد توانسته است توسعه و رشد اقتصادی خوبی ایجاد کند. هرچند رویکرد این کشور بیشتر سرمایه‌داری بود و با شکاف طبقاتی بالایی مواجه است. این خود موجب فرصت‌سازی و رشد می‌شود و می‌تواند نقش مهمی در اقتصاد مقاومتی ایفا کند.

** R&D؛ تنوع محصولات، ایجاد فضای رقابتی، افزایش کیفیت و کاهش قیمت

پایگاه اطلاع رسانی بسیج مهندسین صنعتی: اقتصاد چگونه می‌تواند هم درون‌زا باشد و هم برون‌گرا؟

دکتر کفایتی: اقتصاد درون‌زا مثل یک چشمه جوشان عمل می‌کند. از نگاه برون­زایی صرف و توجه به کمک و وابستگی به خارج بویژه غرب، کشور ما از تجربه‌های خوبی، بخصوص در حوزه صنعتی و مهندسی، برخوردار نبوده‌است.

بعضی مواقع برای انتقال فناوری پیشرفته و استفاده از راه‌های میان‌بر و سرعت در کار، استفاده از کمک خارجی بد نیست و گاهی دانش و فناوری‌های پیشرفته و فوق پیشرفته‌ای به این ترتیب وارد کشور می‌شود ولی این وابستگی نباید ادامه پیدا کند. در کنار انتقال فناوری، باید دانش و میزان یادگیری خود را هم توسعه دهیم، فناوری پیشرفته‌ی اخذ شده را درون‌زا کنیم، خود را به لایه‌های عمیق و ابتدایی فناوری برسانیم و در حد انتقال دستگاه‌ها و تجهیزات باقی نمانیم و وابستگی خود را در آن زمینه به حداقل ممکن برسانیم.

مراکز تحقیقاتی پیشرفته و دانشگاه‌های ما می‌توانند با امکاناتی که در اختیار دارند فناوری‌های با پیچیدگی و سطح متوسط را بومی کنند، در این موارد تقریبا به انتقال فناوری از خارج نیازی نیست و بخش زیادی از آن را می‌توان در داخل تولید کرد و به این ترتیب آن را درون‌زا کرد. همچنین محصولات و قطعات بسیاری است که دانش‌آموختگان دانشگاهی ما با امکانات ساده می‌توانند تولید کنند و فناوری ساخت آنها آسان است، و نباید آنها را از خارج وارد کنیم.

با توجه به رویکرد دانشی و کارآفرینانه، بالای 90 درصد محصولات وارداتی خود را می‌توانیم در داخل کشور تولید کرده و به این ترتیب نقشی اساسی در درون‌زا شدن داشته باشیم.

برون‌گرا بودن یعنی بتوان فرصت‌های بیرونی ایجاد کرد. برای توسعه‌ی اقتصادی باید بعد از تولید کالا در سطح شهرستان این را به سطح استان و بعد ملی و در ادامه بین المللی گسترش داد. تجربیات موفق دنیا در عرصه‌ی اقتصادی نیز به همین ترتیب است.

توسعه با کمک تحقیق و توسعه (R&D) محقق می‌شود. البته یک نگاه بومی لازم است، گاهی شاهد وضعیتی هستیم که بازار در یک منطقه اشباع می­شود و واحدهای صنعتی ورشکسته و تعطیل می­شوند.R&D موجب تنوع محصولات می‌شود و با ایجاد فضای رقابتی، افزایش کیفیت و کاهش قیمت را به‌دنبال دارد و می­تواند توسعه نمایی ایجاد کند و از ورشکستگی و تعطیلی بسیاری از واحدها جلوگیری نماید.

** شاخصه‌ی اقتصاد ریاضتی؛ عده‌ای بهره‌مندند و عده‌ای ناعادلانه از یک مجموعه امکانات حداقلی بی‌بهره هستند

پایگاه اطلاع رسانی بسیج مهندسین صنعتی: تفاوت اقتصاد مقاومتی با اقتصاد ریاضتی چیست؟

دکتر کفایتی: اقتصاد ریاضتی یعنی قرار گرفتن در شرایط سخت، غیرمنطقی و ناعادلانه. به‌عنوان مثال از شما مالیات و هزینه های سنگین بگیرند و درعین حال خدمات و مزایا نیز کاهش یابد.

تحمل سختی و انجام تلاش در اقتصاد مقاومتی با رویکردی جهادی وجود دارد ولی به‌صورت منطقی مرحله‌ای و گذرا است و آینده و عاقبت آن شکوفایی است. در اقتصاد ریاضتی بدون منطق از مردم به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم خواسته می‌شود که مصرف نکنند و محرومیت‌های ظالمانه‌ای به آنها تحمیل می‌شود، اما هزینه‌های زیادی به آنها تحمیل می‌شود.

در چند سال اخیر در غرب اتفاقاتی رخ داد، که یک شبیخون اقتصادی و یک کشتار جمعی اقتصادی بود. اخراج کارمندانی که سال‌ها عمر خود را پای یک کار گذاشته‌اند، در وضعیتی که امکان اشتغال کم است مردم را در تنگنا و سختی قرار داد. حدود 5 میلیون اروپایی از کار برکنار شده و شرکت‌های زیادی ورشکسته شدند. این همان اقتصاد ظالمانه‌ای است که اقتصاد ریاضتی را در پی دارد.

در اقتصاد عادلانه زر اندوزی وجود ندارد و اسراف امر نامعقولی است. اسراف یک رفاه نامعقول و غیر منطقی را به‌دنبال دارد. می‌توان هم درست مصرف کرد و هم در رفاه بود.

مصرف انرژی ما از متوسط دنیا فاصله‌ی زیادی دارد که لازم است اصلاح شود. یکی از شاخصه‌های اقتصاد ریاضتی این است که عده‌ای بهره‌مندند و عده‌ای ناعادلانه از یک مجموعه امکانات حداقلی بی‌بهره هستند. برای این‌که از اقتصاد ریاضتی فاصله بگیریم باید نظام عادلانه را پیاده کنیم و در این میان دولت باید از خودش شروع کند.

در سیستم مالیاتی کشور ما، توازن مالیاتی وجود ندارد. یعنی یک بنگاه اقتصادی که درآمدهای کلانی دارد همان‌قدر مالیات می‌دهد که یک بنگاه اقتصادی خرد و کوچک مالیات می‌پردازد. از دولت انتظار می‌رود در این خصوص اصلاحاتی صورت دهد.

** بودجه 93؛ عدم توجه به کاهش وابستگی به نفت، افزایش سهم مالیات و کاهش مصرف انرژی

پایگاه اطلاع رسانی بسیج مهندسین صنعتی: آیا در برنامه‌ی توسعه پنج ساله و در بودجه سال 93 به مولفه‌های اقتصاد مقاومتی توجه شده است؟

دکتر کفایتی: متاسفانه در بودجه سال 93 آن‌طور که باید و شاید به این مسئله پرداخته نشده است. در بودجه 93 کاهش وابستگی به نفت، افزایش سهم مالیات و کاهش مصرف انرژی دیده نمی‌شود. به نظر من حداقل 10 درصد می‌توانستیم در این راستا گام برداریم.

به نظر می‌رسد ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی در اواخر سال گذشته از سوی رهبر انقلاب به‌دلیل عدم توجه به حماسه‌ی اقتصادی بوده است. تلاش برای تحقق اقتصاد مقاومتی در این برهه ضروری است زیرا منابع در دسترس محدود است. در غیر این صورت مجبور به سهمیه‌بندی و محدودیت استفاده از آنها خواهیم شد و این ضرر همگانی را در برخواهد داشت و در آینده ما را با اقتصاد ریاضتی روبه‌رو خواهد کرد. دولت در این مورد باید برنامه‌ی دقیقی داشته باشد و پشتیبانی لازم را انجام دهد.

** تحقق اقتصاد مقاومتی؛ مردم در صحنه باشند و با مطالبه‌گری و نقش‌آفرینی موجب افزایش بهره‌وری شوند

پایگاه اطلاع رسانی بسیج مهندسین صنعتی: مردمی کردن اقتصاد و حضور همه و عزم ملی چه تاثیری می‌تواند در اقتصاد ما داشته باشد؟ چطور می‌توان اقتصاد را مردمی کرد؟

دکتر کفایتی: یکی از فاکتورهای مهم مدیریت جهادی مردمی شدن اقتصاد است زیرا در آن از همه‌ی ظرفیت‌ها استفاده می‌شود. برای تحقق اقتصاد مقاومتی باید مردم در صحنه باشند و با مطالبه‌گری و نقش‌آفرینی موجب افزایش بهره‌وری شوند.

امام‌خمینی در جریان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از این ظرفیت مردمی استفاده کرد و موفقیت‌های بزرگ و پایداری را به‌دست آورد. با مدیریت جهادی حتی اگر موفقیتی هم حاصل شود تا زمانی که با عزم ملی همراه نباشد، پایدار نیست و موفق نخواهد بود. مردم آماده‌اند، باید با فرهنگ‌سازی و گفتمان‌سازی آنها را به میدان آورد.

** مدیریت جهادی سیستمی است که از همه‌ی ظرفیت‌ها استفاده می‌کند

پایگاه اطلاع رسانی بسیج مهندسین صنعتی: مدیریت جهادی‌ای که مسئولین باید داشته باشند، چه شاخصه‌هایی دارد؟ چه تاثیری می‌تواند در پیش‌برد اقتصاد داشته باشد؟

دکتر کفایتی: دو نوع نگاه در مدیریت وجود دارد. یک نگاه این است که مسئولین با شرایط عادی حرکت کنند، در این حالت گاهی ممکن است پیشرفتی حاصل شود ولی سرعت آن کم است و حتی گاهی موجب عقب‌گرد می‌شود. بنابراین به یک موتور محرکه و شرایط جدی‌تری نیاز است که بتوان این سازوکار را بهم زد.

مدیریت جهادی یعنی بتوانیم فعالیت‌های خود را در هر عرصه‌ای بخصوص در عرصه‌ی اقتصاد با سرعت بالایی پیش ببریم. یعنی پشتوانه‌های جدی که آن را از مسیر عادی و خطی بتواند به یک توسعه‌ی نمایی و غیر خطی پیش ببرد و با سرعت بالایی پیشرفت اتفاق بیفتد. این شبیه به مهندسی مجدد و مهندسی ارزش است که بعد از جنگ جهانی دوم مطرح شد. یعنی انجام پروژه‌ها و تولید با کاهش هزینه‌ها، بهره‌وری بالا و سرعت رادیکالی.

یکی از شاخصه‌های مدیریت جهادی این است که همه‌ی فعالیت‌ها هم‌راستا و هم‌گرا شوند و یک هم‌افزایی در کارها ایجاد شود، تا بتوان به نتایج بیشتری دست یافت.

مدیریت جهادی خود یک سیستم است که از همه‌ی ظرفیت‌ها استفاده می‌کند و با کنار هم قرار دادن ظرفیت‌های اندک به فعالیت‌های گسترده دست می‌یابد. الگوی جهادی یک الگوی ایرانی اسلامی است که نمونه‌ی آن را در دفاع مقدس تجربه کردیم. متاسفانه بعد از دوران دفاع مقدس بحث جهادی خیلی کمرنگ شد، اکنون زمان آن رسیده که دوباره احیا شود.

در رویکرد جهادی مسئله‌ی پیش‌رو فراموش نمی‌شود و به افراد دیگر هم سپرده نمی‌شود بلکه همه تلاش می‌کنند تا آن را حل کنند. ما در دوران جنگ تحمیلی در تنگنا قرار داشتیم و تحریم بودیم، بنابراین خود با مسئله درگیر شدیم.

از شاخصه‌های مدیریت جهادی به فرمایش مقام معظم رهبری خدامحوری بودن آن است. براساس این دیدگاه اگر وظایف به خوبی و با نیت درست انجام شود، امدادهای غیبی نیز به ما کمک می‌کند و توان محدود ما چند برابر می­شود.

در رویکرد جهادی ایده‌آل لزوما برای هر فعالیتی مزد و جایگاه و سودی طلب نمی‌شود و همه فداکارانه و ایثارگرانه به صحنه می‌آیند یعنی با بکارگیری حداقل ورودی ها، حداکثر خروجی ها اتفاق می افتد. تجربه‌ی رویکرد جهادی در بعضی کشورهای دیگر از جمله کشور ژاپن هم وجود دارد. آنها با این‌که نگاه ارزشی ندارند ولی از سایر محرک‌ها مثل انگیزه‌های ناسیونالیستی استفاده کرده‌اند.

ما براساس نگاه دینی و مصالح ملی لازم است کالاهای داخلی را استفاده کرده و کالای خارجی را استفاده نکنیم. همچنین لازم است کالاهای کشورهای متخاصم مثل کالاهای صهیونیستی را به‌عنوان یک خط قرمز تلقی کنیم و به آن پایبند باشیم. با داشتن رویکرد جهادی در داخل کشور اتفاقات مهمی رخ می‌دهد و یک جنبش راه می‌افتد. سرعت بالا و نوآوری مهم‌ترین فاکتورهای یک جنبش هستند.

در مدیریت جهادی کار با سرعت و خلاقیت بالا پیش می‌رود، نوآوری و تازگی وجود دارد و افراد احساس مفید بودن می‌کنند، همین موارد می‌تواند عامل به وجود آمدن انگیزه‌ در بین مسئولان باشد. در مدیریت جهادی توقف وجود ندارد، به حداقل‌ها توجه نمی‌شود و بعد از تمام شدن یک کار، کار بعدی شروع می‌شود.

الگوی جهادی یک رابطه‌ی خطی نیست، بلکه در آن یک فاز تاخیری وجود دارد و پس از آن پیشرفت به‌صورت جنبشی و لگاریتمی اتفاق می‌افتد، به‌طوری‌که در مدیریت جهادی یک سال تلاش، معادل ده سال یا بیشتر، ثمره در بر خواهد داشت.

** عدالت موجب اعتماد، انگیزه و هم‌گرا شدن همه‌ی ظرفیت‌ها می‌شود

پایگاه اطلاع رسانی بسیج مهندسین صنعتی: با توجه به شعار دهه که پیشرفت و عدالت است، عدالت در اقتصاد مقاومتی چه جایگاهی دارد؟

دکتر کفایتی: عدالت نقش پایه را برای ساختمان اقتصاد مقاومتی دارد. برای رسیدن به عدالت باید نامعادله‌های فراوانی حل شود. مدیریت جهادی یکی از روش‌های رسیدن به عدالت است و بی عدالتی ها را در حوزه اقتصادی رفع و نامعادلات را حل می‌کند.

عدالت با پیشرفت در هم تنیده است. انقلاب شبیه به سنگ بزرگی است که روی یک سطح شیب‌دار در حرکت است. اگر به قله برسد، پس از آن پیشرفت با سرعت اتفاق می‌افتد، ولی چنان‌چه در اثر تفرقه و غفلت، نبود مردم در صحنه، سستی نیروهای انقلابی، کاستی صورت بگیرد، این انقلاب اگر برگردد صدها سال‌ به عقب بر‌می‌گردیم.

این پیشرفت اتفاق نمی‌افتد مگر این‌که عدالت اساس کار باشد. مردم بیش از این‌که از سختی‌های اقتصادی ناراحت باشند از بی‌عدالتی‌ها گله دارند. عدالت موجب اعتماد، انگیزه و هم‌گرا شدن همه‌ی ظرفیت‌ها می‌شود.

** هدف نهایی انقلاب اسلامی رسیدن به قله‌های فرهنگی است

پایگاه اطلاع رسانی بسیج مهندسین صنعتی: چگونه می‌توان فرهنگ اسلامی و انقلاب اسلامی را نهادینه کرد؟

دکتر کفایتی: فرهنگ مقوله‌ی مهمی است، انقلاب ما انقلاب فرهنگی بود، هدف نهایی انقلاب اسلامی رسیدن به قله‌های فرهنگی است. البته فرهنگ نسبت به بقیه‌ی امور متفاوت است. به‌طور مثال در ساختمان‌سازی مواد اولیه (تیرآهن، آجر و..) به­طور انبوه تولید می­شود و برای ساختن آن کافی است که این مواد را با هم سرهم کرد. اما در خصوص فرهنگ در حال حاضر این مواد اولیه متاسفانه یا وجود ندارند یا در برخی موارد تولید انبوه نمی­شوند و یا گاهی برای استفاده­ی گسترده مناسب نیستند و لازم است این مواد اولیه و اجزای فرهنگی را به­طور مناسب و درحد انبوه خود بسازیم.

گاهی برای معرفی فرهنگ، یک پدیده‌ی تاریخی به مردم و یا ساخت یک سریال، لازم است حداقل ربع قرن وقت گذاشت و همه‌ی زوایا و شاخصه‌ها را بررسی و تحقیق کرد. با مطالعه‌ی گذشته و بررسی حال، می‌توان آینده را طراحی کرد. باید دانست در بحث فرهنگ از کجا شروع کرده‌ایم، حال‌ در کدام نقطه قرار داریم و در آینده می‌خواهیم به کجا برویم.

اگر غرب قرآن یا نهج البلاغه یا حتی حافظ و مولانای ما را داشت، فرهنگ دنیا را می‌گرفت و دیگر از جاذبه‌های مبتذل و حیوانی استفاده نمی‌کرد. در غرب کمبود فرهنگ انسانی و ارزشی و نیز فقر منابع فرهنگی وجود دارد.

با این حال کشور ما دارای منابع ارزشمند فرهنگی زیادی است. غرب به‌خوبی می‌داند که ظرفیت‌های ایران بیش از آن‌که در منابع طبیعی باشد، در فرهنگ ملی و دینی‌اش است به‌طوری‌که می‌تواند برای مردم جهان جذاب و برانگیزنده باشد. این مورد را می‌توان در کنفرانس‌های بین‌المللی مشاهده کرد. دعوای مردم آمریکا بر سر مولانا و اقبال، شاهدی بر این مدعاست.

با انجام کارهای بنیادین بلندمدت و میان‌مدت و با اتکای به این ذخایر و منابع بسیار ارزشمند، در آینده می‌توانیم به یک ابر قدرت فرهنگی تبدیل شویم. به‌طوری‌که در همه‌ی دنیا فرهنگ ایرانی اسلامی را به‌خوبی بشناسند و چه‌بسا اسلام با فرهنگ ایرانی شناخته شود. بخصوص این‌که فرهنگ ما، فرهنگ شیعی است و شیعه به معنای شیوع دهنده‌ی تفکرات الهی و اهل بیت علیهم­السلام است. تعریف شیعه به پیروی کننده صرف، تعریف ناچیزی است.

در منابع فرهنگی و دینی ما به انسان متعالی نگاه می‌شود. همه‌ی آموزه‎‌های دینی ما برای متعادل کردن قوای انسانی است. فرهنگ اسلامی در بحث قوه‌ی نفع و شهوانی ما را به عفت، در قوه‌ی ‌غضب ما را به شجاعت و در قوه‌ی فکری ما را به حکمت می رساند. این مورد نه در فرهنگ شرق و نه در فرهنگ غرب دیده نمی‌شود. جامعه‌ی آرمانی جامعه‌ای است که در آن انسان‌ها به تعادل رسیده‌ و متعالی شده‌اند، آن وقت است که عدالت واقعی اتفاق می‌افتد.

انسان‌ها در زمان مهدویت برای برپایی قسط و عدالت قیام می‌کنند . ظلم همه جا را فراگرفته و مردم از این ظلم به اضطرار رسیده‌اند و منجی را طلب می‌کنند. از این نظر ما یک فرهنگ کاملا متعادل داریم که بر اساس صراط مستقیم است و هم به امور دنیوی و هم امور اخروی توجه می‌کند. صراط مستقیم نه مثل یهودیت صرفا دنیا طلب است و به امور دنیوی توجه می‌کند و نه مثل مسیحیت فقط به امور روحانی و معنوی توجه دارد و از امور دنیایی غافل است، بلکه در مسیر تعادل حرکت می‌کند و نعمت‌ها و استعدادهای مادی و معنوی را ضایع و تبدیل به نقمت نمی­کند و مشمول غضب الهی و گمراهی نمی‌گردد.

فرهنگ اسلامی و شیعی از این نظر بسیار غنی است و بر اساس فطرت و نیازهای اساسی انسان شکل گرفته است. با توجه به این موارد در آینده‌ی نزدیک می‌توان شاهد فراگیر شدن فرهنگ ایرانی اسلامی واقعی بود، به‌طوری‌که همان‌طور که ما رفتار می‌کنیم آنها هم رفتار کنند و بسیاری از مردم سراسر دنیا برای مطالعه‌ی فرهنگ ما زبان فارسی را یاد بگیرند. فرهنگ ما قابلیت جهانی شدن دارد. یک نمونه از فرهنگ ملی ما که در سطح جهانی مطرح است عید نوروز می‌باشد. بنابراین باید در این زمینه سرمایه‌گذاری‌ صحیح صورت بگیرد.

لازم است فرهنگ خود را مقاوم و از آن دفاع کنیم، علاوه بر این ما می‌توانیم سبک زندگی ایرانی اسلامی را فراگیر و جهانی کنیم. دشمن فرهنگ ما را شناسایی کرده، فرهنگ ایرانی و دینی ما را مورد تهاجم قرار داده است. لذا ما باید ریشه‌های تاریخی و اسلامی فرهنگ خود را تقویت کنیم و اجازه‌ی تهاجم به آنها ندهیم.

** نسبت به فرهنگ خودی مثبت اندیش شویم

پایگاه اطلاع رسانی بسیج مهندسین صنعتی: راه مقابله با تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی غرب در وضعیت کنونی چیست؟

دکتر کفایتی: یک بعد این قضیه اعتقادی است و بعد دیگر رسانه‌های عمومی و روزنامه‌ها و دانشگاه‌ها است.

به نظر من فرمول این کار چیزی است که امام خمینی(ره) فرمودند: دانشگاه شما اصلاح شود، مملکت شما درست می‌شود. دانشگاه مرکز نظریه‌پردازی و فرهنگ‌سازی است و قشر نخبه و تاثیر‌گذار از آن تاثیر می‌پذیرد و خود هم بر جامعه اثر می‌گذارد.

برای دفاع از اعتقادات و فرهنگ خودی در دانشگاه‌ها باید یک کار اساسی صورت بگیرد. متاسفانه فضای دانشگاه‌ها فضای نابی نیست و علی‌رغم این‌که گرایشات دینی در جوانان تحصیل‌کرده بالاست، اما محتویات کتاب‌ها و آموزه‌های دانشگاهی و آن رفتاری که مشاهده می‌شود، رابطه‌ی افراد با هم، رابطه‌ی افراد با دانشجو و رابطه‌ی با نامحرم متاسفانه خیلی اسلامی نیست و یک تهدید بزرگ است.

جنگ اصلی در دانشگاه‌هاست، باید برنامه‌ریزی درست صورت بگیرد. متاسفانه بیشتر مسئولین دانشگاه‌ها چنین دغدغه‌ای را ندارند و به‌نظر می‌رسد اعتقادی به این ندارند که دانشگاه ما باید به معنای واقعی خود و نه صرفا معنای ظاهری اسلامی شود. دانشگاه‌ها باید از این فضای سکولار فاصله بگیرند و به‌سمت فضای دینی و اسلامی و ملی و ایرانی خود حرکت کنیم تا بتوانیم کار موثری انجام دهیم.

در حال حاضر در دانشگاه‌های ما از لحاظ فرهنگی با وضعیت پرخطری مواجه هستیم. بعضی افراد فعال انقلابی در دانشگاه بیشتر سلبی و انتقادی صحبت می‌کنند یعنی صرفا فرهنگ غرب را به چالش می‌کشانند و مسئله را از بعد اثباتی بیان نمی‌کنند. حداقل کاری که می‌شود در این خصوص انجام داد مثبت اندیشی نسبت به فرهنگ خودی و سرمایه‌گذاری دراین خصوص است. در غیر این صورت در آینده دچار مشکل خواهیم شد و آسیب‌های اجتماعی فراوانی را به‌دنبال خواهد داشت. نگاه مثبت اندیشی باید توسط دانشجویان در دانشگاه‌ها نهادینه شود. البته توجه به کرسی‌های آزاد اندیشی و نظریه‌پردازی هم از اهمیت بسزایی برخوردار می‌باشد.

ما در حوزه‌ی ماهواره و فضای مجازی نیز در یک وضعیت پرخطر و نگران کننده قرار داریم و باید در این زمینه به‌صورت سلبی و انتقادی کارهای عملی، جدی و موثری صورت بگیرد.

دیدگاه شما

آخرین عناوین سایت